منتخب: گریه بر امام‌حسین: تفاوت بین نسخه‌ها

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
جز (جایگزینی متن - 'رده: منتخب 1401' به 'رده: منتخب')
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بسم الله}}
 
{{بسم الله}}
 
   
 
   
'''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته'''
+
'''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته'''
  
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است، حضرت‌زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است، به اولیای امور کار نداشته‌باشید، بر عمر و ابابکر لعنت کنید. '''
+
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است، حضرت‌ زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است، به اولیای امور کار نداشته‌ باشید، بر عمر و ابابکر لعنت کنید. '''
 
==قسمت 1{{ارجاع|[[ارتباط خلقت با امام‌حسین]] (دقیقه 2) و [[درباره حضرت‌زینب]] (دقیقه 55 و 57)}}==
 
==قسمت 1{{ارجاع|[[ارتباط خلقت با امام‌حسین]] (دقیقه 2) و [[درباره حضرت‌زینب]] (دقیقه 55 و 57)}}==
 +
<section begin="گفتار متقی" />
 
{{صوت منتخب|geryeh-1}}
 
{{صوت منتخب|geryeh-1}}
  
عاشورا بوده. انبیای سابق هم عاشورا را احترام می‌کردند، عاشورا که از زمان امام‌حسین {{علیه}} نیست. مگر آدم نبود که یک لکّه‌اشک برای امام‌حسین {{علیه}} ریخت و آمرزیده‌شد؟! همین‌طور روایت داریم که قوم موسی برای امام‌حسین {{علیه}} مجلس داشتند و گریه می‌کردند. {{ارجاع|[[منیت پرچم شیطان است]]}} هر کدام از آن‌ها که دچار مشکلی می‌شدند، به امام‌حسین {{علیه}} متوسّل می‌شدند و مشکل‌شان حل می‌شد. {{ارجاع|[[اتصال به امام‌حسین]] 85}}
+
عاشورا بوده. انبیای سابق هم عاشورا را احترام می‌کردند، عاشورا که از زمان امام‌ حسین {{علیه}} نیست. مگر آدم نبود که یک لکّه‌ اشک برای امام‌ حسین {{علیه}} ریخت و آمرزیده‌ شد؟! همین‌طور روایت داریم که قوم موسی برای امام‌ حسین {{علیه}} مجلس داشتند و گریه می‌کردند. {{ارجاع|[[منیت پرچم شیطان است]]}} هر کدام از آن‌ها که دچار مشکلی می‌شدند، به امام‌ حسین {{علیه}} متوسّل می‌شدند و مشکل‌شان حلّ می‌شد. {{ارجاع|[[اتصال به امام‌حسین]] 85}}
  
روایت داریم: وقتی منصور دوانیقی به امام‌صادق {{علیه}} زهر داد، تمام استخوان‌های امام بر اثر زهر، آب شده‌بود، فقط استخوان سرش مانده‌بود. شخصی نزد امام آمد و گریه کرد. امام فرمود: برو به‌فکر آخرتت باش! برای جدّم حسین {{علیه}} گریه کن! ببین ائمه {{علیهم}} تا نَفَس آخر می‌گویند حسین! تا نَفَس آخر می‌گویند علی! اگر امام‌صادق {{علیه}} به این‌شخص می‌فرماید برای جدّم حسین {{علیه}} گریه کن! به‌فکر نجات اوست؛ چون فقط گریه بر امام‌حسین {{علیه}} سبب آمرزش گناهان می‌شود؛ حتّی اگر گناه ثقلین را داشته‌باشد؛ اما شرطش این‌است که بدعت‌گذار یا طرفدارش نباشد، خدا او را نمی‌آمرزد، چون بدعت‌گذار با منیّتی که دارد در مقابل ولایت دکّان باز کرده‌است. {{ارجاع|[[اجازه گفتن]] 85 و [[ارتباط خلقت با امام‌حسین]]}}
+
روایت داریم: وقتی منصور دوانیقی به امام‌ صادق {{علیه}} زهر داد، تمام استخوان‌های امام بر اثر زهر، آب شده‌ بود، فقط استخوان سرش مانده‌ بود. شخصی نزد امام آمد و گریه کرد. امام فرمود: برو به‌ فکر آخرتت باش! برای جدّم حسین {{علیه}} گریه کن! ببین ائمه {{علیهم}} تا نَفَس آخر می‌گویند {{متمایز|«حسین!»}} تا نَفَس آخر می‌گویند {{متمایز|«علی!»}} اگر امام‌ صادق {{علیه}} به این‌ شخص می‌فرماید: برای جدّم حسین {{علیه}} گریه کن! به‌ فکر نجات اوست؛ چون فقط گریه بر امام‌ حسین {{علیه}} سبب آمرزش گناهان می‌شود؛ حتّی اگر گناه ثقلین را داشته‌ باشد؛ اما شرطش این‌ است که بدعت‌گذار یا طرفدارش نباشد، خدا او را نمی‌آمرزد، چون بدعت‌گذار با منیّتی که دارد در مقابل ولایت دکّان باز کرده‌ است. {{ارجاع|[[اجازه گفتن]] 85 و [[ارتباط خلقت با امام‌حسین]]}}
  
این‌که می‌گوید فقط برای امام‌حسین {{علیه}} داریم که عرش، بهشت، فردوس، جهنّم، زمین و آسمان گریه کرده‌اند، عقیده ولایتی‌ام این‌است: همان‌طور که تمام خلقت باید ولایتِ امیرالمؤمنین داشته‌باشند، تمام‌شان باید به امام‌حسین {{علیه}} پناه بیاورند؛ تا خدا آن‌ها را بپذیرد؛ درست‌است که تمام ائمه {{علیهم}} کشتی‌اند؛ اما سفینه‌نجات، امام‌حسین {{علیه}} است. {{ارجاع|[[حر]]}}
+
این‌که می‌گوید فقط برای امام‌ حسین {{علیه}} داریم که عرش، بهشت، فردوس، جهنّم، زمین و آسمان گریه کرده‌اند، عقیده ولایتی‌ام این‌ است: همان‌طور که تمام خلقت باید ولایتِ امیرالمؤمنین داشته‌ باشند، تمام‌شان باید به امام‌ حسین {{علیه}} پناه بیاورند؛ تا خدا آن‌ها را بپذیرد؛ درست‌ است که تمام ائمه {{علیهم}} کشتی‌اند؛ اما سفینه‌ نجات، امام‌ حسین {{علیه}} است. {{ارجاع|[[حر]]}}
  
گریه آسمان، زمین، بهشت و جهنّم برای امام‌حسین {{علیه}} گریه هماهنگی‌است؛ اما گریه‌های ما آمرزیدنی است. یک لکّه‌اشک بریزیم تا باعث آمرزش ما شود؛ البتّه گریه باید از روی ولایت باشد؛ وگرنه ابن‌سعد هم گریه کرد، او گریه‌اش از روی خباثت بود. ما باید بیچارگی خودمان را ببینیم و بگوییم: حسین‌جان! ما بیچاره‌ایم! عاشورا نبودیم که جان‌مان را فدایت کنیم، زینب‌جان! نبودیم که از تو حمایت کنیم؛ حالا کاری که نمی‌توانیم بکنیم، بیچاره بیچاره‌ایم! گریه می‌کنیم تا فرزند عزیزت امام‌زمان {{عج}} بیاید و احقاق حق از دشمنان مادرت زهرای‌عزیز {{علیها}} کند؛ این گریه، اتّصال به ولایت است.  
+
گریه آسمان، زمین، بهشت و جهنّم برای امام‌ حسین {{علیه}} گریه هماهنگی‌است؛ اما گریه‌های ما آمرزیدنی است. یک لکّه‌ اشک بریزیم تا باعث آمرزش ما شود؛ البتّه گریه باید از روی ولایت باشد؛ وگرنه ابن‌ سعد هم گریه کرد، او گریه‌اش از روی خباثت بود. ما باید بیچارگی خودمان را ببینیم و بگوییم: حسین‌جان! ما بیچاره‌ایم! عاشورا نبودیم که جان‌مان را فدایت کنیم، زینب‌جان! نبودیم که از تو حمایت کنیم؛ حالا کاری که نمی‌توانیم بکنیم، بیچاره بیچاره‌ایم! گریه می‌کنیم تا فرزند عزیزت امام‌ زمان {{عج}} بیاید و احقاق حقّ از دشمنان مادرت زهرای‌ عزیز {{علیها}} کند؛ این گریه، اتّصال به ولایت است.  
  
کسی‌که یک لکّه‌اشک برای امام‌حسین {{علیه}} با معرفت بریزد، جهنّم تعادلش را از دست می‌دهد؛ دلیلش این‌است که هیچ‌چیزی قدرتش مطابق قدرت گریه بر امام‌حسین {{علیه}} نیست. جهنّم عذاب است، گریه امام‌حسین {{علیه}} رحمت است؛ گریه‌ای که چرا توهین به امام‌حسین {{علیه}} و حضرت‌زینب {{علیها}} شد؟! آن‌وقت این لکّه‌اشک درونش محبّت امیرالمؤمنین علی {{علیه}}، حضرت‌زهرا {{علیها}} و امام‌حسین {{علیه}} است، «رحمةِ واسعه» است که در جهنّم می‌چکد و تمام عذاب نابود می‌شود. {{ارجاع|[[درباره حضرت‌زینب]]}}
+
کسی‌که یک لکّه‌ اشک برای امام‌ حسین {{علیه}} با معرفت بریزد، جهنّم تعادلش را از دست می‌دهد؛ دلیلش این‌ است که هیچ‌ چیزی قدرتش مطابق قدرت گریه بر امام‌ حسین {{علیه}} نیست. جهنّم عذاب است، گریه امام‌ حسین {{علیه}} رحمت است؛ گریه‌ای که چرا توهین به امام‌ حسین {{علیه}} و حضرت‌ زینب {{علیها}} شد؟! آن‌وقت این لکّه‌اشک درونش محبّت امیرالمؤمنین علی {{علیه}}، حضرت‌ زهرا {{علیها}} و امام‌ حسین {{علیه}} است، {{متمایز|«رحمةِ واسعه»}} است که در جهنّم می‌چکد و تمام عذاب نابود می‌شود. {{ارجاع|[[درباره حضرت‌زینب]]}}
  
من بعضی‌وقت‌ها روی چهارپایه می‌نشینم، یک سلام به امام‌حسین {{علیه}} می‌دهم و همین‌طور می‌گویم حسین! حسین! اشک جاری می‌شود؛ ما نمی‌توانیم عظمت امام‌حسین {{علیه}} را هضم کنیم. این‌که «یاحسین» می‌گویی، اشکت درمی‌آید؛ دیگر نیازی به روضه نداری. روایت داریم: اگر گوشه‌ای بروی و اشکی برای امام‌حسین {{علیه}} بریزی، فوراً زهرای‌مرضیه {{علیها}} و امام‌زمان {{عج}} آن‌جا حاضر می‌شوند و گریه می‌کنند؛ من می‌گویم بیایید روضه‌خوانِ امام‌زمان {{عج}} بشوید! {{ارجاع|[[امام‌حسین؛ شناخت ولایت]]}}
+
{{درباره متقی|من بعضی‌وقت‌ها روی چهارپایه می‌نشینم، یک سلام به امام‌ حسین {{علیه}} می‌دهم و همین‌طور می‌گویم {{متمایز|«حسین! حسین!»}} اشک جاری می‌شود؛ ما نمی‌توانیم عظمت امام‌ حسین {{علیه}} را هضم کنیم.}} این‌که {{متمایز|«یا حسین»}} می‌گویی، اشکت درمی‌آید؛ دیگر نیازی به روضه نداری. روایت داریم: اگر گوشه‌ای بروی و اشکی برای امام‌ حسین {{علیه}} بریزی، فوراً زهرای‌ مرضیه {{علیها}} و امام‌ زمان {{عج}} آن‌جا حاضر می‌شوند و گریه می‌کنند؛ من می‌گویم بیایید روضه‌خوانِ امام‌ زمان {{عج}} بشوید! {{ارجاع|[[امام‌حسین؛ شناخت ولایت]]}}
  
 
==قسمت 2{{ارجاع|[[عظمت گریه با معرفت]] 81 (دقیقه 11 و 17 و 21 و 23) و [[گریه ولایت]] (دقیقه 30 و 38)}}==
 
==قسمت 2{{ارجاع|[[عظمت گریه با معرفت]] 81 (دقیقه 11 و 17 و 21 و 23) و [[گریه ولایت]] (دقیقه 30 و 38)}}==
 
{{صوت منتخب|geryeh-2}}
 
{{صوت منتخب|geryeh-2}}
  
روایت صحیح داریم: قوم حضرت‌موسی برای امام‌حسین {{علیه}} گریه می‌کردند. عاشورا بوده، امام‌حسین {{علیه}} هم می‌فرماید: هر روز عاشوراست. این‌چه گریه‌ای است که اگر پلک چشمت تَر بشود، خدا تمام گناهانت را می‌آمرزد؛ حتّی اگر به اندازه گناه جنّ و انس باشد؟ این‌جا دارد عظمت حسین {{علیه}} را معلوم می‌کند. مگر تو هفتاد سالت نیست؟! هفتاد سال که گناه ثقلین نمی‌کنی! آیا این حرف‌ها در دل‌تان جلوه کرده؟ از این حرف‌ها قدردانی کنید! والله! حرف من نیست. از کجا می‌گویی دارد عظمت امام‌حسین {{علیه}} را معلوم می‌کند؟ مگر نمی‌فرماید هر کسی امیرالمؤمنین {{علیه}} را به «الیوم أکملت لکم دینکم» قبول نداشته‌باشد، عبادت ثقلین کند، او را می‌سوزانم؟! آخر چه‌کسی عبادت ثقلین می‌کند؟! خدا دارد عظمت امیرالمؤمنین {{علیه}} را معلوم می‌کند؛ یعنی امیرالمؤمنین علی {{علیه}} این‌قدر عظمت دارد که یک محبّتش را به تمام عبادت ثقلین صلح می‌کند.  
+
روایت صحیح داریم: قوم حضرت‌ موسی برای امام‌ حسین {{علیه}} گریه می‌کردند. عاشورا بوده، امام‌ حسین {{علیه}} هم می‌فرماید: هر روز عاشوراست. این‌چه گریه‌ای است که اگر پلک چشمت تَر بشود، خدا تمام گناهانت را می‌آمرزد؛ حتّی اگر به اندازه گناه جنّ و انس باشد؟ این‌جا دارد عظمت حسین {{علیه}} را معلوم می‌کند. مگر تو هفتاد سالت نیست؟! هفتاد سال که گناه ثقلین نمی‌کنی! {{توضیح|آیا این حرف‌ها در دل‌تان جلوه کرده؟ از این حرف‌ها قدردانی کنید! والله، حرف من نیست.}} از کجا می‌گویی دارد عظمت امام‌ حسین {{علیه}} را معلوم می‌کند؟ مگر نمی‌فرماید هر کسی امیرالمؤمنین {{علیه}} را به {{آیه|الیوم أکملت لکم دینکم|سوره=۵|آیه=۳}} قبول نداشته‌ باشد، عبادت ثقلین کند، او را می‌سوزانم؟! آخر چه‌ کسی عبادت ثقلین می‌کند؟! خدا دارد عظمت امیرالمؤمنین {{علیه}} را معلوم می‌کند؛ یعنی امیرالمؤمنین علی {{علیه}} این‌قدر عظمت دارد که یک محبّتش را به تمام عبادت ثقلین صلح می‌کند.  
  
این‌جا هم خدا دارد عظمت امام‌حسین {{علیه}} را معلوم می‌کند که می‌گوید هر کسی برای امام‌حسین {{علیه}} گریه کند، گناه جنّ و انس را هم کرده‌باشد، او را می‌آمرزم. این به تو خیلی ربطی ندارد؛ اما ربطش چیه؟ ربطش این‌است که امام‌حسین {{علیه}} را بشناسی، ربطش این‌است که بدانی امام‌حسین {{علیه}} یعنی‌چه؟ ربطش این‌است که بدانی چقدر عظمت دارد که خدای تبارک و تعالی گناه ثقلین را کرده‌باشی و پلک چشمت به‌واسطه امام‌حسین {{علیه}} تَر بشود، تو را می‌آمرزد؛ اما اگر کسی حسین‌شناس باشد، گناه نمی‌کند. قدر این حرف را بدانید! والله! اگر یک‌سال در این حرف کار بکنید، کار نکردید! این‌قدر به نظر من این حرف اهمیت دارد که باید حسین‌شناس باشی و معرفت داشته‌باشی و گریه کنی. حالا من به شما می‌گویم تا این حرف را قبول کنید! عزیزان من! مگر ابن‌سعد گناه ثقلین کرد؟ نه! به خون امام‌حسین {{علیه}} شرکت کرد. این‌قدر گریه کرد که از ریش نحس نجسش اشک می‌چکید، چرا اهل‌جهنّم است؟ چرا خدا او را نیامرزید؟ چون گریه‌اش از روی کفر بلند می‌شد؛ پس گریه باید از روی محبّت باشد؛ تا ارزش داشته‌باشد. توجّه بفرمایید!
+
این‌جا هم خدا دارد عظمت امام‌ حسین {{علیه}} را معلوم می‌کند که می‌گوید هر کسی برای امام‌ حسین {{علیه}} گریه کند، گناه جنّ و انس را هم کرده‌ باشد، او را می‌آمرزم. این به تو خیلی ربطی ندارد؛ اما ربطش چیه؟ ربطش این‌ است که امام‌ حسین {{علیه}} را بشناسی، ربطش این‌ است که بدانی امام‌ حسین {{علیه}} یعنی‌ چه؟ ربطش این‌ است که بدانی چقدر عظمت دارد که خدای تبارک و تعالی گناه ثقلین را کرده‌ باشی و پلک چشمت به‌ واسطه امام‌ حسین {{علیه}} تَر بشود، تو را می‌آمرزد؛ اما اگر کسی حسین‌ شناس باشد، گناه نمی‌کند.  
  
درباره امیرالمؤمنین علی {{علیه}} داریم: وقتی‌که شهید شد، منادی ندا داد: ارکان خدا شکست؛ اما حالا که امام‌حسین {{علیه}} شهید شده، درخت، ریگ، عرش، آسمان، بهشت، جنّات، جهنّم گریه می‌کند. حالا عزیز من! این گریه‌ای که تو می‌کنی باید این‌جوری باشد. اگر تو برای امام‌حسین {{علیه}} گریه کنی که گناهانت را بیامرزد، این گریه نتیجه ندارد، ارزش ندارد. چرا ارزش ندارد؟ این مثل این‌است که من الآن پنجاه‌هزارتومان قرض دارم، می‌گویم شما بیا پنجاه‌هزارتومان به‌من بده تا قرضم را بدهم. این ارزش ندارد، من تو را نمی‌خواهم که! پس برای چه تو را می‌خواهم؟ برای این‌که قرضم را بدهی و مشکلم را حلّ کنی؛ پس اگر برای امام‌حسین {{علیه}} گریه کنی تا خدا گناهانت را بیامرزد، مثل همان‌است؛ [یعنی با خدا معامله کردی]. حالا ما باید چه‌جور باشیم؟ ما باید برای امام‌حسین {{علیه}} گریه کنیم که چرا توهین به او شده؟! اگر تو این‌جوری باشی، گناهانت هم آمرزیده می‌شود؛ یعنی معرفت درباره آقا امام‌حسین {{علیه}} داشته‌باشی.
+
قدر این حرف را بدانید! والله، اگر یک‌ سال در این حرف کار بکنید، کار نکردید! این‌قدر به نظر من این حرف اهمّیّت دارد که باید حسین‌ شناس باشی و معرفت داشته‌ باشی و گریه کنی. حالا من به شما می‌گویم تا این حرف را قبول کنید! عزیزان من! مگر ابن‌ سعد گناه ثقلین کرد؟ نه! به خون امام‌ حسین {{علیه}} شرکت کرد. این‌قدر گریه کرد که از ریش نحس نجسش اشک می‌چکید، چرا اهل‌ جهنّم است؟ چرا خدا او را نیامرزید؟ چون گریه‌اش از روی کفر بلند می‌شد؛ پس گریه باید از روی محبّت باشد؛ تا ارزش داشته‌ باشد. توجّه بفرمایید!  
  
قبلاً گفتم: ما سه نوع گریه داریم: گریه کفر به ولایت که برای بیچارگی این‌ها گریه کنیم. گریه عُقده که برای مشکلات خودمان گریه کنیم؛ اما یک گریه‌ای است که امام‌زمان {{عج}} می‌کند؛ می‌فرماید: صبح و شام گریه می‌کنم، اگر اشک چشمم تمام شود، خون گریه می‌کنم؛ به‌خاطر توهینی که به عمّه‌ام شد. تو باید معصوم باشی و گریه کنی، مصداق برای شما بیاورم:
+
درباره امیرالمؤمنین علی {{علیه}} داریم: وقتی‌که شهید شد، منادی ندا داد: {{متمایز|«ارکان خدا شکست»}}؛ اما حالا که امام‌ حسین {{علیه}} شهید شده، درخت، ریگ، عرش، آسمان، بهشت، جنّات، جهنّم گریه می‌کند. حالا عزیز من! این گریه‌ای که تو می‌کنی، باید این‌جوری باشد. اگر تو برای امام‌ حسین {{علیه}} گریه کنی که گناهانت را بیامرزد، این گریه نتیجه ندارد، ارزش ندارد. چرا ارزش ندارد؟ این مثل این‌ است که من الآن پنجاه‌ هزار تومان قرض دارم، می‌گویم شما بیا پنجاه‌ هزار تومان به‌ من بده تا قرضم را بدهم. این ارزش ندارد، من تو را نمی‌خواهم که! پس برای چه تو را می‌خواهم؟ برای این‌که قرضم را بدهی و مشکلم را حلّ کنی؛ پس اگر برای امام‌ حسین {{علیه}} گریه کنی تا خدا گناهانت را بیامرزد، مثل همان‌ است؛ [یعنی با خدا معامله کردی].
مگر بهشت و فردوس، آسمان، ریگ، جهنّم می‌خواهند آمرزیده شوند که گریه می‌کنند؟ نه! تو هم باید این‌جور برای امام‌حسین {{علیه}} گریه کنی؛ این‌است معرفت به امام‌حسین {{علیه}}! مگر آن‌ها نسبت به خودشان معصوم نیستند؟! تو هم باید نسبت به امام‌حسین {{علیه}} معصوم باشی؛ نه این‌که گناه کنی و با گریه خدا گناهانت را بیامرزد! حیف از آن مرغ‌هایی که می‌خوری!
 
  
حالا چرا تمام اشیای خلقت برای امام‌حسین {{علیه}} گریه می‌کنند؟ آیا می‌دانید چرا؟ وقتی امیرالمؤمنین علی {{علیه}} شهید شد، منادی ندا داد: ارکان خدا شکست؛ اما نگفت تمام خلقت برای امیرالمؤمنین {{علیه}} گریه می‌کند؛ فقط برای امام‌حسین {{علیه}} گفته؛ چون‌که امام‌حسین {{علیه}} جسارتش افشا شد؛ یعنی اسب به بدن امام‌حسین {{علیه}} تازاندند، سرش را چهل‌منزل بردند. جنایت‌شان را افشا کردند، این مصیبت یک مصیبتی بود که این‌ها افشا کردند، خدای تبارک و تعالی هم افشا می‌کند. جسارت به امیرالمؤمنین {{علیه}} یک ثانیه بود، شمشیر به فرق مبارکش زدند. جسارت به امام‌حسن {{علیه}} این‌بود که به او زهر دادند؛ اما جسارت به امام‌حسین {{علیه}} را افشا کردند، حالا خدا هم عظمت امام‌حسین {{علیه}} را افشا می‌کند و می‌گوید اگر پلک چشمت تَر بشود، خدا از تمام گناهانت می‌گذرد، حتّی اگر گناه جنّ و انس را کرده‌باشی؛ اما معصوم باشی، نه این‌که بخواهی گناهانت را بیامرزد.
+
حالا ما باید چه‌جور باشیم؟ ما باید برای امام‌ حسین {{علیه}} گریه کنیم که چرا توهین به او شده؟! اگر تو این‌جوری باشی، گناهانت هم آمرزیده می‌شود؛ یعنی معرفت درباره آقا امام‌ حسین {{علیه}} داشته‌ باشی.
  
عزیزان من! اگر شما هم با خدا باشید، خدا افشایتان می‌کند. چرا می‌گوید اگر توهین به یک مؤمن کردی، خانه مرا خراب کردی؟ دارد تو را هم افشا می‌کند. من نمی‌خواهم خودم را افشا کنم؛ اما یک‌چیزهایی را یادتان می‌دهم. من روز عاشورا که می‌شد، پابرهنه می‌شدم، سرِ باز می‌دویدم، یک‌چرخ هم داشتم، تا آن‌جا که می‌توانستم در بیابان می‌رفتم که هیچ‌کس نباشد. فقط برای امام‌حسین {{علیه}} گریه می‌کردم و سلام به امام‌حسین {{علیه}} می‌دادم. بعضی‌وقت‌ها هم می‌گفتم آن‌ها خاک بر سرشان می‌ریختند، من هم می‌ریختم، تا بعد از ظهر آن‌جا بودم. {{ارجاع|[[عظمت گریه با معرفت]] 81}}  
+
قبلاً گفتم: ما سه نوع گریه داریم: گریه کفر به ولایت که برای بیچارگی این‌ها گریه کنیم. گریه عُقده که برای مشکلات خودمان گریه کنیم؛ اما یک گریه‌ای است که امام‌ زمان {{عج}} می‌کند؛ می‌فرماید: {{متمایز|«صبح و شام گریه می‌کنم، اگر اشک چشمم تمام شود، خون گریه می‌کنم؛ به‌خاطر توهینی که به عمّه‌ام شد.»}} تو باید معصوم باشی و گریه کنی، مصداق برای شما بیاورم:
 +
مگر بهشت و فردوس، آسمان، ریگ، جهنّم می‌خواهند آمرزیده شوند که گریه می‌کنند؟ نه! تو هم باید این‌جور برای امام‌ حسین {{علیه}} گریه کنی؛ این‌ است معرفت به امام‌ حسین {{علیه}}! مگر آن‌ها نسبت به خودشان معصوم نیستند؟! تو هم باید نسبت به امام‌ حسین {{علیه}} معصوم باشی؛ نه این‌که گناه کنی و با گریه خدا گناهانت را بیامرزد! حیف از آن مرغ‌هایی که می‌خوری!
  
امام‌حسین {{علیه}} سفینه نجات است. تمام خلقت؛ یعنی آسمان، لوح، قلم، بهشت و فردوس؛ تا حتّی جهنّم برای امام‌حسین {{علیه}} گریه می‌کند. یکی از علماء از من سؤال کرد: جهنّم که در غضب خداست، برای چه گریه می‌کند؟ گفتم: از روی هماهنگی گریه می‌کند، می‌خواهد با تمام خلقت هماهنگ باشد. بعد به این آقا گفتم: یک گریه‌ای داریم که گریه ذوق است، یک گریه‌هایی است که گریه بی‌اختیاری است، شما الآن یک‌دفعه چشمت به قبر آقا علی‌بن‌موسی الرضا {{علیهما}} یا آقا امام‌حسین {{علیه}} می‌افتد، گریه می‌کنی؛ این گریه ذوق است. پدرت یا پسرت می‌خواهد به مکّه برود، یک‌مرتبه گریه می‌کنی، این گریه ذوق است. این گریه‌ها تکذیب‌نشده؛ اما اگر می‌گوید برای امام‌حسین {{علیه}} گریه کن! دارد به شما دستور می‌دهد که امام‌حسین {{علیه}} سفینه نجات است. شما وقتی حساب می‌کنی، می‌بینی که تمام این‌ها نور واحدند؛ یکی هستند، همه‌شان از نور خدا به‌وجود آمده‌اند؛ اما خدا هر کسی را یک حسابی رویش می‌کند؛ پس هر گریه‌ای که گریه نیست. گریه‌ای که تأیید باشد، گریه‌ای که از روی ولایت بلند شود، نه از روی نجاست. ابن‌سعد گریه‌اش از روی نجاست و خباثت بود؛ این گریه ارزش ندارد. گریه‌ای ارزش دارد که از ولایت سرچشمه بگیرد.
+
حالا چرا تمام اشیای خلقت برای امام‌ حسین {{علیه}} گریه می‌کنند؟ آیا می‌دانید چرا؟ وقتی امیرالمؤمنین علی {{علیه}} شهید شد، منادی ندا داد: {{متمایز|«ارکان خدا شکست»}}؛ اما نگفت تمام خلقت برای امیرالمؤمنین {{علیه}} گریه می‌کند؛ فقط برای امام‌ حسین {{علیه}} گفته؛ چون‌که امام‌ حسین {{علیه}} جسارتش افشا شد؛ یعنی اسب به بدن امام‌ حسین {{علیه}} تازاندند، سرش را چهل‌ منزل بردند. جنایت‌شان را افشا کردند، این مصیبت یک مصیبتی بود که این‌ها افشا کردند، خدای تبارک و تعالی هم افشا می‌کند. جسارت به امیرالمؤمنین {{علیه}} یک ثانیه بود، شمشیر به فرق مبارکش زدند. جسارت به امام‌ حسن {{علیه}} این‌ بود که به او زهر دادند؛ اما جسارت به امام‌ حسین {{علیه}} را افشا کردند، حالا خدا هم عظمت امام‌ حسین {{علیه}} را افشا می‌کند و می‌گوید: {{متمایز|«اگر پلک چشمت تَر بشود، خدا از تمام گناهانت می‌گذرد، حتّی اگر گناه جنّ و انس را کرده‌ باشی؛ اما معصوم باشی، نه این‌که بخواهی گناهانت را بیامرزد.}}
  
روایت داریم که خود ولایت هم گریه می‌کند. چرا خود ولایت گریه می‌کند؟ خدای تبارک و تعالی مقصدش ولایت است، مقصدش علی {{علیه}} است، مقصدش حسین {{علیه}} است؛ اما خدا یک خواست دارد، حالا به خواست خدا جسارت شده‌است. خدا ناراحت است، حالا ولایت برای خواست خدا گریه می‌کند؛ چون به خواست خدا خدشه خورده‌است. به خواست خدا توهین شده‌است. می‌گوید اگر به یک شیعه توهین کنی، هیچ‌عبادتت را قبول نمی‌کنم؟ می‌گوید چرا توهین کردی؟ همان‌طور که می‌گوید اگر حبّ امیرالمؤمنین {{علیه}} نداشته‌باشی، عبادت ثقلین کنی، تو را نمی‌آمرزم؛ پس این حرف صحیح است که خدا یک خواست دارد. حالا چرا این‌ها این‌جورند؟ به عقیده ولایتی من دارند نجوا می‌کنند. {{ارجاع|[[گریه ولایت]] 77}}
+
عزیزان من! اگر شما هم با خدا باشید، خدا افشایتان می‌کند. چرا می‌گوید اگر توهین به یک مؤمن کردی، خانه مرا خراب کردی؟ دارد تو را هم افشا می‌کند. {{درباره متقی|من نمی‌خواهم خودم را افشا کنم؛ اما یک‌ چیزهایی را یادتان می‌دهم. من روز عاشورا که می‌شد، پابرهنه می‌شدم، سرِ باز می‌دویدم، یک‌ چرخ هم داشتم، تا آن‌جا که می‌توانستم در بیابان می‌رفتم که هیچ‌کس نباشد. فقط برای امام‌ حسین {{علیه}} گریه می‌کردم و سلام به امام‌ حسین {{علیه}} می‌دادم. بعضی‌وقت‌ها هم می‌گفتم آن‌ها خاک بر سرشان می‌ریختند، من هم می‌ریختم، تا بعد از ظهر آن‌جا بودم.}} {{ارجاع|[[عظمت گریه با معرفت]] 81}}
 +
 
 +
امام‌ حسین {{علیه}} سفینه نجات است. تمام خلقت؛ یعنی آسمان، لوح، قلم، بهشت و فردوس؛ تاحتّی جهنّم برای امام‌ حسین {{علیه}} گریه می‌کند. یکی از علماء از من سؤال کرد: جهنّم که در غضب خداست، برای چه گریه می‌کند؟ گفتم: از روی هماهنگی گریه می‌کند، می‌خواهد با تمام خلقت هماهنگ باشد. بعد به این آقا گفتم: یک گریه‌ای داریم که گریه ذوق است، یک گریه‌هایی است که گریه بی‌اختیاری است، شما الآن یک‌ دفعه چشمت به قبر آقا علی‌ بن‌ موسی الرّضا {{علیهما}} یا آقا امام‌ حسین {{علیه}} می‌افتد، گریه می‌کنی؛ این گریه ذوق است. پدرت یا پسرت می‌خواهد به مکّه برود، یک‌ مرتبه گریه می‌کنی، این گریه ذوق است. این گریه‌ها تکذیب‌نشده؛ اما اگر می‌گوید برای امام‌ حسین {{علیه}} گریه کن! دارد به شما دستور می‌دهد که امام‌ حسین {{علیه}} سفینه نجات است. شما وقتی حساب می‌کنی، می‌بینی که تمام این‌ها نور واحدند؛ یکی هستند، همه‌شان از نور خدا به‌ وجود آمده‌اند؛ اما خدا هر کسی را یک حسابی رویش می‌کند؛ پس هر گریه‌ای که گریه نیست. گریه‌ای که تأیید باشد، گریه‌ای که از روی ولایت بلند شود، نه از روی نجاست. ابن‌ سعد گریه‌اش از روی نجاست و خباثت بود؛ این گریه ارزش ندارد. گریه‌ای ارزش دارد که از ولایت سرچشمه بگیرد.
 +
 
 +
روایت داریم که خود ولایت هم گریه می‌کند. چرا خود ولایت گریه می‌کند؟ خدای تبارک و تعالی مقصدش ولایت است، مقصدش علی {{علیه}} است، مقصدش حسین {{علیه}} است؛ اما خدا یک خواست دارد، حالا به خواست خدا جسارت شده‌ است. خدا ناراحت است، حالا ولایت برای خواست خدا گریه می‌کند؛ چون به خواست خدا خدشه خورده‌ است. به خواست خدا توهین شده‌ است. می‌گوید اگر به یک شیعه توهین کنی، هیچ‌ عبادتت را قبول نمی‌کنم؟ می‌گوید چرا توهین کردی؟ همان‌طور که می‌گوید اگر حبّ امیرالمؤمنین {{علیه}} نداشته‌ باشی، عبادت ثقلین کنی، تو را نمی‌آمرزم؛ پس این حرف صحیح است که خدا یک خواست دارد. حالا چرا این‌ها این‌جورند؟ به عقیده ولایتی من دارند نجوا می‌کنند. {{ارجاع|[[گریه ولایت]] 77}}
 
   
 
   
گریه خیلی جاها منع شده. فقط برای امام‌حسین {{علیه}} باید گریه کرد، ایراد می‌کنند که چطور پیامبر {{صلی}} در فوت پسرش ابراهیم گریه کرد؟ پیامبر {{صلی}} گریه‌اش شکرانه بود. آقا امام‌حسین {{علیه}} روی زانویش بود، ابراهیم هم روی زانوی دیگرش بود، دست بر سر این دو می‌کشید و کیف می‌کرد. جبرئیل نازل‌شد: یا محمّد! کیف می‌کنی؟ یکی از این‌ها را باید قربانی یکی‌دیگر کنی. پیامبر {{صلی}} حساب کرد که چه‌کار کنم؟ اگر حسین {{علیه}} را قربانی کنم، زهرا {{علیها}} ناراحت می‌شود، علی {{علیه}} ناراحت می‌شود، خودش ناراحت می‌شود، زینب {{علیها}} هم ناراحت می‌شود. گفت: ابراهیم را فدا می‌کنم. حالا که ابراهیم را فدا کرده، گفت قبرش را محکم کن! بعد فرمود: خدا رحمت کند کسی را که محکم کار کند. اگر پیامبر {{صلی}} گریه می‌کرد، گریه‌اش شکرانه بود؛ می‌گفت: خدایا! شکر، تا من رفتم یک‌ذرّه کیف کنم، جلوی مرا گرفتی. خدایا! شکر که من ابراهیم را فدای حسین {{علیه}} کردم. پیامبر {{صلی}} گریه شوق می‌کند؛ نه برای ابراهیم، جان ابراهیم در دستش است؛ این‌که گریه ندارد!
+
گریه خیلی جاها منع شده. فقط برای امام‌ حسین {{علیه}} باید گریه کرد، ایراد می‌کنند که چطور پیامبر {{صلی}} در فوت پسرش ابراهیم گریه کرد؟ پیامبر {{صلی}} گریه‌اش شکرانه بود. آقا امام‌ حسین {{علیه}} روی زانویش بود، ابراهیم هم روی زانوی دیگرش بود، دست بر سر این دو می‌کشید و کِیْف می‌کرد. جبرئیل نازل‌ شد: یا محمّد! کِیْف می‌کنی؟ یکی از این‌ها را باید قربانی یکی‌ دیگر کنی. پیامبر {{صلی}} حساب کرد که چه‌ کار کنم؟ اگر حسین {{علیه}} را قربانی کنم، زهرا {{علیها}} ناراحت می‌شود، علی {{علیه}} ناراحت می‌شود، خودش ناراحت می‌شود، زینب {{علیها}} هم ناراحت می‌شود. گفت: ابراهیم را فدا می‌کنم. حالا که ابراهیم را فدا کرده، گفت قبرش را محکم کن! بعد فرمود: {{متمایز|«خدا رحمت کند کسی را که محکم کار کند.»}} اگر پیامبر {{صلی}} گریه می‌کرد، گریه‌اش شکرانه بود؛ می‌گفت: خدایا! شکر، تا من رفتم یک‌ ذرّه کِیْف کنم، جلوی مرا گرفتی. خدایا! شکر که من ابراهیم را فدای حسین {{علیه}} کردم. پیامبر {{صلی}} گریه شوق می‌کند؛ نه برای ابراهیم، جان ابراهیم در دستش است؛ این‌که گریه ندارد!
  
آقا امام‌زمان {{عج}} درباره مادرش خیلی دخالت نمی‌کند، در صحرای‌کربلا هم خیلی دخالت نمی‌کند؛ اما می‌گوید گریه می‌کنم، اشک چشمم تمام شود، خون گریه می‌کنم؛ به‌خاطر توهینی که به عمّه‌ام زینب {{علیها}} شد. رفقای‌عزیز! بیایید گریه‌ای که امام‌زمان {{عج}} می‌کند را بکنید! گریه‌هایی نکنید که از جیب‌تان می‌رود. {{ارجاع|[[گریه]] 84}}
+
آقا امام‌ زمان {{عج}} درباره مادرش خیلی دخالت نمی‌کند، در صحرای‌ کربلا هم خیلی دخالت نمی‌کند؛ اما می‌گوید گریه می‌کنم، اشک چشمم تمام شود، خون گریه می‌کنم؛ به‌خاطر توهینی که به عمّه‌ام زینب {{علیها}} شد. رفقای‌ عزیز! بیایید گریه‌ای که امام‌ زمان {{عج}} می‌کند را بکنید! گریه‌هایی نکنید که از جیب‌تان می‌رود. {{ارجاع|[[گریه]] 84}}
  
 
{{یا علی}}
 
{{یا علی}}
 
+
<section end="گفتار متقی" />
[[رده: منتخب 1401]]
+
==ارجاعات==
 +
[[رده: منتخب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۵

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است، حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است، به اولیای امور کار نداشته‌ باشید، بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

قسمت 1[۱]

عاشورا بوده. انبیای سابق هم عاشورا را احترام می‌کردند، عاشورا که از زمان امام‌ حسین (علیه‌السلام) نیست. مگر آدم نبود که یک لکّه‌ اشک برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) ریخت و آمرزیده‌ شد؟! همین‌طور روایت داریم که قوم موسی برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) مجلس داشتند و گریه می‌کردند. [۲] هر کدام از آن‌ها که دچار مشکلی می‌شدند، به امام‌ حسین (علیه‌السلام) متوسّل می‌شدند و مشکل‌شان حلّ می‌شد. [۳]

روایت داریم: وقتی منصور دوانیقی به امام‌ صادق (علیه‌السلام) زهر داد، تمام استخوان‌های امام بر اثر زهر، آب شده‌ بود، فقط استخوان سرش مانده‌ بود. شخصی نزد امام آمد و گریه کرد. امام فرمود: برو به‌ فکر آخرتت باش! برای جدّم حسین (علیه‌السلام) گریه کن! ببین ائمه (علیهم‌السلام) تا نَفَس آخر می‌گویند «حسین!» تا نَفَس آخر می‌گویند «علی!» اگر امام‌ صادق (علیه‌السلام) به این‌ شخص می‌فرماید: برای جدّم حسین (علیه‌السلام) گریه کن! به‌ فکر نجات اوست؛ چون فقط گریه بر امام‌ حسین (علیه‌السلام) سبب آمرزش گناهان می‌شود؛ حتّی اگر گناه ثقلین را داشته‌ باشد؛ اما شرطش این‌ است که بدعت‌گذار یا طرفدارش نباشد، خدا او را نمی‌آمرزد، چون بدعت‌گذار با منیّتی که دارد در مقابل ولایت دکّان باز کرده‌ است. [۴]

این‌که می‌گوید فقط برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) داریم که عرش، بهشت، فردوس، جهنّم، زمین و آسمان گریه کرده‌اند، عقیده ولایتی‌ام این‌ است: همان‌طور که تمام خلقت باید ولایتِ امیرالمؤمنین داشته‌ باشند، تمام‌شان باید به امام‌ حسین (علیه‌السلام) پناه بیاورند؛ تا خدا آن‌ها را بپذیرد؛ درست‌ است که تمام ائمه (علیهم‌السلام) کشتی‌اند؛ اما سفینه‌ نجات، امام‌ حسین (علیه‌السلام) است. [۵]

گریه آسمان، زمین، بهشت و جهنّم برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) گریه هماهنگی‌است؛ اما گریه‌های ما آمرزیدنی است. یک لکّه‌ اشک بریزیم تا باعث آمرزش ما شود؛ البتّه گریه باید از روی ولایت باشد؛ وگرنه ابن‌ سعد هم گریه کرد، او گریه‌اش از روی خباثت بود. ما باید بیچارگی خودمان را ببینیم و بگوییم: حسین‌جان! ما بیچاره‌ایم! عاشورا نبودیم که جان‌مان را فدایت کنیم، زینب‌جان! نبودیم که از تو حمایت کنیم؛ حالا کاری که نمی‌توانیم بکنیم، بیچاره بیچاره‌ایم! گریه می‌کنیم تا فرزند عزیزت امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) بیاید و احقاق حقّ از دشمنان مادرت زهرای‌ عزیز (علیهاالسلام) کند؛ این گریه، اتّصال به ولایت است.

کسی‌که یک لکّه‌ اشک برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) با معرفت بریزد، جهنّم تعادلش را از دست می‌دهد؛ دلیلش این‌ است که هیچ‌ چیزی قدرتش مطابق قدرت گریه بر امام‌ حسین (علیه‌السلام) نیست. جهنّم عذاب است، گریه امام‌ حسین (علیه‌السلام) رحمت است؛ گریه‌ای که چرا توهین به امام‌ حسین (علیه‌السلام) و حضرت‌ زینب (علیهاالسلام) شد؟! آن‌وقت این لکّه‌اشک درونش محبّت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)، حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) و امام‌ حسین (علیه‌السلام) است، «رحمةِ واسعه» است که در جهنّم می‌چکد و تمام عذاب نابود می‌شود. [۶]

من بعضی‌وقت‌ها روی چهارپایه می‌نشینم، یک سلام به امام‌ حسین (علیه‌السلام) می‌دهم و همین‌طور می‌گویم «حسین! حسین!» اشک جاری می‌شود؛ ما نمی‌توانیم عظمت امام‌ حسین (علیه‌السلام) را هضم کنیم. این‌که «یا حسین» می‌گویی، اشکت درمی‌آید؛ دیگر نیازی به روضه نداری. روایت داریم: اگر گوشه‌ای بروی و اشکی برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) بریزی، فوراً زهرای‌ مرضیه (علیهاالسلام) و امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) آن‌جا حاضر می‌شوند و گریه می‌کنند؛ من می‌گویم بیایید روضه‌خوانِ امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) بشوید! [۷]

قسمت 2[۸]

روایت صحیح داریم: قوم حضرت‌ موسی برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) گریه می‌کردند. عاشورا بوده، امام‌ حسین (علیه‌السلام) هم می‌فرماید: هر روز عاشوراست. این‌چه گریه‌ای است که اگر پلک چشمت تَر بشود، خدا تمام گناهانت را می‌آمرزد؛ حتّی اگر به اندازه گناه جنّ و انس باشد؟ این‌جا دارد عظمت حسین (علیه‌السلام) را معلوم می‌کند. مگر تو هفتاد سالت نیست؟! هفتاد سال که گناه ثقلین نمی‌کنی! (آیا این حرف‌ها در دل‌تان جلوه کرده؟ از این حرف‌ها قدردانی کنید! والله، حرف من نیست.) از کجا می‌گویی دارد عظمت امام‌ حسین (علیه‌السلام) را معلوم می‌کند؟ مگر نمی‌فرماید هر کسی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را به «الیوم أکملت لکم دینکم»[۹] قبول نداشته‌ باشد، عبادت ثقلین کند، او را می‌سوزانم؟! آخر چه‌ کسی عبادت ثقلین می‌کند؟! خدا دارد عظمت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را معلوم می‌کند؛ یعنی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) این‌قدر عظمت دارد که یک محبّتش را به تمام عبادت ثقلین صلح می‌کند.

این‌جا هم خدا دارد عظمت امام‌ حسین (علیه‌السلام) را معلوم می‌کند که می‌گوید هر کسی برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) گریه کند، گناه جنّ و انس را هم کرده‌ باشد، او را می‌آمرزم. این به تو خیلی ربطی ندارد؛ اما ربطش چیه؟ ربطش این‌ است که امام‌ حسین (علیه‌السلام) را بشناسی، ربطش این‌ است که بدانی امام‌ حسین (علیه‌السلام) یعنی‌ چه؟ ربطش این‌ است که بدانی چقدر عظمت دارد که خدای تبارک و تعالی گناه ثقلین را کرده‌ باشی و پلک چشمت به‌ واسطه امام‌ حسین (علیه‌السلام) تَر بشود، تو را می‌آمرزد؛ اما اگر کسی حسین‌ شناس باشد، گناه نمی‌کند.

قدر این حرف را بدانید! والله، اگر یک‌ سال در این حرف کار بکنید، کار نکردید! این‌قدر به نظر من این حرف اهمّیّت دارد که باید حسین‌ شناس باشی و معرفت داشته‌ باشی و گریه کنی. حالا من به شما می‌گویم تا این حرف را قبول کنید! عزیزان من! مگر ابن‌ سعد گناه ثقلین کرد؟ نه! به خون امام‌ حسین (علیه‌السلام) شرکت کرد. این‌قدر گریه کرد که از ریش نحس نجسش اشک می‌چکید، چرا اهل‌ جهنّم است؟ چرا خدا او را نیامرزید؟ چون گریه‌اش از روی کفر بلند می‌شد؛ پس گریه باید از روی محبّت باشد؛ تا ارزش داشته‌ باشد. توجّه بفرمایید!

درباره امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) داریم: وقتی‌که شهید شد، منادی ندا داد: «ارکان خدا شکست»؛ اما حالا که امام‌ حسین (علیه‌السلام) شهید شده، درخت، ریگ، عرش، آسمان، بهشت، جنّات، جهنّم گریه می‌کند. حالا عزیز من! این گریه‌ای که تو می‌کنی، باید این‌جوری باشد. اگر تو برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) گریه کنی که گناهانت را بیامرزد، این گریه نتیجه ندارد، ارزش ندارد. چرا ارزش ندارد؟ این مثل این‌ است که من الآن پنجاه‌ هزار تومان قرض دارم، می‌گویم شما بیا پنجاه‌ هزار تومان به‌ من بده تا قرضم را بدهم. این ارزش ندارد، من تو را نمی‌خواهم که! پس برای چه تو را می‌خواهم؟ برای این‌که قرضم را بدهی و مشکلم را حلّ کنی؛ پس اگر برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) گریه کنی تا خدا گناهانت را بیامرزد، مثل همان‌ است؛ [یعنی با خدا معامله کردی].

حالا ما باید چه‌جور باشیم؟ ما باید برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) گریه کنیم که چرا توهین به او شده؟! اگر تو این‌جوری باشی، گناهانت هم آمرزیده می‌شود؛ یعنی معرفت درباره آقا امام‌ حسین (علیه‌السلام) داشته‌ باشی.

قبلاً گفتم: ما سه نوع گریه داریم: گریه کفر به ولایت که برای بیچارگی این‌ها گریه کنیم. گریه عُقده که برای مشکلات خودمان گریه کنیم؛ اما یک گریه‌ای است که امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌کند؛ می‌فرماید: «صبح و شام گریه می‌کنم، اگر اشک چشمم تمام شود، خون گریه می‌کنم؛ به‌خاطر توهینی که به عمّه‌ام شد.» تو باید معصوم باشی و گریه کنی، مصداق برای شما بیاورم: مگر بهشت و فردوس، آسمان، ریگ، جهنّم می‌خواهند آمرزیده شوند که گریه می‌کنند؟ نه! تو هم باید این‌جور برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) گریه کنی؛ این‌ است معرفت به امام‌ حسین (علیه‌السلام)! مگر آن‌ها نسبت به خودشان معصوم نیستند؟! تو هم باید نسبت به امام‌ حسین (علیه‌السلام) معصوم باشی؛ نه این‌که گناه کنی و با گریه خدا گناهانت را بیامرزد! حیف از آن مرغ‌هایی که می‌خوری!

حالا چرا تمام اشیای خلقت برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) گریه می‌کنند؟ آیا می‌دانید چرا؟ وقتی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) شهید شد، منادی ندا داد: «ارکان خدا شکست»؛ اما نگفت تمام خلقت برای امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گریه می‌کند؛ فقط برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) گفته؛ چون‌که امام‌ حسین (علیه‌السلام) جسارتش افشا شد؛ یعنی اسب به بدن امام‌ حسین (علیه‌السلام) تازاندند، سرش را چهل‌ منزل بردند. جنایت‌شان را افشا کردند، این مصیبت یک مصیبتی بود که این‌ها افشا کردند، خدای تبارک و تعالی هم افشا می‌کند. جسارت به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) یک ثانیه بود، شمشیر به فرق مبارکش زدند. جسارت به امام‌ حسن (علیه‌السلام) این‌ بود که به او زهر دادند؛ اما جسارت به امام‌ حسین (علیه‌السلام) را افشا کردند، حالا خدا هم عظمت امام‌ حسین (علیه‌السلام) را افشا می‌کند و می‌گوید: «اگر پلک چشمت تَر بشود، خدا از تمام گناهانت می‌گذرد، حتّی اگر گناه جنّ و انس را کرده‌ باشی؛ اما معصوم باشی، نه این‌که بخواهی گناهانت را بیامرزد.

عزیزان من! اگر شما هم با خدا باشید، خدا افشایتان می‌کند. چرا می‌گوید اگر توهین به یک مؤمن کردی، خانه مرا خراب کردی؟ دارد تو را هم افشا می‌کند. من نمی‌خواهم خودم را افشا کنم؛ اما یک‌ چیزهایی را یادتان می‌دهم. من روز عاشورا که می‌شد، پابرهنه می‌شدم، سرِ باز می‌دویدم، یک‌ چرخ هم داشتم، تا آن‌جا که می‌توانستم در بیابان می‌رفتم که هیچ‌کس نباشد. فقط برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) گریه می‌کردم و سلام به امام‌ حسین (علیه‌السلام) می‌دادم. بعضی‌وقت‌ها هم می‌گفتم آن‌ها خاک بر سرشان می‌ریختند، من هم می‌ریختم، تا بعد از ظهر آن‌جا بودم. [۱۰]

امام‌ حسین (علیه‌السلام) سفینه نجات است. تمام خلقت؛ یعنی آسمان، لوح، قلم، بهشت و فردوس؛ تاحتّی جهنّم برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) گریه می‌کند. یکی از علماء از من سؤال کرد: جهنّم که در غضب خداست، برای چه گریه می‌کند؟ گفتم: از روی هماهنگی گریه می‌کند، می‌خواهد با تمام خلقت هماهنگ باشد. بعد به این آقا گفتم: یک گریه‌ای داریم که گریه ذوق است، یک گریه‌هایی است که گریه بی‌اختیاری است، شما الآن یک‌ دفعه چشمت به قبر آقا علی‌ بن‌ موسی الرّضا (علیهماالسلام) یا آقا امام‌ حسین (علیه‌السلام) می‌افتد، گریه می‌کنی؛ این گریه ذوق است. پدرت یا پسرت می‌خواهد به مکّه برود، یک‌ مرتبه گریه می‌کنی، این گریه ذوق است. این گریه‌ها تکذیب‌نشده؛ اما اگر می‌گوید برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) گریه کن! دارد به شما دستور می‌دهد که امام‌ حسین (علیه‌السلام) سفینه نجات است. شما وقتی حساب می‌کنی، می‌بینی که تمام این‌ها نور واحدند؛ یکی هستند، همه‌شان از نور خدا به‌ وجود آمده‌اند؛ اما خدا هر کسی را یک حسابی رویش می‌کند؛ پس هر گریه‌ای که گریه نیست. گریه‌ای که تأیید باشد، گریه‌ای که از روی ولایت بلند شود، نه از روی نجاست. ابن‌ سعد گریه‌اش از روی نجاست و خباثت بود؛ این گریه ارزش ندارد. گریه‌ای ارزش دارد که از ولایت سرچشمه بگیرد.

روایت داریم که خود ولایت هم گریه می‌کند. چرا خود ولایت گریه می‌کند؟ خدای تبارک و تعالی مقصدش ولایت است، مقصدش علی (علیه‌السلام) است، مقصدش حسین (علیه‌السلام) است؛ اما خدا یک خواست دارد، حالا به خواست خدا جسارت شده‌ است. خدا ناراحت است، حالا ولایت برای خواست خدا گریه می‌کند؛ چون به خواست خدا خدشه خورده‌ است. به خواست خدا توهین شده‌ است. می‌گوید اگر به یک شیعه توهین کنی، هیچ‌ عبادتت را قبول نمی‌کنم؟ می‌گوید چرا توهین کردی؟ همان‌طور که می‌گوید اگر حبّ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نداشته‌ باشی، عبادت ثقلین کنی، تو را نمی‌آمرزم؛ پس این حرف صحیح است که خدا یک خواست دارد. حالا چرا این‌ها این‌جورند؟ به عقیده ولایتی من دارند نجوا می‌کنند. [۱۱]

گریه خیلی جاها منع شده. فقط برای امام‌ حسین (علیه‌السلام) باید گریه کرد، ایراد می‌کنند که چطور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در فوت پسرش ابراهیم گریه کرد؟ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گریه‌اش شکرانه بود. آقا امام‌ حسین (علیه‌السلام) روی زانویش بود، ابراهیم هم روی زانوی دیگرش بود، دست بر سر این دو می‌کشید و کِیْف می‌کرد. جبرئیل نازل‌ شد: یا محمّد! کِیْف می‌کنی؟ یکی از این‌ها را باید قربانی یکی‌ دیگر کنی. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حساب کرد که چه‌ کار کنم؟ اگر حسین (علیه‌السلام) را قربانی کنم، زهرا (علیهاالسلام) ناراحت می‌شود، علی (علیه‌السلام) ناراحت می‌شود، خودش ناراحت می‌شود، زینب (علیهاالسلام) هم ناراحت می‌شود. گفت: ابراهیم را فدا می‌کنم. حالا که ابراهیم را فدا کرده، گفت قبرش را محکم کن! بعد فرمود: «خدا رحمت کند کسی را که محکم کار کند.» اگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گریه می‌کرد، گریه‌اش شکرانه بود؛ می‌گفت: خدایا! شکر، تا من رفتم یک‌ ذرّه کِیْف کنم، جلوی مرا گرفتی. خدایا! شکر که من ابراهیم را فدای حسین (علیه‌السلام) کردم. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گریه شوق می‌کند؛ نه برای ابراهیم، جان ابراهیم در دستش است؛ این‌که گریه ندارد!

آقا امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) درباره مادرش خیلی دخالت نمی‌کند، در صحرای‌ کربلا هم خیلی دخالت نمی‌کند؛ اما می‌گوید گریه می‌کنم، اشک چشمم تمام شود، خون گریه می‌کنم؛ به‌خاطر توهینی که به عمّه‌ام زینب (علیهاالسلام) شد. رفقای‌ عزیز! بیایید گریه‌ای که امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌کند را بکنید! گریه‌هایی نکنید که از جیب‌تان می‌رود. [۱۲]

یا علی

ارجاعات

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه