صفحهٔ اصلی

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً احد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است

فرمایشات حاج‌حسین خوش‌لهجه راجع به ولایت

فرمایش منتخب: عید فطر

فهرست مقصد متقی

ماه رمضان

نیمه شعبان

امام زمان

آقا علی اکبر

عید مبعث

سیزده رجب

ماه رجب، ایام زیارت ائمه طاهرین

این الرجبیون؛ این الفقرا

ظهور نور حضرت زهرا

امام حسن عسکری

عبدالعظیم حسنی

پیامبر اکرم

امام صادق

حضرت خدیجه

انتقاد به اهل تسنن

تولی و تبری

حضرت سکینه

تمام شدن ماه صفر

امام رضا

امام حسن

امام حسین دفاع کرد نه قیام

سلام بر امام حسین

زیارت امام حسین

حضرت زینب

اربعین

گریه بر امام‌حسین

مجلس امام حسین

مبنای ترک ترک شدن بدن امام حسین

ندای امام حسین به خلقت

عمار یاسر

غلام امام حسین

سلمان فارسی

امام حسین؛ کشته جلسه بنی‌ساعده

حضرت رقیه

امام باقر

عصاره روایت حسین منی و انا من حسین

ماه صفر

زهیر

کرنش در مقابل امام حسین

امام‌سجاد

یاد امام حسین

راهب و سر امام حسین

هنده، زن یزید

زعفر در کربلا

حرکت نکردن سر امام حسین در منزلی

امر به معروف‌کردن سر امام حسین

زمین کربلا

چگونه واقعه کربلا به وجود آمد؟

دفن شهدای کربلا

نتیجه گرفتن از عاشورا و دهه محرم

ورود اهل بیت از کربلا به کوفه و خطبه حضرت زینب

آتش زدن خیمه‌های امام حسین

بعد از شهادت امام حسین

شام غریبان

شهادت امام حسین

روز عاشورا

شب عاشورا

روز تاسوعا

هفتم محرم

آقا ابوالفضل

آقا علی اصغر

حضرت قاسم

اصحاب امام حسین

عبدالله بن الحسن

حر

ورود امام حسین به کربلا

دهه محرم

مسلم بن عقیل

تذکراتی راجع به محرم

مباهله

ورود امام رضا به نیشابور

میثم تمار

امام موسی کاظم

غدیر

امام هادی

عید قربان

عرفه

حرکت امام حسین از مکه به کربلا

مناسک حج ابراهیمی

ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا

امام جواد

حرکت امام رضا از مدینه به طوس

دحو الارض

حضرت معصومه

داستان متقی

حمزه عموی پیامبر

عید فطر

وداع ماه رمضان

امیرالمؤمنین علی

سیزده فروردین

شب قدر

شکستن ارکان خدا

آمادگی برای شب قدر

عید نوروز

جلسه ولایت (سال‌یاد متقی عزیز)

ظاهر شدن آقا ابوالفضل در دنیا

ظاهر شدن امام‌حسین در دنیا

ابوطالب

فتح خیبر

ابراهیم پسر پیامبر

تغییر قبله

ماه رجب

حضرت زهرا، عصاره خلقت

ام البنین

شهادت حضرت زهرا

حضرت زهرا

صلح امام حسن

لیلة المبیت

امام حسین در قیامت

یقین

کتاب امام‌زمان با متقی منتشر شد

فاطمیه

چرا عید فطر می‌گیریم؟ برای این عید می‌گیریم که یک‌ ماه اطاعت خدا را کردیم؛ حالا مُزد می‌خواهیم، پاداش می‌خواهیم، خدا می‌گوید: بیا من به تو پاداش بدهم، من میزبانت هستم. خدا میزبان کیست؟ میزبان ولایت است. خدا می‌داند این مطلب چه به‌ سر من آورده؟! چندین‌ سال است که این مطلب از قلب من بیرون نمی‌رود. یک نفری که تمام امام‌ جماعت‌ها به امر او باید باشند، یک‌ آدم عادی که نیست، اسمش را نمی‌آورم. ما یک‌ سال، آن‌جا مسجد امام رفتیم که نماز بخوانیم، دیدیم ایشان از دو عید فطر و قربان گفت، اما اصلاً اسم عید غدیر را نیاورد. بعد دیدیم که ما آن‌جا به او بگوییم، درست نیست؛ چون‌که جمعیّت خیلی زیاد است، گفتیم که مبادا به آبرویش لطمه بخورد. پیش وزیر مشاورش رفتیم که همه تأسیسه دست او بود. به او گفتم: من یک‌ دفعه با این‌ شخص نان و نمک خوردیم، شما ما را دعوت کردید، در یک کاسه چیز خوردیم؛ یا جواب به‌ من بدهد یا سُنّی‌زده‌اش می‌کنم. من می‌خواهم از این‌ شخص سؤال کنم: تو که می‌گویی که این عیدها هست، ما عید قربان و عید فطر را قبول داریم؛ (خواهش می‌کنم، آقایان! توجّه بفرمایید! ببینید من چه می‌گویم؟ تو را به دین‌تان، مرا نبینید، حرفم را ببینید! اگر این مطلب را می‌دانستند، چرا این حرف را نزدند؟!) من از او سؤال کردم و گفتم: شما که می‌گویید این عید غدیر رسمی نیست، رسمی چه‌وقت بوده که این عید نبوده؟! آن‌ زمان عید فطر و عید قربان عظمتی داشته، حالا هم دارد؛ اما عظمتش به ولایت است. مگر میلیاردها نفر عید نمی‌گیرند؟! چرا اهل‌ آتش هستند؟! عید فطر و عید قربان، روحش عید غدیر است! ای مردی که چندین‌ سال است تو درس خوانده‌ای! ادّعا هم می‌کنی، چرا به مردم نمی‌گویی؟! می‌گویی این عید رسمی نیست؟! عید قربان و عید فطر باید به عید غدیر اتّصال باشد؛ وگرنه عیدی نیست! [۱]

آیا عید تمام می‌شود؟ روایت داریم که ماه رمضانی‌ها را مذمّت می‌کند و می‌گوید: در همین یک‌ ماه خوب بودند، باقی‌اش دوباره همان کارهای زشت‌شان را انجام می‌دهند. عزیز من! اگر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را قبول داری، باید حرف او را قبول کنی. پیش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آمدند، گفتند: علی‌جان! ما از صدّیقین، علماء و فقهاء سؤال کردیم که در هفته چه روزی خوب است؟ می‌گویند: شب‌ جمعه. در ماه، چه روزی؟ می‌گویند: اوّل‌ ماه و در سال، شب‌ قدر. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرماید: من که علی هستم، می‌گویم روزی که گناه نکرده‌ باشی؛ عید یعنی این.

عزیز من! امروز باید زهرا (علیهاالسلام) به تو عیدی بدهد. امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) به تو عیدی بدهد، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به تو عیدی بدهد؛ یعنی بندگی تو را امضاء کند؛ آن‌وقت عید است. یک‌ زمانی می‌گفتند: عید ما روزی بُوَد از پهلوی اسمی نباشد، گفتم: بگویید: عید ما روزی بُوَد از مشرکین اسمی نباشد؛ یعنی زمان امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه). ما داریم چه می‌گوییم؟! باید با فکر قدم بزنید. یک پرچم امر دست‌تان باشد، با آن قدم بزنید؛ هر کجا امر خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است، اطاعت کنید. خدا پا و چشم و دست را پیش شما امانت گذاشته، حکم رویش صادر کرده‌ است. عزیزان من! نگاه به‌ قرآن، به متقی و پدر و مادرتان بکنید. جای دیگری را نگاه نکنید، خدا چشم‌تان را پُر از آتش می‌کند. مگر پسر عباس نبود که نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد تا مسئله‌ای سراغ بگیرد؟! پسر عباس نگاه کرد، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: ای پسر عباس! خدا چشمت را پُر از آتش می‌کند! یک‌ نگاه کرده، تو در تلویزیون و ویدیو به چند نفر نگاه می‌کنی؟! حالا دستگاه‌های دیگری هم آمده، هر روز خارجی‌ها برای شما یک‌ چیز جدیدی به‌ وجود می‌آورند؛ دنبالش نروید! مگر اعتقاد به آخرت ندارید؟! دست از این کارهایتان بردارید! امروز که روز عید است، قرارداد کنید که دیگر این‌کارها را نکنید؛ با امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) شرط کنید و دل امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) را خوش کنید! [۲]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


فرمایش منتخب: کتاب عارف ولایت منتشر شد

فهرست مقصد متقی

ماه رمضان

نیمه شعبان

امام زمان

آقا علی اکبر

عید مبعث

سیزده رجب

ماه رجب، ایام زیارت ائمه طاهرین

این الرجبیون؛ این الفقرا

ظهور نور حضرت زهرا

امام حسن عسکری

عبدالعظیم حسنی

پیامبر اکرم

امام صادق

حضرت خدیجه

انتقاد به اهل تسنن

تولی و تبری

حضرت سکینه

تمام شدن ماه صفر

امام رضا

امام حسن

امام حسین دفاع کرد نه قیام

سلام بر امام حسین

زیارت امام حسین

حضرت زینب

اربعین

گریه بر امام‌حسین

مجلس امام حسین

مبنای ترک ترک شدن بدن امام حسین

ندای امام حسین به خلقت

عمار یاسر

غلام امام حسین

سلمان فارسی

امام حسین؛ کشته جلسه بنی‌ساعده

حضرت رقیه

امام باقر

عصاره روایت حسین منی و انا من حسین

ماه صفر

زهیر

کرنش در مقابل امام حسین

امام‌سجاد

یاد امام حسین

راهب و سر امام حسین

هنده، زن یزید

زعفر در کربلا

حرکت نکردن سر امام حسین در منزلی

امر به معروف‌کردن سر امام حسین

زمین کربلا

چگونه واقعه کربلا به وجود آمد؟

دفن شهدای کربلا

نتیجه گرفتن از عاشورا و دهه محرم

ورود اهل بیت از کربلا به کوفه و خطبه حضرت زینب

آتش زدن خیمه‌های امام حسین

بعد از شهادت امام حسین

شام غریبان

شهادت امام حسین

روز عاشورا

شب عاشورا

روز تاسوعا

هفتم محرم

آقا ابوالفضل

آقا علی اصغر

حضرت قاسم

اصحاب امام حسین

عبدالله بن الحسن

حر

ورود امام حسین به کربلا

دهه محرم

مسلم بن عقیل

تذکراتی راجع به محرم

مباهله

ورود امام رضا به نیشابور

میثم تمار

امام موسی کاظم

غدیر

امام هادی

عید قربان

عرفه

حرکت امام حسین از مکه به کربلا

مناسک حج ابراهیمی

ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا

امام جواد

حرکت امام رضا از مدینه به طوس

دحو الارض

حضرت معصومه

داستان متقی

حمزه عموی پیامبر

عید فطر

وداع ماه رمضان

امیرالمؤمنین علی

سیزده فروردین

شب قدر

شکستن ارکان خدا

آمادگی برای شب قدر

عید نوروز

جلسه ولایت (سال‌یاد متقی عزیز)

ظاهر شدن آقا ابوالفضل در دنیا

ظاهر شدن امام‌حسین در دنیا

ابوطالب

فتح خیبر

ابراهیم پسر پیامبر

تغییر قبله

ماه رجب

حضرت زهرا، عصاره خلقت

ام البنین

شهادت حضرت زهرا

حضرت زهرا

صلح امام حسن

لیلة المبیت

امام حسین در قیامت

یقین

کتاب امام‌زمان با متقی منتشر شد

فاطمیه

به لطف خداوند، کتاب عارف ولایت منتشر شد

... این کتاب، باید به شما تزریق شود تا بفهمید. آیا این کتاب را می‌خوانید و دنبال چیز دیگر هم می‌گردید؟! چیز دیگری نیست! این کتاب را حضرت زهرا (علیهاالسلام) کمک کرده، پس عنایت حضرت زهراست. آب زندگانی است، حجت است بر شما. هر وقت کتاب را برمی‌دارید، ببوسید که شما دارید کلام امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) را می‌بوسید. انتظار داشتم امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را افشاء کنم؛ الحمد لله به کمک خودشان افشاء کردم. شب بروید درِ خانه خدا، تا خدا به شما بفهماند. قربان آن آدم که می‌گوید: کتاب را می‌خوانم و اشک می‌ریزم.

... کمک؛ یعنی خدا موفقت می‌کند؛ با خدا حرف‌زدن یک موفقیت می‌خواهد. برو نصف شب عشق‌بازی کن با خدا، با امام زمان (عجل‌الله‌فرجه). تقاضای فهم کنید! تقاضای شناخت بیشتر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را بکنید! تقاضای عدالت کنید! شب با خدا حرف بزنید! شما باید این کتاب را بشناسید، علی‌شناس شوید. رشد ولایت در قلب شما باید بیشتر شود؛ هیچ جایی نمی‌شود، فقط این‌جا می‌شود.

... این حرف‌ها باید به شما نازل شود، مثل این‌که به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل می‌شد و انجام می‌داد. نوارها و کتاب‌های ما هم نازله است، سراندرپایش ولایت است، امری است؛ خلقی نیست. این حرف‌ها را قبول کن و به آن عمل کن! اگر این حرف‌ها را بایگانی نکنی، مثل روح است، برایت کار می‌کند. حضرت فرمود: کلام ولایت را بنویسید؛ با دفترهایتان نجوا کنید تا امام حسین (علیه‌السلام) با شما نجوا کند. این نوشته‌های شما باید ابدی باشد.

یا علی


بیتوته و نجوا با ولایت

نجوای اصحاب امام حسین با امام حسین [۳]

وقتی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به معراج تشریف‌فرما شد، با خدا نجوا کرد. دوستی داشتم این‌جا تشریف آورد، با ایشان صحبت نجوا شد؛ وارد بود، باسواد بود، گفت: خدای تبارک و تعالی در قرآن‌ مجید می‌گوید: سر به گوشی نکنید؛ این نجوا را امضاء نکرده‌؛ یعنی اگر ما سر به گوشی کردیم، دیگران به شکّ می‌افتند؛ اما بلافاصله گفت: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نجوا می‌کرد. گفتم: ای دوست ‌عزیز! قربانت بروم، آن‌ که می‌گوید سر به گوشی نکنید، خلق است؛ مگر علی (علیه‌السلام) با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خلقند؟ این‌ها خلق نیست، تو خلق را روی چه آوردی؟ روی غیر خلق. انصافاً ایشان، سیّد و ریشه‌دار بود؛ گفت: چرا ما متوجّه نیستیم؟ [۴]

مگر امام‌ حسین (علیه‌السلام) صفات ‌الله به شهدای کربلا نداد؟! وقتی‌که آمدند، حرکت کردند، امر امام را اطاعت کردند، جانشان را فدای امام می‌خواستند بکنند. هنوز فدا نکرده، گفت: بیایید جایتان را نشان بدهم. حالا جای این‌ها را که نشان داد، دید این‌ها سرهایشان زیر است. امام‌ حسین (علیه‌السلام) روی علم امامت متوجّه شد، دوباره تکرار شد، دیدند حسین (علیه‌السلام) دارد می‌رود، این‌ها دنبالش هستند. [۵]

این حبل‌ المتین که من می‌گویم باید نجوا کنید، این است: اصحاب امام‌ حسین (علیه‌السلام) نجوا کردند با امام‌ حسین (علیه‌السلام)؛ امام‌حسین (علیه‌السلام) هم نجوا کرد؛ یک‌وقت دیدند اتّصالند. [۶] امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) هم با اصحاب امام‌ حسین (علیه‌السلام) نجوا می‌کند؛ تاحتّی جانش را تقدیم می‌کند، می‌گوید پدر و مادرم به قربان اصحاب باوفای جدّم.

اصحاب امام‌ حسین (علیه‌السلام)، خواستشان امام‌ حسین (علیه‌السلام) است؛ حالا که خواستشان امام ‌حسین (علیه‌السلام) است و جا‌نشان را فدای خواست کردند؛ امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) هم می‌گوید: جان من به قربان شما! خواست من هم شما هستید. امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) دارد با اصحاب امام‌ حسین (علیه‌السلام) نجوا می‌کند. چرا؟ امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) خواستش را می‌خواهد، خدا هم خواستش را می‌خواهد. آیا فهمیدید؟ بیا عزیز من! فدایت شوم، بیا حرف بشنو! بیا جانت را فدای امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) بکن تا امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) هم پاداش به تو بدهد، بگوید جان من هم به قربان تو؛ نجوا دارد با یک شیعه می‌کند. [۷]

خدایا! ما را بیامرز!

خدایا! ما را از خواب غفلت بیدار کن!

خدایا، تو را به ‌حقّ امیرالمؤمنین علی، آن جلوه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در دل همه ما جلوه کند. اویس‌قرن در بیابان بود، جلوه علی (علیه‌السلام) و رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به او رسید، این‌ها در دامن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بودند اهل ‌آتش شدند. خدایا! آن جلوه ولایت در قلب تمام ما تجلی کند.

خدایا! به ‌حق امام‌ زمان قسمت می‌دهم از سر گناهان کوچک و بزرگ ما در گذر! این جمله را هم بگویم. خدا رحمت کند حاج‌شیخ‌عبّاس را! می‌گفت: هر وقت رفتی غسل کردی، بگو: خدایا! از سر گناه کوچک و بزرگ من درگذر! یک گناهانی است که خدا نمی‌آمرزد ما به نظرمان کوچک است، در نظر خدا بزرگ است. هر وقت رفتی با خوبی حمّام، غسل کردی، بگو: خدایا! از سر گناهان کوچک و بزرگ ما درگذر! خدایا! از سر گناهان کوچک ما درگذر!

خدایا! به ما یقین ولایت بده! خدایا! یقین توحید بده. خدایا! یقین این حرف‌ها بده!

خدایا! تو را به ‌حقّ امیرالمؤمنین، هر محبّتی که در دل ما هست، به‌ غیر محبّت خودت و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و آن‌ها که دنبال این‌ها می‌آیند هر محبّتی به ‌غیر این‌ها هست از دل ما بیرون کن! مملوّ کن دل ما را از محبّت خودت و اولیائت و آن‌ها که دنبال آن‌ها می‌آیند. [۸]


یا علی

ارجاعات


اخلاق در خانواده

خوش‌اخلاق باشید و صفات شما خوب باشد[۹]

روایت داریم: اگر شما یک رفیقی بگیری، این رفیق همه‌اش شما را یاد خدا بیندازد؛ یعنی حرف بی‌خود نزند، گوش به حرف بی‌خود ندهد، مواظب خودش باشد، مواظب گوشش باشد، مواظب باشد. این آدم اگر که آن‌جا برود که به اصطلاح این آدم خدا را یادش بیندازد، خدا یک قصری به او می‌دهد، خلق اوّلین تا آخرین را بخواهد دعوت کند جا دارد. من دیدم این قصر که به من داده، معلوم می‌شود شما یاد من می‌دهید، از این‌ جایش من کیف کردم؛ چون‌که آن قصر را به من داده است.

(ببین من دوباره تکرار می‌کنم:) این قصر را می‌گوید به کسی می‌دهم که به اصطلاح برود یک جایی، آن شخص این را یاد خدا بیندازد؛ یعنی این آدم چه‌جور باشد؟ تحمّل کند، با او بسازد. آخر آن آدم یک‌وقت یک بداخلاقی هم دارد، یک تندی هم دارد، یک داد هم می‌زند، با این بسازی، من یک قصر به تو می‌دهم خلق اوّلین تا آخرین بخواهی دعوت کنی، جا داری. دیدم اینی که به من داده، من دارم با شماها می‌سازم، خیلی خوشحال شدم. [۱۰]

باید خوش‌اخلاق باشی. من دوستانی دارم همین‌طور که از دور آن‌ها را می‌بینم، انگار نور به قلب من می‌رسد، بس‌که این‌ها خوش‌اخلاقند. باید این‌طور باشی؛ اما خنده قهقهه نکنی. چرا؟ اگر خنده قهقهه جایز بود، نمی‌گفت: اگر با قهقهه خندیدی، بگو «اللهم لاتمقُتنی»؛ اگرنه غم توی دلت می‌آید. [۱۱]

صفات یوسفی باید تو را تا ماه کنعان کرد. عزیزان من! قربانتان بروم، باید صفات شما خوب باشد. الآن تو داری کاسبی می‌کنی، نق نزن! تو امر را داری می‌کشی و حاجت برادر مؤمن را برآورده می‌کنی. چقدر به عرض روز، ثواب هفتاد حجّ و عمره و بالاتر پای تو نوشته‌ است. آقای خواروبار فروش! بلند شو با خوش‌اخلاقی به مشتری جنس بده! پولش را هم بگیر! حاجتش را هم برآورده کردی.

حاجت برادر مؤمن همه‌اش این ‌نیست که به او پول بدهی. آخر، حاجت برادر مؤمن اخلاق هم هست. هم اخلاق داشته‌ باش، هم جود و سخاوت داشته ‌باش! عزیز من! قربانت بروم. فدایت بشوم، تو آخر خودت نمی‌دانی. این‌که می‌گویید ما به کجا برسیم؟ «الحمد لله» از زبان اهل جلسه افتاده؛ خدا را شکر می‌کنم. خدا را حمد می‌کنم، دعایم مستجاب شد. گفتم: خدایا! این‌ها هدایت هستند، آن‌ها را هدایت‌کن قرار بده!

به کجا می‌رسید و به کجا رسیدید؟ عزیز من! قربانت بروم، تو بیا امر را اطاعت‌ کن! ببین من دارم به شما چه می‌گویم؟ همه کار شما خوب است. تو دکتری، از بیمار پول بگیر؛ اما با اخلاق خوش با او برخورد کن! آن که الآن می‌گوید این‌طور است، ببین وظیفه‌ات چیست؟ کاسب‌جان! تو همیشه اگر امر را اطاعت کنی، در کَنَف امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) هستی؛ داری امر را هم اطاعت می‌کنی. روح از بدنت بیرون برود، «فی جنّة» هستی. توجّه کنید من چه می‌گویم؟ عزیزان من! هر که در کسب خودش، اگر امر را اطاعت کند، در امر است. [۱۲]

رفقای عزیز! بی‌رودربایستی دارم صحبت می‌کنم؛ به درد ما چه می‌خورد؟ حرفی که در ماوراء باشد. ما از اوّل که با هم روبرو شدیم، حرف ماوراء را داریم می‌زنیم، ما داریم شما را هدایت کنیم به ماوراء. الآن این حرف یک‌قدری خلاصه برای من درست نیست؛ اما من می‌زنم. من نیامدم شما را هدایت کنم به دکتری، به مهندسی، من آمدم شما را دعوت کنم به اخلاق پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، به اخلاق علی (علیه‌السلام)، به اخلاق زهرا (علیهاالسلام)؛ یعنی اخلاق آن‌ها امر خداست. [۱۳]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


سخنی با خانمها

خمس و سهم امام[۱۴]

خانم‌هایی که به اداره می‌روند و حقوق می‌گیرند، باید خمس و سهم امام پولشان را بدهند، اگر ندهند با آن پول نمی‌توانند مکّه و زیارت امام رضا (علیه‌السلام) بروند؛ چون‌که این خانم نفقه‌خور آقایش است، این خانم مثل یک کاسب کاسبی کرده و پول جمع کرده ‌است. [۱۵] اگر این خانم خمس و سهم امامش را ندهد، وقتی به مکّه می‌رود، عین همان می‌ماند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: عدّه‌ای حجّ می‌کنند یا از برای سیاحت یعنی تماشا، یا از برای تجارت، یا اسم و رسم.

خانم! تو اگر حجّ بروی، جزء آن هستی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت؛ باید خمس و سهم امامت را بدهی. خمست را به یک‌ سیّد که ندارد، بده؛ سهم امامت را هم به قوم و خویش‌های ندارت، همسایه‌های ندارت بده! ببین اگر امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) بیاید، به چه ‌کسی می‌دهد؟ به فقرا می‌دهد، تو نایبش هستی که این مال را نمی‌خوری، پس تو هم به فقرا بده! [۱۶]

والله، ما روایت داریم، این جمله را حاج‌شیخ‌عبّاس گفت، می‌گفت: اشخاصی که حقّ و حقوق پولشان را نمی‌دهند، یک‌دفعه خدا به زمین می‌گوید بگیر! زمین هم می‌گیرد. عزیزجان من! مگر قارون چه کرد که توی زمین فرو رفت؟ قارون علم کیمیا داشت، هر چیزی را طلا و جواهر می‌کرد. نمی‌دانم چندین شتر کلید خزینه‌هایش را می‌کشید. حالا موسی به قارون گفت که خب پنج یک مالت، زکاتش را بده! نداد. خدا گفت که موسی! من زمین را در اختیارت گذاشتم، موسی به زمین گفت: قارون را بگیرش! حالا زمین گرفتش. قارون گفت: من توبه کردم، موسی توبه‌اش را نپذیرفت.

امروز اگر یکی پیشتان آمد و گفت: بد کردم، او را بپذیرید! نگویید: دیگر آن‌جا این‌ کار را کردی، آن‌جا این ‌کار را کردی. دیگر این‌که به تو گفته انفاق بکن! نمی‌کنی، به تو گفته خمس و سهم امام بده! نمی‌دهی، تو با قارون چه فرقی داری؟! عزیزان من! ما باید پرچم امر دستمان باشد؛ یعنی امر ولایت؛ یعنی امر رسول‌الله. [۱۷] ای خانم‌های ‌عزیز! بیایید شیطان شما را بازی ندهد! عزیز من! وقتی پول جمع کردی و حقّ و حقوقش را ندادی، در یک راه دیگر خرج می‌شود، که نمی‌خواهم بگویم! [۱۸]

خانم‌هایی که حساب‌ سال دارند، خمس و سهم امام می‌دهند، اطعام می‌کنند، در شُرف خدیجه‌ شدن هستند، اما خدیجه (علیهاالسلام) نیستند. من تشکّر از آن‌ها می‌کنم. [۱۹] امیدوارم خدا آن‌ها را با حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) محشور کند. امیدوارم خدا ولایتشان را حفظ کند. [۲۰]


یا علی


کتابها

تمام کتابها


سخنرانی‌ها

تمام سخنرانی‌ها

  1. شناخت عید 76
  2. عید فطر 92 و وابستگی 86
  3. شناخت نجوا (نجوا با ولایت) ۷۷ (دقیقه ۳) و شب قدر و عظماییت ولایت ۷۷ (دقیقه ۴۱) و ولایت،قدر است ۸۲ (دقیقه ۳۳)
  4. شناخت نجوا (نجوا با ولایت) ۷۷
  5. شب قدر و عظماییت ولایت 77
  6. توفیق و بکاء و نجوا 79
  7. ولایت، عدالت، سخاوت 79 و حضرت خدیجه ۷۷
  8. ولایت قدر است 82
  9. آخرالزّمان ۷۸ (دقیقه ۲۳) و هدف از خلقت بشر؛ اطاعت امر، ولایت است ۸۳ (دقیقه ۳۱) و عبادت بی ولایت،عبادت خوارج است ۷۸ (دقیقه ۱)
  10. آخرالزّمان ۷۸
  11. دادگاه ولایت (دادگاه اصحاب شمال) 75
  12. هدف از خلقت بشر؛ اطاعت امر، ولایت است 83
  13. عبادت بی‌ولایت عبادت خوارج است 78
  14. شهادت حضرت زهرا ۸۱ (دقیقه ۵۱) و حجّ ۸۰ (دقیقه ۱۲)
  15. شهادت حضرت ‌زهرا ۸۱
  16. حجّ ۸۰
  17. آخرالزّمان 78 و عاجز بودن در امر ولایت 86
  18. شهادت حضرت زهرا ۸۱
  19. گریه 84
  20. رمضان ۸۳؛ رشد، معرفت به ولایت است؛ تفسیر سوره یوسف
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه