نتایج جستجو

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو

صفحه‌ای با عنوان «روضه امام حسین» در این ویکی وجود دارد.

  • سر را به سینه چسباند، مرتب می‌گفت حسین! حسین! عزیز من! چه‌کسی سرت را از بدنت جدا کرد؟! قدری نوحه‌سرایی کرد. زن خولی فریاد کشید؛ بالای پشت‌بام رفت و مرتّب داد می‌زد: ای مردم! بیایید! شوهرم خولی، پسر پیامبر؛ یعنی حسین را کُشته‌است! به خولی هم گفت: ای مرد
    ۵ کیلوبایت (۴۴۹ واژه) - ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۱۴
  • باید کسی را ناراحت نکنی! مگر تو حقّ داری زنت را ناراحت کنی؟! کلفتت هم باشد؛ ناراحت نمی‌کنی! مگر آقا امامحسین (علیه‌السلام) نیست؟! (من نمی‌خواهم روضه بخوانم،) حالا که آمده خداحافظی می‌کند، (خدا تأیید کند یکی از علماء را! می‌گفت: وقتی‌که خداحافظی کرد،)
    ۵۷ کیلوبایت (۶٬۲۳۱ واژه) - ‏۷ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۰
  • وجود مبارک امام‌زمان است، وجود مبارک علی‌بن‌ابیطالب است، وجود مبارک امامحسین است. توجه کنید به این حرف‌ها. مگر نیست من گفتم مقام در تمام این خلقت یکی زیر قبه امامحسین است، یکی در منا [که دعا مستجاب است]. حالا منا را چرا آورده مثل قبه امامحسین؟ چون‌که
    ۴۰ کیلوبایت (۴٬۲۰۵ واژه) - ‏۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۱۶
  • کارهایت، با دیدِ ولایت می‌خوابی، با دیدِ ولایت راه می‌روی. تو دیگر تولیدت ولایت است. عزیزان من! ببین حالا من چه دارم می‌گویم؟! امام، امام تمام خلقت است. خلقت نبوده [است]، آن‌ها بوده‌اند. شما به حدیث کساء رجوع کنید، ببینید؛ می‌گوید همه را به‌واسطه شما خلق کردم
    ۶۶ کیلوبایت (۵٬۸۹۹ واژه) - ‏۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۶
  • عبدالله بود. حالا که امام «هل‌مِن‌ناصر» گفت، عبدالله از خیمه بیرون آمد، همین‌طور حضرت‌زینب (علیهاالسلام) این‌طرف می‌زد، نتوانست جلویش را بگیرد. تا وقتی در بغل عمویش امامحسین (علیه‌السلام) رفت، دید ظالمی شمشیر بلند کرده و می‌خواهد به امام بزند، عبدالله دستش
    ۶ کیلوبایت (۵۳۹ واژه) - ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۲۷
  • برمی‌گشت! پس قربانی مال حسین (علیه‌السلام) است، مال زینب (علیهاالسلام) است که حالا در ظاهر اسیر شده؛ اما دهان یزید را سرویس می‌کند [نابودش کرد]! ابراهیم! قربانی مال تو نیست که! تو لیاقت نداری! گفت: حسین (علیه‌السلام) کیست؟ خدا گفت: این حسین (علیه‌السلام) است
    ۱۰ کیلوبایت (۱٬۰۷۶ واژه) - ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۴۷
  • چرا به شما می‌گوید اگر خمس و سهم امام دادی افشا کن؟ می‌گوید یعنی یکی نگوید این خمس و سهم امام نمی‌دهد. می‌گوید افشا کن، من خمس می‌دهم، سهم امام می‌دهم؛ یعنی نگذارید کسی خدشه به شما بزند، بگوید این خمس نمی‌دهد، سهم امام نمی‌دهد، خانه‌اش نرو؛ مردم از آدم
    ۵۷ کیلوبایت (۵٬۹۵۹ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۱
  • برای چه‌کسی زنجیر و سینه می‌زنی؟ برای امامحسین (علیه‌السلام)؟! آیا ما امامحسین (علیه‌السلام) را شناختیم یا نه؟ امروز، برای امامحسین (علیه‌السلام) سینه می‌زنیم، پس‌فردا، برای کسی دیگر می‌زنیم. امروز، برای امامحسین (علیه‌السلام) گریه می‌کنیم، پس‌فردا
    ۸ کیلوبایت (۷۴۰ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۴۵
  • این‌ها محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین هستند. آدم گفت: تا اسم حسین آمد دلم شکست. خدا آن‌وقت روضه خواند و گفت: یا آدم! این حسین است که او را در صحرای‌کربلا می‌کشند و بدنش از تشنگی ترک، ترک می‌شود. آدم خدا را به امامحسین (علیه‌السلام) قسم داد که ترک‌اولایش
    ۶۳ کیلوبایت (۶٬۴۳۱ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۲
  • به شما می‌گویم، عزیزان من، فدایتان بشوم، قربان‌تان بروم! با شما چه‌کار کنم؟! مگر نبود که امام‌صادق (علیه‌السلام) شخصی آمد، [امام] گفت: مریض شدی؟ گفت: آره. [امام] گفت: ما مریض شدیم! گفت: بهتر شدی؟ گفت: آره. بهتر شدیم! من حرف ناجور نمی‌زنم، من روایت را
    ۶۳ کیلوبایت (۵٬۸۶۹ واژه) - ‏۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۲
  • (علیهاالسلام) می‌فرماید: خدایا! می‌خواهم فرزندم حسین را ببینم، خطاب می‌شود: زهراجان! تو طاقت نداری! اما حضرت‌زهرا (علیه‌السلام) مقصد دارد؛ حالا به او خطاب می‌شود: فاطمه‌جان! در صحرای‌محشر نگاه کن! وقتی نگاه می‌کند، امامحسین (علیه‌السلام) را می‌بیند که سر ندارد
    ۶ کیلوبایت (۶۱۶ واژه) - ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۴۸
  • آخر امام این‌جور است، ما امام را نشناختیم، امام وقتی پا در این عرصه دنیا می‌گذارد، واجب است تمام خلقت او را بشناسند، او هم تمام خلقت را می‌شناسد. مگر این موسی‌بن‌جعفر (علیه‌السلام) نیست؟ [شخصی] خدمت امام‌صادق (علیه‌السلام) می‌آید، می‌گوید: [امام] بعد
    ۷۱ کیلوبایت (۶٬۲۳۵ واژه) - ‏۲۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۲۸
  • آمادگی است. امامحسین (علیه‌السلام) در شب‌عاشورا گفت: امشب هر کسی می‌خواهد برود، برود. هر کسی بماند، فردا شهید می‌شود؛ تمام رفتند. این‌ها آمادگی حضور امام را داشتند؛ اما آمادگی که جان‌شان را بدهند، نداشتند. عزیز من! تو الآن آمادگی داری که زیارت امام‌رضا (علیه‌السلام)
    ۷ کیلوبایت (۶۸۱ واژه) - ‏۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۰
  • کنید. عزیزان من! بیایید تفکّر داشته‌باشید! کجا امامحسین (علیه‌السلام) را کشتند؟! والله! جسم علیین امام زیر سُم اسب رفت، مگر نور خدا زیر سُم اسب می‌رود؟! ای مدّاح! ای روضه‌خوان! چه می‌گویی؟ مگر امامحسین (علیه‌السلام) مُرده‌است؟! چرا او را مُرده حساب
    ۴ کیلوبایت (۳۸۱ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۳
  • مجلس امامحسین (علیه‌السلام) را نگه‌دارید و خسته نشوید! روایت داریم: اگر کسی چیزی برای مجلس امامحسین (علیه‌السلام) می‌دهد و آن‌را ترک کند، پشت‌پایش را می‌خورد؛ چون امام می‌خواهد این مجلس که نگه‌داریِ امر زهراست، باقی بماند! نگه‌داری مجلس امامحسین (علیه‌السلام)
    ۸ کیلوبایت (۷۶۶ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۳
  • این‌ها نجوا کنید و امروز که روز عید است، از نمک امامحسین (علیه‌السلام) هم بچشید! همیشه در ظاهر در فرح نباشید و حقّ امامحسین (علیه‌السلام) و آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) را یک‌ ذرّه عملی کرده باشید؛ بگویید: حسین‌جان! ابوالفضل‌جان! هر چند امروز عید است؛ اما
    ۸ کیلوبایت (۸۶۴ واژه) - ‏۱۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۶
  • می‌کنی؟ کجا می‌روی؟ چه‌کار می‌کنی؟ 25 همین چهار روز روضه رفتی و روضه و یک سور و سات و بساط درست کردی، کجا رفتی؟ من امروز تلفن زدم به یکی از رفقای‌عزیزم، گفت من کاره‌ای نیستم، [کمک] حضرت‌زهراست. به تمام آیات قرآن من عقیده‌ام این‌است به‌غیر دست زهرا این
    ۴۷ کیلوبایت (۴٬۲۷۶ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۳
  • نور امامحسین (علیه‌السلام) است. گفت: قربانی را باید حسین (علیه‌السلام) کند. خدایا! به روضه‌خوان‌ها گفتم: اوّل روضه‌خوان خدا بوده‌است. [خداوند] شرح امامحسین (علیه‌السلام) را داد. خدا رحمت کند حاج‌شیخ‌عباس را، گفت: یا ابراهیم! این‌قدر تشنگی به حسین (علیه‌السلام)
    ۲۸ کیلوبایت (۲٬۵۰۶ واژه) - ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۱
  • ابوالفضل را بغل کرد. گفت: پسرم، عباس‌جان، تو فدای حسین من شدی! تا حالا به آقا امامحسین می‌گفت: آقا جان، مولا جان، برادر نمی‌گفت. حالا وقتی‌که حضرت‌زهرا صدا زد، پسرم گفت: برادر، برادرت را دریاب. آقا امامحسین با تعجیل آمد. گفت: برادر، من یک‌دانه وصیت دارم
    ۱۷ کیلوبایت (۱٬۷۲۰ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۳
  • به‌نام حاج‌سلطان، گفت: داشت می‌رفت، روضه‌خوان دربار بود. همیشه دربار یک روضه‌خوان داشت، یا راشد بود، یا فلسفی بود. گفت: یک‌زنی به او گفت: آقا، بیا روضه بخوان. گفت: من می‌روم یک‌جا روضه بخوانم، برگردم. رفت دربار، روضه‌اش را خواند، خوابید. دید حضرت‌زهرا
    ۵۷ کیلوبایت (۵٬۸۷۱ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۲

نمایش (۲۰تای قبلی | ۲۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه