کتاب عارف ولایت به لطف خدا منتشر شد. منتخب گذشت کردن و کینه نداشتن

منتخب: امام‌زمان

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
(تغییرمسیر از منتخب: امام زمان)
پرش به:ناوبری، جستجو
بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

یاور امام‌زمان، بالاتر از شهدای کربلا[۱]

شیعه باید پرچم امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) دستش باشد تا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) بیاید و پرچم «جاء الحقّ و زهق الباطل»[۲] را در دست بگیرد و پرچم شما اتّصال به‌آن پرچم باشد. من این انتظار را از شما دارم. رفقای‌عزیز! بیایید پرچم توحید و امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) را در دست بگیرید! پرچم امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) چیست؟! فرمان امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) است، فرمان قرآن‌مجید است، از حرف‌هایش خوش‌تان بیاید، بیایید از عمل خوش‌تان بیاید تا من عمل شماها را ببینم و خوشم بیاید. [۳] بیایید پرچم امر دست بگیرید و آن‌را به‌دست وجود مبارک امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) بدهید، خودسازی کنید نه مردم‌سازی. ما مردم را نمی‌توانیم بسازیم، امروز مردم اغلب‌شان دست از ولایت برداشتند، وقتی برداشته‌اند من که نمی‌توانم آن‌ها را بسازم! حالا باید چه‌کار کنید؟! واجبات را به‌جا بیاورید، ترک‌محرّمات، منتظر ولیّ‌الله‌الأعظم امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) باشید که ثواب هزار شهید می‌برید؛ اما خود نگهداشتن خیلی مهمّ است! ما تا نیرو در بدن داریم، نافرمانی می‌کنیم؛ مگر این‌که نیرو را در اختیار امر بگذارید، آرام نمی‌توانید بگیرید، باید نیرو را خرج نیرو کنید! عزیزان من! بیایید نیرویتان را کنترل کنید، نیرویتان را در اختیار امر بگذارید! [۴]

اگر من می‌گویم که یاوران امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) از شهدای کربلا بالاتر است، دلیل دارم. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: اگر منتظر امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) باشی، ثواب هزار شهید می‌بری. حبیب‌بن‌مظاهر یک شهید است، مسلم‌بن‌عوسجه یک شهید است؛ می‌گوید منتظر امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) ثواب هزار شهید می‌برد. چرا؟ عزیزان من! دلیلش این‌است: وقتی‌که امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌آید شما یاور هستی، حکومت غصب کنار می‌رود؛ امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌آید؛ آن‌وقت تولید امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) زیاد است، ای یاور امام‌زمان! ببین چقدر مردم را هدایت می‌کند؛ آن‌وقت صدها هدایت می‌آید و نصیب تو می‌شود. چرا؟ مگر نمی‌فرماید یک‌نفر را هدایت کنی، عالَمی را هدایت کردی، وقتی آقا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌آید، این‌همه مردم هدایت می‌شوند؛ اما باید جانت را فدایش کنی، مقصد نداشته‌باشی، یک جان دارم، می‌خواهم فدایش کنم؛ پس تو یاور امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) هستی. عزیز من! اگر امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) نیامده، تو این‌جوری باشی، یاور هستی، با آن تولیدها شریک هستی. [۵]

بشر تا قدرت دارد، آرام ندارد و تسلیم نیست؛ مگر این‌که قدرتش اتّصال به‌وجود مبارک امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) باشد. ببین چطور امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) قدرتش را در مقابل یک بچّه‌یتیم خُرد می‌کند و او را نوازش می‌کند؟! چطور به‌خرابه‌ها می‌رود و رسیدگی به‌فقرا می‌کند؟! امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) قدرت خلقت است، خودش امر است؛ اما از آن امر بالاتر هم هست. إن‌شاءالله امیدوارم به‌این حرف‌ها توجّه کنید! امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) قدرت تمام خلقت است. تمام قدرت‌ها در قبضه قدرتش است، تمام نَفَس‌ها که خلقت می‌کِشند، در قبضه قدرتش است؛ اما قدرت از آن بالاتر هم هست. چه قدرتی؟! قدرت خدا. شما جوانان‌عزیز! باید قدرت‌تان را در مقابل قدرت؛ یعنی امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) بگذارید! اگر شما قدرت‌تان را در مقابل امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) گذاشتید، شما هم قدرة‌الله هستید، همین‌جور که امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) قدرة‌الله است، شما هم قدرة‌الله شدید، چون‌که وصل به‌قدرت خدا شدید. [۶]

این نیرویی که شما دارید اسم اعظم است، باید با این اسم اعظم در دامن امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) پرش کنید! عزیزان من! اگر نمره‌ای بیاورید که استاد و معلّمت ناراحت شود، شما هم ناراحت می‌شوید، مواظب باشید که جلوی امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) نمره خوب بیاورید! چرا می‌فرماید اگر مؤمنی را خوشحال کردی، من را خوشحال کردی؟! امام‌ صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید مادرم زهرا (علیهاالسلام)، خدا را هم خوشحال کردی! بیایید عزیزان من! نمره‌ای پیش امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) ببرید که اگر او را خوشحال کنید، تمام خلقت را خوشحال کردید. حالا چه‌کار کنیم امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) را خوشحال کنیم؟ باید امر را اطاعت کنید! همیشه در امر باشید! به‌امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) التماس کنید: آقاجان! والله! به‌خودت قسم! ما عاجزیم که خودمان را حفظ کنیم، ما قدرت نداریم، آقاجان! دست ما را بگیر! ما را در پناه خودت بیاور! [۷]

تمام خلقت به‌واسطه امام‌زمان سرپاست[۸]

رفقای‌عزیز! ما نمی‌توانیم ائمه‌طاهرین (علیهم‌السلام) را بشناسیم! توان نداریم، آن‌ها غیرمحدودند، ما محدود هستیم؛ محدود توان ندارد آن‌ها را بشناسد. حالا باید چه کار کنیم؟ باید عظماییت این‌ها را بفهمیم، از عظماییت پی به‌شناخت این‌ها می‌بریم. دلم می‌خواهد توجّه بفرمایید! اگر بگوییم آقا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) یک خلقت است، ما نفهمیدیم! خلقت به‌امر اوست، خلقت به‌واسطه امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) سرِ پاست، خلقت باید امرش را اطاعت کند نه دنیا، دنیا که به‌منزله استخوان‌خوک در دهان سگ‌خوره‌دار است، خدا می‌داند چقدر خدا چیز دارد! خلقت دارد! چقدر کُرات دارد! همه به‌واسطه امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) است. اگر ذرّه‌ای ایشان نباشد؛ یعنی چشمش خواب برود، تمام خلقت فروریزان می‌شود. آن‌موقعی که تمام زمین و آسمان فروریزان می‌شود، خدا امامش را در عرش می‌برد، دیگر در این عالم نیست. وقتی امام در ظاهر در این عالم نیست، عالم فروریزان می‌شود. آیه «إذا زُلزِلتِ الأرضُ زِلزالَها»[۹] را بخوانید! می‌گوید چه می‌شود؟! خودش خودبه‌خود متلاشی می‌شود، تمام به‌وجود امام باقی است. [۱۰]

اگر تو امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) را می‌بینی، باید عرش، بهشت و دوزخ، آسمان و زمین، کوه‌ها و دریاها، درخت‌ها و اشیاء، ممکنات را ببینی، آنچه که در خلقت است را باید ببینی، تمام این‌ها که سرِ پاست به وجود ولیّ‌‎الله‌الأعظم (عجل‌الله‌فرجه) است، این‌است امام‌شناسی. اگر ما این‌جوری باشیم، هر چه که می‌بینید شکر امام‌زمان‌تان را می‌کنید. خدایا! شکر که همچین‌کسی را از نور خودت خلق کردی، آوردی در این عالم که من گلابی می‌خورم، سیب می‌خورم، آسایش دارم، آنچه که آسایش دارم به‌آسایش اوست. اوّل بشناس امامت را، آنچه که راحتی داری، آنچه که خوشی داری، آنچه که ابعاد داری به‌وجود مبارک امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) است. اگر امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) را این‌جوری بشناسی، تو به‎‌غیر از شکرانه کار دیگر نداری.

الآن یک‌دانه پرتقال می‌خوری، باید بگویی: خدایا! شکر، این میوه به‌وجود امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) خلق شده، نمی‌خواهم یکی‌یکی خدمت‌تان عرض کنم، الآن ماشینت را می‌روی سوارش می‌شوی، به‌وجود مبارک امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) چرخش می‌گردد. از کجا می‌گردد؟! به‌وجود امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) این بنزین از زیرِ زمین درآمده، نفت درآمده ، برق درآمده، به‌وجود چه کسی درآمده؟! «وجوده بوجود» به‌وجود امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) درآمده. امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) را این‌جوری باید بشناسی. اگر صدقه هم دادی، باید بدانی برای یک‌‎چنین وجودی داری می‌دهی، باید بخواهی که این وجود باشد. این مثل آن‌است که زنبور عسل رفت آتش ابراهیم را خاموش کند. حالا هم وحی به‌او می‌رسد و هم در دهانش عسل ایجاد می‌کند. تو به‌قدر یک زنبور عسل باید عنایت به‌امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) داشته‌باشی. مگر ممکن است که ما عنایت کامل داشته‌باشیم؟! همین‌قدر هم داشته‌باشی؛ آن‌وقت او تأییدت می‌کند، آرامت می‌کند، عزیز من! ذوق به تو می‌دهد، مِهر دنیا را از دلت بیرون می‌برد، مِهر خودش را در دلت می‌اندازد، ضبطت می‌کند، دستت را می‌گیرد. عزیز من! بیایید به‌قدر وسع‌مان امام‌شناس‌بشویم. [۱۱]

شما اشرف‌مخلوقات هستید! خودتان را بل هم أضلّ می‎‎‌کنید؛ عزیز من! قربانت بروم، ما خودمان را بل هم أضلّ می‌کنیم! چرا سقوط می‌کنید؟! اگر شما قابل نبودید، خدا به شما اشرف‌مخلوقات نمی‌گفت. شما اشرف‌مخلوقات هستید؛ اما قابلیّت‌تان را از دست می‌دهید. چه کار کنیم که قابلیّت‌مان را از دست ندهیم؟ امشب و فرداشب متوسّل شوید به ولیّ‎‌الله‌الأعظم امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه).

آقاجان! حدّها را از گردن ما بردار!

آقاجان! دست ما را بگیر!

آقاجان! ما را در پناه خودت بیاور!

آقاجان! ما قدرت نداریم.

آقاجان! ما جان داریم، جان‌مان هم فدای تو.

تمام هستی‌ات را نابود کن! اگر هستی بی‌اعتبار داری، این هستی‌ها که ما داریم، والله! اعتبار ندارد، جوانانی بودند که ادّعای قدرت می‌کردند، چه شدند؟! این قدرت‌ها همه‌اش موقّت است که به‌ما داده، قربان‌تان بروم، بیایید زانو بزنید در مقابل کسی‌که قدرت عالَمین است؛ یعنی قدرتش قدرت ماوراست، قدرتش قدرت خداست. کیست؟! ولیّ‌الله‌الأعظم امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه). [۱۲]

اطاعت‌امر، سرافرازی در قیامت[۱۳]

عزیز من! تو اگر ولایت را مواظبش بودی، ولایت حفظت می‌کند، ببین همین‌جور که تمام عالم به‌واسطه امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) سرِ جایش است، سبز و خرّم است، اگر تو هم می‌خواهی سبز و خرّم باشی، باید محبّت امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) داشته‌باشی. اتّصالت را نگذار شیطان قطع کند، تو باید صفات‌الله داشته‌باشی. صفات‌الله، صفات علی (علیه‌السلام) است. صفات‌الله، صفات امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) است. [۱۴]

خدا می‌داند هیچ‌کس نمی‌تواند آتش مرا خاموش کند، هیچ‌خلقی نمی‌تواند خاموش کند؛ مگر آقا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) با آب حوض کوثر خاموش کند؛ بگوید: حسین‌جان! آمدم! به‌زهرا (علیهاالسلام) مادرم هم می‌گویم آمدم! به‌آن قلب تو هم می‌گویم آمدم! آن‌وقت آتش قلب مرا خاموش می‌کند. می‌سوزم! در زمان خلافت عمر یک بچّه‌ای روی پشت‌بام (ناودان) رفت و می‌خواست خودش را از آن بالا پرتاب کند، پیش عمر آمدند و گفتند: خلیفه! هر کاری می‌کنیم این بچّه پایین نمی‌آید. گفت: قدری آجیل و شکلات جلویش بریزید! این کار را کردند؛ اما فایده‌ای نداشت؛ دوباره که به‌او گفتند، گفت: پیش ابی‌الحسن ‌بروید و به‌او بگویید، حضرت فرمود: یک بچّه‌ای مثل خودش پیش او ببرید! یک بچّه‌ای مثل خودش آوردند، حالا وقتی پیش او رفت، قدری که با هم حرف زدند، آن بچّه از لب پشت‌بام کنار رفت. پرسیدند: علی‌جان! این دو بچّه به یکدیگر چه گفتند؟! گفت: بچه اوّل که روی پشت‌بام رفته‌بود، می‌گفت: زمانی‌که عمر خلیفه باشد، من دنیا را نمی‌خواهم، از این بالا خودم را پرت می‌کنم، جانم را می‌دهم به‌غصّه این‌که عمر خلیفه است!

آیا ما غصّه خوردیم که دارند دین‌مان را می‌برند؟! من به‌فدای آن بچّه بشوم که به او جواب داد و گفت: عزیز من! اشتباه می‌کنی! سایه امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) بر سر ماست! ما هم باید بگوییم: آنچه را که بر سرِ ما می‌آید، سایه امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) بر سرمان است. قدردانی کنید! تو را به‌خود امام‌زمان قسم! از زیر سایه امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) نروید کنار! کجا می‌روید کنار؟! آن‌موقعی که امر آقا را اطاعت نکنید. بیایید عزیزان من! زیر سایه امر باشیم، والله! به‌دینم! امر شما را حفظ می‌کند نه دنیا، دنیا خودش پایه ندارد، تکذیب شده‌است! کجا می‌رویم توی دنیا؟! [۱۵]

این‌که می‌گوید امر را اطاعت کن! می‌خواهد اتّصال به‌امر باشی، می‌خواهد دستت به‌حبل‌المتین باشد، خدا می‌خواهد در قیامت شرمنده نباشی، می‌خواهد سرفراز باشی. چرا؟! امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید کاری نکنید که ما آن‌جا خجالت بکشیم که بگوییم این شیعه ماست، ما را شرمنده نکنید! ما سرفراز باشیم و بگوییم این شیعه ماست. یک قوم و خویشی داشته‌باشی اگر هروئینی و تریاکی باشد، نمی‌خواهی بگویی این قوم و خویش من است، امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) هم همین‌جور است، دلش می‌خواهد شیعه‌اش منظّم باشد، باعث افتخارش باشد. چشم‌چران نباشد، گناه نکند، معصیت نکند، دروغ نگوید، خدعه نکند، نزول نخورد، در مِلک غصبی نباشد، تمام این‌ها را مسئولیت برای خودش بداند. به‌نور یعنی امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) اتّصال باشد. عزیزان من! ما چه کار داریم می‌کنیم؟! [۱۶]

خدا إن‌شاء‌الله باطن امام‌زمان، شب تولّد آقا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) به ما عیدی بدهد، عیدی ما محبّت پدرش و مادرش باشد، عیدی ما این‌است که دل ما را پاک‌سازی کن! اصلاً هیچ ذرّاتی به‌غیر محبّت خدا و شما در دل ما نباشد.

آقاجان! ما را قبول کن!

آقاجان! ما را تأیید کن!

آقاجان! ما توان نداریم، می‌خواهیم این کارها را بکنیم؛ اما شیطان برای ما مشکل به‌وجود می‌آورد.

آقاجان! ما را در صراط مستقیم راه بده! ما را در صراط مستقیم بیاور! [۱۷]

من دیشب در حیاط روی این چهارپایه نشستم، گفتم: خدایا! ما یک‌عیدی از تو می‌خواهیم، خودِ امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) را به‌ما بده! گفتم اگر خودش را به‌ما بدهی، همه‌چیز داده‌ای. خدا می‌داند، به‌امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) گفتم، چیزهایی که برای خودم می‌خواهم، برای رفقایم هم می‌خواهم، شاید آن‌ها به‌زبان‌شان جاری نشده، خودش را به‌ما بده! [۱۸]


چرا امام‌زمان به ما راه نمی‌دهد؟[۱۹]

تمام مردم می‌توانستند پیش ائمه (علیهم‌السلام) بروند؛ اما پیش امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) رفتن، باید خودش بخواهد که تو بروی، او این‌طوری نیست؛ مخیّر بودنِ تو خنثی است. اگر مطابق یک عُمرِ خلقت داد بزنی، تا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) نخواهد، پذیرا نیست؛ باید او بخواهد بروی. حالا علّتش این‌است که شماها که این همه امام‌زمان امام‌زمان می‌کنید، (می‌دانم توی مجلس هست، جای دیگر هم هستند، خیلی گریه می‌کنند! صاحب‌زمان می‌روند، بیتوته می‌کنند و گردنشان را کج می‌کنند، گردنشان را راست می‌کنند و خیلی از این کارها می‌کنند! من خیلی‌ها را هم دیدم این‌ها هی می‌خواهند آقا را ببینند.)

حالا چرا آقا به شما راه نمی‌دهد؟! علّتش این‌است که به قول ما عوام‌ها از آب در نمی‌آییم! کسی از امتحان در نمی‌آید! پس آقا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) شما را می‌خواهد، روی خواستنِ شما، شما نمی‌توانی ایشان را ببینی؛ پس شما از آب در نمی‌آیی؛ یعنی ما رفوزه می‌شویم! حالا که رفوزه می‌شوی، هر چقدر گریه و زاری کنی، او هم تو را می‌خواهد، وقتی این‌جوری شدی، خجل می‌شوی! خجالت‌زده می‌شوی.

یک چیز دیگر هم هست: امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) «عصمةالله» است، می‌خواهد توی عصمتش راه پیدا کنی. من مَردش نیستم! هم خجالت‌زده می‌شوم، هم من مردش نیستم! فهمیدی؟! چه کسی «عصمةالله» است که او را راه بدهد؟! تو باید روح بشوی، مَنت را بگذاری کنار! روح باید بشوی، «إنّا أنزلناه فی لیلة‌القدر. و ما أدراک ما لیلة‌القدر. لیلة‌القدر خیرٌ من ألف شهر، تنزّل الملائکة و الرّوح»[۲۰] آقای روحانی! دو هزار مرتبه بگو امام‌زمان! والله، اگر روح نشوی راهت نمی‌دهد؛ باید روح بشوی، او «عصمةالله» است، زهرای عزیز (علیهاالسلام) «عصمةالله» است، چرا عمویش را راه نمی‌دهد؟! غلام بلال‌سیاه را راه می‌دهد؟! بلال «عصمةالله» شده. چرا سلمان را راه می‌دهد؟! سلمان «عصمةالله» شده، عمویش «عصمةالله» نیست.

باید چه بشوی؟! روح باید بشوی. آن کسی‌که از امتحان در می‌آید، باید از تمام وجودش، در تمام گلبول‌های خونش، در تمام ماورای خلقت خودش، یک جان دارد، باید آرزو ببرد که فدای امام‌زمانش کند. تمام این دنیا را نبینی، یک جان داری، بخواهی فدای امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) بکنی؛ یعنی جانت را هدیه بدهی به امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه). اگر این‌جوری پایبند به هیچ‌چیزِ این دنیا نباشی، از امتحان در می‌آیی.

امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) هم می‌گوید: جانت بماند، هم به تو می‌گوید: جانم فدای جانت! بیا چه می‌خواهی؟! بیا! این‌جور تحویلت می‌گیرد. توجّه فرمودید؟! اگر یک همچین آدمی را دیدی، به او سلام برسان! وقتی‌‎که تو مطابق امر نشدی، امام‌زمان خواستنت احمقی است! شناخت امام‌زمانت هم احمقی است! بیایید احمقی نکنیم!

قربانتان بروم، اگر بخواهید امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) را ببینید، باید این‌جور باشید: هیچ تقاضایی نداشته‌باشید! چه تقاضایی داشته‌باشیم؟! ما بگوییم: آقا! ما را یاور خودت کن! ما بیاییم آن مقصدی که تو داری، آن کاری که تو داری، با آن کار تو، با مقصد تو شریک بشویم، مقصد تو این‌است که در این عالم، این‌ها که بد کردند، بیایی احقاقّ حق از دشمنان مادرت بکنی، از دشمنان جدّت حسین (علیه‌السلام) کنی، ما را با آن شریک کن!

اگر تو امام‌زمانت را می‌خواهی، من گفتم: نماز امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) را بخوانید! هر روز می‌خواهی بخوان؛ اما حالا هر روز نمی‌خوانی، جمعه‌ها، از صبح چهارشنبه گویا هست؛ تا شام جمعه بخوان! خب صدقه واسه‌اش بده! اگر امام‌زمانت را می‌خواهی یاد کنی! صدقه امام‌زمان این‌است: یقین داری که آقا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) هست. تو یقین داری یک آقازاده داری، واسه‌اش صدقه می‌دهی؛ اگر نَدهی، یقینت مثل من یک‌قدری سُست است.

من از زمانی که یادم می‌آید یک دور تسبیح صلوات واسه سلامتی امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌فرستم، یک دور تسبیح تا زمانی‌که یادم می‌آید؛ یعنی از بچّگی‌ام می‌فرستم مال یاورانش، هر روزِ خدا؛ اگر آن‌جا هم سرِ کارم بودم، مشتری‌هایم را راه می‌انداختم و این کار را می‌کردم.

گفتم به آن‌که کتاب [جزیره] موریس را نوشته، در کتاب نوشته کسی نمی‌تواند آن‌جا برود، گفتم: این را برو از کتابت بردار! چرا نمی‌تواند برود؟ امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) خودش می‌آید پیشش، خب او هم می‌تواند برود، این حرف چیست توی کتابت نوشتی؟! نمی‌تواند برود چیست؟ تو نمی‌توانی بروی! تو قلمبه توی دلت هوا و هوس و تلویزیون و ویدیو و رفیق‌های عشقی و دنبال بدعت‌گذار و اصلاً منبع فسادی تو! منبع فساد می‌تواند امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) را ببیند؟! آره؟! تو منبع فسادی تو دلت!

امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) آن‌جا نتیجه همه‌تان را می‌گوید: یکی با دین برود، ملائکه تعجّب می‌کنند. هیچ زمانی بدتر از زمان ما نبوده، پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: شرّالأزمنه: از تمام زمان‌ها بدتر است؛ از زمانی‌که امام‌حسین (علیه‌السلام) را کشتند، زمان ما بدتر است، تو حسین (علیه‌السلام) را می‌کشی! الآن امر حسین (علیه‌السلام) را می‌کشی! چه کسی می‌کشد؟ همین ماها، هیچ بیدار هم نیستی، می‌خندی. خدا رحمت کند حاج‌شیخ‌عبّاس را! می‌گفت: اگر بفهمید چه به سرتان می‌آید، فردای قیامت؛ (قسم می‌خورد،) خنده به لبتان نمی‌آید. تو نمی‌فهمی هفتاد عبادت قبولت را می‌دهد برای یک درهم مال حرام. تو چه می‌خوری؟ این مصادره است! این چیست که ما می‌خوریم؟ (یواش گفتم،) ما چه می‌خوریم؟ بروید جانم! از کارهایتان توبه کنید! بروید از عبادت‌هایتان توبه کنید! حضرت فرمود: بروید از عبادت‌هایتان توبه کنید!

دو نفر بودند این‌ها هی امام‌زمان امام‌زمان گفتند، حضرت دعوتشان کرد. از این‌جا که می‌خواستند بروند، یک پل بود، آن پایین پل آقا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) تشریف داشتند، این رسید روی آن پل، صابون می‌فروخت، آخر این‌ها که صابون درست می‌کنند، صابون‌هایشان را می‌گذارند آفتاب، که یک‌خُرده خودش را بگیرد. یک‌مرتبه باران گرفت، گفت: آخ! صابون‌هایم آب شد. امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) صدایش زد، گفت: فلانی! برو پی صابون‌هایت! کجا می‌روی پی این‌ها؟!

تو کاش حواست پیش یک صابون بود! تو حواست چند جاست؟! می‌خواهی امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) راه به تو بدهد؟ امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) راه به او می‌دهد که «لحمک لحمی، دمک دمی» باشد، می‌آید به من سر می‌زند! آره! راز دلش را هم می‌گوید: فلانی! این مردم مسموم شدند، فلانی! این مردم اهل دنیا شدند، به دنیا نمی‌رسند! به شماها می‌گوید، به من که نمی‌گوید؛ می‌آید گله‌اش را به من می‌کند، آره! یک‌‌خُرده بگوید، یک‌خُرده دلش خوش بشود.

یک نفر یک کتاب نوشته برای این جزیره موریس که هیچ‌کس نمی‌تواند برود. با من برخورد داشت، گفتم: چه چیزی تو داری می‌گویی کسی نمی‌تواند برود؟ تو نمی‌توانی بروی! گفت: انگلیسی‌ها این‌جا یک بیرق زدند توی دریا، یک کشتی رفته این‌جوری شده، همه رُبس [ذوب] شده‌اند؛ آن‌وقت از آن‌جا کشتی نمی‌رود. گفتم کشتی نمی‌رود، کشتی مثل توست. آن‌که خودش می‌آید پیش این، این نمی‌تواند برود؟ هان! او خودش می‌آید پیش شما، شما نمی‌توانی بروی پیش او؟ پس عیب از توست تلویزیونی! ویدیویی! ماهواره‌ای! بدینم، به روح تمام انبیاء، هیچ کجا این حرف‌ها را نمی‌زنند. [۲۱]


یا علی

ارجاعات

  1. ولایت عمل صالح است 78 (دقیقه 26) و نیمه شعبان 83 (دقیقه2)
  2. (سوره الإسراء، آیه ۸۱)
  3. آدم شدن 78
  4. ماه‌مبارک رمضان و شب‌قدر 78
  5. ولایت عمل صالح است 78
  6. نیمه شعبان 83
  7. دستور شب‌قدر؛ عبادت بی‌ولایت نجات‌بخش نیست 83
  8. فرق امام با حجّت‌خدا (اول نوار و ۴۲ دقیقه) و مبنای اصول‌دین ۸۰ (دقیقه ۱۳)
  9. (سوره الزلزلة، آیه 1)
  10. فرق امام با حجّت‌خدا 79
  11. مبنای اصول‌دین 80
  12. نور ولایت 77
  13. توحید، تشخیص ۸۴ (دقیقه ۳۳) و میلاد امام حسین ۷۸ (دقیقه ۵۳)
  14. گذشت خانم ها 84
  15. توحید، تشخیص 84
  16. میلاد أبی‌عبدالله 78
  17. تکلیف، بلوغ 80
  18. شناخت امام‌زمان 85
  19. امام‌زمان، ذکرالله ۷۹ (دقیقه ۲۱، ۲۶، ۳۸) و کامپیوتر جهانی، اشیای خلقت ۸۰ (دقیقه ۲۵)
  20. (سوره القدر، آیه 1)
  21. امام‌زمان و ذکر الله 79 و اشیای خلقت 80 و نیمه‌شعبان 81 و نیمه‌شعبان 96
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه