صفحهٔ اصلی

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً احد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است

فرمایشات حاج‌حسین خوش‌لهجه راجع به ولایت

فرمایش منتخب: بیتوته و نجوا با ولایت

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱]

بیتوته؛ یعنی یک فرصت داشته ‌باشی و از اهل‌ دنیا خارج بشوی، از خلق هم کنار بروی، عناد نداشته ‌باشی، سخی باشی و در فکر کمک ‌کردن به مردم باشی. اگر فکر نداشته ‌باشی، موفّق نمی‌شوی. وقتی موفّق می‌شوی که کمک به فقرا کنی، آن‌وقت رشد می‌کنی.

نجوا: این حرف‌هاست که به شما می‌گویم. نجوا؛ یعنی ائمه (علیهم‌السلام) از قلب شما، از لسان شما کم نشود. نجوا؛ یعنی کناری بروی، محبّت خلق را کنار بگذاری و این حرف‌ها را در دست بگیری و در این حرف‌ها تفکّر کنی. نجوا این ‌است که بروی گوشه‌ای، این حرف‌ها را در خودت پیاده کنی. باید درون این حرف‌ها بروی و با این حرف‌ها نجوا کنی. حالا اگر نجوا کردی، از خدا به شما القا می‌شود؛ آن‌وقت شما می‌فهمی و شما دائم النّجوایی، نجوا توأم به امر است. شما در هر موقعیّتی هستی، وقتی داری نجوا می‌کنی، در خط خدا و چهارده‌ معصوم (علیهم‌السلام) هستی. روایت داریم ستارگان آسمان به نور شیعه زندگی می‌کنند؛ به نور چنین آدمی که کنار رفته و سخی بوده و نجوا کرده و ارتباط داشته، به نور نجواکن؛ نه عبادت‌کن. [۲] یک‌وقت آدم احتیاج به‌دنیا ندارد؛ اما احتیاج دارد با امامش نجوا کند. جدا نشدن از ولایت، نجوا کردنِ با ولایت است. رفقای ‌عزیز! بشر همیشه باید در حال نجوا باشد؛ دائم الفکر و دائم الذّکر باشد، ائمه‌ طاهرین (علیهم‌السلام) هم همین‌طور بودند.

خدا می‌داند، به‌دینم! وقتی آدم نجوا می‌کند، یک خدا گفتن را به این عالم نمی‌دهد، یک علی گفتن را به این عالم نمی‌دهد، یک زهرا گفتن را به یک عالم نمی‌دهد. نجوا یعنی این؛ یعنی تو جدا نیستی، تو اگر نجوا کنی، جدا از اهل‌بیت نیستی. چرا؟ عزیز من! الآن روایت می‌خواهی؟ از امام‌ صادق (علیه‌السلام) می‌پرسند: مؤمن گناه می‌کند؟ می‌گوید: بله! آن‌موقع از ما قطع است، تو از نجوا قطعی؛ یعنی نجوا، امر خداست. می‌گوید: گناه که می‌کند، قطع است. اگر تو دائم در نجوا باشی، دائم وصل به ائمه (علیهم‌السلام) هستی. در آخرالزّمان ما کلّاً از نجوا قطع شده‌ایم که می‌گوید اگر یک‌ نفر با دین از دنیا برود، ملائکه آسمان تعجّب می‌کنند.

کتاب را ببر، ورق بزن، اشک بریز؛ تمام فکر دنیا را کنار بزن! یک صدا بزن، یک ندا بگیر. بگو: آقاجان! آمدم درِ خانه‌ات، من مستحقم! عمری گناه کردم، گناهانم را بیامرز! این نجوا خفیف است، این‌ها حرف است؛ چطور خفیف است؟! تو باید اتّصال باشی، وقتی اتّصال شدی، آن نجواست.

خدا می‌داند شب‌ قدر نیامده، چشمم گریان است؛ می‌خوابم، خوابم نمی‌برد؛ می‌نشینم، خسته می‌شوم؛ شبی آمده جلویم با گناهانم! آیا امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌آید از سر گناهانم بگذرد؟!

خدایا! به‌حق امام ‌زمان، قلم عفوی بر گناهانم بکش! دو رکعت نماز بخوان، با همین کتاب‌ها نجوا کن، با امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) نجوا کن، خودت را داخل همین کارها بکن! من هر وقت می‌خواهم دعا کنم، یک شریک می‌گیرم و دعا می‌کنم، آن شریک خیلی قوی است، می‌گویم: یا زهرا! یا حسین! یا زینب! زهراجان به‌حقّ دخترت زینب، زینب‌جان! به‌حقّ مادرت‌ زهرا!

آدم باید در دعا یک شریک بگیرد؛ آخر او دعا را مستجاب می‌کند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در قضیّه مباهله با سرانِ نجران، امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) را واسطه بُرد. دلم می‌خواهد بگویید خدا! امام‌ زمان! متقی! عیسی نمی‌توانست به آسمان برود، خدا از او شریک خواست، گفت: به پنج‌تن مرا قسم بده؛ تا گفت خدایا! به‌حقّ امیرالمؤمنین! آسمان‌ها روشن شد.

دستت را بالا کن، می‌گذارد توی مُشتت؛ اگر بخواهی هدایتت می‌کند.

خدایا! همان‌طور که آن گنه‌کاران را از جهنّم نجات دادی، ما را از حوادث دنیا و خلقی که غرق دنیا هستند نجات بده! به‌واسطه ولایت، حبّ دنیا را از دل ما بیرون کن!

خدایا! ایمان ما را بِکر قرار بده، پیامبرت را تصدیق کنیم! از جمیع بلا عافیت داشته‌باشیم و شکر این عافیت را به‌جا آوریم!

خدایا! حالی به ما بده شکر کنیم.

خدایا! ما را محتاج «شِرار الخلق» نکن.

خدایا! ما را پیرو امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) قرار بده! به ما صفات‌علی بده! امیرالمؤمنین فرمود: حسن‌جان! حسین‌جان! من در خرابه‌ها می‌رفتم، به فقرا سر می‌زدم. من در ظاهر می‌روم، شما بروید به آن‌ها سر بزنید! حالا امام‌ حسن در خرابه آمده، می‌بیند یکی از آن‌ها دارد گریه می‌کند و می‌گوید کسی بود، می‌آمد به ما سر می‌زد؛ تاحتّی این دیوار سلام به او می‌کرد.

خدایا! ما از آن‌ها باشیم که به‌فکر فقرا باشیم، به فقرا سر بزنیم! [۳]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


فرمایش منتخب: جلسه ولایت

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۴]

رفقای‌ عزیز! دلم می‌خواهد دست از جلسه ولایت برندارید! جلسه ولایت، حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) خوشحال‌کُن است، امام‌ حسین (علیه‌السلام) خوشحال‌کُن است. به تمام آیات قران! امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) خوشحال‌کُن است. جایی نروید که آن‌ها را بدحال کند، إن‌شاءالله جلسات و جلسه چهارشنبه را ادامه دهید و حضور در آن داشته‌ باشید! چرا امام‌ صادق (علیه‌السلام) می‌گوید من غبطه و حسرت می‌خورم به آن جلسه‌ای که حرف ما را بزنند؟ ما به‌غیر از حرف آن‌ها، حرف دیگری نزده‌ایم. تمام نوارها را ببینید، تمام کتاب‌ها را ببینید، یک کلامش را بیاورید که از خودم حرف زده‌ باشم؛ آن‌وقت انعام به شما می‌دهم. ما همیشه داریم حرف ائمه‌ طاهرین (علیهم‌السلام) را می‌زنیم؛ این‌است که امام‌ صادق (علیه‌السلام) حسرت می‌برد. چرا امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) و حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) در این‌خانه می‌آیند؟ چرا جوادالأئمه و بقیه ائمه‌ طاهرین در این‌جا می‌آیند؟ محض این حرف‌ها می‌آیند که زده‌ می‌شود. این‌ها می‌آیند و استقبال می‌کنند که الحمد لله در قم یک جلسه‌ای هست که حرف ما را می‌زنند. شما هم قدردانی کنید! این حرف‌ها را به همه‌کس نزنید، ولایت جاذبه دارد، ببین آهن‌ربا هیچ‌ چیزی را نمی‌گیرد، آهن را می‌گیرد. دلِ ولایتی هم ولایت را می‌گیرد.[۵]

اگر شما در حریم ولایت آمدید، خدا به‌واسطه حریم ولایت حفظ‌تان می‌کند. به تمام مقدّسات عالم! من عقیده‌ام این‌ است که هر گناهی که شما داشته‌ باشید، این‌جا پاک می‌شوید. این‌جا مثل وادی طور می‌ماند که به موسی گفت: «فاخلع نعلیک»[۶] این‌جا وادی نور است، محبّت زنت را از دلت بیرون کن! شما هم باید حرف‌های بی‌خودی و لهو و لعب را از مغزتان بیرون کنید و این‌جا بیایید! حالا که خدا موسی را در وادی طور راه داد، می‌خواهد با او چه‌کار کند؟ می‌خواهد ید بیضاء به او بدهد، می‌خواهد یک عصا به او بدهد؛ تا با فرعون بجنگد! می‌خواهد ولایت به موسی بدهد. والله! در مجلس ولایت، ید بیضاء به ما می‌دهد، رفقای‌ عزیز! قدردانی کنید! [۷]

بیایید این جلسه را بِکر قرار دهید! اگر بخواهید بکریّت خودتان حفظ باشد، از این دورهم نشستن‌هایتان حمایت کنید. والله! به‌دینم بِکر هستید! بِکر؛ یعنی شیطان به او تصرّف نکرده‌ است، این بکریّت ولایت است. اگر از این جلسه بیرون بروید، ممکن‌است که به بکریّت‌تان صدمه بخورد؛ اگرنه به‌دینم قسم! چه شما بیایید؛ چه نیایید، من مریدپسند نیستم! ولایت‌پرست هستم، نه مریدپرست! به چه درد من می‌خورد؟! خدای تبارک و تعالی هم تا حالا عنایت کرده و هر روزی که آمده‌اید، یک‌ حرف جدیدی بوده‌ است. دلم می‌خواهد که شما ولایت‌پرست باشید؛ نه شخص‌پرست! این مردمی که می‌بینی اشتباه می‌رفتند و اشتباه می‌روند، شخص‌پرست هستند، حرف را از شخص می‌خواهند؛ نه از ولایت! نه این‌که حرف از خدا بخواهند! این‌ است که در دست‌انداز می‌افتند، همین‌طور که افتادند! در روایت می‌گوید: آخرالزّمان مثل گوسفندی که از دست گرگ فرار می‌کند، از گیر باسوادها فرار کن! به تو هشدار می‌دهد. خدا می‌خواهد دینت حفظ باشد، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و زهرای‌ عزیز (علیهاالسلام) هم می‌خواهند دینت حفظ باشد، تمام ائمه (علیهم‌السلام) می‌خواهند دینت حفظ باشد. همه آن‌ها ناراحت هستند! همه آن‌ها «هل من ناصر» می‌گویند! چقدر زهرای‌ عزیز (علیهاالسلام) «هل من ناصر» گفت! سوار الاغ شد و درِ خانه مهاجر و انصار رفت! چقدر این‌ها صدمه خوردند! همین‌طور می‌خواستند که مردم بیایند و به بهشت بروند! من هم دلم می‌خواهد که همه‌شما همین‌طور بیایید و به بهشت بروید، از بهشت بالاتر بروید. بهشت که چیزی نیست، آن‌ها شما را بپذیرند و راه بدهند، عضو آن‌ها بشوید؛ نه جزء.[۸]

رفقا! وصیِّ من، حاج‌ابوالفضل را رها نکنید، من قبولش دارم! ما یک خوب داریم و یک جان‌فدا. همه اهل‌بیت؛ یعنی امام‌زاده‌ها خوب بودند؛ اما جان‌شان را فدا نکردند، بچّه‌هایم هر سه خوب هستند، اما این حاج‌ابوالفضل جانش را فدا می‌کند. خدا می‌داند برای مجلس امام‌ حسین (علیه‌السلام) پَر می‌زند و نسبت به جلسه مدیریّت بالخصوص دارد و امین است؛ یعنی در اختیار امر و حرام و حلال است.[۳]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


اخلاق در خانواده 14

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۹]

«إنّ أکرمکم عندالله أتقاکم»[۱۰] شما که می‌خواهی ازدواج کنی، به مادر عزیزت بگو: یک نفر که تقوا دارد، برای من بگیر! باید راجع به او و خانواده‌اش تحقیق کنی. مواظب باش که پدر زنت هروئینی و تریاکی نباشد، مگر نداری ننگ است؟! بی‌تقوایی ننگ است! بی‌ولایتی ننگ است! یکی از بنده‌زاده‌های ما می‌گفت: یکی از همسایه ما، مادرش خلاصه به خواستگاری دختری رفت. آن پسر گفت: مادر! این دختر پدر و مادرش خوب هستند، فقط این دختر زشت است. مادرش گفت: پس زشت‌ها را چه کسی بگیرد؟! گفت: همین زشت را برایم بگیر!

من به قربان این پسر بروم، به حضرت عباس خیر می‌بیند، خود حضرت زهرا (علیهاالسلام) تضمین کرده، تضمین دخترهای زشت را کرده. عزیز من! قربان‌تان بروم، فدایتان بشوم، ببین من چه می‌گویم؟ شما مقصدتان خدا باشد، زن که می‌خواهید بگیرید، باید بخواهید انسان‌سازی بکنید، اگر از انسان‌سازی تجاوز کنید، تجاوز به چه کردید؟ به تنظیم. [۱۱]

قبل از ازدواج تحقیق کنید! این بچّه خوب باشد، کارکُن باشد، باسواد باشد، با کمال باشد، انسان باشد، رفیق‌باز نباشد، تریاکی نباشد، دائی‌اش چه جور باشد؟ عمویش چه جور باشد؟ ریشه‌دار باشد، هفتاد، هشتاد، نود سال می‌خواهی با این شخص زندگی کنی. [۱۲]

زن خواستید بگیرید خانه مَهرش نکنید! اگر هر حرف مرا نشنیدید، این حرف را بشنوید! گرفتارتان می‌کند. الآن خانه مَهرش کرده، آمده به شوهرش می‌گوید: این خانه را می‌خری یا آن را بفروشم؟ می‌گوید: من پول ندارم! گذشت آن‌موقعی‌که خانه مَهر می‌کردند. آن‌موقع خانم‌ها خانه‌گی بودند، حالا بازاری شدند. این‌قدر پُررُو است! چقدر چیز برایش آوردی، حالا می‌رود مَهرش را اجرا می‌گذارد، خانه را اجرا می‌گذارد، پول را می‌گیرد، همه را توی بانک می‌گذارد، نزول می‌خورد، حالا می‌گوید خدا و رسول به تو لعنت می‌کند. خودش را جهنّمی می‌کند. این زن‌ها که این‌جوری‌اند، اهل جهنّمند. [۱۳]

خانم! از امر ولایت ساقط نشو! امر شوهرت والله، امر ولایت است، بیا امر شوهرت را اطاعت کن! این چه سنگ تفرقه‌ای است انداختی توی خودت که می‌گویی مَهرِ مرا بده؟! اگر خودت در اختیار ولایت بودی، خدا روزی‌ات را می‌دهد، شوهرت نوکر توست خانم عزیز! می‌رود با عرق جبین پیدا می‌کند، به تو می‌دهد؛ تو حافظ داری! شوهرت حافظت است! چرا این کار را می‌کنی؟! [۱۴]

جوان عزیز! اگر زن گرفتی، حالا مرد شدی؛ باید عین امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) خیال کنی اصلاً زن در عالم به غیر از خانمت نیست. تو خانم! هم خیال کنی که دیگر مردی در عالم به غیر از شوهرت نیست. [۱۱]

ای دختر عزیز! ای جوان عزیز! همسرت از تو عکس‌برداری می‌کند، می‌خواهد ببیند قابل هستی که هفتاد سال با تو زندگی کند. خانم! نگاه به دَرست نکن، اگر پیش پدر و مادرت، خودت را لوس می‌کنی، پیش همسر عزیزت لوس نکن! او دلش سرد می‌شود، الآن که به خانه می‌آید، بگو من دانشگاه بودم، فلانی درسش این‌طوری بود، به او حسرت بردم، کوشش می‌کنم من هم مثل او بشوم.

چرا این همه زن و شوهری‌ها به هم می‌خورد؟ تو زبانت جادوست! من هم به دخترها و هم به پسرها می‌گویم: بیایید امیدواری به هم بدهید! اگر شما الآن دلت یا سرت درد می‌کند یا این‌که سرگیجه داری، مبادا به شوهرت، به همسر عزیزت بگویی من می‌روم درس بخوانم، نمی‌توانم درس بخوانم، فکرم این‌جوری شده، او هم می‌گوید این ضعف اعصابی شده، این به درد من نمی‌خورد! [۱۵]

خانم عزیز! تو که مادرت را قبول نداری، این مادر دارد می‌گوید: دخترم به حرفم نیست! می‌گوید: من دیپلم دارم! خب این دیپلم را چه کسی به تو داده؟! مافوق دیپلم را چه کسی به تو داده؟! بیایید تفکّر داشته باشید، این خدیجه «سلام الله علیها» است هفتاد هزار مَلک به استقبالش می‌آید، مبارک باد به او می‌گویند! اما عایشه سی‌هزار حدیث از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حفظ است. چرا اهل آتش است؟ این سواد دارد، چرا اهل آتش است؟! پس سواد نجات‌دهنده بشر نیست، ولایت نجات‌دهنده بشر است. [۱۶]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


نگاه 28

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱۷]

ما باید ملّت از ابراهیم داشته ‌باشیم و غیرت‌مند باشیم. ابراهیم می‌خواهد زنش را از این شهر به یک ‌جای دیگر ببرد، او را در صندوقی می‌گذارد و یکی دو تا سوراخ هم به آن می‌کند که بتواند نَفَس بکشد. حالا وقتی لب گمرک می‌آید، به او می‌گوید: این چیست؟ ابراهیم می‌گوید: این قاچاق است، هر چه بگویید، من می‌دهم؛ اما دست به صندوق نزنید! ابراهیم پول‌دار بود، علم کیمیا داشت. خبر به مَلِک [پادشاه] دادند که یک ‌آدم فقیری آمده و نمی‌گذارد درِ صندوق را باز کنیم. گفت: او را با صندوقش، نزدم بیاورید! تا آورد و در صندوق را باز کرد، دید یک ‌زن سیاه سوخته‌است! (ناراحتیِ من این‌ است که ابراهیم با این زن، خانه خدا را ساخته، این‌قدر آفتاب به او خورده که دیگر سیاه‌ است.) می‌فهمید من چه می‌گویم؟!

حالا مَلِک به او گفت: فلان‌ فلان شده! می‌خواستی این زن را بکشی؟! تا این حاکم خیال خیانت کرد و رفت با او حرف بزند، لال شد. رفت به او دست بزند، روایت داریم، شاید آیه قرآن باشد؛ سه ‌دفعه دستش خشک شد. ای باغیرت! آیا تو ملّت از ابراهیم داری که زنت را همه‌ جا روانه می‌کنی؟! حالا خانم‌های شما که در خانه هستند و خودخواه نیستند، می‌خواهند خودشان را حفظ کنند، خدا آن‌ها را حفظ می‌کند. مگر کسی جرأت دارد به آن‌ها نگاه کند؟! والله! خشک می‌شود. [۱۸]

اگر شما رنگ خدا بگیرید، نقش ولایت و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را داشته باشید، نباید به زن مردم نگاه کنید. [۱۹] اگر نگاه به زن و بچّه مردم نکردید و چشم‌تان را حفظ کردید؛ حُبّ دارید؛ وگرنه خدای‌ نکرده بغض دارید. [۲۰] باید بدانید بچّه مردم، ناموس خداست؛ نه ناموس تو. بالاتر از ناموس توست؛ ناموس خداست. باید با ناموس خدا، رفتار خدایی بکنید، نه رفتار شهوتی. [۲۱]

شما ببین آقا امام‌ حسین (علیه‌السلام) چه کار می‌کند؟ تا آخرین نَفَس، نگاهش به خیمه‌ها و حرمش بود. تو هم باید این‌طور باشی! تمام هوا و هوست برود کنار! تمام توجّهت به ناموست باشد؛ ناموست هم تمام توجّهش به تو باشد. اگر امام حسین (علیه‌السلام) می‌گوید: قبر من در دل دوستانم است؛ یعنی این. حالا شما حسابش را بکن! امام حسین (علیه‌السلام) چه کار کرد؟ تا آخرین نَفَس نگاهش به خیام حرمش است، خدا حرمله را لعنت کند! آقا امام ‌حسین (علیه‌السلام) تیر سه شعبه به قلبش خورده‌، در ظاهر افتاده‌، ابن‌سعد می‌گوید: حسین «غیرة الله» است، اگر خدعه کرده، بروید رُو به خیمه‌هایش! امام ‌حسین (علیه‌السلام) سرِ پا با زانو بلند شد و ‌فرمود: «یا شیعیان أبوسفیان! دینُکم دینارُکم»: شما که دین‌تان را برای دینار دادید، آخر آن حَمیّت و غیرت‌تان کجا رفته؟! شما با من جنگ دارید، کجا رُو به حرم رسول‌ الله می‌روید؟! [۲۲] حالا خانم عزیزش، رُباب هم به او پاسخ داد، روایت داریم: وقتی امام‌ حسین (علیه‌السلام) شهید شد، تا آخر عمرش سر قبر امام ‌حسین (علیه‌السلام) گریه کرد. بنی‌اسد رفتند چادری آوردند، خیمه‌ای برایش زدند؛ تا آخر عمرش آن‌جا نشست. [۲۳]

باید تمرین کنید؛ من تا حتّی به مَحرم خودم هم نگاه کامل نمی‌کنم؛ به این‌ها که مَحرم هستند. والله! در تمام گلوله‌های خون من این ‌است که نگاه به غیرِ خدا کردن، پشت به ولایت کردن است؛ چون عظمت آن را از عظمت امر بالاتر می‌دانی. [۲۴] اگر نگاه کردی به آن‌جا که خدا راضی نیست، امرت را به شیطان‌ فروختی. عقیده ولایتی‌ام این‌ است که گناه چیزی نیست، آن پشت‌کردنی که به ولایت می‌کنی، گناه است. آن که ولایت را نمی‌بینی، گناه است. آن خیلی گناه بالایی است، آن توهین به ولایت است! [۲۵]

اگر احتیاج به نگاه غیر ولایت داشته‌ باشی، مشرک هستی؛ اما توجّه نداری‌، یک‌ نگاه کردی، یک ‌خیال و فکر باطل کردی و دنبال خلق رفتی، تمام زحمات عمرت را از بین می‌بری. اگر نگاه ناجور به کامپیوتر جهانی کنی، تو را تکذیب کرده ‌‌است؛ اما اگر نگاه نکنی، تو را تأیید کرده‌ است. [۲۶] هر کتابی را نگاه نکنید! تو وقتی آن کتاب را رفتی دیدی که در ولایت به او عنایت نشده و یک ‌چیز گفته، به او بدبین می‌شوی. من نمی‌خواهم که تو به آن عالِم بدبین شوی. [۲۷]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


کتابها

تمام کتابها


سخنرانی‌ها

تمام سخنرانی‌ها

  1. مقدّسی، خدشه‌های تفکّر ۸۰ (دقیقه ۵۶) و شناخت نجوا ۷۷ (دقیقه ۲۰)
  2. کتاب نجوا
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ کتاب جامع ولایت خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام «.DA.A9.D8.AA.D8.A7.D8.A8_.D8.AC.D8.A7.D9.85.D8.B9_.D9.88.D9.84.D8.A7.DB.8C.D8.AA» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده‌است
  4. انسان باید روح شود 82 (دقیقه17) و تذکر جلسه 83 (دقیقه 36)
  5. روضه امام‌حسین 94
  6. (سوره طه، آیه ۱۲)
  7. انسان باید روح شود 82
  8. تذکر جلسه 83
  9. تنظیم و تزویج ۸۳ (دقیقه ۳۵) و ولایت و خانواده ۷۷ (دقیقه ۴۱)
  10. (سوره الحجرات، آیه 13)
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ تنظیم و تزویج 83
  12. حضرت خدیجه 77
  13. نیمه شعبان 87
  14. میلاد صاحب الزّمان 83
  15. ولایت و خانواده 77
  16. سواد 76
  17. شناخت امام ۸۸ (دقیقه ۲۳) و اخلاق در خانواده، من نداشتن ۷۵ (دقیقه ۵۶)
  18. شناخت امام 88
  19. افشای ولایت
  20. عاشورای 84
  21. جلسه ولایت؛ 12 فروردین 97
  22. شیعه شفاعت‌کُن است 83
  23. اخلاق در خانواده، من نداشتن (خانواده) 75
  24. کامپیوتر الهی و کامپیوتر جهانی 80
  25. کامپیوتر جهانی 80، جلسه دوم، اشیای خلقت‌
  26. کامپیوتر جهانی 80، جلسه اوّل
  27. ولایت در خلقت کفو ندارد 80
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه