نتایج جستجو

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
  • تکذیب اهل‌تسنن (رده روضه وداع امام‌حسین با حضرتزینب)
    پیراهن‌کهنه بیاور! زینب (علیهاالسلام) پیراهن را به امام‌حسین (علیه‌السلام) داد، غش کرد [و] افتاد. امام‌حسین (علیه‌السلام) دید لشکر هم دارد «هل من مبارز» می‌طلبد. دست در قلب زینب (علیهاالسلام) گذاشت، زینب (علیهاالسلام) چشمش را باز کرد. در قلب زینب (علیهاالسلام)
    ۶۷ کیلوبایت (۶٬۶۱۲ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۹
  • وقایع عاشورا (رده روضه حضرتزینب)
    اُمّ‌السلمه به زینب (علیهاالسلام) گفته‌بود که وقتی آقا امام‌حسین (علیه‌السلام) گفت پیراهن‌کهنه بیاور! حسین یک‌ساعت دیگر بیشتر زنده نیست. تا گفت پیراهن‌کهنه بیاور! زینب (علیهاالسلام) غش کرد و افتاد. امام‌حسین (علیه‌السلام) دست روی قلب زینب گذاشت؛ زینب «ولیّ‌الله»
    ۷۲ کیلوبایت (۶٬۷۴۳ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۵
  • عبادت و اطاعت؛ درباره خمس (رده روضه وداع امام‌حسین با حضرتزینب)
    و دستش را ببوسند! باباجان! یک‌نگاه به زینب (علیهاالسلام) کرده، ببین زینب (علیهاالسلام) چه شده؟! این منبری‌های بی‌سواد چه می‌گویند؟! می‌آیند [و] می‌گویند زینب (علیهاالسلام) گفت: من غریب هستم! ننه‌ات غریب است. زینب (علیهاالسلام) را با ننه‌اش یکی حساب کرده
    ۷۳ کیلوبایت (۷٬۲۳۴ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۲
  • شناخت امام‌حسین و محرم (رده روضه گرفتن لشکر ابن‌زیاد دور امام‌حسین را و ضجّه ملائکه)
    دیگر، امام‌حسین (علیه‌السلام) بیشتر زنده نیست. زینب (علیهاالسلام) همه‌اش متوجّه بود [که] چه‌موقع آقا امام‌حسین (علیه‌السلام) می‌گوید پیراهن بدهید! تا [امام] آمد و گفت: زینب! خواهر! پیراهن به‌من بده! زینب (علیهاالسلام) غَش کرد و افتاد. حالا لشکر هم، «هل
    ۶۸ کیلوبایت (۶٬۰۵۰ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۳
  • گذاشت روی قلب زینب، تصرف ولایی کرد در قلب زینب. زینب بلند شد، گفت برادر امرت را اطاعت می‌کنم. زینب، دیگر زینب سابق نیست. گفتم به شما که اگر به شما نظر بشود و این‌جوری بشود و تزریق بشود، تزریق یعنی از آن [ولایت] در قلب شما وارد می‌شود. حالا زینب وارد [شام]
    ۲۳ کیلوبایت (۲٬۳۰۶ واژه) - ‏۲۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۴
  • فضه! خداحافظ! خواهرم زینب! خداحافظ! یعنی خدا حافظت باشد! فضه! خدا حافظت باشد! دست از زینب برندار. خداحافظ؛ یعنی با آن‌ها نجوا کرد. وقتی امام‌حسین (علیه‌السلام) در قلب زینب دست گذاشت، زینب دیگر زینب نیست، او را متقی کرد؛ نه این‌که زینب متقی نبوده، ببین من
    ۷۲ کیلوبایت (۷٬۲۵۳ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۹
  • درِ خیمه آمد تا وداع کند، خیلی سفارش او را به زینب (علیهاالسلام) کرد، گفت: خواهرم زینب! برادرم، قاسم و عبدالله را به‌من سپرد. قاسم که شهید شد، این یادگار برادرم را، عبدالله را نگذار در بین لشکر بیاید. حضرتزینب (علیهاالسلام) تمام توجّهش به عبدالله بود. حالا
    ۶ کیلوبایت (۵۳۹ واژه) - ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۲۷
  • یک عضو (یک زیررده، یک پرونده) - ‏۲۹ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۵
  • بروید. حالا ده‌روز کاخش را به حضرت‌سجاد (علیه‌السلام) و زینب (علیهاالسلام) داد، تمام اعیان و اشراف می‌آمدند، همه سیاه می‌پوشیدند، عزادار شدند، آن‌جا یک عظمتی بود. احسنت به این زینب! چون‌که امام‌حسین (علیه‌السلام) گفت: خواهرم زینب، در شام دارند به پدر ما لعنت
    ۵۷ کیلوبایت (۵٬۳۱۴ واژه) - ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۸
  • (علیهاالسلام) خرجی راه داد؛ دید زینب سالار لشکر است؛ باید او را قوی کند. زینب قوی شد. «ولیّ‌الله‌الأعظم» شد؛ یعنی آنچه را ولیّ خدا (علیه‌السلام) می‌داند، حضرتزینب (علیهاالسلام) هم می‌داند. حضرتزینب (علیهاالسلام) چشم‌هایش را باز کرد و بلند شد؛ گفت: برادر جان! زندگی
    ۲۸۴ کیلوبایت (۲۹٬۲۳۸ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۰
  • ابعاد زینب پیش این حرف است. یک‌وقت امام‌حسین گفت، زینب، پیراهن‌کهنه بده، تا دست امام‌حسین داد، زینب غش کرد. حالا لشکر هم «هل من مبارز» می‌طلبد، زینب هم غش کرده‌است. امام‌حسین دست ولایت در قلب زینب گذاشت، به او تصرف کرد، زینب ولی‌الله‌الاعظم شد. زینب چشمش
    ۵۴ کیلوبایت (۵٬۶۴۸ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۰
  • خداست. حالا یزید می‌خواست دل حضرتزینب (علیهاالسلام) را آتش بزند، گفت: الحمد لله که خدا برادرت را کُشت! زینب (علیهاالسلام) بلند شد، ببین چقدر شهامت دارد! زینب یعنی شهامت یک عالم، زینب یعنی منطق یک عالم، زینب یعنی صدر یک عالم، زینب یعنی شجاع‌ترین تمام عالم
    ۱۲ کیلوبایت (۱٬۱۹۴ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۳
  • نیست! زَرق و برق دنیا گولتان نزند! وقتی امام‌حسین (علیه‌السلام) دست بر قلب زینب (علیهاالسلام) گذاشت، زینب (علیهاالسلام) دیگر زینب (علیهاالسلام) نیست، او را متقی کرد؛ نه این‌که زینب (علیهاالسلام) متقی نبوده. ببین من روی این آیه حسابش را می‌کنم و می‌گویم.
    ۱۸۱ کیلوبایت (۱۸٬۴۴۱ واژه) - ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۱۷
  • نیست، این‌را به تو بگویم. حضرت می‌فرماید که هر [کسی] که کار کند، جزء شهداست. تو جزء شهدایی؛ باید بروی کار کنی. حالا حرف من چیست؟ حرف من این‌است که باباجان! ما باید، ببین الآن من یک‌روایت می‌گویم که بی‌روایت حرف نزده باشم، حضرت سلیمان یک قالیچه‌ای داشت
    ۶۷ کیلوبایت (۶٬۳۱۰ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۹
  • در محضر خدا؛ در امر ولایت (رده روضه آقا علی‌اکبر)
    خودت را زهرا (علیهاالسلام) امضا کند! بیا خانم‌عزیز! پرونده تو را زینب (علیهاالسلام) امضا کند! تا امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) آن امضا را ببوسد، بگوید: این امضای مادرم است، این امضای عمّه‌ام زینب (علیهاالسلام) است. (والله! بالله! اگر من می‌خواستم این حرف‌ها
    ۵۳ کیلوبایت (۴٬۷۴۷ واژه) - ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۳
  • ولایت در خلقت کفو ندارد (رده روضه شهادت امام‌رضا و وداع حضرت با جوادالائمه)
    می‌شوم؟ چند سال دیگر می‌میرم؟ بفرمایید! این خواهشش از ولیّ‌الله‌الأعظم است! این ولایت چطور است؟ هر چه ردّ [دنبال] حضرت دوید، دید دارد می‌رود. حضرت یک نگاهی کرد، گفت: مریضی‌ات خوب می‌شود، پنج‌سال دیگر، هم می‌میری. (لا إله إلّا الله!) آخر، تو چه نتیجه‌ای داری
    ۶۱ کیلوبایت (۵٬۱۸۲ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۲
  • صدای زینب (علیهاالسلام) به مردم نرسد. این‌ها تا آمدند قار و نی بزنند و شلوغ کنند، حضرتزینب (علیهاالسلام) گفت: «اُسکُتوا!» خدا حاج‌شیخ‌عباس را رحمت کند! گفت: شتر دیگر نتوانست پایش را حرکت بدهد، زنگ‌ها هم کَر شد [دیگر صدا نکردند]؛ چون‌که حضرتزینب (علیهاالسلام)
    ۸ کیلوبایت (۷۴۹ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۳
  • گنجینه (رده روضه ابا الفضل)
    یک زیارت هم می‌آیند. روزی هم حضرت‌معصومه را دیدم، حضرت گلایه کرد و فرمود: «زیارت می‌کنند قبر ما را، اطاعت نمی‌کنند امر ما را!» حضرت با من درد دل کرد. وقتی‌که امام‌رضا به نیشابور رسید چندین هزار قلمدان طلا حاضر شد و از حضرت خواستند چیزی که از دو لب جدت
    ۱۶۰ کیلوبایت (۱۸٬۲۸۵ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۱
  • کرده‌است که حرف از خودت می‌زنی و می‌گویی امام‌حسین دست در قلب زینب نگذاشته‌است؟ وقتی‌که امام‌حسین از حضرتزینب طلب پیراهن‌کهنه کرد، زینب غش کرد و افتاد. حضرت دست در قلب زینب گذاشت و تصرف ولایی کرد. زینب به هوش آمد؛ امام‌حسین گفت: خواهر جان! تا این‌جا وعده من
    ۱۴۷ کیلوبایت (۱۵٬۵۳۲ واژه) - ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۰
  • «أنا العطشان». حضرت زهرا آمد پیش پیغمبر، [فرمود] ای پدرجان، این [فرزند] همه‌اش می‌گوید «أنا العطشان». [پیغمبر] گفت که دخترم این حسین است که صحرای کربلا این‌قدر (خدا رحمت کند حاج شیخ عباس را [می‌گفت]) تشنه می‌شود، بدنش ترک ترک می‌شود. [حضرت زهرا] گفت می‌خواهم
    ۴۰ کیلوبایت (۴٬۴۲۷ واژه) - ‏۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۷

نمایش (۲۰تای قبلی | ۲۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه