نتایج جستجو

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
  • اصحاب‌یمین 1 (رده روضه وصیت آقا ابوالفضل به امام‌حسین)
    هستی. من یک اشاره‌ای به روضه کنم، ببین قدر ولایت را آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) می‌داند. خیلی قشنگ رجز می‌خواند، من به قربان خودش با رجزش [بروم]. این آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) خیلی به‌من خدمت کرده [است]. الآن آن‌شخص در مجلس است، ما [به] کربلا رفتیم، وقتی
    ۶۱ کیلوبایت (۵٬۹۷۱ واژه) - ‏۱۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۶
  • شب تاسوعای 86 (رده روضه امام‌حسین)
    و دست آقا ابوالفضل را قطع کرد، حضرت‌ابوالفضل مشک را آورد به دندانش گرفت، دست دیگرش را هم قطع کرد. حالا رجز آقا ابوالفضل اینجوری‌است؛ می‌گوید: من حاضرم تیر به چشمم بخورد؛ ولی به مشکم نخورد، تا این‌که یک ظالمی به مشک زد و آب‌ها ریخت و آقا ابوالفضل دیگر چه‌کار
    ۶۲ کیلوبایت (۵٬۷۲۸ واژه) - ‏۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۵۴
  • اربعین 85؛ کنار رفتن (رده روضه وصیت امام‌حسین به حضرت‌زینب)
    کردی و مجلس امام‌حسین (علیه‌السلام) است! خودت را گول نزن! این مجلس امام‌حسین (علیه‌السلام) نیست. مجلس امام‌حسین (علیه‌السلام) یک گَل و گوشه‌ای است. حالا برایت بگویم: یک‌نفر به‌نام حاج‌سلطان در زمان گویا ناصرالدّین شاه بود. دربار، همیشه [روضه‌خوان] دارد،
    ۴۳ کیلوبایت (۴٬۱۶۶ واژه) - ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۷
  • عاشورای 93 (تغییرمسیر از عاشورای 93 (حاج حسین خوش لهجه)) (رده روضه امام‌حسین)
    فدای امام‌حسین شده‌است. حالا امام‌حسین (علیه‌السلام) بالای سر ابوالفضل (علیه‌السلام) آمده‌است. گفت: برادر! من یک وصیت برای تو دارم، من را خیمه نَبَر! برادر! من از سکینه خجالت می‌کشم. آخر سکینه مشک را به‌من داد. گفت: عموجان! تشنه‌ام است. امام‌حسین (علیه‌السلام)
    ۴۱ کیلوبایت (۲٬۵۳۱ واژه) - ‏۶ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۸
  • گنجینه (تغییرمسیر از گنجینه (حاج حسین خوش لهجه)) (رده روضه امام‌حسین)
    کسی نروید، دنبال عایشه رفتند که جنازه آقا امام‌حسن را تیرباران کردند. دنبال معاویه رفتند این‌همه جنگ به راه انداختند، دنبال شریح‌قاضی رفتند که امام‌حسین (علیه‌السلام) را کشتند. عزیزان من! به شما وصیت می‌کنم، این وصیت با امر است و مطابق میل خودم نیست: تا
    ۱۶۰ کیلوبایت (۱۶٬۱۶۸ واژه) - ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۴۰
  • تاسوعای 92؛ قدردانی از جلسه ولایت (رده روضه آقا علی‌اصغر و آقا ابوالفضل)
    سرهایشان را به نی نزدند، یکی آقا علی‌اصغر (علیه‌السلام) [است که] امام‌حسین (علیه‌السلام) پشت خیمه خاکش کرد، یکی [هم] آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) است، همان‌جور که او [آقا ابوالفضل (علیه‌السلام)] امر او [امام‌حسین (علیه‌السلام)] را اطاعت می‌کرد، امام‌حسین (علیه‌السلام)
    ۵۲ کیلوبایت (۴٬۴۴۳ واژه) - ‏۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۸
  • این‌که آقا ابوالفضل روز عاشورا شهید شد؛ اما به احترامش روز تاسوعا را به او نسبت می‌دهند. این فاطمیه هم مثل همان‌است. مرحوم حاج‌شیخ‌عباس، فاطمیه دوم را قبول داشت و سه‌روز روضه‌خوانی می‌کرد. می‌گفت: «شبی که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌خواست به وصیت زهرای‌عزیز
    ۱۸۱ کیلوبایت (۱۸٬۴۳۳ واژه) - ‏۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۵۸
  • می‌زنم؛ ما قال این‌ها را می‌کنیم. امام‌حسین شنید، دید اگر صبح بشود، آقا ابوالفضل این‌کار را خواهد کرد. از آن‌طرف هم آقا رسول‌الله به ابوالفضل گفت، عباس‌جان، خدا می‌خواهد شما را کشته ببیند. امام‌حسین، ابوالفضل را صدا زد، شمشمیرش را گرفت، روی زانویش زد،
    ۱۷ کیلوبایت (۱٬۶۹۹ واژه) - ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۵۲
  • مرحمت کردند که مشکلات این بشر، حالا به هر جوری است، آن‌ها به ما می‌دهند و ما هم به شما دادیم و من‌بعد هم ان‌شاءالله می‌دهیم. حالا باز، حرف دیگری هم است که آقا امام‌رضا فرمود: من تو را هدایت‌کننده قرار می‌دهم، گفتم: آقا هدایت‌کننده خود شما هستید، گفت: این‌ها
    ۴۹ کیلوبایت (۵٬۰۳۶ واژه) - ‏۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۳۶
  • می‌روید که امر ولایت نیست. جاهایی می‌روید که اسم امام‌حسین (علیه‌السلام) هست؛ اما تأییدش نیست. این‌جور جاها نرفتن، ولایت‌خواستن است. وقتی نروید، به امام‌حسین (علیه‌السلام) اتصال هستید. امام‌حسین (علیه‌السلام) هم به حرف یزید نرفت، عباس را داد، اکبر و اصغرش را
    ۱۴۵ کیلوبایت (۱۴٬۷۶۶ واژه) - ‏۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۰۷
  • باید توجه کنید. یا امام‌حسین مگر نمی‌گوید قبر من در دل دوست‌هایم است؟ یعنی‌چه؟ یعنی باید یاد امام‌حسین باشی، کجا می‌روی عزیز من؟ یاد امام‌حسین [یعنی] باید امر امام‌حسین را اطاعت کنی. او سه‌روز، سه‌روز چیزش [غذایش] را نمی‌خورده، می‌داده به مردم. تو آن‌کار
    ۵۰ کیلوبایت (۴٬۹۴۳ واژه) - ‏۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۲
  • این‌ها آمدند تیر زدند به مشک آقا ابوالفضل. ابوالفضل در ظاهر امیدش ناامید شد. یک ظالمی دیگر آمد یک عمود زد به سر آقا ابوالفضل، ابوالفضل یک وقت توانش در ظاهر تمام شد. یک واعظی که دهانش بگیرد یک حرفی زد [که] من نمی‌زنم؛ می‌گفت به صورت آمد به زمین. خاک بر سرت
    ۴۰ کیلوبایت (۴٬۴۰۹ واژه) - ‏۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۷
  • برادرت را دریاب. می‌خواست ببرد او را به خیمه‌ها، آقا ابوالفضل گفت: برادر، یک وصیت دارم مرا به خیمه نبر، سکینه می‌گوید من مشک به او دادم، سکینه ناراحت می‌شود. خدایا به‌حق آقا ابوالفضل ما را بیامرز. خدایا به‌حق آقا ابوالفضل که دستش را داد در راه خدا، خدایا
    ۴۰ کیلوبایت (۴٬۱۹۲ واژه) - ‏۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۰۸
  • این‌قدر آقا ابوالفضل (علیه‌السلام)، برادرش امامحسین (علیه‌السلام) را احترام می‌کرد؟ آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) امامحسین (علیه‌السلام) را نه این‌که به برادری بشناسد و احترام کند، امام را این‌طور می‌شناخت که در تمام خلقت بوده. من آن سفری که به کربلا رفتم،
    ۳۰ کیلوبایت (۳٬۰۴۸ واژه) - ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۰۵
  • حالا آقا ابوالفضل چه‌کار می‌کند؟ باز هم دارد می‌آید. آن‌موقع ناامید شد که تیر به مشکش زدند. دیگر آقا ابوالفضل ناامید شد. آقا ابوالفضل از اسب زمین افتاد. حالا دارد مناجات می‌کند. حالا هم دارد با خدا مناجات می‌کند. آقا امام‌حسین (علیه‌السلام) مثل باز شکاری
    ۵۱ کیلوبایت (۴٬۵۲۹ واژه) - ‏۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۱۵
  • ما تشنه‌ایم، اگر به قیمت جان، آب می‌دهند، من جان می‌دهم. آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) مَشک را برداشت و به گردنش انداخت، رفت آب بیاورد. چهار هزار تیرانداز، همه از برق شمشیر آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) فرار کردند؛ چون‌که شجاعت آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) را
    ۱۲ کیلوبایت (۱٬۲۳۸ واژه) - ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۷
  • خدایا این‌ها به حرام نیفتند، حلال قسمتشان کن. الحمدلله، همه‌شان، می‌خواهم به شما بگویم، بهترین دختر را خدا به ایشان داده. بهترین زن را به ایشان داده. هم این‌ها آن‌ها را می‌خواهند، همه‌شان، نمی‌خواهم بگویم، گوش می‌دهند هم به نوار، به ولایت، به حرف. همه یک
    ۵۱ کیلوبایت (۵٬۲۸۲ واژه) - ‏۳۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۱
  • شب‌اربعین 80 (رده روضه خداحافظی حضرت‌زینب با آقا ابوالفضل)
    یک‌وقت این [یزید] یک اشاره‌ای به لبان امام‌حسین (علیه‌السلام) کرد، دومرتبه [دوباره] هنده از پشت‌پرده دوید [و] سرِ امام‌حسین (علیه‌السلام) را برداشت، آن‌جا همان‌جا همین‌طور حسین! حسین! حسین! کرد، گفت: آیا تو این جسارت را به لب حسین (علیه‌السلام) می‌کنی؟! حالا
    ۷۴ کیلوبایت (۶٬۳۷۱ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۹
  • این‌ها آب را به روی لشکر امام بسته‌ بودند.) حالا مَشک را به عمویش داد و گفت: برو آب بیاور! اگر به قیمت جان آب می‌دهند، من جان می‌دهم. آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) مَشک را برداشت، به گردنش انداخت، رفت آب بیاورد. چهار هزار تیرانداز، همه از برق شمشیر آقا ابوالفضل
    ۱۰ کیلوبایت (۱٬۰۶۱ واژه) - ‏۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۶
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه