چند وقت پیش، یکی گفت تو چطور دعایت مستجاب میشود؟ حالا قضیه این بود. یک نفر زنش خیلی حالش بد بود و او را در سیسییو برده بودند. پیش یکی از آیت الله های خیلی مهم قم رفته بود. او نمیدانم یک مقدار آب دهانش را به او داده بود، یک مقدار آب زمزم به او داده بود، خلاصه، گفته بود: هفتاد حمد بخوان. هیچ چیز بهتر نشد. آمد پیش ما. من به او گفتم: هفتاد تا حمد بخوان به نام امام صادق (علیه السلام) به او بده من هم دعا میکنم خوب میشود. گفتم: یک چیز هم نذر کن. به او گفتم: چهار پنج تا مرغ نذر کن. این مرد اینقدر مقدس بود، پنج تا مرغ نذر کرده بود، از این مرغهای کشتارگاه را حرام میدانست، کشته بود، با پر و بالش داده بود. ما هم خدا میداند به مردم دادیم. من به او شوخی کردم. گفتم: امروز چند شنبه است؟ گفت: سه شنبه است. گفتم: شب جمعه خانمت را در بغلت میبرم. آخر، شب جمعه خوب خوب شد. بعد گفت: آخر چطور شد؟ گفتم: هر کسی نفسی دارد. ما که حضرت آیت الله را رد نکردیم. حالا یکی به من گفت: چطور میشود که دعایت مستجاب میشود؟ گفتم: یکی که مریض است میگویم: یا خوب شود یا دردش به جانم بیفتد. خدا هم از از من خجالت میکشد. خدا هم خجالتی است. خب، آن فرد خوب میشود. این نیست که من دکان باز کنم که یکی چیزی به من بدهد. من بخواهم دکان باز کنم که دکانم خراب شده، سرمایه هم که ندارم. من دکان ندارم که درست کنم. دکان درست میکنید که دعا میکنید مستجاب نمیشود. توجه فرمودید؟