منتخب: اصحاب امام حسین 4: تفاوت بین نسخهها
سطر ۲۵: | سطر ۲۵: | ||
{{یا علی}} | {{یا علی}} | ||
+ | ==دیگر ببینید== | ||
+ | [[منتخب: زهیر|زهیر]] | ||
+ | |||
+ | [[منتخب: غلام امام حسین|غلام امام حسین]] | ||
+ | |||
+ | [[منتخب: اصحاب امام حسین|اصحاب امام حسین]] | ||
+ | |||
+ | [[منتخب: اصحاب امام حسین 2|اصحاب امام حسین 2]] | ||
+ | |||
+ | [[منتخب: اصحاب امام حسین 3|اصحاب امام حسین 3]] | ||
==ارجاعات== | ==ارجاعات== | ||
[[رده: منتخب 1402]] | [[رده: منتخب 1402]] |
نسخهٔ ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۰۲
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
حالا ببین شما اگر امر را اطاعت کنید، به کجا میرسید؟ ما هنوز یک قدری خیلی توجّه نداریم. نمیگویم نمیفهمید که به شما بربخورد! مگر اصحاب امام حسین (علیهالسلام) چه کار کردند؟ فرمان امام را بردند. ما هم داریم میگوییم: بابا! امام خلق نیست، امام حجّت خداست، کسی حجّت نمیشود. بیایید امر امام را اطاعت کنید! امر این است گناه نکنید! غشّ در معامله نکنید! حتّیالإمکان به فقرا برسید! در خانه خوشاخلاق باشید! با پدر و مادرتان خوب باشید! امر آنها را اطاعت کنید! زیر بغل پیرمردی را بگیرید! شما اگر اطاعت امر کردید، اطاعت خدا را هم کردید، اطاعت امام زمان (عجلاللهفرجه)، قرآن و ولایت را هم کردید. [۲]
ببین [در زیارت عاشورا] اصحاب را جزء اولاد آورده است. آیا میفهمید یا نمیفهمید؟ «السلام علی أولاد الحسین و أصحاب الحسین.» اصحابش را هم جزء اولادش آورده، کاری کنید اصحاب حسین (علیهالسلام) باشید! خدایا! نگهمدار! اصحابِ کَس دیگری نباشید! [۳]
چه کسی توان به اصحاب امام حسین (علیهالسلام) داد؟! اِشراف به آنها داد. وقتیکه آنها جانشان را در اختیار امام حسین (علیهالسلام) گذاشتند، همان است دیگر، جانشان را در اختیار خدا گذاشتند. مگر در زیارت امام حسین (علیهالسلام) نمیخوانید؟! ای اصحاب رسول الله! ای اصحاب امیرالمؤمنین! ای اصحاب زهرای مرضیه! یعنی اصحاب امام حسین (علیهالسلام)، اصحاب دوازده امام، چهارده معصوم (علیهمالسلام) هستند، اصحاب خدا هستند. ببین اینها به کجا رسیدند؟! بیایید اینطوری شوید! این اسم و رسمها که اینجا هست، ما برای خودمان درست کردیم. آقای فلان! آقای فلان! آقای مهندس فلان! نمیدانم چه و چه؟! همه این آقاییها کنار میرود. چرا کنار میرود؟!
ببین این بلال است، این غلام سیاه است، آن زهیر است، عثمانی است. ببین آقایی این است! حالا امام زمان (عجلاللهفرجه) میفرماید: «السلام علیک یا مطیع لله و لرسوله عبدالصّالح» پدر و مادرم به قربانت! این است اسم و رسم؛ بیایید قربانتان بروم، اینطوری بشویم! چطور شدند اینطوری شدند؟ اینها از دنیا گذشتند و جانشان را در اختیار امامزمانشان گذاشتند، شما هم همینطور باشید! خودتان را نبینید! ریاستتان را نبینید! سوادتان را نبینید!
اینکه میگوید: «انتظار الفرج، أفضل العبادة» یعنی چه؟! آیا ما فهمیدیم؟! انتظار الفرج همین است که همینطور «یا حجّةبنالحسن» بگوییم؟! نه! انتظار الفرج این است: امام زمان! ما هیچ نداریم، یک جان داریم، میخواهیم فدایت کنیم. انتظار الفرج این است که مثل اصحاب امام حسین (علیهالسلام)، آرزو ببریم که جانمان را فدای امامزمانمان کنیم. [۴] عزیزان من! فدایتان بشوم! مواظب باشید فردای قیامت که میشود ما دست خالی نرویم، چند دفعه بگویم فدایتان بشوم؟! فدای ولایتتان بشوم! ولایت فدایی میخواهد، مگر اصحاب امام حسین (علیهالسلام) فدای ولایت نشدند؟ چرا ما اینطوری شدیم؟! والله، بالله، آنها ما را رنگ کردند، ما خودمان را بَزَک کردیم! سخاوت خیلی مبنا دارد؛ اما پایه اوّلش همین است، اگر شما از پولتان گذشتید، خیلی سخاوت کردید، خیلی کاری کردید؛ این پایه اوّلش است؛ آنوقت این مرتبه دارد، مگر اصحاب امام حسین (علیهالسلام) سخی نبودند؟! جانشان را فدای امام زمانِ خود کردند.
شما باید سخی باشید؛ اما تا چه ابعادی؟ تا اینکه جانتان را فدای امام زمانِ خود بکنید. الآن آمادگیِ جان فدا کردن داشته باشید! آنوقت همان هستید. عزیزان من! این همه میگویم سخاوت، سخاوت! این است؛ اما اگر یک مؤمنی این حرفها را قبول کند، مال در نزدش چیزی نیست، وقتیکه شما تا حدّ جان برای امر ولایت پیش آمدید، دیگر مال در نزدتان ارزش ندارد. [۵]
یکی از خواهشهایم از امام حسین (علیهالسلام) این بود که دفاع از ولایت کنم. حسینجان! گفتم: هیچ چیزی هم نمیخواهم، فقط میخواهم مادرت به من یک لبخند بزند. آن لبخندی که به من میزند، از همه چیز بالاتر است؛ از بهشت و فردوس بالاتر است، من لبخند مادرت را میخواهم، جزء آنها نباشم که نیامدند، جزء آنهایی باشم که آمده باشم. [۶]
خدایا! ما را به اصحاب امام حسین (علیهالسلام) ببخش! [۷]