صفحهٔ اصلی: تفاوت بین نسخه‌ها

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
سطر ۲۲: سطر ۲۲:
  
  
{{فرمایش منتخب|ماه رمضان 7}}
+
{{فرمایش منتخب|ماه رمضان 8}}
  
  

نسخهٔ ‏۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۵

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً احد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است

فرمایشات حاج‌حسین خوش‌لهجه راجع به ولایت

فرمایش منتخب: امیرالمؤمنین علی 2

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱]

حالا من یک مصیبت برای شما می‌خوانم. امشب چون‌که شب قتل است و شبی است که مولای متقیان را در ظاهر از دست می‌دهیم؛ اما علی (علیه‌السلام) مُرده نیست، امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) همیشه زنده ‌است. آخر، از کجا این حرف را می‌زنی؟ در عالم تشیّع، در عالم اسلام، دو کس است که قبرشان معلوم نیست: یکی حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) بود، یکی هم امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)؛ آن هم از ترس نمازخوان‌ها و مقدّس‌ها و مکّه‌بروها و حجّ به‌جا آوردن‌ها و آن‌ها که همیشه دم از اسلام می‌زدند، می‌خواستند زهرا (علیهاالسلام) را درآورند. حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) فرمود: مرا شب دفن کنید! حالا همان کار را که با حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) می‌خواهند بکنند، می‌خواهند با امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هم بکنند.

حالا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) همین‌جور که زهرای ‌عزیز (علیهاالسلام) را شب دفن کرد، آدم آتش می‌گیرد که اغلب ما دنبال همان‌ها می‌رویم؛ چون دنبال آن‌ها رفتن، دنبال شیطان است. هنوز بیدار نشدیم، هنوز دل نکندیم. حالا چه ‌کسی می‌خواهد امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را از قبر دربیاورد؟ همین نمازخوان‌ها و روزه‌بگیرها و حج‌ّبروها.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمود: حسن‌جان! حسین‌جان! عقب تابوت را بگیرید! جلوی تابوت را نگیرید! خودش برود. حالا دارد می‌رود، یک‌ وقت وسط راه، دید یک سواری، جلوی جنازه را گرفت، یک ‌دفعه امام‌ حسن (علیه‌السلام) تکانی خورد، در ظاهر، این را من می‌گویم: کیست که جلوی جنازه را گرفت؟ دید خود امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است. فرمود: حسن‌جان! حسین‌جان! من هستم، غصّه نخورید! کجا امام مُرده است؟ اگر امام مُرده است، چرا سرش قرآن می‌خواند؟ دنبال چه‌کسی می‌روید؟ چه ‌کار داریم می‌کنیم؟ هر جا گفت «من» هستم، دنبالش می‌رویم.

حالا بالأخره رفتند، بالای یک تپّه‌ای می‌روند، آن‌جا را می‌کَنند، می‌بینند قبری است. می‌گوید: این‌جا را نوح پیامبر برای وصیّ پیامبر درست کرده‌ است. نوح دومین پیامبر است. صد و بیست و چهار هزار پیامبر آمده ‌است، آن‌موقع امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) وصیّ بوده ‌است. بدبخت بیچاره! کجا می‌روی؟ ماوراء دارد در ولایت کار می‌کند، ماورای خلقت دارد کار می‌کند. کسی‌که ماورای خلقت را به‌ وجود آورده، می‌گوید: قبر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، وصیّ رسول‌ الله است. بدبخت بیچاره! حالا تو چه می‌گویی؟ ما جلوی چشم‌مان را می‌بینیم؛ اصلاً هیچ‌ چیزی را نمی‌بینیم. شیعه باید در ماورای خلقت کار کند، یقین کند.

حالا به‌ قول ما، قبر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، تا زمانی مخفی بود که گویا به نظرم تپّه‌ای بود که شکارها تا آن بالا می‌رفتند، دیگر این گرگ‌ها و حیوانات به شکارها کار نداشتند، احترام می‌کردند. حیوان تپّه‌ای که قبر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است را احترام می‌کند. چرا احترام ولایت را نمی‌کنید و می‌روید ویدیو و نمی‌دانم این آشغال‌ها را می‌زنید؟ به تمام آیات قرآن، بعضی از ما از حیوان بدتر هستیم. کجا می‌روید؟ این‌ کارها چیست که ما می‌کنیم؟ امام‌ زمانت را احترام کن! این‌کار را نکن!

من چندین ‌سال مشهد رفتم، هیچ‌ کاری نکردم. از امام ‌رضا (علیه‌السلام) خجالت می‌کشیدم، امام ‌رضا (علیه‌السلام) را می‌دیدم. از حلال خودم دست برمی‌داشتم، تو به حرام می‌افتی. تو چه شیعه‌ای هستی؟ تو شیره هم نیستی. گناه، مثل مگس می‌ماند، سر اندر پایت را گرفته ‌است. باید گناه نزدیک شما نیاید، کُر باشید!

حالا این‌ها چه می‌کنند؟ حالا برگشتند. حالا زینب همیشه یادش می‌افتد که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) یک ‌قدری ‌که به صبح داشت، مناجات می‌کرد، می‌رفت بالای مأذنه، خود امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) اذان می‌گفت. خوشش می‌آمد، بگوید: «أشهد أن لا إله إلّا الله» اگر علی (علیه‌السلام)، «أشهد أن لا إله إلّا الله» می‌گفت، تمام خلقت می‌گفت. یا اگر «أشهد أنّ محمّداً رسول ‌الله» می‌گفت، تمام خلقت می‌گفت. امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) اذان می‌گفت، به قربان بلال بروم! گفتند همان اذان را بگو! گفت: من اذان بی‌ولایت نمی‌گویم. این بلال وصل است.

خدایا! ما را از خواب غفلت بیدار کن!

خدایا! تو را به‌ حقّ خود امیرالمؤمنین، امشب ما را به علی (علیه‌السلام) ببخش! از سر گناهان کوچک و بزرگ ما در گذر!

امیدوارم شما دیگر با امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه)، عهد و پیمان بکنید که دیگر تا می‌توانید گناه نکنید، تا می‌توانید فرمان ببرید، تا فرمانده بشوید. والله، اگر فرمان ببرید، خدا شما را فرمانده‌ات می‌کند. دوباره تکرار می‌کنم: امیدوارم که خدایا! ما را به علی (علیه‌السلام) ببخش! از محبّت علی (علیه‌السلام) نفوذ در قلب ما بکند، آنچه که هوا و هوس است، از دل ما بیرون برود.

خدایا! تو را به ‌حقّ فرق شکافته علی تو را قسم می‌دهم که حاجت مهمّ ما این ‌است که امام ‌زمان ما را برسان! دوم حاجت ما این‌ است که یاور ایشان باشیم، سوم حاجت ما این ‌است که امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) تا حالا راضی نبوده، امام‌ زمان! تو را به‌ حقّ علی، از ما راضی شو! این رضایت ادامه پیدا کند. هر محبّتی به‌ غیر شما و خدا هست، از دل ما بیرون برود. مملوی محبّت شما باشیم. [۲]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


فرمایش منتخب: شب قدر 6

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۳]

قنبر درِ خانه امّ‌السلمه آمده، می‌گوید: علی (علیه‌السلام) کجاست؟ می‌گوید: علی (علیه‌السلام) به آسمان رفت، قنبر می‌رود می‌بیند امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آن‌جاست. مگر یک‌ دانه علی (علیه‌السلام) است؟ علی (علیه‌السلام)، علی‌ها را خلق می‌کند، که تمام کُرات به او احتیاج دارند، تا امورشان اصلاح بشود. مگر علی (علیه‌السلام) یک علی است؟ صدها، هزاران علی است. اما همه این‌ها یک‌ دانه علی است، آن‌هم علی‌بن‌ابوطالب (علیه‌السلام) است، وصیّ رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، باید امرش را اطاعت کنید! اما علی (علیه‌السلام)، علی‌ها خلق می‌کند. مگر در جنگ صفّین نبود که معاویه تدارک دید؟ گفت: قالِ علی را باید بکَنید! حالا معاویه به عمروعاص گفت: آخر مردک! چرا همه فرار کردید؟ گفت قسم به خدا! هر کدام از ما، یک علی با ذوالفقار پشتِ سرمان بود، ما از ترس علی فرار می‌کردیم. حالا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آمد، گفت: امّ‌السلمه! چرا به قنبر این را گفتی؟ قنبر کشش ندارد. غلام امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است، کشش ندارد. کشش ولایت، ارتباط است. وقتی ارتباط داری، دستت به آن حبل‌المتین است، آن‌چه که کشش است، به تو می‌دهد. اما اصل ارتباط است، بیا عزیز من! ارتباطت را قطع نکن!

قرآن سفارش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است. ما اصلاً چیزی نداریم در خلقت که سفارش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را نکند. تمام کوه و دشت و بیابان می‌گویند: «لا إله إلّا الله»، ماهی‌های دریا می‌گویند: «لا إله إلّا الله»، آهوان صحرا می‌گویند: «لا إله إلّا الله»، تمام مُلک و ملکوت می‌گویند: «لا إله إلّا الله»، یعنی خدا یگانه است. خدا می‌گوید: علی ولیّ ‌الله: علی (علیه‌السلام) ولیّ من است، علی (علیه‌السلام) امر من است، علی (علیه‌السلام) هستی من است، علی (علیه‌السلام) مشکل‌گشاست. تمام خلقت به‌ واسطه علی (علیه‌السلام) است، تمام این‌ها سفارش علی (علیه‌السلام) است، کجا می‌روی؟ چرا می‌روی؟ عزیزم! چرا خودت را جدا می‌کنی؟

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، پیامبر رحمت است؛ اما ما نداریم وقتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را زهر دادند، گفته ‌باشد ارکان خدا شکست. هیچ ‌کجا نگفت ارکان خدا شکست؛ اما وقتی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) ضربت خورد، گفت: «قُتِل امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)»، ارکان خدا شکست. یعنی تمام خلقت، ارکانش علی‌بن‌ابوطالب (علیه‌السلام) است. تمام بی‌ارکان هستند. حالا چه شد؟ حالا خدا این ندا را به همه رساند. مثل این‌که امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) وقتی‌که می‌آید، «جاء الحقّ، زهق الباطل»[۴] می‌گوید، ندایش به تمام دنیا، به تمام کون و مکان می‌رسد. تمام این‌ها می‌گویند لبّیک! ملائکه‌ها می‌گویند لبّیک! انس می‌گوید لبّیک! جنّ می‌گوید لبّیک! درخت می‌گوید لبّیک! زمین می‌گوید لبّیک! دیوار می‌گوید لبّیک! مگر امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) این‌جوری است؟ همه می‌گویند لبّیک! حالا که گفت «قُتِل امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)» این ندا به جهنّم رسید. وقتی به جهنّم رسید، این‌ها رقّت کردند.

من به خدا گفتم: خدایا! اگر مرا در جهنّم ببری، با عدلت با من رفتار کردی، من جهنّمی‌ام؛ اما تو را به حقّ علی قسمت می‌دهم، با رحمت، با ما رفتار کن! حالا این جهنّمی‌ها هم همان‌است، خیلی رضایت دارند، می‌گویند که شما با عدلت با ما رفتار کردی، ما را در جهنّم آوردی؛ اما یک عدّه‌ای هستند پیش این‌ها هستند، می‌گویند: خدایا! این چیست پیش ما؟ این‌ را از کنار ما ببر! این بوی گندش از جهنّم برای ما بالاتر است.

حالا که این‌ها رقّت کردند، دیگر خدا نمی‌گذارد در جهنّم بسوزند؛ چون‌که رقّت برای چه‌ کسی کردند؟ برای مقصدش کردند، مقصدش را یک‌ قدری دوست داشتند. این‌که می‌گوید در ماه‌ رمضان هر شبی، چند میلیارد، میلیارد نفر از جهنّم خلاص می‌شوند، این‌جور آدم‌ها هستند که مُغرض نیستند.

وقتی تمام این‌ها نجات پیدا کردند، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌گوید: به پروردگار کعبه رستگار شدم.

امشب شب‌ قدر است، به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌گویند: از ادباء و وُکلاء و همه این‌ها سراغ گرفتیم، در هفته چه روزی خوب است؟ می‌گویند: شب‌ جمعه. می‌پرسیم: در ماه چه روزی؟ می‌گویند: اوّل ‌ماه. همین‌طور در سال؟ می‌گویند: شب ‌قدر. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرماید: روزی که گناه نکنی.

امشب إن‌شاءالله، امید خدا، باید که قدری خلاصه بیدار باشید! امام‌ صادق (علیه‌السلام) هم دستور فرموده؛ یا این‌که خدمت شما عرض بشود، شما زیارت‌ عاشورا بخوان! اگر زیارت‌ عاشورا بخوانی، یک لکّه‌ اشک بریزی، خدا از سر گناهانت می‌گذرد، اگر گناه انس و جنّ کرده ‌باشی. امشب زیارت امام‌ حسین (علیه‌السلام) خیلی عظمت دارد، چرا؟ چون خدا می‌گوید: «یا ثار الله و ابن‌ثاره»: ای خون من! ای خون خدا! [۵]

خدایا! دعای اباذر را در مقابل پیشگاه مقدّس این رفقای من مستجاب کن! گفت «الّلهم انی أسئلک الأمن و الإیمان بکر و التّصدیق بنبیّک و العافیة من جمیع البلاء و الشّکر علی العافیة و الغناء عن شِرار النّاس».

خدایا! محتاج شرارشان نکن!

خدایا! در دنیا و آخرت محتاج‌شان نکن!

خدایا راه‌شان بده به ‌حقّ امیرالمؤمنین. علی‌جان! به زهرایت بگو این‌ها را راه بده! همان‌جور که سلمان را راه داد. مبادا ما مثل عباس باشیم راه به ما ندهد. این شب ‌قدر از امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه)، از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بخواهید که زهرا راه‌مان بدهد. زهرا چه ‌کسی را راه می‌دهد؟ کسی‌که امر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را، امر خدا را اطاعت کند. خدایا! ما از آن‌ها باشیم که امر را اطاعت کنیم. [۶]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


فرمایش منتخب: سیزده فروردین

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌ باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۷]

(قبلاً گفتیم که) امام‌ صادق (علیه‌السلام) عید نوروز را تأیید کرد و فرمود: این صفات‌ الله جمشید است؛ اما سیزده تکذیب می‌شود. امام فرمود: مبنای سیزده این‌ است که این‌ها درخت‌پرست بودند، درخت‌های سپیدار را می‌پرستیدند. این درخت‌ها خشک شد، گفتند: می‌دانید چرا؟ این نبیّ از بس‌که به ما گفت از این درخت دست بکشید! درخت قهر کرده‌ است. رفتند پیامبر خدا را گرفتند و پای این درخت، سرش را بریدند و بعد به تفریح رفتند. سرِ پیامبر خدا را بریدند که درخت با آن‌ها صلح کند. حالا شما ببین، روز سیزده باید چه‌کار کرد؟ من روز سیزده سرِ کار می‌رفتم. حاج‌ شیخ‌ عباس دستور می‌داد که سرِ کار بروید! تمام این بازار می‌بستند، من همین‌طور خسته می‌شدم. یک‌ نفر نبود که از توی بازار ردّ شود. همه از شهر بیرون می‌رفتند؛ پس سیزده خیلی تکذیب شده؛ اما عید تکذیب نشده‌است.

حالا عید چطور است؟ ما باید همین‌طور که عید می‌گیریم، دنبال یک عید دیگر هم باشیم. متوجّهید؟! این عید را که می‌گیرید، یک عید دیگر هم از خدا بخواهید و بگویید: خدایا! الآن که نوروز است، ما به آن عید هم برسیم.

عید ما روزی بُوَد، از مشرکین اسمی نباشدعید ما روزی بُوَد از منافقین اسمی نباشد

عید ما روزی بُوَد، آن مهدی موعود (عجل‌الله‌فرجه) بیاید، آن‌روز، عید ماست. اما نوروز را هم باید عید بگیریم؛ چون‌که ببین، چقدر شست و شو می‌شود. اصلاً یک نظافتی در این خانه‌ها ایجاد می‌شود. آخر، بعضی‌ها کج‌سلیقه هستند. هر چیزی که ائمه‌ طاهرین (علیهم‌السلام) گفتند، ما باید آن‌ را بگوییم، امام‌ صادق (علیه‌السلام) آن‌را تأیید کرده‌ است. تو چه‌ کاره هستی که آن‌را تأیید نمی‌کنی؟! تازه حرف هم می‌زنی. تو از امام‌ صادق (علیه‌السلام)، عقلت بیشتر است؟! [۸]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


فرمایش منتخب: بیتوته و نجوا با ولایت 7

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۹]

باید دست از این کارهایتان بردارید تا بیتوته به قلب شما نور بدهد. چرا با خدا حرف‌زدن این‌قدر خوب است؟ یقین دارید که خدا و امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) هست؛ اما مردم یقین ندارند که با آن‌ها حرف نمی‌زنند. وقتی خدا و امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) را دیدی و فهمیدی که از اعمال تو مطّلع هستند، جلویشان گناه نمی‌کنی. ما به امام‌ زمان‌مان یقین نداریم و پشت کرده‌ایم. همه از خدا و ولایت کنار رفتند.

بیایید همیشه با خدا حرف بزنید، خدا خیلی خوشش می‌آید. والله، خدا غریب است! هر طوری هم که با خدا حرف بزنید، قبول می‌کند. مگر آن چوپان نبود که با خدا عشق می‌کرد؟ می‌گفت: ای‌خدا! سوار الاغت شو! بیا این‌جا به ما یک ‌سری بزن! اگر کفشت هم پاره است، من می‌دوزم، سرت را هم شانه می‌کنم، این‌جا نهری است که اگر می‌خواهی می‌توانی خودت را بشویی. حالا موسی ردّ می‌شد. گفت: با چه‌ کسی هستی؟ گفت: با خدا. موسی گفت: تو کافر شدی، خدا که خر ندارد، خدا که کفش ندارد، خدا که چِرک نیست. گفت:

ای موسی! دهانم دوختیاز پشیمانی تو جانم سوختی

خدا خطاب کرد: یا موسی! این چوپان داشت با من عشق می‌کرد، چرا او را از من جدا کردی؟ برو رضایتش را حاصل کن؛ و گرنه از درجه پیامبری تو را می‌اندازم. شما هم با خدا عشق بکنید! خدا لب‌های به این قشنگی را به شما داده که با او حرف بزنید. [۱۰]

من می‌خواهم یک اشاره‌ای به روضه کنم. حضرت زینب (علیهاالسلام) آمد با امام‌ سجّاد (علیه‌السلام) نجوا کرد. امام‌ حسین (علیه‌السلام) فدایش بشوم، آمد با اهل خیمه نجوا کرد. آمد اهل حرم را صدا زد. صدا زد: خواهر! خداحافظ؛ یعنی نجوا کرد. با تمام اهل حرم نجوا کرد؛ تا حتّی روایت داریم با فضّه هم نجوا کرد. در روز عاشورا حضرت‌ زینب (علیهاالسلام) هم با امام‌ حسین (علیه‌السلام) نجوا کرد. چه نجوایی کرد؟ آمده می‌گوید: آیا تو حسین منی؟ آیا تو پسر مادر منی؟ در تمام بدن امام‌ حسین (علیه‌السلام) جایی نبود که زینب (علیهاالسلام) ببوسد. لبانش را روی گلوی بریده گذاشت، نجوا کرد. آخر هم دستانش را زیر این بدن انداخت. گفت: خدا! این قربانی را از آل‌ رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قبول ‌کن!

حالا زینب (علیهاالسلام) با چه ‌کسی نجوا می‌کند؟ سرها را که جدا کردند، به نیزه زدند، همه اُسرا را سوار شتر کردند. زینب (علیهاالسلام) با این سرها نجوا می‌کند. حالا که دارند می‌روند، همه‌اش با سر امام‌ حسین (علیه‌السلام)، با سر علی‌اکبر (علیه‌السلام)، با سر بچّه‌های خودش نجوا می‌کند. روایت داریم: وقتی بچّه‌های خودش کشته‌ شدند، زینب (علیهاالسلام) از خیمه بیرون نیامد. گفتند: عزیز من! بچّه‌هایت این‌جوری شدند. گفت: می‌ترسم برادرم مرا ببیند، خجالت بکشد. حالا این‌ها را که حرکت دادند. زینب (علیهاالسلام) مرتّب دارد سرها را نگاه می‌کند و نجوا می‌کند.

حالا آمدند به یک راهبی رسیدند، این‌جا بارانداز کردند. راهب دید سرهای مُنیر است، مُنوّر است. آمد یک پول زیادی به این‌ها داد و گفت: امشب این سر پیش من باشد؛ آن‌وقت راهب تا صبح با سر امام‌ حسین (علیه‌السلام) نجوا کرد. آخرش گفت:

ای سرِ پاک، تو مگر یحیایی؟!به گمانم أبی‌عبداللهی؟!

آخر صبح شد، سر را تحویل داد و به این‌ها گفت: سر را به نی نزنید! [۱۱]

به امام ‌رضا (علیه‌السلام) گفتم: من هر چه خواستم، از عقل خودم است، اما اگر برایم صلاح نیست، نده.

گفتم: من گدا هستم. کمکم کن! تو سلطان سلاطینی.

از امام‌ رضا (علیه‌السلام) بخواهید، آقا! ما حضور شما و حضور خدا باشیم، نه حضور خلق و فکر خودمان؛ در حضور امر باشیم.

به امام‌ رضا (علیه‌السلام) گفتم: آنچه داری، خدا به تو داده، خب، به شما هم خدا می‌دهد؛ اما تو گناه می‌کنی، تسلیم نیستی، تو حرف‌های دیگر می‌افتی.

گفتم: امام رضا! هر چه داری، خدا به تو داده، از آن‌ها که خدا داده، به ما هم بده. تازه، خود امام را هم خدا به او داده‌ است. خدا به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، که از او بالاتر نیست، می‌گوید: یا محمّد! من به تو داده‌ام.

به همسرم گفتم: اگر با خدا باشی، بچّه‌های مردم، بچّه‌هایت می‌شوند؛ ولی اگر با خدا نباشی، بچّه‌های خودت هم هروئینی و تریاکی می‌شوند.

به امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) گفتم: خدا تو را حجّت خودش قرار داده، من دوستت دارم. می‌خواهم کف پایت باشم؛ اما اصل خداست.

از امام ‌رضا (علیه‌السلام) خواستم: رفقا لذّت از ولایت ببرند، همیشه لب‌شان پُر خنده باشد.

یا امام‌ رضا! شما گفتی این‌ جوانان را راهنمایی کن! به این‌ها هم یک لیاقتی بده تا امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) حرف‌هایش را در چاه نزند، به این‌ها بزند. [۱۲]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


فرمایش منتخب: ماه رمضان 8

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌ باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱۳]

این ماه‌ مبارک رمضان این‌قدر خوب است، این‌که در قرآن در سوره قدر می‌فرماید: «تنزّل الملائکة و الرّوح»[۱۴] ملائکه تنزّل می‌کند، خدمت روح می‌آید، روح امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) است، این‌که می‌گوید «مَطلع الفجر»[۱۵]؛ یعنی صبح صادق؛ یعنی خوبی.

حالا با همه این حرف‌ها چطور می‌شود که در این ماه‌ مبارک، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) ضربت می‌خورد؟ این شب‌ قدر که می‌گوید ثواب هزار ماه دارد، این‌ نیست که دعای جوشن‌ کبیر بخوانی، دعای ابوحمزه بخوانی؛ من نمی‌گویم نخوان! ببین باید توجّه به کجا داشته‌ باشی؟ ابوحمزه خودش گیر است. حالا خدمت حضرت‌ سجّاد (علیه‌السلام) آمده و می‌گوید: یابن‌ رسول‌ الله! شما می‌گویید تمام انبیاء که ترک‌ اولی کردند، دیر زیر بار ولایت رفتند؛ یعنی دیر زیر بار علی (علیه‌السلام) رفتند؟ حضرت گفت: ابوحمزه! بلند شو! از جا بلند شد. روایت داریم: امام‌ سجّاد (علیه‌السلام) کفش‌هایش را برداشت و با هم لب دریا آمدند. امام‌ سجّاد (علیه‌السلام) حوت را صدا زد. آن ماهی که یونس در دلش بود، حوت بود؛ به او گفت: قضایا را به ابوحمزه بگو! گفت: ابوحمزه! بدان: وقتی‌که ولایت از جانب خدا ابلاغ شد، یونس گفت: چیزی که من ندیدم، چطور بیایم و آن‌را قبول کنم؟ فوری از طرف خدای تبارک و تعالی به‌من امر شد که او را ببلع! (این روایت را مرحوم جزایری نقل می‌کند. تمام علماء جزایری بزرگ را قبول دارند، ایشان از زبان امام چهارم، حضرت‌ سجّاد (علیه‌السلام) نقل می‌کند.) بعد حوت گفت که ابوحمزه! تا یونس این جمله را گفت، به‌ من امر شد که او را ببلع؛ اما هضمش نکن! من او را در دریاها گرداندم، چنان تاریکی دل من ایشان را به فشار آورد که داد می‌کشید. حالا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به او یاد داد که بگوید: «یا لا إله إلّا أنت سبحانک، إنّی کنت من الظّالمین»[۱۶]؛ آن‌وقت نجات پیدا کرد. اگر یونس این ذکر را نمی‌گفت، تا قیامت او را در دریاها می‌گرداندم؛ پس تمام بشر کُمیتش در ولایت لنگ است. [۱۷]

رفقای‌عزیز! ما باید امر را اطاعت کنیم، چرا اهل‌ بیت سه‌روز، سه‌روز غذایشان را نمی‌خوردند و به یتیم و مسکین و اسیر می‌دادند؟ چرا این‌ کار را می‌کردند؟ دارند یاد ما می‌دهند، خودشان می‌فرمایند: شما مثل ما نمی‌شوید؛ اما به‌فکر رفع حاجت مؤمن باشید، هم بخورید و بخورانید!

الآن نزدیک شب‌ قدر است، این‌که می‌گوید: شب‌ قدر، ثواب هزار ماه دارد. آخر، ثواب هزار ماه را به چه‌کسی می‌دهد؟ خدا می‌گوید: اعمالت را این‌جا بیاور تا من به تو ثواب هزار ماه را بدهم؛ تو چه‌ کار کردی؟ آیا برنجی به مردم دادی؟! آیا پولی به مردم دادی؟ تو اصلاً چه اعمالی انجام دادی که ثواب هزار ماه را به تو بدهد؟! این ثواب هزار ماه که مال همه‌ کس نیست، خدای تبارک و تعالی می‌گوید: من میزبان هستم، میزبان چه‌کسی است؟ همین‌طور می‌فرماید: من اجر روزه‌دار را می‌دهم. ببین، من دارم به تو چه می‌گویم؟ وقتی‌که تو مُحرِم باشی؛ یعنی خدا را اطاعت کرده‌ باشی، امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) را اطاعت کرده‌ باشی، امر خدا را اطاعت کرده‌ باشی؛ آن‌وقت خدا می‌گوید: من میزبان تو هستم و این ثواب را به تو می‌دهم.

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


اخلاق در خانواده 14

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱۸]

«إنّ أکرمکم عندالله أتقاکم»[۱۹] شما که می‌خواهی ازدواج کنی، به مادر عزیزت بگو: یک نفر که تقوا دارد، برای من بگیر! باید راجع به او و خانواده‌اش تحقیق کنی. مواظب باش که پدر زنت هروئینی و تریاکی نباشد، مگر نداری ننگ است؟! بی‌تقوایی ننگ است! بی‌ولایتی ننگ است! یکی از بنده‌زاده‌های ما می‌گفت: یکی از همسایه ما، مادرش خلاصه به خواستگاری دختری رفت. آن پسر گفت: مادر! این دختر پدر و مادرش خوب هستند، فقط این دختر زشت است. مادرش گفت: پس زشت‌ها را چه کسی بگیرد؟! گفت: همین زشت را برایم بگیر!

من به قربان این پسر بروم، به حضرت عباس خیر می‌بیند، خود حضرت زهرا (علیهاالسلام) تضمین کرده، تضمین دخترهای زشت را کرده. عزیز من! قربان‌تان بروم، فدایتان بشوم، ببین من چه می‌گویم؟ شما مقصدتان خدا باشد، زن که می‌خواهید بگیرید، باید بخواهید انسان‌سازی بکنید، اگر از انسان‌سازی تجاوز کنید، تجاوز به چه کردید؟ به تنظیم. [۲۰]

قبل از ازدواج تحقیق کنید! این بچّه خوب باشد، کارکُن باشد، باسواد باشد، با کمال باشد، انسان باشد، رفیق‌باز نباشد، تریاکی نباشد، دائی‌اش چه جور باشد؟ عمویش چه جور باشد؟ ریشه‌دار باشد، هفتاد، هشتاد، نود سال می‌خواهی با این شخص زندگی کنی. [۲۱]

زن خواستید بگیرید خانه مَهرش نکنید! اگر هر حرف مرا نشنیدید، این حرف را بشنوید! گرفتارتان می‌کند. الآن خانه مَهرش کرده، آمده به شوهرش می‌گوید: این خانه را می‌خری یا آن را بفروشم؟ می‌گوید: من پول ندارم! گذشت آن‌موقعی‌که خانه مَهر می‌کردند. آن‌موقع خانم‌ها خانه‌گی بودند، حالا بازاری شدند. این‌قدر پُررُو است! چقدر چیز برایش آوردی، حالا می‌رود مَهرش را اجرا می‌گذارد، خانه را اجرا می‌گذارد، پول را می‌گیرد، همه را توی بانک می‌گذارد، نزول می‌خورد، حالا می‌گوید خدا و رسول به تو لعنت می‌کند. خودش را جهنّمی می‌کند. این زن‌ها که این‌جوری‌اند، اهل جهنّمند. [۲۲]

خانم! از امر ولایت ساقط نشو! امر شوهرت والله، امر ولایت است، بیا امر شوهرت را اطاعت کن! این چه سنگ تفرقه‌ای است انداختی توی خودت که می‌گویی مَهرِ مرا بده؟! اگر خودت در اختیار ولایت بودی، خدا روزی‌ات را می‌دهد، شوهرت نوکر توست خانم عزیز! می‌رود با عرق جبین پیدا می‌کند، به تو می‌دهد؛ تو حافظ داری! شوهرت حافظت است! چرا این کار را می‌کنی؟! [۲۳]

جوان عزیز! اگر زن گرفتی، حالا مرد شدی؛ باید عین امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) خیال کنی اصلاً زن در عالم به غیر از خانمت نیست. تو خانم! هم خیال کنی که دیگر مردی در عالم به غیر از شوهرت نیست. [۲۰]

ای دختر عزیز! ای جوان عزیز! همسرت از تو عکس‌برداری می‌کند، می‌خواهد ببیند قابل هستی که هفتاد سال با تو زندگی کند. خانم! نگاه به دَرست نکن، اگر پیش پدر و مادرت، خودت را لوس می‌کنی، پیش همسر عزیزت لوس نکن! او دلش سرد می‌شود، الآن که به خانه می‌آید، بگو من دانشگاه بودم، فلانی درسش این‌طوری بود، به او حسرت بردم، کوشش می‌کنم من هم مثل او بشوم.

چرا این همه زن و شوهری‌ها به هم می‌خورد؟ تو زبانت جادوست! من هم به دخترها و هم به پسرها می‌گویم: بیایید امیدواری به هم بدهید! اگر شما الآن دلت یا سرت درد می‌کند یا این‌که سرگیجه داری، مبادا به شوهرت، به همسر عزیزت بگویی من می‌روم درس بخوانم، نمی‌توانم درس بخوانم، فکرم این‌جوری شده، او هم می‌گوید این ضعف اعصابی شده، این به درد من نمی‌خورد! [۲۴]

خانم عزیز! تو که مادرت را قبول نداری، این مادر دارد می‌گوید: دخترم به حرفم نیست! می‌گوید: من دیپلم دارم! خب این دیپلم را چه کسی به تو داده؟! مافوق دیپلم را چه کسی به تو داده؟! بیایید تفکّر داشته باشید، این خدیجه «سلام الله علیها» است هفتاد هزار مَلک به استقبالش می‌آید، مبارک باد به او می‌گویند! اما عایشه سی‌هزار حدیث از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حفظ است. چرا اهل آتش است؟ این سواد دارد، چرا اهل آتش است؟! پس سواد نجات‌دهنده بشر نیست، ولایت نجات‌دهنده بشر است. [۲۵]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


نگاه 28

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۲۶]

ما باید ملّت از ابراهیم داشته ‌باشیم و غیرت‌مند باشیم. ابراهیم می‌خواهد زنش را از این شهر به یک ‌جای دیگر ببرد، او را در صندوقی می‌گذارد و یکی دو تا سوراخ هم به آن می‌کند که بتواند نَفَس بکشد. حالا وقتی لب گمرک می‌آید، به او می‌گوید: این چیست؟ ابراهیم می‌گوید: این قاچاق است، هر چه بگویید، من می‌دهم؛ اما دست به صندوق نزنید! ابراهیم پول‌دار بود، علم کیمیا داشت. خبر به مَلِک [پادشاه] دادند که یک ‌آدم فقیری آمده و نمی‌گذارد درِ صندوق را باز کنیم. گفت: او را با صندوقش، نزدم بیاورید! تا آورد و در صندوق را باز کرد، دید یک ‌زن سیاه سوخته‌است! (ناراحتیِ من این‌ است که ابراهیم با این زن، خانه خدا را ساخته، این‌قدر آفتاب به او خورده که دیگر سیاه‌ است.) می‌فهمید من چه می‌گویم؟!

حالا مَلِک به او گفت: فلان‌ فلان شده! می‌خواستی این زن را بکشی؟! تا این حاکم خیال خیانت کرد و رفت با او حرف بزند، لال شد. رفت به او دست بزند، روایت داریم، شاید آیه قرآن باشد؛ سه ‌دفعه دستش خشک شد. ای باغیرت! آیا تو ملّت از ابراهیم داری که زنت را همه‌ جا روانه می‌کنی؟! حالا خانم‌های شما که در خانه هستند و خودخواه نیستند، می‌خواهند خودشان را حفظ کنند، خدا آن‌ها را حفظ می‌کند. مگر کسی جرأت دارد به آن‌ها نگاه کند؟! والله! خشک می‌شود. [۲۷]

اگر شما رنگ خدا بگیرید، نقش ولایت و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را داشته باشید، نباید به زن مردم نگاه کنید. [۲۸] اگر نگاه به زن و بچّه مردم نکردید و چشم‌تان را حفظ کردید؛ حُبّ دارید؛ وگرنه خدای‌ نکرده بغض دارید. [۲۹] باید بدانید بچّه مردم، ناموس خداست؛ نه ناموس تو. بالاتر از ناموس توست؛ ناموس خداست. باید با ناموس خدا، رفتار خدایی بکنید، نه رفتار شهوتی. [۳۰]

شما ببین آقا امام‌ حسین (علیه‌السلام) چه کار می‌کند؟ تا آخرین نَفَس، نگاهش به خیمه‌ها و حرمش بود. تو هم باید این‌طور باشی! تمام هوا و هوست برود کنار! تمام توجّهت به ناموست باشد؛ ناموست هم تمام توجّهش به تو باشد. اگر امام حسین (علیه‌السلام) می‌گوید: قبر من در دل دوستانم است؛ یعنی این. حالا شما حسابش را بکن! امام حسین (علیه‌السلام) چه کار کرد؟ تا آخرین نَفَس نگاهش به خیام حرمش است، خدا حرمله را لعنت کند! آقا امام ‌حسین (علیه‌السلام) تیر سه شعبه به قلبش خورده‌، در ظاهر افتاده‌، ابن‌سعد می‌گوید: حسین «غیرة الله» است، اگر خدعه کرده، بروید رُو به خیمه‌هایش! امام ‌حسین (علیه‌السلام) سرِ پا با زانو بلند شد و ‌فرمود: «یا شیعیان أبوسفیان! دینُکم دینارُکم»: شما که دین‌تان را برای دینار دادید، آخر آن حَمیّت و غیرت‌تان کجا رفته؟! شما با من جنگ دارید، کجا رُو به حرم رسول‌ الله می‌روید؟! [۳۱] حالا خانم عزیزش، رُباب هم به او پاسخ داد، روایت داریم: وقتی امام‌ حسین (علیه‌السلام) شهید شد، تا آخر عمرش سر قبر امام ‌حسین (علیه‌السلام) گریه کرد. بنی‌اسد رفتند چادری آوردند، خیمه‌ای برایش زدند؛ تا آخر عمرش آن‌جا نشست. [۳۲]

باید تمرین کنید؛ من تا حتّی به مَحرم خودم هم نگاه کامل نمی‌کنم؛ به این‌ها که مَحرم هستند. والله! در تمام گلوله‌های خون من این ‌است که نگاه به غیرِ خدا کردن، پشت به ولایت کردن است؛ چون عظمت آن را از عظمت امر بالاتر می‌دانی. [۳۳] اگر نگاه کردی به آن‌جا که خدا راضی نیست، امرت را به شیطان‌ فروختی. عقیده ولایتی‌ام این‌ است که گناه چیزی نیست، آن پشت‌کردنی که به ولایت می‌کنی، گناه است. آن که ولایت را نمی‌بینی، گناه است. آن خیلی گناه بالایی است، آن توهین به ولایت است! [۳۴]

اگر احتیاج به نگاه غیر ولایت داشته‌ باشی، مشرک هستی؛ اما توجّه نداری‌، یک‌ نگاه کردی، یک ‌خیال و فکر باطل کردی و دنبال خلق رفتی، تمام زحمات عمرت را از بین می‌بری. اگر نگاه ناجور به کامپیوتر جهانی کنی، تو را تکذیب کرده ‌‌است؛ اما اگر نگاه نکنی، تو را تأیید کرده‌ است. [۳۵] هر کتابی را نگاه نکنید! تو وقتی آن کتاب را رفتی دیدی که در ولایت به او عنایت نشده و یک ‌چیز گفته، به او بدبین می‌شوی. من نمی‌خواهم که تو به آن عالِم بدبین شوی. [۳۶]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


کتابها

تمام کتابها


سخنرانی‌ها

تمام سخنرانی‌ها

  1. ارتباط خلقت با امام حسین ۸۵ (دقیقه ۳۰)
  2. ارتباط خلقت با امام حسین 85
  3. ارتباط با ولایت رمضان ۸۵ (دقیقه ۱۵) و إنّا أنزلناه فی لیلة القدر (آخر سخنرانی)
  4. (سوره الإسراء، آیه ۸۱)
  5. ارتباط با ولایت، رمضان 85
  6. تفکّر در اشیاء (إنّا أنزلناه فی لیلة القدر) 84
  7. تفکر یا عمود نور 78 (دقیقه 53)
  8. تفکر یا عمود نور 78
  9. نجوا با ولایت ۷۷ (دقیقه ۴۳)
  10. کتاب افشای احکام
  11. شناخت نجوا 77
  12. کتاب نجوا با ولایت
  13. ولایت قدر است 82 (دقیقه 10) و قوم‌لوط و حرام‌زادگی 76 (دقیقه 32)
  14. (سوره القدر، آیه ۴)
  15. (سوره القدر، آیه ۵)
  16. (سوره الأنبیاء، آیه ۸۷)
  17. ولایت؛ حقیقت توحید 73 و ولایت قدر است 82
  18. تنظیم و تزویج ۸۳ (دقیقه ۳۵) و ولایت و خانواده ۷۷ (دقیقه ۴۱)
  19. (سوره الحجرات، آیه 13)
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ تنظیم و تزویج 83
  21. حضرت خدیجه 77
  22. نیمه شعبان 87
  23. میلاد صاحب الزّمان 83
  24. ولایت و خانواده 77
  25. سواد 76
  26. شناخت امام ۸۸ (دقیقه ۲۳) و اخلاق در خانواده، من نداشتن ۷۵ (دقیقه ۵۶)
  27. شناخت امام 88
  28. افشای ولایت
  29. عاشورای 84
  30. جلسه ولایت؛ 12 فروردین 97
  31. شیعه شفاعت‌کُن است 83
  32. اخلاق در خانواده، من نداشتن (خانواده) 75
  33. کامپیوتر الهی و کامپیوتر جهانی 80
  34. کامپیوتر جهانی 80، جلسه دوم، اشیای خلقت‌
  35. کامپیوتر جهانی 80، جلسه اوّل
  36. ولایت در خلقت کفو ندارد 80
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه