صفحهٔ اصلی

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۴ توسط Alavi (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به:ناوبری، جستجو
امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً احد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است

فرمایشات حاج‌حسین خوش‌لهجه راجع به ولایت

فرمایش منتخب: دفن شهدای کربلا

فهرست امام حسن عسکری

عبدالعظیم حسنی

پیامبر اکرم

امام صادق

حضرت خدیجه

انتقاد به اهل تسنن

تولی و تبری

حضرت سکینه

تمام شدن ماه صفر

امام رضا

امام حسن

امام حسین دفاع کرد نه قیام

سلام بر امام حسین

زیارت امام حسین

حضرت زینب

اربعین

گریه بر امام‌حسین

مجلس امام حسین

مبنای ترک ترک شدن بدن امام حسین

ندای امام حسین به خلقت

عمار یاسر

غلام امام حسین

سلمان فارسی

امام حسین؛ کشته جلسه بنی‌ساعده

حضرت رقیه

امام باقر

عصاره روایت حسین منی و انا من حسین

ماه صفر

زهیر

کرنش در مقابل امام حسین

امام‌سجاد

یاد امام حسین

راهب و سر امام حسین

هنده، زن یزید

زعفر در کربلا

حرکت نکردن سر امام حسین در منزلی

امر به معروف‌کردن سر امام حسین

زمین کربلا

چگونه واقعه کربلا به وجود آمد؟

دفن شهدای کربلا

نتیجه گرفتن از عاشورا و دهه محرم

ورود اهل بیت از کربلا به کوفه و خطبه حضرت زینب

آتش زدن خیمه‌های امام حسین

بعد از شهادت امام حسین

شام غریبان

شهادت امام حسین

روز عاشورا

شب عاشورا

روز تاسوعا

هفتم محرم

آقا ابوالفضل

آقا علی اکبر

آقا علی اصغر

حضرت قاسم

اصحاب امام حسین

عبدالله بن الحسن

حر

ورود امام حسین به کربلا

دهه محرم

مسلم بن عقیل

تذکراتی راجع به محرم

مباهله

ورود امام رضا به نیشابور

میثم تمار

امام موسی کاظم

غدیر

امام هادی

عید قربان

عرفه

حرکت امام حسین از مکه به کربلا

مناسک حج ابراهیمی

ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا

امام جواد

حرکت امام رضا از مدینه به طوس

دحو الارض

حضرت معصومه

داستان متقی

حمزه عموی پیامبر

عید فطر

وداع ماه رمضان

امیرالمؤمنین علی

سیزده فروردین

شب قدر

شکستن ارکان خدا

آمادگی برای شب قدر

عید نوروز

ماه رمضان

جلسه ولایت (سال‌یاد متقی عزیز)

امام زمان

ظاهر شدن آقا ابوالفضل در دنیا

ظاهر شدن امام‌حسین در دنیا

عید مبعث

ابوطالب

فتح خیبر

ابراهیم پسر پیامبر

تغییر قبله

سیزده رجب

ماه رجب

حضرت زهرا، عصاره خلقت

ام البنین

شهادت حضرت زهرا

حضرت زهرا

صلح امام حسن

لیلة المبیت

امام حسین در قیامت

یقین

نیمه شعبان

کتاب امام‌زمان با متقی منتشر شد

فاطمیه

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌ باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی [۱]

رفقای‌ عزیز! جسم علیین امام‌ حسین (علیه‌السلام) زیر سُم اسب رفت؛ تا شقاوت لشکر ابن‌زیاد را معلوم کند. [۲] سه‌ روز جسم علیین شهداء روی زمین کربلا بود، این‌قدر این شیرها آمدند جسم علیین امام‌ حسین (علیه‌السلام) را حفاظت کردند، روایت داریم: همین‌طور غُرّش می‌کردند، دور امام‌ حسین (علیه‌السلام) می‌گشتند و گریه می‌کردند. چرا؟ گفتند مبادا جسارت به جسم علیین امام‌ حسین (علیه‌السلام) بشود؛ اما مسلمان‌ها امام را کشتند، سرش را بالای نی کردند! آن‌ را پیش یزید می‌برند؛ تا جایزه بگیرند!

تا این‌که بنی‌اسد آمدند و خواستند شهدا را به‌ اصطلاح دفن کنند. یک‌ دفعه دیدند سواری پیدا شد، ترسیدند. دیدند امام‌ سجّاد (علیه‌السلام) است، به آن‌ها فرمود: من خوب این‌ها را می‌شناسم، به امر حضرت، حبیب‌ بن‌ مظاهر را دفن کردند. پایین پای امام‌ حسین (علیه‌السلام) همه شهداء هستند؛ اما حضرت فرمود: حصیری بیاورید! آقا امام‌ حسین (علیه‌السلام) را روی حصیر گذاشتند و آن‌ را روی همان قبری که به‌ اصطلاح هست؛ قرار دادند. آن‌جا قبر نیست، امام‌ حسین (علیه‌السلام) که در خاک دنیا نیست؛ سردابه‌ای است از علیین که حائل است و نمی‌توانند آن‌را خراب کنند.

حبیب‌ بن‌ مظاهر هم که می‌بینید این‌جا دفن شده‌ است، بعضی وقت‌ها دوستی‌ها دو بُعدی است؛ یک عدّه‌ای از لشکر یزید بن‌ معاویه، حبیب را می‌خواستند، حالا وقتی کشته‌ شد، او را این‌جا دفن کردند. خدای تبارک و تعالی در باطن می‌خواهد که مردم زیارتش کنند. [۳]

این‌که حُرّ آن‌طرف‌تر دفن شده‌ است؛ برای این‌ است که آن‌ها خیلی با او قوم و خویشی داشتند، او را بردند یک فرسخی از حرم امام‌ حسین (علیه‌السلام) به خاک سپردند. حالا ببین خدا چطور پیش‌بینی کرده، این‌ها نظرشان این‌ بود که بعد از شهادت امام‌ حسین (علیه‌السلام) و اصحابش، جسم علیین آن‌ها را زیر سُم اسب کنند، می‌خواستند بدن حُرّ زیر سُم اسب نرود؛ وقتی آن‌جا را کَندند، دیدند سردابه‌ای است، حُرّ را آن‌جا دفن کردند. [۴]

عزیزان من! این‌ها را خلق حساب نکنید! عمَر این‌ها را خلق حساب کرد. این‌ها نور خدا هستند، ببین زمانی‌که شما قدری با ائمه‌ طاهرین (علیهم‌السلام) آشنا شوید، خاک هم شما را احترام می‌کند. چرا حُرّ را احترام کرد؟ بدنش خاک نمی‌شود، بدنش مثل ائمه‌ طاهرین (علیهم‌السلام) است، این جسم علیین آن‌هاست؛ وگرنه ائمه‌ طاهرین (علیهم‌السلام) روح خدا هستند. [۵]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


فرمایش منتخب: امام سجاد 1

فهرست امام حسن عسکری

عبدالعظیم حسنی

پیامبر اکرم

امام صادق

حضرت خدیجه

انتقاد به اهل تسنن

تولی و تبری

حضرت سکینه

تمام شدن ماه صفر

امام رضا

امام حسن

امام حسین دفاع کرد نه قیام

سلام بر امام حسین

زیارت امام حسین

حضرت زینب

اربعین

گریه بر امام‌حسین

مجلس امام حسین

مبنای ترک ترک شدن بدن امام حسین

ندای امام حسین به خلقت

عمار یاسر

غلام امام حسین

سلمان فارسی

امام حسین؛ کشته جلسه بنی‌ساعده

حضرت رقیه

امام باقر

عصاره روایت حسین منی و انا من حسین

ماه صفر

زهیر

کرنش در مقابل امام حسین

امام‌سجاد

یاد امام حسین

راهب و سر امام حسین

هنده، زن یزید

زعفر در کربلا

حرکت نکردن سر امام حسین در منزلی

امر به معروف‌کردن سر امام حسین

زمین کربلا

چگونه واقعه کربلا به وجود آمد؟

دفن شهدای کربلا

نتیجه گرفتن از عاشورا و دهه محرم

ورود اهل بیت از کربلا به کوفه و خطبه حضرت زینب

آتش زدن خیمه‌های امام حسین

بعد از شهادت امام حسین

شام غریبان

شهادت امام حسین

روز عاشورا

شب عاشورا

روز تاسوعا

هفتم محرم

آقا ابوالفضل

آقا علی اکبر

آقا علی اصغر

حضرت قاسم

اصحاب امام حسین

عبدالله بن الحسن

حر

ورود امام حسین به کربلا

دهه محرم

مسلم بن عقیل

تذکراتی راجع به محرم

مباهله

ورود امام رضا به نیشابور

میثم تمار

امام موسی کاظم

غدیر

امام هادی

عید قربان

عرفه

حرکت امام حسین از مکه به کربلا

مناسک حج ابراهیمی

ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا

امام جواد

حرکت امام رضا از مدینه به طوس

دحو الارض

حضرت معصومه

داستان متقی

حمزه عموی پیامبر

عید فطر

وداع ماه رمضان

امیرالمؤمنین علی

سیزده فروردین

شب قدر

شکستن ارکان خدا

آمادگی برای شب قدر

عید نوروز

ماه رمضان

جلسه ولایت (سال‌یاد متقی عزیز)

امام زمان

ظاهر شدن آقا ابوالفضل در دنیا

ظاهر شدن امام‌حسین در دنیا

عید مبعث

ابوطالب

فتح خیبر

ابراهیم پسر پیامبر

تغییر قبله

سیزده رجب

ماه رجب

حضرت زهرا، عصاره خلقت

ام البنین

شهادت حضرت زهرا

حضرت زهرا

صلح امام حسن

لیلة المبیت

امام حسین در قیامت

یقین

نیمه شعبان

کتاب امام‌زمان با متقی منتشر شد

فاطمیه


فرمایش منتخب: امام سجاد 2

فهرست امام حسن عسکری

عبدالعظیم حسنی

پیامبر اکرم

امام صادق

حضرت خدیجه

انتقاد به اهل تسنن

تولی و تبری

حضرت سکینه

تمام شدن ماه صفر

امام رضا

امام حسن

امام حسین دفاع کرد نه قیام

سلام بر امام حسین

زیارت امام حسین

حضرت زینب

اربعین

گریه بر امام‌حسین

مجلس امام حسین

مبنای ترک ترک شدن بدن امام حسین

ندای امام حسین به خلقت

عمار یاسر

غلام امام حسین

سلمان فارسی

امام حسین؛ کشته جلسه بنی‌ساعده

حضرت رقیه

امام باقر

عصاره روایت حسین منی و انا من حسین

ماه صفر

زهیر

کرنش در مقابل امام حسین

امام‌سجاد

یاد امام حسین

راهب و سر امام حسین

هنده، زن یزید

زعفر در کربلا

حرکت نکردن سر امام حسین در منزلی

امر به معروف‌کردن سر امام حسین

زمین کربلا

چگونه واقعه کربلا به وجود آمد؟

دفن شهدای کربلا

نتیجه گرفتن از عاشورا و دهه محرم

ورود اهل بیت از کربلا به کوفه و خطبه حضرت زینب

آتش زدن خیمه‌های امام حسین

بعد از شهادت امام حسین

شام غریبان

شهادت امام حسین

روز عاشورا

شب عاشورا

روز تاسوعا

هفتم محرم

آقا ابوالفضل

آقا علی اکبر

آقا علی اصغر

حضرت قاسم

اصحاب امام حسین

عبدالله بن الحسن

حر

ورود امام حسین به کربلا

دهه محرم

مسلم بن عقیل

تذکراتی راجع به محرم

مباهله

ورود امام رضا به نیشابور

میثم تمار

امام موسی کاظم

غدیر

امام هادی

عید قربان

عرفه

حرکت امام حسین از مکه به کربلا

مناسک حج ابراهیمی

ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا

امام جواد

حرکت امام رضا از مدینه به طوس

دحو الارض

حضرت معصومه

داستان متقی

حمزه عموی پیامبر

عید فطر

وداع ماه رمضان

امیرالمؤمنین علی

سیزده فروردین

شب قدر

شکستن ارکان خدا

آمادگی برای شب قدر

عید نوروز

ماه رمضان

جلسه ولایت (سال‌یاد متقی عزیز)

امام زمان

ظاهر شدن آقا ابوالفضل در دنیا

ظاهر شدن امام‌حسین در دنیا

عید مبعث

ابوطالب

فتح خیبر

ابراهیم پسر پیامبر

تغییر قبله

سیزده رجب

ماه رجب

حضرت زهرا، عصاره خلقت

ام البنین

شهادت حضرت زهرا

حضرت زهرا

صلح امام حسن

لیلة المبیت

امام حسین در قیامت

یقین

نیمه شعبان

کتاب امام‌زمان با متقی منتشر شد

فاطمیه

امروز روز قتل امام‌ سجّاد (علیه‌السلام) است، یک اشاره‌ای از برای حضرت بکنیم. امام صفات خداست؛ اما یاد ما می‌دهد. بعد از واقعه عاشورا، مختار بنا شد که قاتلین امام‌ حسین (علیه‌السلام) را بگیرد و به قتل برساند. یک‌ نفر از لشکر ابن‌زیاد بود که به همسرش گفت: ای زن! من چه‌ کار کنم؟! مُختار بالأخره مرا می‌کُشد؟! زنش گفت: ای مرد! آخَر تو چیزی باقی نگذاشته‌ای! تو که آن‌جا در جنگ صفّین کمکِ معاویه بودی! حالا هم که در قتل امام‌ حسین (علیه‌السلام) شرکت کردی! گفت: من به مدینه، پیش حضرت‌ سجّاد (علیه‌السلام) می‌روم. زنش گفت: واقعاً آن‌جا می‌روی؟! گفت: آره! تو این‌ها را نشناخته‌ای. ببین، عزیز من! این‌ همه که من دارم داد می‌زنم و می‌گویم شناخت به‌ غیر از عمل است، این‌ شخص شناخت دارد، عمل ندارد، توفیق عمل ندارد! از خدا هم شناخت و هم توفیق عمل بخواهید.

حالا این‌ شخص ریش‌هایش را تراشید و گذاشت موهایش بلند شد و یک چَپیه هم سرش کرد و به‌ نام زن از کوفه خارج شد. زن‌ها هم که آزاد بودند؛ چون‌که مُختار دروازه‌ها را بسته‌ بود. خدمت حضرت‌ سجّاد (علیه‌السلام) آمد و گفت: آقا! شما می‌دانی که من در جنگ صفّین، کمکِ معاویه بودم، به قتل پدرتان هم شرکت کردم، پناه به شما آورده‌ام، حضرت فوراً یک‌ نفر را صدا زد و دستور داد که خانه‌ای برایش خرید یا اجاره کرد، خرجی‌اش را هم معلوم کرد و به او داد؛ اما گفت: فلانی! از این‌جا برو! جلوی من نیا! وقتی تو را می‌بینم، یاد پدرم می‌افتم.

بعد از چند وقت مُختار توجّه کرد و سه، چهار نفر از این افراد خیلی داش و قُلدر را به مدینه فرستاد و گفت: اوّل خدمت حضرت‌ سجّاد (علیه‌السلام) بروید و این ملعون را بیاورید! وقتی آن‌ها خدمت حضرت رفتند، امام فرمود: سلام مرا خدمت مُختار برسانید و به او بگویید این پناه به‌ من آورده، آن‌ها برگشتند؛ تا این‌که خودش خود به خود مُرد.

رفقای‌ عزیز! بیایید پناه به امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) بیاورید! گناهان خودتان را این‌قدر بزرگ نکنید! نادانیِ ما این‌ است که گناه را از خدا و امام بالاتر می‌دانیم! چرا این‌طوری هستیم؟! گناه در مقابل قدرت خدا چیزی نیست! مگر خدا نمی‌گوید اگر گناه إنس و جنّ را بکنی، یک لکّه‌ اشک برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) بریزی، تو را می‌آمرزم؟! عزیزان من! به این حرف‌ها توجّه کنید! گناه در مقابل امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) بزرگ است؛ اما امام بزرگ‌تر است، عفو خدا بزرگ‌تر است! [۶]

بیایید از دنیا فارغ شوید! قدری از هوا و هوس‌تان کم کنید! یقین کنید که این حرف‌ها درست‌ است، تفکّر داشته‌ باشید و شب که می‌شود قدری کنار بروید و گریه کنید که امام‌ زمان! دست ما را بگیر! آقاجان! ما اشتباه‌کاریم، آقاجان! ما متوجّه نیستیم، دست ما را بگیر! امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) أولی‌ بالتّصرف است. می‌دانید أولی‌ بالتّصرف چیست؟ یعنی تصرف به تمام گلبول‌های خون شما می‌کند. ائمه (علیهم‌السلام) اختیاردار هستند؛ چرا آن‌ها را بی‌قدرت می‌دانید؟! باباجانِ من! آخَر شما که تا ساعت دوازده‌ شب پای تلویزیون هستید، دیگر حال بیتوته با خدا ندارید، دیگر برای شما مغز و چشمی نگذاشته که بیتوته کنید!

یک‌ روایت بگویم که از من قبول کنید: آقا امام‌ زین‌ العابدین، سید السّاجدین (علیه‌السلام) وقتی‌که از کربلا برمی‌گشت، بعضی از مردم با حقارت به حضرت نگاه می‌کردند، آخَر امام صدمه خورده، پدر و برادرانش را کشته‌اند، خودش، عمّه‌اش زینب‌ کبری (علیهاالسلام) و اهل‌بیتش را اسیر کرده‌اند و چهل‌ منزل برده‌اند، زنجیر به گردنش است، ناراحت‌ شده، فرسوده‌ شده. حضرت منبر رفت و فرمود: خدای تبارک و تعالی به‌ طوری به ما قدرت داده که می‌توانیم زنی را مرد و مردی را زن کنیم. یک‌ نفر منافق از توی جمعیّت که عناد داشت، گفت: یک‌باره بگو که من خدا هستم. امام فرمود: ای زن! بلندشو از توی مردها برو بیرون! آن‌ شخص بلند شد و رفت، نگاهی به خودش کرد، دید زن شده‌ است.

روایت داریم که ایشان میل به شوهر پیدا کرد و خدا دو، سه تا بچّه هم به او داد! یعنی خدا دید که این‌ شخص نمی‌تواند قبول کند، باید این‌جوری بشود. مگر می‌شود که با ولایت وَرافتاد [مبارزه کرد]؟! سیلی به تو می‌زند و آبرویت را هم می‌برد! آرام باش! جوان‌ عزیز! به شما می‌گویم این قدرتی که داری، چه‌ کسی به تو داده؟! آن‌ را صرف قدرت کن! مگر امام‌ سجّاد (علیه‌السلام) قدرة‌ الله نیست؟! قدرت همه عالم در قبضه قدرتش است؛ اما مرتّب می‌گوید «أنا عبدُ الذلیل» ای‌خدا! من در مقابل تو عبد ذلیل هستم. یقین دارد که خدا این قدرت را به او داده‌ است. [۷]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


بیتوته و نجوا با ولایت 17

من به رسول‌ الله قسم، خانه این حاج‌ آقا رفتم، یک اتاق در خانه‌اش دیدم، حسرت به این شخص می‌بردم، گفتم: کاش می‌رفت و در آن اتاق بیتوته می‌کرد. قربانت بروم، فدایت بشوم، بریز همه را دور! من این‌قدر از آن اتاق کوچکش خوشم آمد. نه زیرزمینش را می‌خواهم، نه آن‌ اتاق‌های دیگرش را، نه میزش را و نه صندلی‌اش را. اتاق کوچکش را می‌خواهم. گفتم: اگر این‌جا مال من بود، این‌جا را اتاق بیتوته قرار می‌دادم، یک خدا می‌گفتم، یک علی (علیه‌السلام) می‌گفتم، یک امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌گفتم، اتّصال می‌شدم.

بیتوته‌ کردن اوّلش این ‌است: باید بروی بنشینی! خدا می‌خواهد امتحانت کند؛ می‌گوید: چه ‌کار داری؟ الآن شما مثلاً با من خیلی بد هستی، می‌خواهی تجربه کنی؟ الآن می‌آیم و درِ خانه‌ات را می‌زنم، دوباره می‌زنم، سه‌ باره می‌زنم، خانواده‌ات می‌گوید: خب پاشو! برو جوابش را بده! بابا! درِ خانه‌ خدا را بزن! علی (علیه‌السلام) می‌گوید: جوابش را بده! امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌گوید: جوابش را بده!

برو توی آن اتاق بنشین! یک‌ قدری بنشین! یک ‌قدری نگاه کن و ببین رؤسا کجا رفتند؟ سلاطین کجا رفتند؟ سرکش‌های عالَم کجا رفتند؟ به چه فتنه‌ای گرفتار شدند؟ ریاست شما را گول نزند، پول شما را گول نزند، تمام این‌ها فانی می‌شود؛ آن‌وقت خدا می‌داند که چقدر لذّت می‌بری!

به رسول‌الله قسم! به ‌طوری لذّت می‌بری که پشیمان می‌شوی که چرا تا حالا من این‌جوری نبودم؛ اما این‌طوری که دارم به تو می‌گویم، خودت را خارج کن و برو توی این اتاق! نه این‌که محبّت این‌ و آن‌ را داشته‌ باشی. هر وقت با محبّت این‌ها بروی، توی آن هستی. گفتم: وقتی می‌خواهی مُحرم شوی، این لباس را که کَندی، دنیا را بریز کنار! برو توی این اتاق! ببین چه ‌جور می‌شود؟ حالا تو این‌ کار را بکن! اگر به ‌من دعا نکردی!

من روی شخص ایشان حساب نمی‌کنم، هر کدام‌تان باید یک اتاق بیتوته داشته ‌باشید. چرا؟ روایت داریم، می‌گوید: وقتی‌که آدم می‌خواهد جان بدهد، آن‌جا که عبادت کرده، او را بگذارید؟ معلوم می‌شود اثر دارد. چرا؟ این زمین دارد می‌گوید: روی من بیتوته کرده، نماز کرده، ذکر گفته، یا علی گفته، یا حسین گفته.

به نکیر و منکر شهادت می‌دهد. جانت را خوب می‌گیرد، یادت می‌دهد چه بگویی؟ همان‌جا برایت حافظ است، حالا تو آن‌جا ویویو و ماهواره گذاشتی، رقّاصی درآوردی، آن‌جا شیطان هم برایت حافظ است! توجّه فرمودید که من چه می‌گویم؟ اگر خدا یک زندگی به تو داده، عزیز من! این زندگی را به تو داده که یک ‌ذرّه استراحت کنی، بعد برو آن‌جا در اتاق بیتوته، بگو: چه ‌کسی این ‌را به‌ من داده؟ [۸]

بیایید با امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) نجوا کنید! بیایید با زهرای عزیز (علیه‌السلام) نجوا کنید! بیایید با قرآن نجوا کنید! از کجا نجوا می‌کنید؟ امر آن‌ها ‌را اطاعت‌ کنید! شما اگر بخواهید به جایی برسید، باید با امر نجوا کنید! اگر علی (علیه‌السلام) گفتید، باید بدانید دارید یک کرات را صدا می‌زنید، اگر علی‌بن‌موسی ‌الرّضا (علیه‌السلام) گفتید، باید بدانید که یک کرات تماماً در اختیار علی‌بن‌موسی‌ الرّضا (علیه‌السلام) است.

اگر خدا گفتید، ببین، علی‌بن‌موسی ‌الرّضا (علیه‌السلام)، دوازده‌ امام (علیهم‌السلام)، در اختیار خدا هستند. این‌جور باید بگویید: «السلام علیک یا علی‌بن‌موسی ‌الرّضا»! شما چه می‌گویید؟ حالا خدا نکند ما جدا شویم، وقتی گناه کردید، جدا می‌شوید. جوانان‌ عزیز! قربان‌تان بروم، اگر گناه کردید، باز هم توبه کنید، وصل می‌شوید. [۹]

لذّت را خدا می‌دهد؛ آن‌وقت هر کسی مطابق آن روح ملکوتی که دارد و درخواست‌هایی که از خدا کرده‌ است، خدا درخواست‌هایش را تأیید می‌کند. من هیچ وقتی بهتر از این نیستم (‌که بیشتر وقت‌ها هم مال خود مردم است) من به یکی چیزی بدهم. امروز یک‌ جوری شد. به حاج ابوالفضل گفتم، بابا! باقی که نیاوردی؟ گفت: نه، باباجان! نمی‌دانم تا کجا رفته؟ گفتم: بابا! تو رفتی، من کِیفش را کردم. چرا؟ خدا صفات ‌علی (علیه‌السلام) را به تو داد، صفات شیعه‌گی را به تو داد، می‌خواهد صفات خودش را به تو بدهد. صفات خودش چیست؟ انفاق به مردم است. [۱۰]

نجوا: خدا، خدا گفتن تنها نیست. بلکه در حال نجوا، باید به‌ فکر فقرا باشی و درباره آن‌ها نجوا کنی که دست یک بیچاره‌ای را بگیری. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرماید: من صفات ‌الله را پاسخ می‌دهم، اگر کافر هم باشد، به او جزا می‌دهم. چرا یک کافر این‌جوری است؟ چون ثانیه‌ای یا دقیقه‌ای نجوا کرده، حالا کفرش به ‌جای خودش، مگر حاتم‌ طایی نیست که آن‌جا در بهشت نیست؛ اما نمی‌سوزد!؟ چرا؟ چون‌که همیشه با فقرا نجوا می‌کرد.

شما وقتی خوابیدی و به ‌فکر سخاوت باشی؛ یعنی در فکر برآورده شدن حاجت مؤمن هستی؛ داری نجوا می‌کنی. امام‌ صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: مؤمن که سرش را روی بالش می‌گذارد، اگر به‌ فکر این نباشد که حاجت برادر مؤمن را برآورد، از ما نیست؛ یعنی نجوا نکرده ‌است و ارتباط ندارد. [۱۱]

خدایا! عاقبت‌تان را به‌ خیر کن!

خدایا! ما را بیامرز!

خدایا! ما را از خواب غفلت بیدار کن!

خدایا! آن حقیقت امام‌ حسین (علیه‌السلام) در قلب ما جلوه کند.

خدایا! ما جابرش را هم خیلی قبول نداریم که قدم‌هایش را کوچک ‌کوچک می‌گذاشته، خدایا! ما حسین‌ خواه باشیم نه بهشت‌خواه.

خدایا! ما وجود مبارک امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) را بخواهیم نه بهشت را. آن بهشتی را به ما بده که عنایت او باشد؛ ما آن بهشت را می‌خواهیم. [۱۲]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


اخلاق در خانواده 15

چرا این همه زن و شوهری‌ها به هم می‌خورد؟ تو زبانت جادوست! من هم به دخترها و هم به پسرها می‌گویم: بیایید امیدواری به هم بدهید! اگر شما الآن دلت درد می‌کند یا سرت درد می‌کند یا سرگیجه داری، مبادا به شوهرت، به همسر عزیزت بگویی من الآن که می‌روم دانشگاه، نمی‌توانم درس بخوانم، فکرم این‌طوری شده، می‌گوید این فکری شده، این ضعف اعصابی شده، این به درد من نمی‌خورد! [۱۳]

وقتی کشتی نوح به زمین آمد. نوح دید یک آدم موقّری است، ظاهر الصّلاح و مقدّس! گفت: پس تو غرق نشدی؟! گفت: نه! گفت: تو کیستی؟ گفت: من شیطانم، آمده‌ام از تو تشکّر کنم. نوح گفت: وای بر من! از من تشکّر کنی؟! (والله، روایت داریم نوح تا آخر عمرش گریه کرد.) گفت: آره! تو مرا خوشحال کردی، من یکی یکی این‌ها را گول می‌زدم، تو همه این‌ها را نفرین کردی، اهل جهنّم شدند، مُردند. حالا بیا سه تا حرف یادت بدهم، فوراً وحی رسید: ای نبیّ من! اگرچه شیطان است، گوش به حرفش بده!

شیطان گفت: یکی با زن اجنبی خلوت نکن! یکی جلوی غضبت را بگیر! یکی هم صدقه می‌خواهی بدهی، زود بده که من دستت را می‌گیرم، منصرفت می‌کنم، نمی‌گذارم این به درد ماورایت بخورد. [۱۴] این‌که شیطان گفت با زن اجنبی خلوت نکن! این را بیشتر آقایان آورده‌اند روی خودت، خلوت این نیست، این یا غیرممکن است یا خیلی کم ممکن است که یک زنی یک جایی باشد و یک نامحرم هم باشد؛ این منظور خلوت دل است.

مواظب خلوت دل باشید! عزیزان من! خیال نکنید این نجواها و این حرف‌ها، هر چه تویش بروید و تدیّن پیدا کنید، شیطان‌تان بزرگ‌تر می‌شود، خیال نکنید شیطان ول‌تان می‌کند، می‌بیند دارید هدایت می‌شوید، شیطان توی سرِ خودش می‌زند! [۱۵]

جوان عزیز! بلند شو! نمازت را که خواندی، برو یک گوشه‌ای، بگو:

خدایا! شکر که خانم زیبا به من دادی.

خدایا! شکر پدر زن خوب به من دادی.

خدایا! شکر برادر زن خوب به من دادی.

خدایا! شکر تن ساز به من دادی.

یک روایت برای شما بگویم: یک نفر بود به نام جدیر یا جبیر، دماغش گنده بود، آبله‌رو هم بود، قدش هم کوتاه بود؛ مثل شما ماه‌رو نبود. این آمده بود توی مسجد و نماز می‌خواند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به او گفت: چطوری جدیر یا جبیر؟! گفت: الحمد لله! گفت: متأهل هستی؟ گفت: آقا! کسی زن به ما نمی‌دهد، ما توی فامیل‌مان اگر دختر باشد، کسی دختر به ما نمی‌دهد. این جبیر دایی‌اش دختر داشت، صاحب قبیله بود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به او نامه نوشت: فلانی! به رسیدن کاغذ من، شما دخترتان را به ایشان بده! پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یک امضا پایین نامه زد، جبیر هم رفت.

تا جبیر پیش دایی‌اش رفت، دایی خیلی هاج و واج شد! آخر دید قد که ندارد، دماغش هم که گنده است! آبله‌رو هم که هست! به دخترش گفت: حاضر هستی؟ گفت: بابا! اگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفته، من حاضرم؛ اگر نگفته، تنبیه‌اش کن تا دیگر از این حرف‌ها نزند. فوراً دایی آمد و با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تماس گرفت، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به او گفت: باید دخترت را به او بدهی. به دخترش گفت: دخترجان! این مطلب را پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفته، دختر هم گفت: باشد.

حالا آن‌موقعی که می‌خواستند عروسی کنند، (شما جوان‌ها! زود عروسی نکنید! پدرتان درمی‌آید! خانه و زندگی‌ات درست نیست. فهمیدید؟ ملاحظه کنید! باید این‌ها درست شود.) دختر دید خبری نیست! امشب خبری نیست! به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت: بابا! به دماغش ساختیم! به لپ‌هایش ساختیم! چرا این‌طوری است؟! پبامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به او پیغام داد که بیا ببینمت! وقتی آمد، گفت: یا رسول‌الله! من هیچ‌ چیز نداشتم. حساب کردم؛ اوّل حسابی که کردم،دیدم مورد عنایت تو قرار گرفتم. (چرا توجّه نداریم مورد عنایت ولایت قرار می‌گیریم؟ چرا شکرانه نمی‌کنید؟) بعد هم آمدم، دیدم خدا یک‌ چنین خانمی به‌ من داده‌ است، یک‌چنین جایی به‌ من داده‌ است؛ من نذر کردم سه‌روز، روزه بگیرم، عبادت خدا بکنم. (چرا شکرانه نمی‌کنید؟) حالا ببین، از همین آدمی که این‌طوری است، یک‌روایت داریم: گویا خدا چهار تا پسر به او داد. در آن‌زمان آن پسرهایی که اوّل بودند در موقعی‌که جنگ صفّین بود و این جنگ‌ها بودند، شهید شدند، بعد هم یکی دوتایشان در کربلا بودند؛ از شجاعان عالم شدند. این دختر هم با فاطمه زهرا (علیهاالسلام) محشور شد. [۱۶]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


نگاه 30

فهرست فهرست نگاه

همه شما را که می‌گوید آخرالزّمان بی‌دین می‌روید، چطور حالا دین‌دار شدید و به مسجد جمکران می‌روید؟! چون مطابق شهوت شماست. بیشتر ما شهوت‌پرستیم، نه حسین‌خواه، نه زهراخواه، نه علی ‌بن ‌موسی ‌الرّضا خواه؛ ما شهوت می‌خواهیم. شهوت آن‌ نیست که شما فکر می‌کنید؛ کاری که بی‌امر شد، شهوت است. آن شهوت یک‌ حرف دیگری است. جانم! قربان‌تان بروم، تو شهوتت به حرکت درمی‌آید، گناه می‌کنی. آرام! آرام! آرام باش! برو کنار! [۱۷] این‌قدر به امام‌ رضا (علیه‌السلام) گفتم: این نیرویی که جوان‌ها دارند خرج امر خودت شود. نیرویت را خرج امر کن! نه نیرویمان را خرج خلق کنیم، نه نیرویمان را خرج شهوت کنیم، نه نیرویمان را خرج غیر امر کنیم. [۱۸]

یکی از خدا بخواهید: تتمه عمرتان در راه شیطان و شهوت و غیر امر نباشد، در راه خدا باشد. [۱۹] دل شما باید طوری باشد که اصلاً در نباشد که شیطان واردِ آن شود، شهوت واردِ آن شود، پول واردِ آن شود، غیر امر واردِ آن شود. ولایت، باید دل مبارک شما را، قلب مبارک شما را بشکافد و وارد شود. الآن وارد شده ‌است که شما این‌جا جمع شده‌اید. [۲۰]

ببین ائمه (علیهم‌السلام) چطور اطاعت می‌کردند، جان خودشان را دادند، تو هم باید جانت را فدا کنی تا سنخه آن‌ها در ولایت بشوی، ما نمی‌گوییم که جانت را فدا کن! عزیز من! بیا خیالت را فدا کن! هوست را فدا کن! شهوتت را فدا کن! عنادت را فدا کن! آن شب‌نشینی‌ها را فدا کن! الآن چه خبر است؟! چه شب‌نشینی‌هایی هست؟! مگر من خبر ندارم؟ [۲۱]

من شوخی که می‌کنم سرور در قلب مؤمن است، حضرت فرمود: هر کسی‌که سرور در قلب مؤمن ایجاد می‌کند، خدای تبارک و تعالی همه گناهانش را می‌ریزد؛ اما نه رقّاصی باشد. حالا یک ‌عدّه‌ای هستند که می‌گویند باید مردم خوشحال باشند؛ نه! سرور باید شرعی باشد، سروری که خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌گویند؛ نه رقاصی کنی و بگویی این سرور است و مردم خوشحال می‌شوند، نه شهوت. مثل همین حرف‌ها؛ یک‌ مرتبه یک‌ چیزی بگویید و رفقای عزیز بخندند. [۲۲]

شب قدر، شب توبه است. بگو: خدا! مرا درست کن! چشمم نگاه به نامحرم کرده، درست کن! [۱۱] حتّی در جلسه ولایت، اگر جای دیگران را تنگ می‌کنی، توبه کن! [۲۳] ما باید بدانیم که روزی پیش کامپیوتر خلقت؛ یعنی قرآن مجید باید برویم؛ آن‌وقت او از ما سؤال می‌کند. [۲۴]

اگر بخواهید مرتبط با امام‌ حسین (علیه‌السلام) باشید، باید با تلویزیون و ویدیو و ماهواره شریک نباشید، دست از گناهان‌تان بردارید و توبه کنید! بگویید: خدایا! روی ما هم سیاه است، خدایا! به حقّ امام‌ حسین، روی ما را در دنیا و آخرت سفید کن! وقتی آدم یاد این کارها [یعنی کربلا و اصحاب امام‌ حسین (علیه‌السلام) مثل جون غلام سیاه] می‌افتد، می‌فهمد رویش سیاه است! خدایا! یک ‌عمری به ما گفتی یک ‌کاری بکن! ما نکردیم، گفتی نکن! ما کردیم، به حقّ آقا علی‌اکبر، به حقّ مقامی که به این غلام دادی، به ما هم بده! [۲۵]

از خدا بخواهیم: خدا ما را شفته‌ریزی کند که توان ولایت داشته باشیم، ولایت به ما نازل گردد. اگر این‌طور شویم؛ دیگر جلوه‌های لهو و لعب و شیطان اثر ندارد. [۲۶]

چیزی که گناه را از بین می‌برد، سخاوت است. تا می‌توانید سخی باشید. [۲۷]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


کتابها

تمام کتابها


سخنرانی‌ها

تمام سخنرانی‌ها

  1. سخنرانی عاشورای 88؛ ارتباط (دقیقه 39 و 44) و اربعین 83 (دقیقه 27) و عاشورای 87 (دقیقه 27) و حضرت‌ابوالفضل 85 (دقیقه 35) و اربعین 91 (دقیقه 49)
  2. عاشورای 88؛ ارتباط
  3. اربعین 83 و عاشورای 88؛ ارتباط و شرک به ولایت 88
  4. اربعین 83 و حضرت‌ابوالفضل 85 و عاشورای 87
  5. اربعین 91
  6. درخواست از امام‌رضا 81
  7. ولایت و خباثت 76 و عصاره عاشورا 82 و لا اله الا الله 73
  8. تذکّر، شب نشینی و خلوت ‌دل 78
  9. علی، علی (مشهد 84)
  10. صادرات مؤمن اطاعت امر است 81
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ کتاب نجوا
  12. اربعین 83
  13. تمرین ولایت، تربیت ولایت (ولایت و خانواده) 77
  14. غدیر 84
  15. تذکّر 78
  16. تنظیم و تزویج 83 و مقدّسی ۸۰
  17. وداع امام‌ حسین، مشهد 93
  18. حضرت زهرا، اعتقاد؛ مشهد 91
  19. ارتباط 87
  20. نازله 88
  21. فتنه آخرالزّمان 81
  22. عظمت شیعه، شب قدر 86
  23. اربعین 87
  24. کامپیوتر الهی و کامپیوتر جهانی 80
  25. کتاب حرّ
  26. شکرانه ولایت 82
  27. جلسه ولایت؛ 12 فروردین 97
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه