صفحهٔ اصلی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
</div> | </div> | ||
--> | --> | ||
− | {{فرمایش منتخب| | + | {{فرمایش منتخب|آمادگی برای شبقدر}} |
نسخهٔ ۲۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۷
فرمایش منتخب: آمادگی برای شبقدر
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
عزیزان من! دو سه شب دیگر تا شب قدر داریم، از همین امشب آمادگی پیدا کنید! با فکر و تفکّر باشید! این حرفها را در خودتان هضم کنید! من میفهمم که امشب شب احیا نیست؛ اما از چند شب قبل آمادگی برای شب قدر پیدا کنید! ببینید چه از امام زمان (عجلاللهفرجه) میخواهید؟ اگر شما خدمت یک سلطان بخواهید بروید، از چند روز قبل فکر میکنید که من چه بخواهم؟ چه کار بکنم؟ فدایتان بشوم! باید آمادگی پیدا کنیم که خدا میخواهد به ما پاداش بدهد، از او چه بخواهیم؟ خدایا! خودت را به ما بده!
رفقای عزیز! شما میدانید که تملّق در وجود من نیست، خدا خلق نکرده. من برای شما خواستم، با خدا شوخی هم کردم و گفتم: خدایا! زحمت خودت را زیاد نکن که حالا بخواهی ما را عذاب کنی و پروندهمان را اینجوری کنی و ما را به فلاکت بیندازی و اینکارها را بکنی! خدایا! ما را مثل ائمه طاهرین (علیهمالسلام) کن! تمام گناهان ما را ببخش! اصلاً جوری شود که ما رغبت به گناه نداشته باشیم؛ همینطور که ائمه (علیهمالسلام) اینطور بودند؛ اصلاً گناه توی آنها نبوده است؛ خدایا! رفقای مرا اینطوری کن! اینقدر رفقا رفقا کردم که یک مرتبه گفتم حالا خدا میگوید برای خودت چیزی نمیخواهی؟! گفتم: خدایا! مرا مثل رفقایم کن! آخر من چه برای شما بخواهم؟! الحمد لله خدای تبارک و تعالی دنیا را به شما داده، همه چیز به شما داده؛ خیلی باید شکرانه کنید! دختر و پسر شایسته به شما داده، وقت داده که به مجلس ولایت بیایید. الآن کسانی هستند که به قول ما وقت سرخاراندن ندارند، اینقدر دنیا آنها را گرفتار کرده است! بیخود نیست که من میگویم شما یک پرچم دستتان بگیرید و فقط بگویید شکر! [۲]
اصلاً شب قدر شب شکرانه ولایت است، من عقیدهام این است که شما وضو بگیرید و دو رکعت نماز بخوانید، فقط نعمتها را جلویتان بیاورید و بگویید خدایا! شکر. خدایا! شکر، ولایت به من دادی. خدایا! شکر، سخاوت به من دادی. خدایا! شکر، حیا به من دادی. خدایا! شکر، زهرا (علیهاالسلام) به من دادی. خدایا! شکر، پسر خوب به من دادی. خدایا! شکر، همسر خوب به من دادی. خدایا! شکر، رفقای خوب دادی، خدایا! شکر آدم، ناجور دم من نیفتاده است. خدایا! شکر، نعمت به من دادی. خدایا! شکر، که مرا خواستی که بگویم شکر. تمام اینها را شب قدر بنشین و شکرانه کن! موسی به خدا گفت: خدایا! من از کجا بفهمم که تو از من راضی هستی؟ گفت: اگر تو راضی هستی، منم از تو راضیام. هم از خدا راضی میشوی، هم شکرانه نعمت کردی و هم خدای تبارک وتعالی علم حکمت به شما میدهد؛ آنوقت کارهایتان از روی حکمت میشود. [۳]
شب احیا که میشود، کم بخورید! امشب شبی است که مطابق هزار ماه است، تقدیر شما میشود، شما اسیر شکمتان نباشید! یک قدری کمتر بخورید! یک قدری توجّه داشته باشید! من مثلاً آنزمان به کارخانه نمیرفتم، شاگردهایم هم تعطیل میشدند؛ آماده بودم که بگویم خدا! قدر یعنی از این شب قدردانی کنیم. [۴] شب قدر باید سواد و مهندسی، فقه و اصول، همه اینها را کنار بگذارید و بگویید: خدایا! نفهمیدم. از این شب بهره ببرید! اگر شما به مردم میخواهی بگویی که نفهمیدم، عارت میشود، دیگر به خدا عارت نشود که بگویی نفهمیدم تا خدا دستت را بگیرد. شب قدر آب زندگانی میخورید، اگر ولایت به شما داد، تا ابد زندهاید، از خدا بخواهید که آب زندگانی را بچشید و بخورید، والله، امام زمان (عجلاللهفرجه) میدهد. شب قدر شبی است که جایزه میدهد، میفرماید که سه طایفه را نمیآمرزم: شارب الخمر، عاق والدین و کسیکه برادر مؤمن از دستش ناراضی باشد. بخواهیم برادر مؤمن از ما راضی باشد. [۲]
شب قدر درستاست که به شما میگوید به قدر هزار ماه ثواب دارد، این صحیح است؛ اما بفهمید که ثوابش مال چیست؟ هزار ماه ثواب دارد که بیایید و به خاک پوزبمالید و بگویید خدایا! ما علی (علیهالسلام) را نشناختیم، شناخت علی (علیهالسلام) به ما بده! باید علی (علیهالسلام) را در دلتان قبول کنید، علی (علیهالسلام) در دلتان راه پیدا کند. قبولی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) ثواب هزار ماه را دارد. آیا شبقدر درِ خانه خدا آمدید و بگویید: خدا! مرا درست کن! خدا! چشمم نگاه به نامحرم کرده، زبانم دروغ گفته، گوشم غیر امر شنیده، پایم به امر نبوده، اعضا و جوارحم آلوده است. تمام مشکلات را روی کاغذ بیاورید یا خودتان به خودتان بگویید تا اصلاح شوید. والله، روایت داریم: اگر شب قدر آمرزیده نشویم، کار ما مشکل است، میگوید باید به سرزمین منا بروید. شب قدر باید قدردانی سیزده رجب را بکنید که قرآن نازل شده است. شب قدر خودتان را آماده فهم بکنید! آماده ولایت بکنید! چرا به شما میگوید شب قدر زود بگیر بخواب و آماده باش؟! مگر نیست که آن شخص در شب قدر خدمت امام صادق (علیهالسلام) میآید و سؤال میکند: یابن رسول الله! شب قدر چه کار کنیم؟ میفرماید: برو علم یاد بگیر؟! علم؛ یعنی فهم ولایت را یاد بگیر! افضل عبادت علم یاد گرفتن است؛ یعنی بفهم! [۵]
یا علی
ارجاعات
فرمایش منتخب: بیتوته و نجوا با ولایت 6
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۶]
بهدینم قسم، به تمام هستیام قسم که هستی من، دینم است، ولایت است، اگر یک گوشهای بروی نجوا کنی، آنوقت میبینی چه لذّتی دارد. اصلاً لذّت در عالم نیست به غیر نجوای با خدا، به غیر نجوای با امام زمان (عجلاللهفرجه)، به غیر نجوا. مگر رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) نرفت بهشت را دید؟ نجوا میکند؛ با بهشت نجوا میکند. عزیزان من! فدایتان بشوم، به قربانتان بروم، بیایید گوش بدهید! با کسبتان نجوا میکنید. شما الآن داری ماشین درست میکنی، موتور درست میکنی، دستگاه درست میکنی، والله، داری نجوا میکنی. چرا؟ امر خدا را اطاعت میکنی. میگویی اگر اینجوری بشود، اینجوری بشود، من کار میکنم که عائلهام را اداره کنم، مشهد بروم، مکّه بروم، دستم را یک قدری باز کنم. والله، شما داری نجوا با مؤمن میکنی؛ تو در خیال اینکار هستی.
عزیز من! بچّه محصّل! تو داری درس میخوانی، داری نجوا میکنی؛ اما مقصدت این باشد اگر دکتر شدی، دست یکی را بگیری. اگر مهندس شدی، راست بگویی. قربانت بروم، فدایت بشوم، مهندس نشوی که بیایند پول به تو بدهند، خیابان را کج کنی؛ آنوقت خودت کج هستی؛ هم کجی، هم دنبال شیطان میروی، نجوای شیطان میکنی. اگر امر خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را اطاعت نکردی، امر شیطان است؛ داری با آن نجوا میکنی.
نجوا یعنیچه؟ نجوا گفتم توأم به اطاعت است. تو دائم داری نجوا میکنی. اگر دائم نجوا کنی، در خط خدایی، در خط رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) هستی، در امر ائمه (علیهمالسلام) هستی. کسیکه دارد غِش در معامله میکند، دارد نجوا با شیطان میکند. اصلاً غِش، نجوای با شیطان است. شما داری میخوابی؛ چرا میگوید خواب شما عبادت است؟ داری نجوا میکنی. امام صادق (علیهالسلام) فرمود: مؤمن که سرش را روی بالش میگذارد، اگر به فکر این نباشد که حاجت برادر مؤمن را برآورد، از ما نیست؛ یعنی نجوا نکرده است. [۷]
آنقدر بیتوته به شما لذّت میدهد که انگار در مقابل امام زمان (عجلاللهفرجه) ایستادهای و با او حرف میزنی. به رسول الله قسم، به طوری لذّت میبری که پشیمان میشوی که چرا من تا به حال اینجوری نبودم؟ روایت داریم: موقع جاندادن، آنجایی او را بگذارید که عبادت کرده و ارتباط داشته؛ پس معلوم میشود اثر دارد. زمین میگوید: این آدم روی من بیتوته کرده، نجوا کرده، نماز خوانده، فکر کرده، یا علی! یا زهرا! یا حسین! گفته. زمین به نکیر و منکر شهادت میدهد که جانش را راحت بگیرند، یادت میدهند. آنجا برایت حافظ میشود. [۸]
خدایا! شکر، تشکّر میکنیم، خدایا! تو علی (علیهالسلام) به ما دادهای، بهشت دادهای. علی (علیهالسلام) دادهای، فردوس دادهای. علی (علیهالسلام) دادهای، علی (علیهالسلام) دادهای. علی (علیهالسلام) دادهای، خودت را دادهای.
یا امام زمان! تشکّر میکنیم. کارهای ما را میبینی و غضب نمیکنی. آقاجان! شناخت خودت را به ما بده! ما را در پناه خودت قرار بده! حسینجان! ما را جزء شهدای خودت قرار بده!
خدایا! ما از تو تشکّر میکنیم که محبّت خودت را به ما دادهای. خدایا! شکرت که تو خودت را ارزانی کردهای برای ما. خدایا! شکرت. اگر بگویم تو ممتازی در خلقت، تو را خلق قرار دادهایم. خدایا! ما میتوانیم بگوییم خدا! در حالیکه باید لرزه به انداممان میافتاد.
بشر در هر حالی باید یک حال داشته باشد، اگر یک حال نباشد، لطمه به بشریّتش میخورد، یعنی در دارایی و نداری و مریضی و گرفتاری یکجور باشد. خدا را شکر کند؛ چون آن شکر هم نعمت است و هم رحمت، خدا کند آن را از ما نگیرند. چرا؟ ما باید بدانیم، صلاح ما همین بود که به ما داده. اما آیا حالا خانه نخواهی؟ چرا، بخواه! آیا دارایی نخواهی؟ چرا، بخواه! پس چرا نجوا؟ چون اگر هم نداد، راضی باشی. خدایا! دارایی به ما بده! اما حفظمان هم بکن!
من حرفزدنام با خدا و ائمه (علیهمالسلام) جور دیگری است. شما زمینههایی دارید، من ندارم. میگویم خدایا، به آنها بده! به من بدهند، من هم بدهم به بقیّه. من دیگر نمیتوانم تجارت و کار کنم. خدایا! گفتی هزار تا آنجا، صد تا اینجا میدهم. هزار تا را همینجا به آنها بده! اینجا احتیاج دارند.
جوانان! شما الآن باید شکرانه فرصتتان را بکنید که موفّق به زیارت ائمه (علیهمالسلام) و نجوا با آنها شدهاید. هزارها هستند که مال دارند، اما یک خدا و یک علی (علیهالسلام) نمیگویند. این حرفها، ولایت شما را تکمیل میکند.
گاهی میگویم: خدایا! شیعه اصلاً فرصت ندارد؛ یا دنبال کارش باید باشد یا دنبال فرصتی برای نجوا با خدا و ولایت. من همینجور بودم. تا از کار فارغ میشدم، پی فرصت میگشتم که در بیابان بروم و با خدا و ولایت نجوا کنم. به خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) گفتم: خدایا! از خانهات، دور میشویم، از تو دور نشویم. یا رسول الله! از قبر تو دور میشویم، از تو دور نشویم. [۹]
یا علی
ارجاعات
فرمایش منتخب: ماه رمضان 5
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱۰]
عزیزان من! ما باید دائم روزه باشیم، روزه یعنی مُحرم باشیم. عزیزان من! قربانتان بروم، فدایتان بشوم، بیایید حرف را گوش بدهید! چرا میگوید نفَسی که در ماه رمضان بکشی، ثواب دارد؟ من تکرار کنم، میدانم که بعضیها در مجلس اینطوری هستند. همینطور که به شما گفته روزه بگیر! همینطور هم گفته اگر نمیتوانی روزه بگیری، نباید بگیری. یکنفر در بازار بود که پدرش مقدّس بود؛ مقدّس خیلی خشک بود؛ از خشکی نزدیک بود که آتش بگیرد. پسرش هم مثل پدرش بود. به او گفتند: روزه نگیر! گفت: نه! من باید بگیرم. این آقا روزه گرفت، شاید یک ماه که از ماه رمضان گذشت؛ دکتر به او گفت: رودههایت به هم چسبیده است و نمیشود از هم باز کرد؛ بالأخره مُرد. خب، بفرما! چند تا بچّه داشت، دختر داشت؛ جوان هم بود. بعضیها میگویند که اینشخص، خونش گردن خودش است. چرا؟ امر را اطاعت نکرد؛ اما شما که میخواهی روزهات را بخوری، باید چه کار کنی؟ باید خودت را شبیه روزهدارها کنی! سحر که میشود، چراغت را روشن کن! یک چیز جزئی بخور! جلوی مردم چیزی نخور! خودت را به روزه بزن! والله، ثواب روزه را میبری. متوجّه هستی؟ خودت را شبیه روزهدارها کن! یک مقداری هم ناراحت باش و بگو: کاش من روزه میگرفتم؛ آنوقت تو ثواب روزهدارها را میبری. بیتفاوتی راجع به ولایت بد است، ما باید بیتفاوت نباشیم؛ اما امر را اطاعت کنیم. دوباره تکرار میکنم: بعضی از شما که برایتان روزه ضرر دارد، مبادا روزه بگیرید! مقدّس نشوید! اطاعت کنید! مقدّسی یک حرفی است، اطاعت حرف دیگری است. خیلی از ما مقدّس هستیم، میگوید: دلم نمیآید که روزه نگیرم. تو دلت شیطان است. ببین، امر چه میگوید؟ متوجّه عرض بنده شدید؟ عزیزان من! فدایتان بشوم، خدا میزبان شماست؛ اما دوباره تکرار کنم، خدا میزبان ولایت است. [۱۱]
من خدمت رفقای عزیز عرض کردم، یک وقت یکی از این مهندسها اینجا تشریف آورد و گفت که من چند وقت است دارم درباره ماه مبارک رمضان سخنرانی میکنم؛ در این ماه هیچ گنهکاری باقی نمیماند، خدا همه را میبخشد. بنا کرد صحبتکردن که شخص روزهدار، کارش عبادت است، نشستنش عبادت است، خوابیدنش عبادت است، مَلَک او را به اینطرف و آنطرف میکند. خیلی شرح داد که این ماه رحمت است، خدا ما را دعوت کرده است، همه اینها را که گفت؛ به او گفتم: آیا امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) بالاتر است یا ماه؟ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بالاتر است یا ماه؟ امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بالاتر است یا ماه؟ حضرت زهرا، صدیقه طاهره (علیهاالسلام) بالاتر است یا ماه؟ ماه روی گردش افلاک است؛ چرا اینها که خدمت ائمه طاهرین (علیهمالسلام) و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بودند؛ اهل جهنّم شدند؟ بعد به او گفتم: جوابی که دادم چطور است؟ گفت: از این بهتر اصلاً نیست که اینقدر این حرف خوب و قشنگ است! گفتم: اینکه نیست؛ تو خودت باید مکان باشی. نمیخواهم به مکان جسارت کنم. من دلم میخواهد در این حرفهای من مطالعه کنید! اگر کشش نداشتی، بلند شو! با امام زمانت رابطه برقرار کن تا به شما کشش بدهد. من نمیگویم در حرم امام حسین (علیهالسلام)، یا این حرمها فرق ندارد؛ اما میگویم که خلاصه، خودت باید مکان باشی. مگر اویس قرن نیست که در بیابان است، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: اویس برادر من است، بوی بهشت میدهد. چرا؟ امر را اطاعت میکند. به او گفتم: همه آنهایی که با پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بودند، امر را اطاعت نکردند، چرا عوض اینکه رحمت شامل حال آنها شود، اهل آتش شدند؟ عزیز من! قربانت بروم، خودت باید مکان باشی، خودت باید ولایتت را از دست ندهی و آن را حفظ کنی. به این حرفها توجّه کنید! این حرفها را بایگانی نکنید! [۱۲]
یا علی
ارجاعات
اخلاق در خانواده 14
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱۳]
«إنّ أکرمکم عندالله أتقاکم»[۱۴] شما که میخواهی ازدواج کنی، به مادر عزیزت بگو: یک نفر که تقوا دارد، برای من بگیر! باید راجع به او و خانوادهاش تحقیق کنی. مواظب باش که پدر زنت هروئینی و تریاکی نباشد، مگر نداری ننگ است؟! بیتقوایی ننگ است! بیولایتی ننگ است! یکی از بندهزادههای ما میگفت: یکی از همسایه ما، مادرش خلاصه به خواستگاری دختری رفت. آن پسر گفت: مادر! این دختر پدر و مادرش خوب هستند، فقط این دختر زشت است. مادرش گفت: پس زشتها را چه کسی بگیرد؟! گفت: همین زشت را برایم بگیر!
من به قربان این پسر بروم، به حضرت عباس خیر میبیند، خود حضرت زهرا (علیهاالسلام) تضمین کرده، تضمین دخترهای زشت را کرده. عزیز من! قربانتان بروم، فدایتان بشوم، ببین من چه میگویم؟ شما مقصدتان خدا باشد، زن که میخواهید بگیرید، باید بخواهید انسانسازی بکنید، اگر از انسانسازی تجاوز کنید، تجاوز به چه کردید؟ به تنظیم. [۱۵]
قبل از ازدواج تحقیق کنید! این بچّه خوب باشد، کارکُن باشد، باسواد باشد، با کمال باشد، انسان باشد، رفیقباز نباشد، تریاکی نباشد، دائیاش چه جور باشد؟ عمویش چه جور باشد؟ ریشهدار باشد، هفتاد، هشتاد، نود سال میخواهی با این شخص زندگی کنی. [۱۶]
زن خواستید بگیرید خانه مَهرش نکنید! اگر هر حرف مرا نشنیدید، این حرف را بشنوید! گرفتارتان میکند. الآن خانه مَهرش کرده، آمده به شوهرش میگوید: این خانه را میخری یا آن را بفروشم؟ میگوید: من پول ندارم! گذشت آنموقعیکه خانه مَهر میکردند. آنموقع خانمها خانهگی بودند، حالا بازاری شدند. اینقدر پُررُو است! چقدر چیز برایش آوردی، حالا میرود مَهرش را اجرا میگذارد، خانه را اجرا میگذارد، پول را میگیرد، همه را توی بانک میگذارد، نزول میخورد، حالا میگوید خدا و رسول به تو لعنت میکند. خودش را جهنّمی میکند. این زنها که اینجوریاند، اهل جهنّمند. [۱۷]
خانم! از امر ولایت ساقط نشو! امر شوهرت والله، امر ولایت است، بیا امر شوهرت را اطاعت کن! این چه سنگ تفرقهای است انداختی توی خودت که میگویی مَهرِ مرا بده؟! اگر خودت در اختیار ولایت بودی، خدا روزیات را میدهد، شوهرت نوکر توست خانم عزیز! میرود با عرق جبین پیدا میکند، به تو میدهد؛ تو حافظ داری! شوهرت حافظت است! چرا این کار را میکنی؟! [۱۸]
جوان عزیز! اگر زن گرفتی، حالا مرد شدی؛ باید عین امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) خیال کنی اصلاً زن در عالم به غیر از خانمت نیست. تو خانم! هم خیال کنی که دیگر مردی در عالم به غیر از شوهرت نیست. [۱۵]
ای دختر عزیز! ای جوان عزیز! همسرت از تو عکسبرداری میکند، میخواهد ببیند قابل هستی که هفتاد سال با تو زندگی کند. خانم! نگاه به دَرست نکن، اگر پیش پدر و مادرت، خودت را لوس میکنی، پیش همسر عزیزت لوس نکن! او دلش سرد میشود، الآن که به خانه میآید، بگو من دانشگاه بودم، فلانی درسش اینطوری بود، به او حسرت بردم، کوشش میکنم من هم مثل او بشوم.
چرا این همه زن و شوهریها به هم میخورد؟ تو زبانت جادوست! من هم به دخترها و هم به پسرها میگویم: بیایید امیدواری به هم بدهید! اگر شما الآن دلت یا سرت درد میکند یا اینکه سرگیجه داری، مبادا به شوهرت، به همسر عزیزت بگویی من میروم درس بخوانم، نمیتوانم درس بخوانم، فکرم اینجوری شده، او هم میگوید این ضعف اعصابی شده، این به درد من نمیخورد! [۱۹]
خانم عزیز! تو که مادرت را قبول نداری، این مادر دارد میگوید: دخترم به حرفم نیست! میگوید: من دیپلم دارم! خب این دیپلم را چه کسی به تو داده؟! مافوق دیپلم را چه کسی به تو داده؟! بیایید تفکّر داشته باشید، این خدیجه «سلام الله علیها» است هفتاد هزار مَلک به استقبالش میآید، مبارک باد به او میگویند! اما عایشه سیهزار حدیث از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) حفظ است. چرا اهل آتش است؟ این سواد دارد، چرا اهل آتش است؟! پس سواد نجاتدهنده بشر نیست، ولایت نجاتدهنده بشر است. [۲۰]
یا علی
ارجاعات
نگاه 28
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۲۱]
ما باید ملّت از ابراهیم داشته باشیم و غیرتمند باشیم. ابراهیم میخواهد زنش را از این شهر به یک جای دیگر ببرد، او را در صندوقی میگذارد و یکی دو تا سوراخ هم به آن میکند که بتواند نَفَس بکشد. حالا وقتی لب گمرک میآید، به او میگوید: این چیست؟ ابراهیم میگوید: این قاچاق است، هر چه بگویید، من میدهم؛ اما دست به صندوق نزنید! ابراهیم پولدار بود، علم کیمیا داشت. خبر به مَلِک [پادشاه] دادند که یک آدم فقیری آمده و نمیگذارد درِ صندوق را باز کنیم. گفت: او را با صندوقش، نزدم بیاورید! تا آورد و در صندوق را باز کرد، دید یک زن سیاه سوختهاست! (ناراحتیِ من این است که ابراهیم با این زن، خانه خدا را ساخته، اینقدر آفتاب به او خورده که دیگر سیاه است.) میفهمید من چه میگویم؟!
حالا مَلِک به او گفت: فلان فلان شده! میخواستی این زن را بکشی؟! تا این حاکم خیال خیانت کرد و رفت با او حرف بزند، لال شد. رفت به او دست بزند، روایت داریم، شاید آیه قرآن باشد؛ سه دفعه دستش خشک شد. ای باغیرت! آیا تو ملّت از ابراهیم داری که زنت را همه جا روانه میکنی؟! حالا خانمهای شما که در خانه هستند و خودخواه نیستند، میخواهند خودشان را حفظ کنند، خدا آنها را حفظ میکند. مگر کسی جرأت دارد به آنها نگاه کند؟! والله! خشک میشود. [۲۲]
اگر شما رنگ خدا بگیرید، نقش ولایت و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را داشته باشید، نباید به زن مردم نگاه کنید. [۲۳] اگر نگاه به زن و بچّه مردم نکردید و چشمتان را حفظ کردید؛ حُبّ دارید؛ وگرنه خدای نکرده بغض دارید. [۲۴] باید بدانید بچّه مردم، ناموس خداست؛ نه ناموس تو. بالاتر از ناموس توست؛ ناموس خداست. باید با ناموس خدا، رفتار خدایی بکنید، نه رفتار شهوتی. [۲۵]
شما ببین آقا امام حسین (علیهالسلام) چه کار میکند؟ تا آخرین نَفَس، نگاهش به خیمهها و حرمش بود. تو هم باید اینطور باشی! تمام هوا و هوست برود کنار! تمام توجّهت به ناموست باشد؛ ناموست هم تمام توجّهش به تو باشد. اگر امام حسین (علیهالسلام) میگوید: قبر من در دل دوستانم است؛ یعنی این. حالا شما حسابش را بکن! امام حسین (علیهالسلام) چه کار کرد؟ تا آخرین نَفَس نگاهش به خیام حرمش است، خدا حرمله را لعنت کند! آقا امام حسین (علیهالسلام) تیر سه شعبه به قلبش خورده، در ظاهر افتاده، ابنسعد میگوید: حسین «غیرة الله» است، اگر خدعه کرده، بروید رُو به خیمههایش! امام حسین (علیهالسلام) سرِ پا با زانو بلند شد و فرمود: «یا شیعیان أبوسفیان! دینُکم دینارُکم»: شما که دینتان را برای دینار دادید، آخر آن حَمیّت و غیرتتان کجا رفته؟! شما با من جنگ دارید، کجا رُو به حرم رسول الله میروید؟! [۲۶] حالا خانم عزیزش، رُباب هم به او پاسخ داد، روایت داریم: وقتی امام حسین (علیهالسلام) شهید شد، تا آخر عمرش سر قبر امام حسین (علیهالسلام) گریه کرد. بنیاسد رفتند چادری آوردند، خیمهای برایش زدند؛ تا آخر عمرش آنجا نشست. [۲۷]
باید تمرین کنید؛ من تا حتّی به مَحرم خودم هم نگاه کامل نمیکنم؛ به اینها که مَحرم هستند. والله! در تمام گلولههای خون من این است که نگاه به غیرِ خدا کردن، پشت به ولایت کردن است؛ چون عظمت آن را از عظمت امر بالاتر میدانی. [۲۸] اگر نگاه کردی به آنجا که خدا راضی نیست، امرت را به شیطان فروختی. عقیده ولایتیام این است که گناه چیزی نیست، آن پشتکردنی که به ولایت میکنی، گناه است. آن که ولایت را نمیبینی، گناه است. آن خیلی گناه بالایی است، آن توهین به ولایت است! [۲۹]
اگر احتیاج به نگاه غیر ولایت داشته باشی، مشرک هستی؛ اما توجّه نداری، یک نگاه کردی، یک خیال و فکر باطل کردی و دنبال خلق رفتی، تمام زحمات عمرت را از بین میبری. اگر نگاه ناجور به کامپیوتر جهانی کنی، تو را تکذیب کرده است؛ اما اگر نگاه نکنی، تو را تأیید کرده است. [۳۰] هر کتابی را نگاه نکنید! تو وقتی آن کتاب را رفتی دیدی که در ولایت به او عنایت نشده و یک چیز گفته، به او بدبین میشوی. من نمیخواهم که تو به آن عالِم بدبین شوی. [۳۱]
یا علی
ارجاعات
- ↑ رمضان 76؛ شباحیاء و پاداش ولایت 76 (دقیقه43) و سخاوت حضرتخدیجه 84 (دقیقه 29 و 34)
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ رمضان 76؛ شباحیاء و پاداش ولایت 76
- ↑ شرط شیعگی؛ جهاد با نفس 78
- ↑ سخاوت حضرتخدیجه 84
- ↑ تکلیف و بلوغ 80
- ↑ شناخت نجوا ۷۷ (دقیقه ۱۶)
- ↑ شناخت نجوا 77
- ↑ کتاب نجوا
- ↑ کتاب نجوا با ولایت
- ↑ سخنرانی عالم الست، دنیا، برزخ، قیامت 77 (دقیقه58) و فتنه آخرالزمان 81 (دقیقه 12)
- ↑ عالم الست، دنیا، برزخ، قیامت 76
- ↑ فتنه آخرالزمان 81
- ↑ تنظیم و تزویج ۸۳ (دقیقه ۳۵) و ولایت و خانواده ۷۷ (دقیقه ۴۱)
- ↑ (سوره الحجرات، آیه 13)
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ تنظیم و تزویج 83
- ↑ حضرت خدیجه 77
- ↑ نیمه شعبان 87
- ↑ میلاد صاحب الزّمان 83
- ↑ ولایت و خانواده 77
- ↑ سواد 76
- ↑ شناخت امام ۸۸ (دقیقه ۲۳) و اخلاق در خانواده، من نداشتن ۷۵ (دقیقه ۵۶)
- ↑ شناخت امام 88
- ↑ افشای ولایت
- ↑ عاشورای 84
- ↑ جلسه ولایت؛ 12 فروردین 97
- ↑ شیعه شفاعتکُن است 83
- ↑ اخلاق در خانواده، من نداشتن (خانواده) 75
- ↑ کامپیوتر الهی و کامپیوتر جهانی 80
- ↑ کامپیوتر جهانی 80، جلسه دوم، اشیای خلقت
- ↑ کامپیوتر جهانی 80، جلسه اوّل
- ↑ ولایت در خلقت کفو ندارد 80