منتخب: دفن شهدای کربلا: تفاوت بین نسخه‌ها
جز (جایگزینی متن - ']]]' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - 'رده: منتخب 1401' به 'رده: منتخب') |
||
| (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{بسم الله}} | {{بسم الله}} | ||
| − | '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و | + | '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته''' |
| − | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. | + | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرت زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' |
==گفتار متقی {{ارجاع|سخنرانی [[عاشورای 88؛ ارتباط]] (دقیقه 39 و 44) و [[اربعین 83]] (دقیقه 27) و [[عاشورای 87]] (دقیقه 27) و [[حضرت‌ابوالفضل]] 85 (دقیقه 35) و [[اربعین 91]] (دقیقه 49)}}== | ==گفتار متقی {{ارجاع|سخنرانی [[عاشورای 88؛ ارتباط]] (دقیقه 39 و 44) و [[اربعین 83]] (دقیقه 27) و [[عاشورای 87]] (دقیقه 27) و [[حضرت‌ابوالفضل]] 85 (دقیقه 35) و [[اربعین 91]] (دقیقه 49)}}== | ||
| + | <section begin="گفتار متقی" /> | ||
{{صوت منتخب|dafne-shohada}} | {{صوت منتخب|dafne-shohada}} | ||
| − | + | رفقای عزیز! جسم علیین امام حسین {{علیه}} زیر سُم اسب رفت؛ تا شقاوت لشکر ابن‌زیاد را معلوم کند. {{ارجاع|[[عاشورای 88؛ ارتباط]]}} سه روز جسم علیین شهداء روی زمین کربلا بود، این‌قدر این شیرها آمدند جسم علیین امام حسین {{علیه}} را حفاظت کردند، روایت داریم: همین‌طور غُرّش می‌کردند، دور امام حسین {{علیه}} می‌گشتند و گریه می‌کردند. چرا؟ گفتند مبادا جسارت به جسم علیین امام حسین {{علیه}} بشود؛ اما مسلمان‌ها امام را کشتند، سرش را بالای نی کردند! آن را پیش یزید می‌برند؛ تا جایزه بگیرند! | |
| − | تا این‌که بنی‌اسد آمدند و خواستند شهدا را | + | تا این‌که بنی‌اسد آمدند و خواستند شهدا را به اصطلاح دفن کنند. یک دفعه دیدند سواری پیدا شد، ترسیدند. دیدند امام سجّاد {{علیه}} است، به آن‌ها فرمود: من خوب این‌ها را می‌شناسم، به امر حضرت، حبیب بن مظاهر را دفن کردند. پایین پای امام حسین {{علیه}} همه شهداء هستند؛ اما حضرت فرمود: حصیری بیاورید! آقا امام حسین {{علیه}} را روی حصیر گذاشتند و آن را روی همان قبری که به اصطلاح هست؛ قرار دادند. آن‌جا قبر نیست، امام حسین {{علیه}} که در خاک دنیا نیست؛ سردابه‌ای است از علیین که حائل است و نمی‌توانند آن‌را خراب کنند. |
| − | + | حبیب بن مظاهر هم که می‌بینید این‌جا دفن شده است، بعضی وقت‌ها دوستی‌ها دو بُعدی است؛ یک عدّه‌ای از لشکر یزید بن معاویه، حبیب را می‌خواستند، حالا وقتی کشته شد، او را این‌جا دفن کردند. خدای تبارک و تعالی در باطن می‌خواهد که مردم زیارتش کنند. {{ارجاع|[[اربعین 83]] و [[عاشورای 88؛ ارتباط]] و [[شرک به ولایت]] 88}} | |
| − | این‌که حُرّ آن‌طرف‌تر دفن | + | این‌که حُرّ آن‌طرف‌تر دفن شده است؛ برای این است که آن‌ها خیلی با او قوم و خویشی داشتند، او را بردند یک فرسخی از حرم امام حسین {{علیه}} به خاک سپردند. حالا ببین خدا چطور پیش‌بینی کرده، این‌ها نظرشان این بود که بعد از شهادت امام حسین {{علیه}} و اصحابش، جسم علیین آن‌ها را زیر سُم اسب کنند، می‌خواستند بدن حُرّ زیر سُم اسب نرود؛ وقتی آن‌جا را کَندند، دیدند سردابه‌ای است، حُرّ را آن‌جا دفن کردند. {{ارجاع|[[اربعین 83]] و [[حضرت‌ابوالفضل]] 85 و [[عاشورای 87]]}} |
| − | عزیزان من! این‌ها را خلق حساب نکنید! | + | عزیزان من! این‌ها را خلق حساب نکنید! عمَر این‌ها را خلق حساب کرد. این‌ها نور خدا هستند، ببین زمانی‌که شما قدری با ائمه طاهرین {{علیهم}} آشنا شوید، خاک هم شما را احترام می‌کند. چرا حُرّ را احترام کرد؟ بدنش خاک نمی‌شود، بدنش مثل ائمه طاهرین {{علیهم}} است، این جسم علیین آن‌هاست؛ وگرنه ائمه طاهرین {{علیهم}} روح خدا هستند. {{ارجاع|[[اربعین 91]]}} |
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | [[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | ||
{{یا علی}} | {{یا علی}} | ||
| − | + | <section end="گفتار متقی" /> | |
| − | [[رده: منتخب | + | ==ارجاعات== |
| + | [[رده: منتخب]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۵
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی [۱]
رفقای عزیز! جسم علیین امام حسین (علیه‌السلام) زیر سُم اسب رفت؛ تا شقاوت لشکر ابن‌زیاد را معلوم کند. [۲] سه روز جسم علیین شهداء روی زمین کربلا بود، این‌قدر این شیرها آمدند جسم علیین امام حسین (علیه‌السلام) را حفاظت کردند، روایت داریم: همین‌طور غُرّش می‌کردند، دور امام حسین (علیه‌السلام) می‌گشتند و گریه می‌کردند. چرا؟ گفتند مبادا جسارت به جسم علیین امام حسین (علیه‌السلام) بشود؛ اما مسلمان‌ها امام را کشتند، سرش را بالای نی کردند! آن را پیش یزید می‌برند؛ تا جایزه بگیرند!
تا این‌که بنی‌اسد آمدند و خواستند شهدا را به اصطلاح دفن کنند. یک دفعه دیدند سواری پیدا شد، ترسیدند. دیدند امام سجّاد (علیه‌السلام) است، به آن‌ها فرمود: من خوب این‌ها را می‌شناسم، به امر حضرت، حبیب بن مظاهر را دفن کردند. پایین پای امام حسین (علیه‌السلام) همه شهداء هستند؛ اما حضرت فرمود: حصیری بیاورید! آقا امام حسین (علیه‌السلام) را روی حصیر گذاشتند و آن را روی همان قبری که به اصطلاح هست؛ قرار دادند. آن‌جا قبر نیست، امام حسین (علیه‌السلام) که در خاک دنیا نیست؛ سردابه‌ای است از علیین که حائل است و نمی‌توانند آن‌را خراب کنند.
حبیب بن مظاهر هم که می‌بینید این‌جا دفن شده است، بعضی وقت‌ها دوستی‌ها دو بُعدی است؛ یک عدّه‌ای از لشکر یزید بن معاویه، حبیب را می‌خواستند، حالا وقتی کشته شد، او را این‌جا دفن کردند. خدای تبارک و تعالی در باطن می‌خواهد که مردم زیارتش کنند. [۳]
این‌که حُرّ آن‌طرف‌تر دفن شده است؛ برای این است که آن‌ها خیلی با او قوم و خویشی داشتند، او را بردند یک فرسخی از حرم امام حسین (علیه‌السلام) به خاک سپردند. حالا ببین خدا چطور پیش‌بینی کرده، این‌ها نظرشان این بود که بعد از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) و اصحابش، جسم علیین آن‌ها را زیر سُم اسب کنند، می‌خواستند بدن حُرّ زیر سُم اسب نرود؛ وقتی آن‌جا را کَندند، دیدند سردابه‌ای است، حُرّ را آن‌جا دفن کردند. [۴]
عزیزان من! این‌ها را خلق حساب نکنید! عمَر این‌ها را خلق حساب کرد. این‌ها نور خدا هستند، ببین زمانی‌که شما قدری با ائمه طاهرین (علیهم‌السلام) آشنا شوید، خاک هم شما را احترام می‌کند. چرا حُرّ را احترام کرد؟ بدنش خاک نمی‌شود، بدنش مثل ائمه طاهرین (علیهم‌السلام) است، این جسم علیین آن‌هاست؛ وگرنه ائمه طاهرین (علیهم‌السلام) روح خدا هستند. [۵]
ارجاعات
- ↑ سخنرانی عاشورای 88؛ ارتباط (دقیقه 39 و 44) و اربعین 83 (دقیقه 27) و عاشورای 87 (دقیقه 27) و حضرت‌ابوالفضل 85 (دقیقه 35) و اربعین 91 (دقیقه 49)
- ↑ عاشورای 88؛ ارتباط
- ↑ اربعین 83 و عاشورای 88؛ ارتباط و شرک به ولایت 88
- ↑ اربعین 83 و حضرت‌ابوالفضل 85 و عاشورای 87
- ↑ اربعین 91
