منتخب: امام جواد

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌ باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی [۱]

صفات‌ اللهی که خدا از آن حمایت می‌کند، رفع حاجت برادر مؤمن است. شخصی خدمت جواد الائمه (علیه‌السلام) آمد و پرسید: یابن‌ رسول‌ الله! ارزش زیارت قبر پدر شما چقدر است؟ امام فرمود: از هفتاد حجّ و هفتاد عمره بالاتر است. بعد عرض کرد: آیا کاری بالاتر از زیارت قبر پدرتان هست؟ فرمود: آری! برآوردن یک حاجت برادر مؤمن. رفع حاجت برادر مؤمن این‌ است که کاری دارد برایش انجام دهی یا این‌که پولی به او بدهی. رفع حاجت از زیارت امام بالاتر است و بیشتر به تو اجر می‌دهد، آن امر به تو اجر می‌دهد. توجّه می‌کنید من چه می‌گویم؟ به آن کاری که کردی، به تولیدِ تو اجر می‌دهد. تولیدِ تو این‌ است که فقر یک بنده‌ خدا را خاموش کردی. زیارت امام، زیارت است؛ اما رفع حاجت مؤمن، امر ولایت و صفات خداست؛ صفات امام است که برادر دینی‌ات را از فقر نجات دهی. زیارت امام‌ رضا (علیه‌السلام) هم که می‌روی، باید صفات ببری نه خودت را، چشم و دست و پای شما، تا حتّی درونت صفات ببرد؛ امام‌ رضا (علیه‌السلام) از درون شما خبر دارد. آیا ما صفات می‌بریم یا خودمان را می‌بریم؟ همان‌ جا هم که هستی، چند خیال داری! حرف و خواهش‌هایی که داری می‌کنی، از روی نفس خودت می‌کنی! [۲]

وقتی آقا امام‌ رضا (علیه‌السلام) به طوس تشریف بردند، عدّه‌ای بودند که دور جواد الائمه (علیه‌السلام) می‌آمدند. خانه آقا امام‌ رضا (علیه‌السلام)، دو تا درب داشت: یکی باب‌ الصّغیر، دیگری باب‌ الکبیر. فقرا در باب‌ الکبیر جمع می‌شدند؛ اما این عدّه جواد الائمه (علیه‌السلام) را از باب‌ الصّغیر می‌بردند. آقا علی‌ بن‌ موسی‌ الرّضا (علیه‌السلام) به جواد الائمه (علیه‌السلام) نوشت: شنیده‌ام تو را از باب‌ الصّغیر می‌برند، از باب‌ الکبیر برو. خزینه خدا تهی نیست، به قوم و خویشانت، آن‌هایی که نزدیک هستند، این‌قدر پول بده! به آن‌هایی که دور هستند، این‌قدر پول بده! به همسایه‌هایت این‌قدر پول بده! به رفقایت هم این‌قدر پول بده! امام، رفقا را هم جزء قوم و خویش‌ها آورد. ببینید این‌ها دستور است که به ما داده‌اند. من نمی‌گویم مقدّس‌گری کن و برو مالت را بده! دستور را عمل کن. آخر تو چطور خوابت می‌برد؟! یک خانه داری، چه‌ کارش می‌کنی؟! شما برای آبرویت یک‌ خانه بساز؛ البتّه خوب بساز! من بعضی‌ وقت‌ها به رفقا می‌گویم: خانه که می‌خواهید بسازید، اوّل زیرزمین بسازید! چرا؟ با این زیرزمین، خانه‌ات محفوظ دارد. خانه بساز! مطابق شأنت است. شما نمی‌توانید در یک‌ خانه خشتی و گِلی بروید. تو باید خانه‌ات خوب باشد، ماشین داشته‌ باشی، وسایل زندگی داشته‌ باشی، حرف من همه‌اش سرِ حرام است؛ یعنی قانع باش! امروز من گفتم عدّه‌ای هستند که در این دنیا خوش هستند. آن‌ها کسانی هستند که قانع و راضی باشند و جزء وِلای ائمه‌ طاهرین (علیهم‌السلام) باشند؛ یعنی امرشان را اطاعت کنند. این‌ها خوش هستند، مابقی خوش نیستند، خیال می‌کنند که خوش هستند. [۳]

چرا امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) در این‌خانه می‌آید؟ چرا حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) می‌آید؟ چرا جواد الائمه (علیه‌السلام) می‌آید؟ چرا ائمه‌ طاهرین (علیهم‌السلام) این‌جا می‌آیند؟ آیا محض من می‌آیند؟ من یک پسر رعیت بدبخت بیچاره بی‌سواد هستم. محض این حرف‌ها که زده می‌شود می‌آیند؛ یا شما می‌زنید، یا من می‌زنم، این‌ها می‌آیند و استقبال می‌کنند. الحمد لله در قم یک جلسه‌ای است که حرف ما را می‌زند. به تمام آیات قرآن! امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آمد و به پسرم گفت: علی! امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) خانه هیچ‌کس در قم نرفته، فقط خانه پدر تو آمده‌ است. شما قدردانی کنید! این حرف‌ها را به همه‌ کس نزنید؛ آن‌وقت می‌گویند: فلانی، جادوگر است که این حرف‌ها را می‌زند؛ می‌خواهد شما را گول بزند؛ چون آن کسی‌که این مطلب را می‌گوید، ولایت ندارد؛ ولایت جاذبه دارد. ببین، آهن‌ربا هیچ‌ چیز را نمی‌گیرد، فقط آهن را می‌گیرد. دل ولایتی هم ولایت را می‌گیرد. [۴]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه