صفحهٔ اصلی: تفاوت بین نسخه‌ها

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
-->
 
-->
 
{{فرمایش منتخب|عنوان=مجلس امام حسین 4|بخش=دارد}}
 
{{فرمایش منتخب|عنوان=مجلس امام حسین 4|بخش=دارد}}
 +
  
 
{{فرمایش منتخب|عنوان=مجلس امام حسین 3|بخش=دارد}}
 
{{فرمایش منتخب|عنوان=مجلس امام حسین 3|بخش=دارد}}

نسخهٔ ‏۱۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۳

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً احد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است

فرمایشات حاج‌حسین خوش‌لهجه راجع به ولایت

فرمایش منتخب: مجلس امام حسین 4

فهرست زیارت امام حسین

حضرت زینب

اربعین

گریه بر امام‌حسین

مجلس امام حسین

مبنای ترک ترک شدن بدن امام حسین

ندای امام حسین به خلقت

عمار یاسر

غلام امام حسین

امام حسن

سلمان فارسی

امام حسین؛ کشته جلسه بنی‌ساعده

حضرت رقیه

امام باقر

عصاره روایت حسین منی و انا من حسین

ماه صفر

زهیر

کرنش در مقابل امام حسین

امام‌سجاد

یاد امام حسین

راهب و سر امام حسین

هنده، زن یزید

زعفر در کربلا

حرکت نکردن سر امام حسین در منزلی

امر به معروف‌کردن سر امام حسین

زمین کربلا

چگونه واقعه کربلا به وجود آمد؟

دفن شهدای کربلا

نتیجه گرفتن از عاشورا و دهه محرم

ورود اهل بیت از کربلا به کوفه و خطبه حضرت زینب

آتش زدن خیمه‌های امام حسین

بعد از شهادت امام حسین

شام غریبان

شهادت امام حسین

روز عاشورا

شب عاشورا

روز تاسوعا

هفتم محرم

آقا ابوالفضل

آقا علی اکبر

آقا علی اصغر

حضرت قاسم

اصحاب امام حسین

عبدالله بن الحسن

حر

ورود امام حسین به کربلا

دهه محرم

مسلم بن عقیل

تذکراتی راجع به محرم

مباهله

ورود امام رضا به نیشابور

میثم تمار

امام موسی کاظم

غدیر

امام هادی

عید قربان

عرفه

حرکت امام حسین از مکه به کربلا

مناسک حج ابراهیمی

ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا

امام جواد

حرکت امام رضا از مدینه به طوس

دحو الارض

امام رضا

حضرت معصومه

امام صادق

داستان متقی

عبدالعظیم حسنی

حمزه عموی پیامبر

عید فطر

وداع ماه رمضان

امیرالمؤمنین علی

سیزده فروردین

شب قدر

شکستن ارکان خدا

آمادگی برای شب قدر

حضرت خدیجه

عید نوروز

ماه رمضان

جلسه ولایت (سال‌یاد متقی عزیز)

امام زمان

ظاهر شدن آقا ابوالفضل در دنیا

ظاهر شدن امام‌حسین در دنیا

عید مبعث

ابوطالب

فتح خیبر

ابراهیم پسر پیامبر

تغییر قبله

سیزده رجب

ماه رجب

حضرت زهرا، عصاره خلقت

ام البنین

شهادت حضرت زهرا

حضرت زهرا

امام حسن عسکری

صلح امام حسن

پیامبر اکرم

تولی و تبری

حضرت سکینه

لیلة المبیت

امام حسین در قیامت

یقین

امام حسین دفاع کرد نه قیام

سلام بر امام حسین

نیمه شعبان

کتاب امام‌زمان با متقی منتشر شد

فاطمیه

رفقای عزیز! کجا ما مجلس تأییدی داریم؟! اغلب مجالس تعریفی است؛ یعنی در آن از خلق تعریف می‌شود! در مجلس زهرا (علیهاالسلام) باید از علی (علیه‌السلام) تعریف کرد! در مجلس زهرا (علیهاالسلام) باید از نور زهرا (علیهاالسلام) یعنی امام ‌حسن و امام‌ حسین (علیهماالسلام) تعریف کرد. در مجلسِ زهرا (علیهاالسلام) باید تعریفِ زینب و امّ‌کلثوم و رقیّه (علیهم‌السلام) را کرد. شما تعریف چه ‌کسی را می‌کنید؟! این ‌است که با تمام آن مجالس و عبادت‌هایتان بی‌دین از دنیا می‌روید.[۱]

خدا می‌داند، به‌ دینم قسم می‌خورم، من سابق در تمام مجلس امام‌ حسین (علیه‌السلام) بی‌وضو نرفتم! یک‌ زمانی بود که این‌جای پایم یک کورکی زده‌ بود، یک‌ ذرّه این‌جایم نجس بود، توی مسجد نرفتم. گفتم آخر من چطور جلوی زهرای ‌عزیز (علیهاالسلام) بیایم، با این پای نجس چطور بیایم؟! خجالت می‌کشم. مجلسی که امام‌ حسین (علیه‌السلام) را باید ببینید، آن‌ها را ببینید، آن‌ها را احترام کنید! باباجان! من چه ‌کسی هستم؟! من چی‌ام؟ [۲]

حالا ببین امام‌ صادق (علیه‌السلام) چه می‌گوید؟ می‌گوید: وقتی دور هم می‌نشینید حرف ما را بزنید، من غبطه به آن جلسه می‌خورم. امام ‌صادق (علیه‌السلام) به جلسه بنی‌ساعده غبطه نمی‌خورد، باید توجّه داشته ‌باشید. امام‌ صادق (علیه‌السلام) به چه ‌چیز غبطه می‌خورد؟ به جایی‌که حرف آن‌ها زده‌ شود، چرا حرف آن‌ها؟ چون‌که حرف، اتّصال به امر است. وقتی شما حرف امامت را شنیدی، اتّصال به امر می‌شوی. وقتی اتّصال به امر شدی، کارت درست ‌است؛ اما نه اتّصال به خلق بشوی؛ حرف من این ‌است.

بعضی جلسات اتّصال به خلق است، تو باید جلسه بگیری، اتّصال به امر بشوی. وقتی اتّصال به امر شدی، این ‌را امام ‌صادق (علیه‌السلام) تأیید کرده، می‌گوید من غبطه می‌خورم؛ یعنی کاش من در این جلسه شرکت می‌کردم. حالا این جلسه این‌قدر احترام دارد! نه این‌که فقط احترام این‌جا دارد، احترام به ماوراء دارد، احترام به ملائکه آسمان دارد. ملائکه آسمان این‌قدر در پیش‌گاه اقدس الهی گریه و زاری می‌کنند که خدایا! ما در مجلس امام‌ حسین (علیه‌السلام) برویم. حالا وقتی می‌آیند، مجلس طی شده؛ خودشان را به دیوارها می‌مالند و حرکت می‌کنند.

حالا ملائکه‌های دیگر می‌آیند این‌ها را می‌بوسند، این عین همان ‌است که شما الآن می‌روی امام‌ حسین (علیه‌السلام) را زیارت می‌کنی، می‌آیند تو را می‌بوسند. می‌گوید: تا هفتاد نفر، کسی زائر امام‌ حسین را ببوسد، ثواب می‌برد. تا هفتاد نفر که بیایند، ایشان را ببوسند؛ نه یک‌نفر، او بوسیده، او بوسیده، او بوسیده، تا هفتاد نفر ثواب می‌برد. چرا؟ این به جسم اتّصال شد؛ اما الآن این‌که من می‌گویم، به روح اتّصال می‌شود، بالاتر است؛ پس ملائکه همه افتخار می‌کنند به این‌که اجازه گرفته‌اند، در مجلس امام ‌حسین (علیه‌السلام) آمده‌اند؛ اما مجلس امام‌ حسین (علیه‌السلام) باشد. این مجلس، مجلس امام‌ حسین (علیه‌السلام) باشد؛ نه جلسه بنی‌ساعده. [۳]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


فرمایش منتخب: مجلس امام حسین 3

فهرست زیارت امام حسین

حضرت زینب

اربعین

گریه بر امام‌حسین

مجلس امام حسین

مبنای ترک ترک شدن بدن امام حسین

ندای امام حسین به خلقت

عمار یاسر

غلام امام حسین

امام حسن

سلمان فارسی

امام حسین؛ کشته جلسه بنی‌ساعده

حضرت رقیه

امام باقر

عصاره روایت حسین منی و انا من حسین

ماه صفر

زهیر

کرنش در مقابل امام حسین

امام‌سجاد

یاد امام حسین

راهب و سر امام حسین

هنده، زن یزید

زعفر در کربلا

حرکت نکردن سر امام حسین در منزلی

امر به معروف‌کردن سر امام حسین

زمین کربلا

چگونه واقعه کربلا به وجود آمد؟

دفن شهدای کربلا

نتیجه گرفتن از عاشورا و دهه محرم

ورود اهل بیت از کربلا به کوفه و خطبه حضرت زینب

آتش زدن خیمه‌های امام حسین

بعد از شهادت امام حسین

شام غریبان

شهادت امام حسین

روز عاشورا

شب عاشورا

روز تاسوعا

هفتم محرم

آقا ابوالفضل

آقا علی اکبر

آقا علی اصغر

حضرت قاسم

اصحاب امام حسین

عبدالله بن الحسن

حر

ورود امام حسین به کربلا

دهه محرم

مسلم بن عقیل

تذکراتی راجع به محرم

مباهله

ورود امام رضا به نیشابور

میثم تمار

امام موسی کاظم

غدیر

امام هادی

عید قربان

عرفه

حرکت امام حسین از مکه به کربلا

مناسک حج ابراهیمی

ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا

امام جواد

حرکت امام رضا از مدینه به طوس

دحو الارض

امام رضا

حضرت معصومه

امام صادق

داستان متقی

عبدالعظیم حسنی

حمزه عموی پیامبر

عید فطر

وداع ماه رمضان

امیرالمؤمنین علی

سیزده فروردین

شب قدر

شکستن ارکان خدا

آمادگی برای شب قدر

حضرت خدیجه

عید نوروز

ماه رمضان

جلسه ولایت (سال‌یاد متقی عزیز)

امام زمان

ظاهر شدن آقا ابوالفضل در دنیا

ظاهر شدن امام‌حسین در دنیا

عید مبعث

ابوطالب

فتح خیبر

ابراهیم پسر پیامبر

تغییر قبله

سیزده رجب

ماه رجب

حضرت زهرا، عصاره خلقت

ام البنین

شهادت حضرت زهرا

حضرت زهرا

امام حسن عسکری

صلح امام حسن

پیامبر اکرم

تولی و تبری

حضرت سکینه

لیلة المبیت

امام حسین در قیامت

یقین

امام حسین دفاع کرد نه قیام

سلام بر امام حسین

نیمه شعبان

کتاب امام‌زمان با متقی منتشر شد

فاطمیه

شما بیشتر مجلس‌هایتان الآن چوب‌بست است، مردم را جمع می‌کنید؛ اما خودتان یک خیال دیگری دارید، این به امام‌ حسین (علیه‌السلام) چه؟ روایتش را بگویم. امام‌ صادق (علیه‌السلام) آمد برود، دید یک نفر دارد یک‌ چیزی را می‌فروشد، گفت: من از شیعه‌های امام‌ صادق (علیه‌السلام) هستم، بیایید از من بخرید! حضرت فرمود: این ما را دکّان کرده! اغلب مجلس‌ها دکّان است، توی دکّان نروید! یک دکّانی است، باز می‌روی یک‌ چیز می‌خری. یک دکّانی است، می‌روی؛ تو را می‌خرند. (به ‌دینم، اگر بخواهم این حرف‌ها را بزنم، به ‌ایمانم! خودش دارد می‌آید.)

جانم! حواس‌تان را جمع کنید! هر مجلسی نروید! ببین ریشه مجلس به کجا بند است؟ به حسین (علیه‌السلام) بند است؛ یا به خلق بند است؟ خب نفهمیدند که این‌ کار را کردند. اصلاً جگر من خون ‌است! نمی‌توانم حرفم را بزنم. امروز باید بشر بیدار باشد. اگر بیدار نباشید، یک ‌وقت سر از توی جهنّم درآوردید. توی مجلس امام ‌حسین (علیه‌السلام) هستید، والله، به‌دینم، سر از توی جهنّم در می‌آورید. کجا هستید؟ این‌جا برای چه جمع شدید؟

گفتم: هر گریه‌ای که گریه نیست. روایت داریم: به ‌قدر بال مگس این‌جا چشمت تَر شود، خدا از گناهانت می‌گذرد؛ اگر گناه انس و جنّ داشته ‌باشی؛ اما این اشک اتّصال به اشک امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) باشد؛ نه این‌که جمع شدید، دارید یک کس دیگری را تشویق می‌کنید؛ مثل همان‌ها، هفت ‌میلیون نفر طرف عمر و ابابکر رفتند. علی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را تنها گذاشتند.

امروز جوانان ‌عزیز! آقایان‌ عزیز، باید مستقل باشید! خودتان را نفروشید! حرف من این ‌است. ببین سلمان مستقل بود؛ چقدر می‌ساخت! تو این‌ نیست که بخواهید خوش باشید. هر کجا می‌خواهید بروید خوش باشید. چهار تا از این جوان‌های ژیگول ‌میگول توی مجلس‌هاست، می‌روید و می‌خندید و می‌زنید و می‌خورید و چراغانی هم کردید؛ این مجلس امام ‌حسین (علیه‌السلام) است؟! خودتان را گول نزنید! این مجلس امام‌ حسین (علیه‌السلام) نیست. مجلس امام‌ حسین (علیه‌السلام) یک گَل و گوشه‌ای است. [۴]

خیلی ما توجّه‌مان کم است. حالا روایتش را می‌خواهید؟ ملائکه می‌آیند در مجلس امام ‌حسین (علیه‌السلام)، می‌بینند مجلس تمام شده ‌است، به حضرت ‌رضا قسم، این دور هم نشستن شما همان مجلس است. مگر من به بنده‌زاده نگفتم؟! اگر خواستی گچ‌های خانه را، (إن‌شاء‌الله می‌خواهد یک بنّایی کند.) بکنی، باید این‌ها را در بیابان بریزی، ملائکه آسمان بیایند پرهایشان را به این‌ها بمالند، در جوّ آسمان بروند و بگویند چه ‌کسی مثل من است؟

حالا چرا ملائکه مقرّب می‌آیند؟ الآن شما زیارت‌نامه می‌خوانید. گویا سلام می‌دهد ملائکه مقرّب حافظ قبر آقا امام‌ رضا (علیه‌السلام) است. حافظ بودن قبر امام‌ رضا (علیه‌السلام)؛ نه حافظ بودن خود امام‌ رضا (علیه‌السلام) است، امام‌ رضا (علیه‌السلام) حافظ تمام خلقت است؛ اما حافظ شماهاست. حالا می‌آیند در مجلس امام‌ حسین (علیه‌السلام)، پرهایشان را به سینه دیوار می‌مالند، پرش می‌کنند در ماوراء. به چه می‌نازد ملائکه مقرّب؟ به این می‌نازد که در مجلس امام‌ حسین (علیه‌السلام) نزول کرده ‌است. آن نزولی که در جوّ آسمان‌ها این ملائکه کرده ‌است، این نزول باعث می‌شود که پرش کند به آسمان با افتخار. [۵]

ولایت را از ما گرفتند، جلسه [بنی‌ساعده] به ما دادند. چرا بیدار نمی‌شوید؟ علی (علیه‌السلام) و زهرا (علیهاالسلام) را از ما گرفتند، چه‌ چیزی به ما دادند؟ مجلس به ما دادند! کجا نشستید؟ شما توی مجلس امام‌ حسین نشستید؛ اما به امام‌ حسین قسم، از آن‌هایی هستید که رفتید از برای زهرا (علیهاالسلام) هیزم جمع کنید که خانه زهرا (علیهاالسلام) را آتش بزنید! شما توی مجلس امام‌ حسین (علیه‌السلام) نشستید؛ از آن‌هایید! عناد دارید؛ خیال کردید مجلس امام‌ حسین (علیه‌السلام) رفتید.

آخر بی‌انصاف بی‌رحم! شما روضه‌خوانی گرفتید، این مجلس امام‌ حسین (علیه‌السلام) نیست، این جلسه بنی‌ساعده است. این خودش را می‌خواهد بزرگ کند، این عدالت و صداقت ندارد، این رحم و مروّت ندارد، دارد روضه می‌خواند؛ خب آخر تو چه انصافی داری؟ حالا این روضه می‌خواند، این روضه است؟ ملائکه می‌آیند، لعنت می‌کنند به این مجلس؛ نه این‌که پرهایشان را بمالند به مجلس، این مجلس‌ها که ما داریم، والله، خدا می‌داند روی امر است، هیچ نیست، نه پایین دارد، نه بالا دارد، هیچ ندارد؛ فقط ولایت از آن می‌جوشد.

مجلسی بروید که ولایت از آن بجوشد، چرا به شما می‌گوید آخرالزّمان برو کنار! به‌ خیر و شرّ مردم شرکت نکن؟ می‌فهمد، خدا می‌داند مجلس نیست دیگر، او می‌داند مجلس نیست، می‌گوید برو کنار! پس من دوباره تکرار می‌کنم: إن‌شاءالله امیدوارم اشخاصی که مجلس می‌گیرند، مجلس عدالت بگیرند. مجلس سخاوت بگیرند. مجلسی بگیرند که قال الصّادق، قال‌الباقر باشد. عزیزان من! من به همه کسانی‌که این نوار مرا گوش می‌دهند، ابلاغ می‌کنم در هر جایی نروید! توجّه کنید به هر کجا می‌روید، چون‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود، امام‌ صادق (علیه‌السلام) فرمود: به‌ خیر و شرّ مردم شرکت نکنید! خیرشان هم شرّ است. [۳]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


فرمایش منتخب: غلام امام‌حسین

فهرست زیارت امام حسین

حضرت زینب

اربعین

گریه بر امام‌حسین

مجلس امام حسین

مبنای ترک ترک شدن بدن امام حسین

ندای امام حسین به خلقت

عمار یاسر

غلام امام حسین

امام حسن

سلمان فارسی

امام حسین؛ کشته جلسه بنی‌ساعده

حضرت رقیه

امام باقر

عصاره روایت حسین منی و انا من حسین

ماه صفر

زهیر

کرنش در مقابل امام حسین

امام‌سجاد

یاد امام حسین

راهب و سر امام حسین

هنده، زن یزید

زعفر در کربلا

حرکت نکردن سر امام حسین در منزلی

امر به معروف‌کردن سر امام حسین

زمین کربلا

چگونه واقعه کربلا به وجود آمد؟

دفن شهدای کربلا

نتیجه گرفتن از عاشورا و دهه محرم

ورود اهل بیت از کربلا به کوفه و خطبه حضرت زینب

آتش زدن خیمه‌های امام حسین

بعد از شهادت امام حسین

شام غریبان

شهادت امام حسین

روز عاشورا

شب عاشورا

روز تاسوعا

هفتم محرم

آقا ابوالفضل

آقا علی اکبر

آقا علی اصغر

حضرت قاسم

اصحاب امام حسین

عبدالله بن الحسن

حر

ورود امام حسین به کربلا

دهه محرم

مسلم بن عقیل

تذکراتی راجع به محرم

مباهله

ورود امام رضا به نیشابور

میثم تمار

امام موسی کاظم

غدیر

امام هادی

عید قربان

عرفه

حرکت امام حسین از مکه به کربلا

مناسک حج ابراهیمی

ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا

امام جواد

حرکت امام رضا از مدینه به طوس

دحو الارض

امام رضا

حضرت معصومه

امام صادق

داستان متقی

عبدالعظیم حسنی

حمزه عموی پیامبر

عید فطر

وداع ماه رمضان

امیرالمؤمنین علی

سیزده فروردین

شب قدر

شکستن ارکان خدا

آمادگی برای شب قدر

حضرت خدیجه

عید نوروز

ماه رمضان

جلسه ولایت (سال‌یاد متقی عزیز)

امام زمان

ظاهر شدن آقا ابوالفضل در دنیا

ظاهر شدن امام‌حسین در دنیا

عید مبعث

ابوطالب

فتح خیبر

ابراهیم پسر پیامبر

تغییر قبله

سیزده رجب

ماه رجب

حضرت زهرا، عصاره خلقت

ام البنین

شهادت حضرت زهرا

حضرت زهرا

امام حسن عسکری

صلح امام حسن

پیامبر اکرم

تولی و تبری

حضرت سکینه

لیلة المبیت

امام حسین در قیامت

یقین

امام حسین دفاع کرد نه قیام

سلام بر امام حسین

نیمه شعبان

کتاب امام‌زمان با متقی منتشر شد

فاطمیه

شما وفای امام‌ حسین (علیه‌السلام) را ببین! به غلامش نوشت: غلام‌جان! آزادت کردم، برو عزیز من! تو غلام من بودی، اگر بخواهی خودت را بفروشی، خیلی با قیمت، تو را می‌خرند؛ اما من آزادت کردم. از تو عذرخواهی می‌کنم، ممکن‌ است که با یک‌ فکری آمده‌ باشی، حالا این‌جا باید خونت ریخته‌ شود، من آزادت کردم، برو! امام‌حسین (علیه‌السلام) این نامه را نوشت، امضا کرد و به او داد؛ برای این‌که مردم بدانند این غلام گریزان نیست! این‌قدر غلام بامعرفت بود! فوراً امر را اطاعت کرد، چقدر باادب است! غلام رفت و با چشم گریان برگشت؛ می‌خواست تتمه عمرش در راه امام‌ حسین (علیه‌السلام) باشد. صدا زد: آقا! مولای من! چندین‌ وقت غلامت بودم، همه‌ جا مرا رهبری کردی، حالا انگار کم‌ لطفی می‌خواهی بکنی، حسین‌جان! من یک‌ فکری کردم، فکرم این‌ است که هم رویم و هم خونم سیاه است، تو نمی‌خواهی قاطی شهدایت بشوم؛ چون‌که دیشب گفتی همه کشته می‌شوند، طفل علی‌اصغرم هم کشته می‌شود، معلوم می‌شود که همه شهید می‌شوند، تو نمی‌خواهی من این‌جوری باشم.

در تمام صحرای‌ کربلا هیچ‌کس مطابق غلام، امام‌ حسین (علیه‌السلام) را ناراحت نکرده‌ است. خدا می‌داند این حرفی که غلام زد با جگر امام‌ حسین (علیه‌السلام) چه‌ کار کرد؟! امام دید در جوّ این عالم، غلام از دستش ناراحت است. (تو چه شیعه‌ای هستی؟! چرا این‌ همه مردم را ناراحت و ناراضی می‌کنی؟! تو چه دوست امام‌ حسین (علیه‌السلام) و پیرو او هستی که این‌ کارها را می‌کنی؟! مگر نباید رهبرت را اطاعت کنی؟! باید مثل امامت باشی! بیا حقیقت حسین (علیه‌السلام) را عمل کن!) حالا غلام آمد و گفت: آقاجان! به‌ من اجازه بده بروم جانم را فدایت کنم، به میدان آمد، اهل‌ کوفه گفتند: حسین چقدر بیچاره شده که غلامش را هم به میدان فرستاده‌ است! خدا حاج‌ شیخ‌ عباس را رحمت کند! گفت: در تمام صحرای‌ کربلا امام‌ حسین (علیه‌السلام) صورت به‌ صورت دو نفر گذاشت: یکی آقا علی‌اکبر (علیه‌السلام) و دیگری غلامش گذاشت.

وقتی غلام شمشیر خورد و افتاد، جسارت می‌کنم امام‌ حسین (علیه‌السلام) مثل باز شکاری دید که تا غلام زنده‌ است و جان دارد، باید بالای سرش برود، مبادا یک‌ نفر زیر این آسمان از دستش ناراحت باشد. ببین امام‌ حسین (علیه‌السلام) چه‌ کار می‌کند؟ خم شد و صورت به صورتش گذاشت و او را سجده کرد. چرا؟ غلام فدای حسین (علیه‌السلام) شد. حالا می‌خواهد یک‌ چیز بالاتری به او بدهد. امام دارد امر را سجده می‌کند، می‌بیند که غلام جان‌فشانی کرد و فدای ولایت شد؛ جزء ذات شد؛ جزء خودش و پدرش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و مادرش زهرای‌ عزیز (علیهاالسلام) شد؛ آن‌وقت صورت به صورتش گذاشت. ببین وقتی غلام فدای ولایت شد، چه ارزشی پیدا کرد!

دقیقه‌ای، ثانیه‌ای امام‌ حسین (علیه‌السلام) به خودش اجازه نداد که تأمّل کند، فوراً بالای سر غلام آمد. چرا این‌قدر سریع بالای سرش آمد؟ می‌خواست ببیند رویش سفید شده‌ است. یک‌ دفعه فرمود: خدایا! روی این غلام را در دو دنیا سفید کن! یک تصرّف به غلام کرد، دوباره جانش در بدنش آمد، غلام خیلی شهامت پیدا کرد؛ تا حتّی شاید نشسته‌ باشد، دید رویش سفید شده‌ است. خدا حاج‌ شیخ‌ عباس را رحمت کند! گفت: غلام مثل صدها خورشید در میان شهداء می‌درخشید، دید رویش سفید شده‌ است. امام‌ حسین (علیه‌السلام) یک نگرانی داشت، این‌جور آن‌را از خودش دور کرد.

خدایا! روی ما هم سیاه است، خدایا! به‌ حقّ امام‌ حسین، روی ما را سفید کن! وقتی آدم یاد این حرف‌ها می‌افتد، می‌فهمد که رویش سیاه است! خدایا! یک عمری به ما گفتی یک‌ کاری بکن! ما نکردیم. گفتی نکن! ما کردیم. به حقّ آقا علی‌اکبر، به حقّ مقامی که به این غلام دادی، به ما هم بده!

خدایا! ما را جزء عزاداران امام‌ حسین (علیه‌السلام) قرار بده! ما از آن کسانی باشیم که می‌گویی اگر یک لکّه‌ اشک برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) ریختی، گناه انس و جنّ کرده‌ باشی، از سر تمام گناهانت می‌گذرم؛ اما ولایت داشته‌ باشی نه خباثت. ابن‌ سعد هم گریه کرد؛ اما به‌ جای ولایت، خباثت داشت. [۶]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


فرمایش منتخب: ماه صفر 2

فهرست زیارت امام حسین

حضرت زینب

اربعین

گریه بر امام‌حسین

مجلس امام حسین

مبنای ترک ترک شدن بدن امام حسین

ندای امام حسین به خلقت

عمار یاسر

غلام امام حسین

امام حسن

سلمان فارسی

امام حسین؛ کشته جلسه بنی‌ساعده

حضرت رقیه

امام باقر

عصاره روایت حسین منی و انا من حسین

ماه صفر

زهیر

کرنش در مقابل امام حسین

امام‌سجاد

یاد امام حسین

راهب و سر امام حسین

هنده، زن یزید

زعفر در کربلا

حرکت نکردن سر امام حسین در منزلی

امر به معروف‌کردن سر امام حسین

زمین کربلا

چگونه واقعه کربلا به وجود آمد؟

دفن شهدای کربلا

نتیجه گرفتن از عاشورا و دهه محرم

ورود اهل بیت از کربلا به کوفه و خطبه حضرت زینب

آتش زدن خیمه‌های امام حسین

بعد از شهادت امام حسین

شام غریبان

شهادت امام حسین

روز عاشورا

شب عاشورا

روز تاسوعا

هفتم محرم

آقا ابوالفضل

آقا علی اکبر

آقا علی اصغر

حضرت قاسم

اصحاب امام حسین

عبدالله بن الحسن

حر

ورود امام حسین به کربلا

دهه محرم

مسلم بن عقیل

تذکراتی راجع به محرم

مباهله

ورود امام رضا به نیشابور

میثم تمار

امام موسی کاظم

غدیر

امام هادی

عید قربان

عرفه

حرکت امام حسین از مکه به کربلا

مناسک حج ابراهیمی

ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا

امام جواد

حرکت امام رضا از مدینه به طوس

دحو الارض

امام رضا

حضرت معصومه

امام صادق

داستان متقی

عبدالعظیم حسنی

حمزه عموی پیامبر

عید فطر

وداع ماه رمضان

امیرالمؤمنین علی

سیزده فروردین

شب قدر

شکستن ارکان خدا

آمادگی برای شب قدر

حضرت خدیجه

عید نوروز

ماه رمضان

جلسه ولایت (سال‌یاد متقی عزیز)

امام زمان

ظاهر شدن آقا ابوالفضل در دنیا

ظاهر شدن امام‌حسین در دنیا

عید مبعث

ابوطالب

فتح خیبر

ابراهیم پسر پیامبر

تغییر قبله

سیزده رجب

ماه رجب

حضرت زهرا، عصاره خلقت

ام البنین

شهادت حضرت زهرا

حضرت زهرا

امام حسن عسکری

صلح امام حسن

پیامبر اکرم

تولی و تبری

حضرت سکینه

لیلة المبیت

امام حسین در قیامت

یقین

امام حسین دفاع کرد نه قیام

سلام بر امام حسین

نیمه شعبان

کتاب امام‌زمان با متقی منتشر شد

فاطمیه

رفقا! این ماه، ماه‌ صفر است، یک‌ قدری صدقه بیشتر بدهید! چون‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: هر کسی به‌ من بگوید که ماه‌ صفر تمام شد، جایزه می‌دهم. من عقیده ولایی‌ام این ‌است: همه ماه‌ها یکی است؛ اما در این ماه‌ صفر قضایایی واقع ‌شده که یک‌ قدری ناجور بوده، حالا این ماه همچین خطرناک است که این‌جوری شده؛ اگرنه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بی‌خود نمی‌گوید.

من یک مثال برای رفقای‌ عزیز، نور چشم خودم، گیر زانویم بزنم، تا این مطلب را که می‌گویم، شما قبول کنید! این‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: هر کسی به‌ من تمام‌شدن ماه‌ صفر را بگوید، به او جایزه می‌دهم. ماه که خوب است؛ اما یک‌ چیزهایی در آن ماه قرار گرفته، یک‌ قدری به ضرر ولایت و اسلام بوده‌ است؛ [در این ماه بود که جلسه بنی‌ساعده درست شد. در این ماه بود که زهرای‌ عزیز (علیهاالسلام) را پهلویش را شکستند، طناب گردن امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) انداختند] حالا می‌گوید: این ماه، درست نیست؛ [نحس است].

اگر امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: دنیا به منزله استخوان خوک در دهن سگ خوره‌دار است، اگر ما توجّه نکنیم، فکر می‌کنیم که دنیا لغو است. نه! شما باید توجّه کنید! چه شد که دنیا به منزله استخوان خوک شد؟ در این دنیا حسین (علیه‌السلام) را کشتند، زهرا (علیهاالسلام) را کشتند، آقا امام‌ رضا (علیه‌السلام) را کشتند، ضربه به دین زدند؛ پس دنیا بی‌ارزش شد. تمام ارزش دنیا مال این‌ است که مردم، اطاعت ولایت می‌کردند. تمام ارزش دنیا این‌ است که حسینِ ما را شهید نمی‌کردند، زهرایِ ما را سیلی نمی‌زدند و اذیّت نمی‌کردند. [۷]

حالا هیچ‌ چیزی، این خطر را رفع نمی‌کند، مگر صدقه! بالأخره این ماه ‌صفر مواظب باشید! یک صدقاتی بدهید که خدای تبارک و تعالی خودتان را، ماشین‌تان را، خانم‌تان را و آن‌هایی را که دوست دارید، حفظ کند! تاحتّی سخاوت، ولایت شما را هم حفظ می‌کند. مگر نبود آن شخصی که ولایت [صفات الله] داشت؛ کافر بود، آمد خلاصه سخاوت کرد و نجات پیدا کرد.

اصلاً من عقیده‌ام این ‌است: سخاوت ولایت‌تان را هم حفظ می‌کند؛ اما شیطان هم دست‌تان را می‌گیرد، نمی‌گذارد سخاوت کنید. خود شیطان به نوح گفت: اگر صدقه می‌خواهی بدهی، زود بده! وگرنه من منصرفت می‌کنم. حالا اگر من را قبول ندارید، شیطان را که قبول دارید!

إن‌شاءالله باطن امام‌ زمان، خدا هیچ‌کدام‌تان را تهی‌دست نکند.

إن‌شاءالله امیدوارم که همیشه خدا شما را رهبر قرار بدهد؛ یعنی رهبرِ امر!

امیدوارم باطن امام‌ زمان، این حرف‌ها، القای آقا امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) باشد، در تمام قلب و وجود شما وارد شود!

إن‌شاءالله امیدوارم که ما که کاری نکردیم، ماه‌ صفر ما را جزء عزاداران امام‌ حسین (علیه‌السلام) قرار بده!

إن‌شاءالله جزء محبّین خودشان قرار بده! [۸]

خدایا! ماه محرّم طی شد، صفر است. خدایا! به‌ حقّ مسافرین صحرای‌ کربلا یعنی زینب ‌کبری، مسافرت قبر را برای ما مبارک بگردان!

خدایا! هر محبّتی به دل ما به‌ غیر محبّت خودت و ائمه (علیهم‌السلام) است، بیرون بفرما! محبّت خودت را جایگزین بفرما!

ما را از عزاداران امام‌ حسین (علیه‌السلام) قرار بد!.

خدایا! اگر ما را نیامرزیدی، تو را به ‌حقّ حضرت ‌زینب، ما را بیامرز! [۹]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


سخنی چند با خانمها 2

خانم عزیز! حضرت زهرا (علیهاالسلام) حجّت است از برای تو؛ نه این‌که بروی این لباس‌ها را بخری و رویت را نگیری. روی تو را خدا باید ببیند، روی تو را زهرا (علیهاالسلام) باید ببیند، روی تو را امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) باید ببیند؛ نه مرد اجنبی! بگیر رویت را! خدا لعنت کند آن‌ کسی را که گفت رویت را باز کن! خانم عزیز! رویت را بگیر! من هر خانمی که می‌بینم رویش را نگرفته، به آن ‌کسی‌که گفت رویت را نگیر! یک لعنت می‌کنم. اگر رویت را نگیری فساد دارد، خدا و امام‌ زمان می‌گویند فساد قدغن! [۱۰]

والله، بالله، خانم‌های عزیز، من دوست شما هستم. این حرف‌ها را کسی به شما نمی‌زند، تازه شما را تشویق هم می‌کنند! بیا خودت را حفظ کن! بیا رویت را بگیر! مگر قانون خدا عوض می‌شود؟ قانون خدا عوض نمی‌شود، قانون را خلق عوض می‌کند. فردا به تو می‌گوید این قانون را خلق عوض کرد که گفت رویت را نگیر! چرا رویت را نگرفتی؟ زهرا (علیهاالسلام) گفت نگیر؟ علی (علیه‌السلام) گفت نگیر؟ امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) گفت نگیر؟ [۱۱]

من الآن چند تا دوست دارم، به من می‌گویند: ما در آمریکا وقتی خانم‌مان را پارک می‌بریم، چادر مشکی سر می‌کند، روبنده هم می‌زند؛ هیچ‌کسی هم کارش ندارد! آیا مؤمن باید غصّه بخورد یا نخورد؟! آیا باید بی‌خوابی بکشد یا نکشد که چرا این‌جا این‌جوری شده؟! حالا نگویید آمریکایی‌ها را می‌خواهد و تأیید می‌کند! لعنت خدا به کسی‌که آمریکا را بخواهد! [۱۲]

بدانید! این صورت‌های ماه‌رو، (زبانم لال شود!) می‌رود لای خاک. این ‌صورت شما امانت خداست. تو خودت آیاتی، صورتت امانت است. این‌ صورت ماه‌رو چروک می‌شود، مواظب باش! روایت داریم: صورتی‌که نامحرم آن را ندیده‌ باشد، هر چروکی که در آن بیفتد، مثل ناودانی از نور است. روی تو خانم امانت است، باید در اختیار همسرت بگذاری. [۱۳]

مگر این ‌نیست که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: چه عبادتی است که از برای زن، افضل عبادت است؟ ‌امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) خدمت حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) آمد، با هم نجوا کردند. گفت: به پدرم بگو: نه او نامحرم را ببیند، نه نامحرم او را. روایت داریم: سه ‌دفعه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بلند شد، فرمود: زهرا! پدرت به قربانت! زهرا! پدرت به قربانت! زهرا! پدرت به قربانت! یعنی پدرت به قربانت با این حرفی که زدی! چرا این حرف‌ها پیش ما دِمُده شده ‌است؟ [۱۴]

مگر این زهرای عزیز (علیهاالسلام) نیست که گریه می‌کند؟ فضّه می‌آید، می‌گوید: دختر پیامبر! خودت دیشب گفتی، پدرم گفته فرداشب مهمان مایی. ملائکه‌ صفّ کشیده‌اند، ائمه (علیهم‌السلام) صفّ کشیده‌اند، هفتاد هزار حوریّه همه دسته‌ گُل در دست دارند که تو بیایی؟ گفت: فضّه‌جان! این‌ها را می‌دانم؛ اما چه‌ کنم الآن که مرا می‌گذارید روی این تخته، جسمم پیداست؟ من غصّه این ‌را می‌خورم، نمی‌خواهم یک نامَحرم جسم مرا ببیند. (خانم! مگر پیرو زهرا (علیهاالسلام) نیستی؟ چرا مانتو می‌پوشی؟ این لباس‌ها را می‌پوشی که تو را ببینند؟) فضّه گفت: زهراجان! ما که در ایران بودیم، تابوت بود. این تابوت از آن زمان عمومیّت پیدا کرد. حضرت زهرا (علیهاالسلام) بنا کرد خندیدن و دعا کردن به فضّه. فوراً حضرت علی (علیه‌السلام) دستور یک تابوت داد و زهرای عزیز (علیهاالسلام) را در آن گذاشتند. [۱۵]

شخصی خیلی از حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) تعریف می‌کرد. به او گفتم: تو که این ‌را می‌گویی، چرا خانمت مثل حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) نیست؟ چرا مثل خارجی‌هاست؟! این ‌چه حجاب و لباسی است که در جامعه وجود دارد؟ ما باید در دار الأمر باشیم؛ اما در دار الفسادیم! پس حرف حضرت زهرا (علیهاالسلام) را زدن، شرط نیست. اصل این‌ است که امر حضرت را اطاعت کنیم. [۱]

تو حرف زهرا (علیهاالسلام) را می‌زنی، اما پیرو زهرا (علیهاالسلام) نیستی. رویت را بگیر! جوراب کلُفت بپوش! یک جوراب نپوش که تمام پاهایت پیدا باشد. پاهایت را دکوری نکن! چادر سر کن! چرا چادرهایتان را برداشتید؟ این لباس اسلام را چه ‌کسی درآورد؟ نگو این لباس اسلامی بود! خب چه اسلامی؟ اسلامی که خدا گفت؟ رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت؟ قرآن گفت که شبیه کفّار شوی؟ شبیه کفّار شدن که حرام است. [۱۳]

خدا لعنت کند آن ‌کسی‌که حجاب اسلامی برای ما آورد! مگر ما حجاب نداشتیم؟ مگر ما یهودی و نصارا بودیم که تو برای ما حجاب اسلامی آوردی؟ تو بدبختی که هنوز اسلام این‌ها را قبول می‌کنی! این‌که می‌گوید: مؤمن، مثل سنگ ‌نمک، دلش از غصّه آب می‌شود، درست ‌است. نمی‌دانم تا چه ‌موقع این غم و غصّه از دل من بیرون می‌رود؟ اصلاً آتش گرفتم! خدا می‌داند ما وقتی به مشهد آمدیم. دیدیم، به ‌قدر پانصد نفر خانم آمدند، هیچ‌کدام حجاب نداشتند؛ فقط سه تا زن و پیرزن، آن‌هم عصا داشتند و چادر داشتند. خدا پهلوی را لعنت کند! چادرهای این بیچاره‌ها و بندگان خدا را پاره می‌کرد؛ اما این‌ها خودشان بی‌حجاب شدند. این پهلوی‌پرست است، نه امام ‌زمان‌‌پرست، نه امام ‌رضا‌پرست!

این‌ها زن‌های چه کسانی هستند؟ زن‌های انگلیسی‌ها هستند؟ زن‌های آمریکایی‌ها هستند؟ زن‌های شما هستند که زیارتی هستید و به ‌حساب، به امام‌ رضا (علیه‌السلام) اعتقاد دارید! [۱۶] ما در ماشین بودیم، داشتیم می‌آمدیم، دیدیم یک پیرزنی خودش رویش را گرفته است، یک دختر دارد هفده، هجده سالش است، بی‌حجاب است. به او گفتم: کسی‌که به تو نگاه نمی‌کند، چادرت را به این دختر بده! گفت: آخر چه کنیم؟ این تهران بار آمده! گفتم: مگر زُرقان بار آمده؟! مگر توی بی‌دین‌ها بار آمده؟! تو این دختر را این‌طوری بار آوردی! من هر کجا بروم، حرف خودم را می‌زنم. [۱۷]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


بیتوته و نجوا با ولایت 20

ما گفتیم ما داریم تمرین ولایت می‌کنیم، کاری به کار کسی نداریم؛ آمدیم این‌جا از ماوراء گرفتیم تا حالا را می‌گوییم. امیدوارم که باطن امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) توجّه داشته ‌باشید، ولایت در قلب‌تان رشد کند. با خدا نجوا کنید! عزیزان من! نجوای با خدا، نجوای با امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) است. خدا آقای گلپایگانی را رحمت کند! خدمت‌شان رسیده بودند، گفته بودند: ما راجع ‌به امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) چه ‌کار کنیم؟ گفته بود: بنشین با او حرف بزن! اگر یکی را بشناسی، او را ببینی، خب با او حرف می‌زنی، بنشین با او حرف بزن! من حرف ایشان را قبول کردم، بنشین با امام زمانت حرف بزن! یک ‌قدری آقاجان! آقاجان! بکن! خدا حاج‌ شیخ‌ عبّاس را رحمت کند! یک ‌پاره وقت‌ها داد می‌کشید: ارباب‌جان! ارباب‌جان! ارباب‌جان! ارباب‌جان! داد می‌کشید: ارباب من تویی!

یک ‌قدری توی این حرف‌ها فکر کنید! یک ‌قدری اندیشه داشته ‌باشید! والله، اگر توی این حرف‌ها فکر کنید، روحش به شما دمیده می‌شود. این حرف ولایت روح دارد، جان دارد. قرآن جان دارد، روح دارد، حرف می‌زند، می‌بیند. این کلام ولایت هم می‌بیند، روح دارد؛ امّا یقین داشته ‌باش! اگر یقین نداشته‌ باشی، به غیر کاغذ و قلم چیز دیگر نمی‌بینی. خب کاغذ و قلم دیدیم که دست از آن برداشتیم! عزیزان من! فدای‌تان بشوم!

خدایا! تو را به حقّ امیرالمؤمنین قسم، روح ولایت را به این رفقای من بچشان!

خدایا! به حقّ امیرالمؤمنین قسم، ما از فقیر، فقیرتر هستیم؛ ما را غنی کن!

خدایا! تو می‌دانی به تو چه می‌گویم؟ غنی ولایت است، در ولایت ما را غنی کن! آقاجان! ما ضعیفیم، «یا لطیف! إرحم عبدک الضّعیف الذّلیل». در مقابل خلق کرنش نکنید! خلقِ متکبّر، خلقی که شما را می‌خواهد از ولایت کنار بزند، اگر تواضع کنید، ولایت فروش هستید. تواضع در مقابل مؤمن باید کرد؛ یعنی در مقابل ولایت! ببین دارم به شما چه می‌گویم؟ ببین امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) درباره امام حسین (علیه‌السلام) می‌گوید: پدر و مادرم به قربان‌تان! یعنی می‌گوید به قربان هدف‌شان، به قربان مقصدشان! شما هم با هر کسی رفیق باشید، باید مقصدتان ولایتش باشد؛ آن‌وقت شما ولایت را سجده کردید. ولایت قربان‌تان بروم، امر خداست. [۱۸]

آن‌موقعی که جبرئیل نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد، جبرئیلِ امین، امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) را احترام کرد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت: چرا [بقیّه] آن‌ها را احترام نکردی؟ گفت: یا رسول ‌الله! این امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) سِمَت استادی به من دارد. اوّل خدا به من گفت: تو چه کسی هستی؟ من چه کسی هستم؟ گفتم: من مَلکَم و تو خدایی. سی‌صد سال گوشه‌ای افتادم، تا دو مرتبه این‌جور شدم. این آقا به من گفت: بگو من یک بنده خلق ضعیفی هستم، تو خدای قوی هستی! جبرئیل گفت: فوراً خدا گفت «أنت جبرئیل». پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت: چه وقت بوده؟ گفت: هر ستاره‌ای سی‌صد سال یک‌دفعه می‌زند. سی‌صد سال، سی‌صد دفعه همچین چیزی، من آن‌ را دیده‌ام. چه خبر است؟! [۱۹]

همین‌طوری که جبرئیل در امر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است، والله، در امر یک مؤمن هم هست، ما خبر داریم. آمد و گفت: می‌خواهی بمیری؟ گفتم: نه! اختیار با تو. گفت: اختیار با تو. گفتم: تا زمانی‌که حاجت برادر مؤمن را می‌توانم برآورم، نمی‌خواهم بمیرم؛ وقتی دیگر نتوانستم، آن‌‍وقت می‌گویم: لبّیک! لبّیک ای خدا! یک حاجت برادر مؤمن را والله، از عمر خودم بیشتر می‌خواهم، چرا؟ این بنده‌ خدا خوشحال می‌شود، خشنود می‌شود، می‌گویم یک مؤمن خشنود شود، باز توی جوّ این عالم، آدم یک مؤمنی را خوشحال کند، عزیزان من! چرا؟ می‌گویم: خدا دلش می‌خواهد آدم، مؤمن را خوشحال کند، خدا دلش می‌خواهد آدم در اختیار ولایت باشد؛ اما ما می‌خواهیم ولایت در اختیارمان باشد. [۲۰]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


اخلاق در خانواده 18

خانم‌های عزیز! بیاید شوهرتان را احترام کنید! دنیا می‌گذرد! او هم باید یک اندازه‌ای مراعات شما را بکند، یک مشهدی، یک عمره‌ای شما را بِبَرد؛ البتّه اگر پول داشته باشد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌خواهد ما را ادب کند، دست زهرا (علیهاالسلام) را توی دست امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گذاشت. گفت: زهراجان! چیزی نخواهی که برای شوهرت امکان نداشته باشد، تمام عالَم امکان، امکانش به واسطه ولایت است، این را برای تو گفته خانم! که از شوهرت چیزی می‌خواهی که ندارد، باید برود از بانک وام بگیرد، نمی‌دانم از کجا برود بگیرد! حالا یک احتیاجی به تو دارد، تو هم احتیاج به خدا داری. اگر این شوهر الآن احتیاج به تو دارد، نگو شوهرم احتیاج دارد، امر مرا اطاعت می‌کند، امری که به شوهرت می‌کنی، باید امر خدا باشد؛ وگرنه قیامت خدا پدرت را در می‌آورد. [۲۱]

خانم عزیز! مشکلات مرد را بِکِش! خدا عوض به تو می‌دهد. عزیز من! تو هم مشکلات خانم را بِکِش! عوض به تو می‌دهد. باید شما در وحدت اسلام، در وحدت ولایت، لبّیک بگویید! راضی‌اش کن، نَرو دعوا کن! عزیز من! خانمت را بخواه! باید بخواهی. بچّه‌ات را بخواه، باید بخواهی. پسر پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) که از دنیا رفته بود، پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گریه می کرد. گفتند: یا رسول الله! گریه می‌کنی؟! گفت: پسرم است، دلم می‌سوزد، من حرفی نمی‌زنم که خدا ناراحت بشود. آن خواستنِ به غیر امر، تو را جهنّمی می‌کند، آن خواستنِ بچّه‌ات، زنت، مالت؛ اگر به غیرِ امر باشد، والله جهنّمی‌ات می‌کند. [۲۲] به طوری باید بشویم که اگر کسی را خواستیم، بخواهیم خدمت به او کنیم. اگر بچّه‌ات، زنت را می‌خواهی، خدمت به او کن! ما یک خواستن داریم، یک پرستش داریم، ما بیشترمان داریم دنیا را می‌پرستیم. [۲۳]

شما اگر الآن خانمت درست می‌گوید، باید بگویی خانم! درست می‌گویی! قبول کنی. ایشان هم اگر شما درست می‌گویی، باید بگوید درست می‌گویی، قبول کند. بی‌عنادی، کسی که عناد ندارد، حقّ را باید بپذیرد. اگر کسی حقّ را نپذیرفت، این عناد دارد، بیایید رفقای عزیز! اگر عناد توی ما هست، بیرون کنیم! عناد خیلی بد چیزی است! عناد توی زن‌ها بیشتر از مردهاست.

خانم! چرا نمی‌گذاری شوهرت برود سر به پدر و مادرش بزند. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرماید: «هر کاری برگشتش به خودت است.» تو همین‌طوری که نمی‌گذاری او برود، پس‌فردا عروست نمی‌گذارد پسرت بیاید نگاه به تو کند، این بچّه‌ای که دو روز تو او را نبینی، دَرهم بَرهم می‌شوی؛ نمی‌گذارد بیاید او را ببینی؛ آن‌وقت یک چشمت خون می‌شود و یکی اشک. مواظب باش خانم عزیز! بیا عناد نداشته باش!

حالا این پدر و مادر یک آه می‌کشد قربانت بروم، جوان عزیز! یا خدای نخواسته فقیر می‌شوی؛ یا به دردی مبتلا می‌شوی. والله، من یکی را سراغ دارم، این مادرش اشک می‌ریخت، گریه می‌کرد، می‌گفت: من بچّه‌ام را می‌خواهم ببینم، می‌گوید نرو! یک دفعه این جوان مریض شد و سِل سینه گرفت. با ما هم یک خویشی داشت، من روانه‌اش کردم، مریض‌خانه شوروی رفت. خلاصه ایشان بهتر شد و این خانم شوهرش را از پدر و مادرش جدا کرد. حالا به این آقا گفتند دیگر پیش خانمت نمی‌توانی بروی، حالا چه کار کند؟ همین‌طور که جدا کرد، از او جدا شد. [۲۴]

چه کار کنیم که ما یک سکونتی در زندگی‌مان ایجاد شود؟ حرف اولی که به خانم‌تان زدید، نهی از منکر است. حرف دوم حرف‌تان لوث می‌‌شود. لوث یعنی چه؟ یعنی دیگر خیلی ارزش ندارد. سومی‌اش می‌شود عناد. [۲۵]

ولایت زنده است، امرش هم زنده است؛ البتّه تا زمانی‌که اطاعت کنی؛ آن‎وقت این کالبد بدنت یک مملکت است، در این مملکت با آرامش زندگی می‌کنی. ولایت به تو آرامش می‌دهد، چطور آرامش می‌دهد؟ به تقدیر خدا راضی می‌شوی. والله، بالله، ولایت سکونت به تو می‌دهد، هر وقت دیدی سکونت نداری، بدان ولایتت خدشه به آن خورده است. [۲۶]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


کتابها

تمام کتابها


سخنرانی‌ها

تمام سخنرانی‌ها

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ کتاب گنجینه خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام «.DA.A9.D8.AA.D8.A7.D8.A8_.DA.AF.D9.86.D8.AC.DB.8C.D9.86.D9.87» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده‌است
  2. پرچم امر، پرچم من 78
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ عدالت 85
  4. اربعین 85
  5. مشهد 84؛ حضرت زهرا
  6. سخنرانی عاشورای 84 و مکان 77 و حرکت امام‌حسین از مدینه به مکه 84 و غلامان ولایت 76 و تولی و برائت، فدا شدن 75 و کتاب حر
  7. مشهد 86؛ شناخت امام
  8. شب اربعین 81
  9. اربعین 84، نجات در ولایت است نه در عبادت
  10. اقیانوس ولایت 83 و شهادت حضرت ‌زهرا 85
  11. علی‌ ولیّ ‌الله، حجّة ‌الله 82
  12. تذکّر 90
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ رمضان 83؛ رشد، معرفت به ولایت است؛ تفسیر سوره یوسف
  14. ماوراء در امر حضرت ‌زهرا؛ نور ولایت (حضرت زهرا عصاره خلقت) 78 و تذکر 90
  15. مشهد 86؛ ندا
  16. عنایت پنج ‌تن به شیعه 90
  17. تفکّر در اشیاء 84
  18. عبادت بی‌ولایت، عبادت خوارج است 78
  19. سیزده رجب 89
  20. اطاعت امر، زیارت معصومین است؛ مشهد 82
  21. رشد معرفت به ولایت است 83؛ تفسیر سوره یوسف
  22. تنظیم 83 و تولید حکومت الله امر است 82
  23. شناخت امام زمان 85
  24. عناد 76
  25. تذکّر و الست 76
  26. خدشه تفکّر 80
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه