نتایج جستجو

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
  • و پیغمبر گفته نگاه نکنید، آقا امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) چشمت را می‌بوسد؛ اما بیایید مرد شوید! به تمام آیات قرآن! امام‌حسین (علیه‌السلام) من را توی بغلش گرفت، به سینه چسباند، دستش را هم به‌من این‌جوری کرده‌بود، حضرت‌زینب (علیهاالسلام) هم آن‌طرف‌تر بود
    ۵۲ کیلوبایت (۵٬۲۱۶ واژه) - ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۴
  • در محضر خدا؛ در امر ولایت (رده روضه آقا علی‌اکبر)
    بود؛ اما امام‌حسین (علیه‌السلام) یک‌کاری کرد. گفت: علی‌جان! چیست؟ گفت: پدرجان! امرت را اطاعت می‌کنم. مرگ که در نظر من این حرف‌ها را ندارد. گفت: می‌خواهی [به] میدان بروی؟ گفت: بله! گفت: برو خیمه با آن‌ها [اهل‌خیمه] خداحافظی کن! حالا وقتی حضرت‌آقا علی‌اکبر
    ۵۳ کیلوبایت (۴٬۷۲۲ واژه) - ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۳
  • گفت: [امام‌حسین (علیه‌السلام) فرمود] علی‌جان! یک‌قدری جلوی من راه برو! یک‌قدری آقا علی‌اکبر جلوی امام‌حسین (علیه‌السلام) راه رفت، امام‌حسین (علیه‌السلام) یک‌قدری نگاه به علی‌اکبر کرد. گفت: پسرم! عزیز من! حالا که می‌خواهی [به] میدان بروی، برو با عمه‌هایت،
    ۵۱ کیلوبایت (۴٬۶۷۲ واژه) - ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۷
  • خداحافظ! یک خداحافظی هم با برادرش امامحسین (علیه‌السلام) کرد و گفت: هرگز غم تو از دل خواهر بیرون نمی‌رود. دیشب گفتم: زینب‌جان! این حرف تو یک‌ قدری اشتباه ‌است، این حرفت یک ‌قدری خصوصی است. حرف، عمومی است، مگر ممکن ‌است شیعه، حبّ امامحسین (علیه‌السلام)
    ۴ کیلوبایت (۴۱۴ واژه) - ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۴
  • امرت را اطاعت کردم. چرا امام‌حسین (علیه‌السلام) این‌همه درجه دارد؟ چون امام‌حسین (علیه‌السلام) سفینه نجات است. همه ائمه (علیهم‌السلام) یک نور هستند، تمامشان کِشتی‌اند؛ اما سفینه، امام‌حسین (علیه‌السلام) است. این‌کاری که امام‌حسین (علیه‌السلام) کرد، نجات‌دهنده
    ۲۸۴ کیلوبایت (۲۹٬۲۲۹ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۰
  • بود. ۴۰ [امام حسین فرمود] پسرم باید بروی به میدان. گفت اطاعت می‌شود. اما [امام] گفت برو با عمه‌هایت، با مادر این‌ها خداحافظی کن. یک وقت [علی‌اکبر] آمد گفت عمه! خداحافظ، از همه خداحافظی کرد. این‌جا سکینه دور علی‌اکبر می‌گشت. یک وقت امام حسین صدا زد: دست
    ۴۰ کیلوبایت (۴٬۴۰۹ واژه) - ‏۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۷
  • چه‌خبر است؟ حالا آقا امام‌حسین یک‌کاری کرد، آمد در خیمه ابوالفضل را پایین انداخت، گفت: این خیمه بی‌صاحب شد. حالا چه‌کار می‌کند؟ لشکر خیلی خوشحال شده، از عباس خیلی می‌ترسیدند، این‌ها هجوم آوردند. دور آقا امام‌حسین را گرفتند. امام‌حسین همه‌اش می‌گفت: «لاحول
    ۱۷ کیلوبایت (۱٬۶۹۸ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۳
  • کنید، مگر ارتباط یکی است؟ ببین [ارتباط] با پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) داری، با امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) داری، 45 با امام‌حسین (علیه‌السلام) داری، با امام‌حسن (علیه‌السلام) داری، با حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) داری، با دوست‌های امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) داری
    ۵۵ کیلوبایت (۴٬۹۳۹ واژه) - ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۷
  • گفت: بروید کنار، کنار رفتند، زینب این‌ها را سوار کرد. حالا نمی‌خواهم روضه بخوانم، حالا که سوار کرده‌است، با برادرش خداحافظی کرد. حالا دیگر آمد، نمی‌خواهم روضه بخوانم، می‌خواهم قضایای پیامبر را بگویم، حالا پیش‌آمد. حالا با برادرش یک گفتگویی کرد. گفت: چون
    ۵۹ کیلوبایت (۵٬۲۹۴ واژه) - ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۸
  • هم باشد؛ ناراحت نمی‌کنی! مگر آقا امامحسین (علیه‌السلام) نیست؟! (من نمی‌خواهم روضه بخوانم،) حالا که آمده خداحافظی می‌کند، (خدا تأیید کند یکی از علماء را! می‌گفت: وقتی‌که خداحافظی کرد،) گفت: فضّه! خداحافظ! خواهر زینب! فضّه! ببین مبادا فضّه دلش بشکند،
    ۵۷ کیلوبایت (۶٬۲۱۱ واژه) - ‏۷ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۰
  • نداریم که آن‌ها که قتله امام‌حسین بودند، لهو و لعب می‌زدند؛ [اما] تو می‌زنی؟! زوّار امام‌حسین! تو مشابه همانی. تو خجالت نمی‌کشی؟! حیا نمی‌کنی؟! گفت: آقاجان! امام‌زمان! دامان توست اتصال به ماوراء بود. قربان‌تان بروم، بیایید در دامن امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه)،
    ۴۳ کیلوبایت (۳٬۹۰۴ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۷

نمایش (۲۰تای قبلی | ۲۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه