صفحهٔ اصلی: تفاوت بین نسخه‌ها

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
سطر ۱۰: سطر ۱۰:
 
</div>
 
</div>
 
-->
 
-->
{{فرمایش منتخب|ابراهیم پسر پیامبر}}
+
{{فرمایش منتخب|فتح خیبر}}
 +
 
 +
 
 +
{{فرمایش منتخب|عید مبعث}}
  
  

نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۳

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً احد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است

فرمایشات حاج‌حسین خوش‌لهجه راجع به ولایت

فرمایش منتخب: فتح خیبر

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱]

در فتح‌خیبر، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: من فردا پرچم را به‌دست کسی می‌دهم که فتح‌کننده خیبر است، خدا و رسول و جبرئیل و میکائیل و آنچه که هست از او راضی است. همه جلو آمدند؛ از جمله عمر و ابابکر، همه را پس زد، پرچم را دست امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) داد. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هفت‌قلعه خیبر که به‌هم اتصال بودند را روی‌هم ریخت! فتح‌خیبر کرد. وقتی دختر خیبری آمد، دیدند سرش شکسته‌است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: چه‌کسی به شما آسیب رساند؟ گفت: من در قلعه هفتم بودم، خدا پدران ما را لعنت کند که نیامدند امر تو را اطاعت کنند و تسلیم تو بشوند! من قلعه هفتم بود، وقتی پسر عمویت، علی (علیه‌السلام) درب قلعه خیبر را این‌طور گرفت، من در قلعه هفتم بودم، از روی تخت به زمین خوردم، سرم این‌طور شکست. ببین این قدرت چه‌کار کرده‌است؟! [۲]

خدا حول و قوه را به امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) داد. به داوود گفت: علی (علیه‌السلام) بگو، آهن در دستت نرم می‌شود. نگفت خدا بگو، گفت: علی (علیه‌السلام) بگو! عیسی به حول و قوه ولایت، مُرده را زنده می‌کرد. [۳]

خدایا! شاهد باش که نمی‌خواهم به سلمان جسارت کنم، می‌خواهم شما را آگاه کنم که آن‌قدر ولایت سطحش بالاست، کسی‌که درباره‌اش می‌گوید «سلمانُ مِنّا أهل‌البیت» کشش واقعیت ولایت را ندارد! وقتی طناب گردن امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) انداختند، سلمان یک‌دفعه نگاه کرد که این‌است که خورشید را برگردانده! مگر خورشید همین‌است که تو می‌بینی؟! صدها هزاران کُرات است! خورشیدِ تمامِ کُرات را برگردانده! عَمرو بن عَبدود که مطابق هزار سوار بود، در مقابل امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بیچاره شد! هفت‌قلعه خیبر که به‌هم اتصال بودند را روی‌هم ریخت! سلمان یک‌ذره رفت حرفی بزند، گردنش تا آخر عمرش زخم شد. یک‌ذره تزلزل داشت که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که تمام خلقت به‌وجود اوست، چرا این‌طوری طناب گردنش انداخته‌اند و او را می‌کِشند؟!

آن طنابی که گردن علی (علیه‌السلام) است، امر خداست. سلمان شجاعت علی (علیه‌السلام) را دید، نه اطاعتش را! اطاعت امام را دیدن خیلی مشکل است؛ مگر این‌که خودش در قلب شما جلوه کند! امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) همین‌طور که طناب گردنش است، می‌گوید: «رِضاً برضائک، تسلیماً بأمرک» امام‌حسین (علیه‌السلام) هم همین‌طور است: وقتی در قتلگاه افتاده، شخصی گفت بروم ببینم، مبادا حسین نفرین کند و دنیا به‌هم بخورد! تا آمد، دید دارد می‌گوید: «رِضاً برضائک، تسلیماً بأمرک» خدایا! امرت را اطاعت کردم.

مسلمانی که چندین‌سال پیش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود کافر شد، کافر مسلمان شد؛ چون‌که یکی از این یهودی‌ها که از سرانِ خیبر بود، آمد و گفت: لا إله إلّا الله، محمّد رسول‌الله، امیرالمؤمنین امرِ خداست، این علی ولیّ خداست، این علی بر حقّ است. من دیدم که هفت‌قلعه خیبر را روی‌هم ریخت؛ اما حالا دارند با او این‌کارها را می‌کنند. آن قدرت نبود، این قدرت است که الآن یک‌مُشت نادان، طناب گردنش انداخته‌اند و او را می‌کِشند؛ اما حرفی نمی‌زند؛ پس باید به او ایمان بیاورم. چنین کسی خوب می‌فهمد. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) یک جلوه در قلبش کرد که فهمید. امیدوارم وجود مبارک امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) از این جلوه‌ها در قلب شما هم بکند. [۴]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


فرمایش منتخب: عید مبعث

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۵]

امروز روزی است که تمام خلقت، دنیا که هیچ، خیلی باید بنازند؛ یعنی شکرانه کنند. به همه‌شما از کوچک و بزرگ‌تان می‌گویم که این‌کار را بکنید: إن‌شاءالله وضو بگیرید و دو رکعت نماز بخوانید! بعد سجده شکر کنید که خدای تبارک و تعالی رحمت را به شما نازل کرده‌است، آن‌هم پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نه این‌که حالا در غار حراء رفت، صدها بار در غار حراء بود. این غار مُشرِف به مکّه بود، همین‌طور نگاه به خانه‌خدا می‌کرد، اشک می‌ریخت و می‌گفت: خدایا! آیا یک‌وقت می‌شود که این‌خانه از بُت‌کده‌بودن درآید؟ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) منتظر بود، تو هم باید منتظر باشی! او دارد غصّه می‌خورد. این‌که می‌گوید شیعه مثل سنگ‌نمک دلش آب می‌شود، تو هم باید غصّه بخوری تا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) بیاید و تمام بُت‌های این عالم و دنیا را بشکند و دنیا گلستان شود. جدّاً از خدا بخواهید همان‌طور که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به خواستش رسید، وجود امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) بیاید و تمام بُت‌ها را بشکند.

روایت داریم: چند نفر بودند که در غار حراء خوابیده بودند، جبرئیل تاجی آورد و گفت: کدام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است؟ گفت: ایشان است، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را بلند کرد و آن‌را روی سرش گذاشت، به عقیده ولایت من، آن تاج، امر ولایت بود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یک سنگینی و خستگی احساس کرد، عرق‌ریزه گرفت و لرزش در بدنش پیدا شد! در صورتی‌که خدا گفت: یا محمّد! تو را متقی کردم، قرآن به تو نازل کردم؛ اما الآن چیست؟ هنوز که قرآن نازل نشده، تبلیغ ولایت خیلی سنگین‌تر است! چیزی می‌خواهم به شما بگویم که یک‌قدری ناجور است؛ وقتی‌که آدم بخواهد یک‌وحی و نویدی به او داده‌شود، آن آدم سنگین است. من مزه‌اش را چشیده‌ام، حالا نروید بگویید که ایشان هم می‌گوید به‌من نازل می‌شود، چه‌کار کنم؟! من مثل استخوانی که در گلویم گیر کرده، خاری که در چشمم باشد، از بعضی‌ها می‌ترسم! وقتی خدا بخواهد چیزی حالی آدم بکند، آدم یک سنگینی به او ایجاد می‌شود؛ اما باید بشر اهل‌دنیا نباشد. حالا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رفت خوابید و چیزی روی خودش انداخت، یک‌دفعه وحی رسید: «یا أیّها المُدَثِّر»[۶]: بلند شو! ای گلیم به خود پیچیده! بلند شو! «بَلِّغ!» تبلیغ‌ کن! تبیلغِ چه؟ تبلیغ ولایت؛ یعنی مردم را به‌سوی علی (علیه‌السلام) دعوت کن! به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌گوید تبلیغ ولایت کن؛ اما آیا به علی (علیه‌السلام) می‌گوید تبلیغ‌ کن؟! نه! اگر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بعضی‌وقت‌ها حرف‌هایی می‌زد، به او امر می‌شد که یک‌اندازه‌ای خودت را معرّفی کن! یک‌قدری عظمتت و معجزاتت را به مردم بگو! چیزی از ولایت بالاتر نیست که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) تبلیغ آن‌را بکند. تمام انبیاء آمدند که تبلیغ مقصد خدا را بکنند. علی (علیه‌السلام) که تبلیغ نمی‌کند، علی (علیه‌السلام) مقصد خداست، تمام خلقت باید تبلیغ مقصد کنند. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فقط در برابر خدا کُرنش می‌کند.

حالا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بلند شد و از خستگی درآمد. وقتی از کوه پایین آمد، درخت و ریگ و سنگ به او سلام می‌کنند، روایت داریم که دیوار خم شد؛ چندین‌سال همین‌طور خم بود. منافقین رفتند مثل همان بیت‌الأحزان که آن‌را خراب کردند، این دیوار را هم خراب کردند. می‌خواهم بگویم که چرا تا حالا به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سلام نمی‌کردند؟! چرا حالا دیوار خم شد؟! چون تبلیغ ولایت به او نازل‌شده، آن تبلیغ ولایت است که تمام ریگ و سنگ و درخت و دیوار به آن تعظیم می‌کنند.

عزیز من! خدا صد و بیست و چهار هزار پیامبر را در این کارگاه دنیا برانگیخته کرد؛ اما والله! مقصدش انبیاء نبودند، این‌ها آمدند که مردم را هدایت کنند. خدای تبارک و تعالی، در هر زمانی هدایت‌کننده برای ما گذاشته‌است، ما دورش نمی‌رویم. مگر آن نوح نبود که می‌گفتند برو کشتی را ببین و یک پنبه در گوشَت بگذار تا حرف‌هایش را نشنوی؟! حالا ما هم حرف‌ها را می‌شنویم، عمل نمی‌کنیم؛ ما هم مثل همان قوم‌ نوح می‌مانیم. خدای تبارک و تعالی این خلقت را که خلق کرده، به‌خصوص این عالم دنیا را که خلق کرده، تنظیم است. تنظیم یعنی روی هر چیزی حکم گذاشته، امر گذاشته؛ ما تنظیم را مراعات نمی‌کنیم. تنظیم مثل معدن می‌ماند، هر چه در آن معدن کار کنی، یک‌چیزی از آن درمی‌آید. اگر بخواهید روح بشوید، باید تنظیم را مراعات کنید! حالا می‌خواهم بگویم که به‌هم‌زدنِ تنظیم بود که این‌همه فجایع به‌وجود آورد. اوّل کسانی‌که تنظیم را به‌هم زدند، عمر و ابابکر بودند؛ هم خودشان و هم مردم را گمراه کردند.

حالا این مطلب را هم بگویم که وقتی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مثل به‌اصطلاح امروز، مبعوث شد و خدا به او گفت: «بَلِّغ!» یکی از چیزهایی که از خدا خواست، این‌بود که امّتم حیوان نشوند! (یکی از عذاب‌هایی که برای اُمم‌سابقه بود، این‌بود که خوک و سگ و اَنتر می‌شدند.) خدا هم قبول کرد؛ اما در قیامت دچار این عذاب می‌شوند. اگر شهوت‌ران باشی، خوک هستی! اگر درنده باشی، سگ و گرگ هستی! به راهی که حاج‌شیخ‌عباس رفته! می‌گفت: قیامت بعضی‌ها را می‌آورند، هفت‌رنگ هستند. بترسیم از آن روزی که ما را در محشر می‌آورند و حیوان باشیم! عزیزان من! توجّه کنید که تنظیم را به‌هم نزنید! گناه تنظیم را به‌هم می‌زند. همیشه باید در امر باشید و امر را اطاعت کنید. «إنّ الله و ملائکته یصلّون علی النّبیّ، یا أیّها الّذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیما»[۷]. چرا خدا می‌گوید تسلیم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بشوید؟ چرا نگفت تسلیم صد و بیست و چهار هزار پیامبر بشوید؟ تمام این‌ها برای این‌است که خدا دارد زمینه‌چینیِ امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) را می‌کند که به همه گفت بیایید تسلیم نبیّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بشوید! حالا نبیّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم می‌گوید تسلیم علی (علیه‌السلام) بشوید! اصلاً این‌که می‌گوید پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) «رحمةٌ للعالمین» است، رحمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این‌بود که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را افشاء کرد؛ یعنی ولایت به تمام عالم نازل‌شد. عزیز من! تو خیال نکن این ولایت که آمده این‌جا نازل‌شده یا این نبیّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این‌جا بوده؛ این نبیّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ولیّ (علیه‌السلام) بوده‌اند. مگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نمی‌گوید وقتی آدم در گِلش بود، من نبیّ بودم؟! امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هم می‌فرماید: با تمام انبیاء در خفاء و با پیامبر آخرالزّمان آشکارا آمدم. مگر خدا ائمه‌طاهرین (علیهم‌السلام) را در دنیا آورد که مردم این‌ها را بکشند؟! این‌ها را آورد که حجّت به ما تمام شود، امرشان را اطاعت کنیم و به بهشت برویم. رفقای‌عزیز! آنچه که انبیاست، آنچه که اولیاست را باید تبلیغ‌کُنِ ولایت بدانید! تمام برای مقصد و خواست خدا کار می‌کنند. ولایت رحمت خداست که به شما نازل شده‌است، قدردانی کنید! [۸]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


فرمایش منتخب: ماه‌رجب

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۹]

رفقای‌عزیز! این ماه، ماه‌رجب است. رجب یعنی متعلّق به امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) است. ماه‌شعبان را می‌گویند متعلّق به رسول‌اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و ماه‌رمضان متعلّق به خداست. [۱۰] خدا در قیامت می‌گوید: «أین‌الرّجبیّون؟» کجا هستند کسانی‌که در ماه‌رجب عبادت کردند؟ بیایند من به آن‌ها بهشت بدهم. ای کسانی‌که پیرو علی (علیه‌السلام) هستید! ای کسانی‌که پیرو زهرا (علیهاالسلام) هستید! ای کسانی‌که پیرو امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) هستید! ای کسانی‌که پیرو این دوازده‌امام، چهارده‌معصوم (علیهم‌السلام) هستید! هر چه به شما بدهم، حقّ شما را ادا نکردم؛ مگر فردوس. تازه فردوس که چیزی نیست، یک باغی است؛ اما این حرف‌ها یقین می‌خواهد. این حرف‌ها زدنش درست‌است، یقین می‌خواهد. یقین آن‌هم عمل است. [۱۱]

چرا خدا می‌فرماید: «أین‌الرّجبیّون؟» رجبیّون بیایند! مگر ماه‌شعبان، ماه‌پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیست؟ چرا نمی‌گوید «أین‌الشّعبانیّون؟»: شعبانیّون بیایند؟ مگر ماه‌مبارک رمضان، ماه‌خودش نیست؟ چرا نمی‌گوید «أین‌الرّمضانیّون؟»: رمضانیّون بیایند! چرا می‌گوید «أین‌الرّجبیّون؟» صدایت می‌زند. اوّل، ماه‌رجب است. والله! ما مبنایش را نفهمیدیم. او را دارد صدا می‌زند، دارد می‌گوید: کجایند آن‌هایی که امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) را اطاعت می‌کردند؟ کجایند آن‌هایی که «الیوم أکملت لکم دینکم»[۱۲] را قبول کردند؟ خدا امتیاز می‌دهد، می‌گوید: کسی‌که از درِ امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) داخل رفته، بیاید تا من مزدش را بدهم.

هیچ‌قدرتی توان ندارد مزدی که از درِ امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) داخل بشوی را به تو بدهد. هیچ‌قدرتی به غیر از خدا توان ندارد که مزد ولایت را بدهد. چه کسی می‌تواند بدهد؟ تمام خلقت، تا حتّی انبیاء، کُمیت‌شان راجع به‌ولایت لنگ است. چرا ترک‌اولی دارند؟ پس خدا می‌گوید: «أین‌الرّجبیّون؟» ای کسانی‌که از درِ علی (علیه‌السلام) آمدید! ای کسانی‌که محبّت علی (علیه‌السلام) را داشتید! ای کسانی‌که «الیوم أکملت لکم دینکم»[۱۲] را قبول داشتید و عمل می‌کنید؛ این‌طرف و آن‌طرف نرفتید، بیایید تا من مزدتان را به شما بدهم! [۱۳]

حالا ببینید من چه می‌گویم؟ همین‌طور که خدا گفت: «أین‌الرّجبیّون؟» پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم می‌فرماید: «أنا مدینة‌العلم و علیٌ بابُها». ماه‌رجب هم همین‌ است، با تمام گلبول‌های خونم این حرف را می‌زنم: این ماه‌رجب عین «أنا مدینة‌العلم و علیٌ بابها» است. باید از این در؛ یعنی درِ امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) بیایید؛ از درِ رجب هم باید وارد بشوی؛ نه این‌که این‌کار را بکنی، ثواب است؛ آن‌کار را بکنی، ثواب است. «أین‌الرّجبیّون؟» ‌کیست که در ماه‌رجب، از درِ علی (علیه‌السلام) وارد شده‌است؟ بیاید! من هر چه بخواهد، به او می‌دهم. اگر از این در آمدید؛ آن‌وقت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را قبول دارید، خدا را هم قبول دارید. اگر از این در نیامدید، آن‌ها را مصنوعی و رودربایستی و ساختگی قبول دارید، شناسنامه‌ای و اسماً قبول دارید. ما چه‌کار کنیم؟ چه بگوییم؟ [۱۴]

خدای تبارک و تعالی، فقیرخواه است. از آن‌جا می‌گوید: «أین‌الرّجبیّون»، از این‌جا هم می‌گوید «أین‌الفقراء؟» به تمام آیات قرآن! خدای تبارک و تعالی از هیچ‌کس تشکّر نکرده‌است؛ از انبیاء، اولیاء و اوصیاء تشکّر نکرده، از علمای ربّانیّ و فقهاء تشکّر نکرده؛ البتّه فقهای واقعی نه قلّابی، فقط از فقراء تشکّر کرده‌است. در قیامت به آن‌ها می‌فرماید: ای فقرا! ببخشید! هر چیزی می‌خواهید، به شما می‌دهم. خدا به چه‌کسی گفته که هر چه می‌خواهید، به شما می‌دهم؟ فقط به فقرا گفته‌است. به چه‌کسی گفته؟ به‌من بگویید! شما که باسوادید، دبیر هستید، معلّم هستید، مهندس هستید، دانشمند هستید، به‌من بگویید! اگر نیست، جلوی دهانم را بگیرید! اما نمی‌توانید بگیرید! قدرت ندارید؛ چون‌که نیست.

حالا می‌گوید هر چه می‌خواهید، به شما می‌دهم. عذرخواهی هم می‌کند و می‌فرماید: من شما را فقیر کردم. (ببین چقدر خدا شما اغنیاء را می‌خواهد! خدا فروگذار نمی‌کند؛ هم فقراء را تأیید می‌کند و هم شما اغنیاء را، می‌گوید:) من می‌خواستم که اغنیاء به شما کمک کنند و سالم باشند. چقدر خدا شما را می‌خواهد! عزیز من! قربانت بروم، کجایی؟ [۱۵]

خدا روز قیامت به فقرای صابر ندا می‌دهد: «أین‌الفقراء؟» از آن‌طرف می‌گوید: «أین‌الرّجبیّون؟» کیست که در ماه‌رجب، کمک به مستضعفین کرده؟ کیست که صبر کرده و دستش را جلوی نامرد دراز نکرده است؟ به تمام آیات قرآن! از اوّل عمرم دستم را پیش هیچ‌کس، تا حتّی پدرم دراز نکردم. آن دستی که جلوی کسی دراز نشود، زهرای‌عزیز (علیهاالسلام) با او مصافحه می‌کند. به‌دینم! راست می‌گویم، اما به‌دینم! شما هم باور نمی‌کنید. آن دست، دست خداست. مگر نمی‌گوید یک‌چیزی به یکی دادی، دستت را ببوس؟ چون خدا می‌گوید: آن‌را به‌من دادی. کجا این‌کارها را می‌کنید؟! ماه‌رجب گذشت و یک شاهی به مردم نداده است! همین‌جور، زُل‌زُل نگاه می‌کند. آخر این مالت ‌را می‌خواهی چه کار ‌کنی؟! [۱۶]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


اخلاق در خانواده 14

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱۷]

«إنّ أکرمکم عندالله أتقاکم»[۱۸] شما که می‌خواهی ازدواج کنی، به مادر عزیزت بگو: یک نفر که تقوا دارد، برای من بگیر! باید راجع به او و خانواده‌اش تحقیق کنی. مواظب باش که پدر زنت هروئینی و تریاکی نباشد، مگر نداری ننگ است؟! بی‌تقوایی ننگ است! بی‌ولایتی ننگ است! یکی از بنده‌زاده‌های ما می‌گفت: یکی از همسایه ما، مادرش خلاصه به خواستگاری دختری رفت. آن پسر گفت: مادر! این دختر پدر و مادرش خوب هستند، فقط این دختر زشت است. مادرش گفت: پس زشت‌ها را چه کسی بگیرد؟! گفت: همین زشت را برایم بگیر!

من به قربان این پسر بروم، به حضرت عباس خیر می‌بیند، خود حضرت زهرا (علیهاالسلام) تضمین کرده، تضمین دخترهای زشت را کرده. عزیز من! قربان‌تان بروم، فدایتان بشوم، ببین من چه می‌گویم؟ شما مقصدتان خدا باشد، زن که می‌خواهید بگیرید، باید بخواهید انسان‌سازی بکنید، اگر از انسان‌سازی تجاوز کنید، تجاوز به چه کردید؟ به تنظیم. [۱۹]

قبل از ازدواج تحقیق کنید! این بچّه خوب باشد، کارکُن باشد، باسواد باشد، با کمال باشد، انسان باشد، رفیق‌باز نباشد، تریاکی نباشد، دائی‌اش چه جور باشد؟ عمویش چه جور باشد؟ ریشه‌دار باشد، هفتاد، هشتاد، نود سال می‌خواهی با این شخص زندگی کنی. [۲۰]

زن خواستید بگیرید خانه مَهرش نکنید! اگر هر حرف مرا نشنیدید، این حرف را بشنوید! گرفتارتان می‌کند. الآن خانه مَهرش کرده، آمده به شوهرش می‌گوید: این خانه را می‌خری یا آن را بفروشم؟ می‌گوید: من پول ندارم! گذشت آن‌موقعی‌که خانه مَهر می‌کردند. آن‌موقع خانم‌ها خانه‌گی بودند، حالا بازاری شدند. این‌قدر پُررُو است! چقدر چیز برایش آوردی، حالا می‌رود مَهرش را اجرا می‌گذارد، خانه را اجرا می‌گذارد، پول را می‌گیرد، همه را توی بانک می‌گذارد، نزول می‌خورد، حالا می‌گوید خدا و رسول به تو لعنت می‌کند. خودش را جهنّمی می‌کند. این زن‌ها که این‌جوری‌اند، اهل جهنّمند. [۲۱]

خانم! از امر ولایت ساقط نشو! امر شوهرت والله، امر ولایت است، بیا امر شوهرت را اطاعت کن! این چه سنگ تفرقه‌ای است انداختی توی خودت که می‌گویی مَهرِ مرا بده؟! اگر خودت در اختیار ولایت بودی، خدا روزی‌ات را می‌دهد، شوهرت نوکر توست خانم عزیز! می‌رود با عرق جبین پیدا می‌کند، به تو می‌دهد؛ تو حافظ داری! شوهرت حافظت است! چرا این کار را می‌کنی؟! [۲۲]

جوان عزیز! اگر زن گرفتی، حالا مرد شدی؛ باید عین امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) خیال کنی اصلاً زن در عالم به غیر از خانمت نیست. تو خانم! هم خیال کنی که دیگر مردی در عالم به غیر از شوهرت نیست. [۱۹]

ای دختر عزیز! ای جوان عزیز! همسرت از تو عکس‌برداری می‌کند، می‌خواهد ببیند قابل هستی که هفتاد سال با تو زندگی کند. خانم! نگاه به دَرست نکن، اگر پیش پدر و مادرت، خودت را لوس می‌کنی، پیش همسر عزیزت لوس نکن! او دلش سرد می‌شود، الآن که به خانه می‌آید، بگو من دانشگاه بودم، فلانی درسش این‌طوری بود، به او حسرت بردم، کوشش می‌کنم من هم مثل او بشوم.

چرا این همه زن و شوهری‌ها به هم می‌خورد؟ تو زبانت جادوست! من هم به دخترها و هم به پسرها می‌گویم: بیایید امیدواری به هم بدهید! اگر شما الآن دلت یا سرت درد می‌کند یا این‌که سرگیجه داری، مبادا به شوهرت، به همسر عزیزت بگویی من می‌روم درس بخوانم، نمی‌توانم درس بخوانم، فکرم این‌جوری شده، او هم می‌گوید این ضعف اعصابی شده، این به درد من نمی‌خورد! [۲۳]

خانم عزیز! تو که مادرت را قبول نداری، این مادر دارد می‌گوید: دخترم به حرفم نیست! می‌گوید: من دیپلم دارم! خب این دیپلم را چه کسی به تو داده؟! مافوق دیپلم را چه کسی به تو داده؟! بیایید تفکّر داشته باشید، این خدیجه «سلام الله علیها» است هفتاد هزار مَلک به استقبالش می‌آید، مبارک باد به او می‌گویند! اما عایشه سی‌هزار حدیث از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حفظ است. چرا اهل آتش است؟ این سواد دارد، چرا اهل آتش است؟! پس سواد نجات‌دهنده بشر نیست، ولایت نجات‌دهنده بشر است. [۲۴]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


نگاه 28

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۲۵]

ما باید ملّت از ابراهیم داشته ‌باشیم و غیرت‌مند باشیم. ابراهیم می‌خواهد زنش را از این شهر به یک ‌جای دیگر ببرد، او را در صندوقی می‌گذارد و یکی دو تا سوراخ هم به آن می‌کند که بتواند نَفَس بکشد. حالا وقتی لب گمرک می‌آید، به او می‌گوید: این چیست؟ ابراهیم می‌گوید: این قاچاق است، هر چه بگویید، من می‌دهم؛ اما دست به صندوق نزنید! ابراهیم پول‌دار بود، علم کیمیا داشت. خبر به مَلِک [پادشاه] دادند که یک ‌آدم فقیری آمده و نمی‌گذارد درِ صندوق را باز کنیم. گفت: او را با صندوقش، نزدم بیاورید! تا آورد و در صندوق را باز کرد، دید یک ‌زن سیاه سوخته‌است! (ناراحتیِ من این‌ است که ابراهیم با این زن، خانه خدا را ساخته، این‌قدر آفتاب به او خورده که دیگر سیاه‌ است.) می‌فهمید من چه می‌گویم؟!

حالا مَلِک به او گفت: فلان‌ فلان شده! می‌خواستی این زن را بکشی؟! تا این حاکم خیال خیانت کرد و رفت با او حرف بزند، لال شد. رفت به او دست بزند، روایت داریم، شاید آیه قرآن باشد؛ سه ‌دفعه دستش خشک شد. ای باغیرت! آیا تو ملّت از ابراهیم داری که زنت را همه‌ جا روانه می‌کنی؟! حالا خانم‌های شما که در خانه هستند و خودخواه نیستند، می‌خواهند خودشان را حفظ کنند، خدا آن‌ها را حفظ می‌کند. مگر کسی جرأت دارد به آن‌ها نگاه کند؟! والله! خشک می‌شود. [۲۶]

اگر شما رنگ خدا بگیرید، نقش ولایت و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را داشته باشید، نباید به زن مردم نگاه کنید. [۲۷] اگر نگاه به زن و بچّه مردم نکردید و چشم‌تان را حفظ کردید؛ حُبّ دارید؛ وگرنه خدای‌ نکرده بغض دارید. [۲۸] باید بدانید بچّه مردم، ناموس خداست؛ نه ناموس تو. بالاتر از ناموس توست؛ ناموس خداست. باید با ناموس خدا، رفتار خدایی بکنید، نه رفتار شهوتی. [۲۹]

شما ببین آقا امام‌ حسین (علیه‌السلام) چه کار می‌کند؟ تا آخرین نَفَس، نگاهش به خیمه‌ها و حرمش بود. تو هم باید این‌طور باشی! تمام هوا و هوست برود کنار! تمام توجّهت به ناموست باشد؛ ناموست هم تمام توجّهش به تو باشد. اگر امام حسین (علیه‌السلام) می‌گوید: قبر من در دل دوستانم است؛ یعنی این. حالا شما حسابش را بکن! امام حسین (علیه‌السلام) چه کار کرد؟ تا آخرین نَفَس نگاهش به خیام حرمش است، خدا حرمله را لعنت کند! آقا امام ‌حسین (علیه‌السلام) تیر سه شعبه به قلبش خورده‌، در ظاهر افتاده‌، ابن‌سعد می‌گوید: حسین «غیرة الله» است، اگر خدعه کرده، بروید رُو به خیمه‌هایش! امام ‌حسین (علیه‌السلام) سرِ پا با زانو بلند شد و ‌فرمود: «یا شیعیان أبوسفیان! دینُکم دینارُکم»: شما که دین‌تان را برای دینار دادید، آخر آن حَمیّت و غیرت‌تان کجا رفته؟! شما با من جنگ دارید، کجا رُو به حرم رسول‌ الله می‌روید؟! [۳۰] حالا خانم عزیزش، رُباب هم به او پاسخ داد، روایت داریم: وقتی امام‌ حسین (علیه‌السلام) شهید شد، تا آخر عمرش سر قبر امام ‌حسین (علیه‌السلام) گریه کرد. بنی‌اسد رفتند چادری آوردند، خیمه‌ای برایش زدند؛ تا آخر عمرش آن‌جا نشست. [۳۱]

باید تمرین کنید؛ من تا حتّی به مَحرم خودم هم نگاه کامل نمی‌کنم؛ به این‌ها که مَحرم هستند. والله! در تمام گلوله‌های خون من این ‌است که نگاه به غیرِ خدا کردن، پشت به ولایت کردن است؛ چون عظمت آن را از عظمت امر بالاتر می‌دانی. [۳۲] اگر نگاه کردی به آن‌جا که خدا راضی نیست، امرت را به شیطان‌ فروختی. عقیده ولایتی‌ام این‌ است که گناه چیزی نیست، آن پشت‌کردنی که به ولایت می‌کنی، گناه است. آن که ولایت را نمی‌بینی، گناه است. آن خیلی گناه بالایی است، آن توهین به ولایت است! [۳۳]

اگر احتیاج به نگاه غیر ولایت داشته‌ باشی، مشرک هستی؛ اما توجّه نداری‌، یک‌ نگاه کردی، یک ‌خیال و فکر باطل کردی و دنبال خلق رفتی، تمام زحمات عمرت را از بین می‌بری. اگر نگاه ناجور به کامپیوتر جهانی کنی، تو را تکذیب کرده ‌‌است؛ اما اگر نگاه نکنی، تو را تأیید کرده‌ است. [۳۴] هر کتابی را نگاه نکنید! تو وقتی آن کتاب را رفتی دیدی که در ولایت به او عنایت نشده و یک ‌چیز گفته، به او بدبین می‌شوی. من نمی‌خواهم که تو به آن عالِم بدبین شوی. [۳۵]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


کتابها

تمام کتابها


سخنرانی‌ها

تمام سخنرانی‌ها

  1. خطاب به جوانان اهل‌تسنن (دقیقه 6) و مستقل و محدوده 91 (دقیقه36)
  2. خطاب به جوانان اهل‌تسنن
  3. کتاب انجمن ولایت
  4. کتاب حضرت‌زهرا
  5. سخنرانی عید مبعث 83
  6. (سوره المدثر، آیه ۱)
  7. (سوره الأحزاب، آیه ۵۶)
  8. عید مبعث 79 و عید مبعث 81 و عید مبعث 83 و غدیر 91 - جامعه و تمام انبیاء مبلغ ولایت هستند 79
  9. یتیم آل‌محمّد (دقیقه ۲۲ و ۶) و أین‌الرّجبیّون (دقیقه ۱۲) و عنایت پنج‌تن به شیعه ۹۰ (دقیقه ۱۷)
  10. تمام انبیاء، مبلّغ ولایت هستند 76
  11. یتیم آل‌محمّد 78
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ (سوره المائدة، آیه 3)
  13. شناخت ولایت، أین‌الرّجبیّون 76 و خلق‌پرستی و فامیل‌پرستی 86
  14. یتیم آل‌محمّد 78 و تمام انبیاء، مبلّغ ولایت هستند 79
  15. عنایت پنج‌‍تن به شیعه 90
  16. سیزده‌رجب 93
  17. تنظیم و تزویج ۸۳ (دقیقه ۳۵) و ولایت و خانواده ۷۷ (دقیقه ۴۱)
  18. (سوره الحجرات، آیه 13)
  19. ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ تنظیم و تزویج 83
  20. حضرت خدیجه 77
  21. نیمه شعبان 87
  22. میلاد صاحب الزّمان 83
  23. ولایت و خانواده 77
  24. سواد 76
  25. شناخت امام ۸۸ (دقیقه ۲۳) و اخلاق در خانواده، من نداشتن ۷۵ (دقیقه ۵۶)
  26. شناخت امام 88
  27. افشای ولایت
  28. عاشورای 84
  29. جلسه ولایت؛ 12 فروردین 97
  30. شیعه شفاعت‌کُن است 83
  31. اخلاق در خانواده، من نداشتن (خانواده) 75
  32. کامپیوتر الهی و کامپیوتر جهانی 80
  33. کامپیوتر جهانی 80، جلسه دوم، اشیای خلقت‌
  34. کامپیوتر جهانی 80، جلسه اوّل
  35. ولایت در خلقت کفو ندارد 80
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه