کتاب عارف ولایت به لطف خدا منتشر شد. منتخب عید فطر

نتایج جستجو

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
  • چشم آقا ابوالفضل (علیه‌السلام)، یکی به گلوی آقا علی‌اصغر، یکی هم به قلب آقا امام‌ حسین (علیه‌السلام) زد. حالا در میان لشکر همهمه‌ای ایجاد شد. ابن‌سعد صدا زد: حرمله! چرا جواب حسین را نمی‌دهی؟ گفت: امیر! پسر را نشانه کنم یا پدر را؟ گفت: مگر گلوی اصغر را
    ۱۵ کیلوبایت (۱٬۵۲۷ واژه) - ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۳
  • توفیق و بکاء و نجوا (رده روضه آقا علی‌اصغر)
    آخوندی زد ماشینش را آن‌جا، ماشین نویی داشت، [با یک] غیظی گفت: آقا! بهره من را بده! گفت: آقا! چهل‌هزار تومان بهره‌ات می‌شود، گفت: پولم باشد، بهره‌ام را بده! این آقا (بابا!) امام‌جماعت است، این آقا می‌خواهد بچّه من را هم هدایت کند! ما نمی‌دانیم چقدر بدبخت شدیم
    ۶۱ کیلوبایت (۶٬۰۴۹ واژه) - ‏۷ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۰۴:۴۸
  • تاسوعای 92؛ قدردانی از جلسه ولایت (رده روضه آقا علی‌اصغر و آقا ابوالفضل)
    می‌مُردم [و] مَشک به عمویم نمی‌دادم. حالا همان‌جا آقا امام‌حسین (علیه‌السلام) آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) را دفن کرد؛ چون‌که سرها را که می‌بُردند، یکی سر آقا علی‌اصغر (علیه‌السلام) نبود، یکی [هم] سر آقا ابوالفضل (علیه‌السلام). قربان‌تان بروم! ما باید تعصّب
    ۵۲ کیلوبایت (۴٬۴۵۵ واژه) - ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۰۲
  • عاشورای 93 (رده روضه حضرت علی‌اصغر)
    خیمه می‌آورد. چرا؟ می‌فهمد این‌ها زیر سُم اسب می‌روند؛ اما آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) وقتی‌که شهید شد و می‌خواست از اسب که بیفتد، حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) گفت: پسرم! او را در بغل گرفت. خوش به حال آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) که چقدر معرفت دارد! دستش را که قطع
    ۴۱ کیلوبایت (۲٬۵۳۰ واژه) - ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۰۱
  • عاشورای 84 (رده روضه حضرت علی‌اکبر)
    چوب است. آن منبری که آقا امام‌سجّاد برود، آن منبر است. حالا مشک را پر از آب کرده‌است می‌خواهد برود، ظالمی دست آقا ابوالفضل را قطع کرده‌است، ظالمی دیگر دست دیگرش را قطع کرده‌است. بعضی از روضه‌خوانها خیلی بی‌ادب هستند. یک‌نفر روضه می‌خواند، یکی از گوشه‌ای
    ۵۴ کیلوبایت (۵٬۱۵۷ واژه) - ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۳۸
  • دو نفر را در بغل گرفته؛ یکی آقا ابالفضل را گرفت، یکی هم آقا علی‌اکبر. زینب به همه‌چیز آگاه است، گفت: ممکن‌است که در ظاهر آقا امام‌حسین (علیه‌السلام) فُجاه کند، به میدان آمد و داد می‌کشید، مرتب می‌گفت: «وَلدی علی!، وَلدی علی!» زینب تا حتی از برای پسران
    ۷۲ کیلوبایت (۷٬۲۶۳ واژه) - ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۳۹
  • اربعین 86؛ تذکر درباره زیارت (رده روضه خداحافظی حضرت‌زینب با آقا ابوالفضل و امام‌حسین)
    دارد. وقتی هر روز آن‌جا می‌رفتم، (یک‌ماه ما آن‌جا بودیم، به‌حساب زمان شاه) هر دفعه به‌نام آقا علی‌اکبر، علی‌اصغر (علیهماالسلام) [زیارت] با حال می‌رفتم؛ در حرم آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) [حالم] این‌جوری نمی‌شد. [به‌قول] ما عوام‌ها می‌گویند: یا ذاتت عیب
    ۶۶ کیلوبایت (۵٬۹۹۲ واژه) - ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۰۵
  • عظمت گریه با معرفت (رده روضه علی‌اصغر)
    درخت طوبی شیرش می‌دهیم. حالا [آقا علی‌اصغر (علیه‌السلام) را] کنارِ خیمه‌ها آورد، با غَلاف شمشیر، قبر کوچکی درست کرد، خدا حاج‌شیخ‌عباس را رحمت کند! گفت: اُمّ‌کلثوم (علیهاالسلام) مواظب برادرش بود، تا رفت خاک رو [ی آقا علی‌اصغر (علیه‌السلام)] بریزد؛ [اُمّ‌کلثوم
    ۶۸ کیلوبایت (۵٬۸۶۲ واژه) - ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۴۹
  • حالا من می‌خواهم به این‌ها بگویم، حالا نستجیر بالله، زبانم لال، این حرف‌ها را نزنیم؛ حالا حسین کافر شده، علی‌اکبر چه کرده؟ علی‌اصغر چه کرده؟ آقا ابوالفضل چه کرده؟ این‌ها هم همه کافر شدند؟ آنها را می‌کشید چه کنید؟ یزید گفت اسب به بدن امام حسین بتاز؟ این
    ۲۳ کیلوبایت (۲٬۲۸۷ واژه) - ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۳:۰۸
  • خدا [که] خدا معلوم‌کرده می‌گوید بیا خلیفه مردم را اطاعت‌کن! حریم ولایت را شکست. از آن‌موقع دیگر آقا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، آقا امام‌حسن (علیه‌السلام)، آقا امام‌حسین (علیه‌السلام) عادی شدند؛ مثل همه مردم شدند. «أطیعوا الله و أطیعوا الرسول اُولوا الأمر
    ۵۱ کیلوبایت (۴٬۶۷۴ واژه) - ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۴۸
  • اربعین 90؛ عبادتهای خیالی (رده روضه وداع امام‌حسین)
    حالا این‌ها [به کربلا] آمدند، هر کسی یک‌جایی را، حدودی را به نظر گرفته، می‌گوید: عمّه‌جان! این‌جا علی‌اکبر (علیه‌السلام) [بود]، عمّه‌جان! این‌جا [علی‌اصغر و قاسم و عون و جعفر (علیهم‌السلام) بود]. گفت: آقاجان! ایشان، این‌ها از بین می‌روند، [امام‌سجاد (علیه‌السلام)]
    ۴۸ کیلوبایت (۴٬۵۴۷ واژه) - ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۵۱
  • نمی‌بُرد، امشب خواب‌شان می‌بَرد. آقا امام‌ حسین (علیه‌السلام) در ظاهر و باطن، برادرش آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) را دعا کرد. شب‌ عاشورا امام‌ حسین (علیه‌السلام) فرمود که فردا ما کشته می‌شویم؛ تا حتّی طفل شیرخوارم علی‌اصغر (علیه‌السلام) شهید می‌شود، هر کسی
    ۳۰ کیلوبایت (۳٬۰۴۸ واژه) - ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۰۵
  • را جلو بیاورید. یک‌ وقت امام‌ حسین (علیه‌السلام) و اسیری حضرت‌ زینب (علیهاالسلام)، یک‌ وقت آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) و حضرت‌ قاسم، آقا علی‌اکبر و آقا علی‌اصغر، سکینه و رقیّه؛ ببین تمام این‌ها فدای ولایت شدند. این دهه با این‌ها بیتوته داشته‌ باشید. یک‌
    ۸ کیلوبایت (۷۹۶ واژه) - ‏۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۷
  • حرف‌ها مدام می‌گوید: «هل من ناصر»، یکی بیاید این‌ور. چرا؟ توجه کنید امشب، خدا دین خدا را، تبلیغ خدا را از آقا علی‌اکبر، از آقا علی‌اصغر، از آقا ابوالفضل بالاتر می‌داند. می‌گوید بیایید این‌ور، می‌گذرم از شما. بیایید پدر من را قبول کنید. بیایید «بغض ابیک»
    ۴۸ کیلوبایت (۴٬۸۹۵ واژه) - ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۵۸
  • وقایع عاشورا (رده روضه حضرت‌سکینه)
    دیدم امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) یعسوب‌الدین، امام‌المبین، حجّت‌خدا، وصیّ رسول‌الله، مقصد خدا وسط ضریح ایستاده‌است، فرمود: حسین! گفتم: بله آقا! گفت: چرا نمی‌روی نایب ما، حُرّ را زیارت کنی؟ همین‌طور گفتم: چشم آقا! چشم آقا! چشم آقا! تا این‌که بیدار شدم
    ۷۲ کیلوبایت (۶٬۷۲۴ واژه) - ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۱۱
  • ناراحتی از حرف خلق (رده روضه امام‌حسین)
    می‌گفت: حسین! برادر! جانم به‌قربانت! آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) که هیچ، می‌گفت: من عبد تو هستم، تو دین من هستی، هیچ‌وقت برادر نگفت. این‌قدر آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) امام‌حسین (علیه‌السلام) را احترام می‌کرد که در مقابل آقا امام‌حسین (علیه‌السلام) که حجّت
    ۶۵ کیلوبایت (۵٬۸۳۱ واژه) - ‏۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۲
  • دارد «هل من مبارز» می‌گوید. فوراً گفت: دست از علی (علیه‌السلام) بردارید! علی (علیه‌السلام) دارد به سوی خدا می‌رود، این‌ها دست برداشتند. آقا علی‌اکبر (علیه‌السلام) به میدان رفت. ما هر سال یک ‌روضه آقا علی‌اکبر (علیه‌السلام) می‌خواندیم، حالا برایتان بخوانم
    ۳۳ کیلوبایت (۳٬۲۹۴ واژه) - ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۳۷
  • به کربلا را می‌گرفتند، آقا که شما باشی! یک‌ دفعه امّ‌کلثوم (علیهاالسلام) آمد و گفت: خواهر! همه رفتند، برادرمان را تنها گذاشتند. آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) شنید، آمد و گفت: خواهر! فردا دَیّاری را از این‌ها باقی نمی‌گذارم. آقا علی‌اکبر (علیه‌السلام) به میمنه
    ۲۱ کیلوبایت (۲٬۰۶۱ واژه) - ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۰۵
  • کرد گریه‌کردن، آقا ابوالفضل گفت: خواهر، غصه نخور، فردا من دیاری را در کربلا نمی‌گذارم باقی باشد؛ مگر طرفدار برادرت حسین باشد. آقا علی‌اکبر به میمنه بزند، من به میسره می‌زنم؛ ما قال این‌ها را می‌کنیم. امام‌حسین شنید، دید اگر صبح بشود، آقا ابوالفضل این‌کار
    ۱۸ کیلوبایت (۱٬۶۹۹ واژه) - ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۵۴
  • عاشورای 85 (رده روضه حضرت‌زهرا و امیرالمؤمنین، نرفتن متقی در مسجدالنبیّ)
    می‌زنم، نه این‌که من این حرف را کتابی بگویم.) امام‌حسین (علیه‌السلام) وقتی‌که آقا علی‌اکبر (علیه‌السلام) شهید شد؛ یا آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) شهید شد [و] گفت: کمرم شکست! آقا علی‌اکبر (علیه‌السلام) که خیلی امام‌حسین (علیه‌السلام) [به او علاقه داشت]. (گفتم
    ۵۶ کیلوبایت (۴٬۸۷۴ واژه) - ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۴۲

نمایش (۲۰تای قبلی | ۲۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه