منتخب: ازدواج امیرالمؤمنین و حضرتزهرا
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
عقد و ازدواج هیچکدام از ائمهطاهرین (علیهمالسلام) تا حتی رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) در عرشمُعلّی بسته نشد؛ اما عقد امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و زهرایعزیز (علیهاالسلام) در عرشمُعلّی بهدست پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و ائمهطاهرین (علیهمالسلام) بستهشد، روح تمام انبیاء در این عقد شرکت کردند؛ خدا میخواست برتری به امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) بدهد که زهرایعزیز (علیهاالسلام) را به او داد. برای ازدواج ظاهری هیچکدام از ائمه (علیهمالسلام) ستارهای از آسمان نیامد که در خانهاش برود، خدا این زمینه را فراهم کرد که دهان مردم بسته شود و آنها را قانع کند و بگوید: امر علی (علیهالسلام) و زهرا (علیهاالسلام) با من است. آنها خاکی نیستند و ماوراییاند. کار علی (علیهالسلام) و زهرا (علیهاالسلام) خلقتی است، نه خلقی. همسران بقیه ائمه (علیهمالسلام) از خلق بودند. اینکه در دنیا هم عقدشان خوانده شد، مثل یک شبیهی است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) درست کرد که مردم دیگر حرف نزنند. بدانید اینها در ماوراء یک عقد و در بین مردم هم یک عقد دارند. چرا حضرتزهرا (علیهاالسلام) را مثل زنهای خودتان حساب میکنید؟! چهاردهمعصوم (علیهمالسلام) میخواهند چهکار کنند؟ میخواهند مردمدار هم باشند، نمیخواهند مردم با اینها نبرد کنند. حضرتزهرا (علیهاالسلام) که از نورِ ولایت خلق شده، باید اتصال به خودِ ولایت؛ یعنی امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) بشود. خدای تبارک و تعالی فرمود: یا محمّد! من اصلاً کفوی از برای زهرا (علیهاالسلام) بهغیر از علی (علیهالسلام) خلق نکردم؛ برای علی (علیهالسلام) هم کفوی بهغیر از زهرا (علیهاالسلام) خلق نکردم؛ زهرا (علیهاالسلام) کفوِ علی (علیهالسلام) و علی (علیهالسلام) کفوِ زهراست. جانم به این کلام!
خدا برای هیچکس در این عالم نگفت که من مَلَک میفرستم، فقط برای حضرتزهرا (علیهاالسلام) اینرا گفت. وقتی بزرگان مدینه برای خواستگاری حضرتزهرا (علیهاالسلام)، پیش پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آمدند، (ببین چقدر نفهم هستند! میخواهد هزار شتر سرخمو را مَهر زهرا (علیهاالسلام) کند! میخواهد حضرتزهرا همسر و به امرش باشد! پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هم صلاح نیست که افشا کند) برای قانعکردن آنها فرمود: اختیار زهرا (علیهاالسلام) با خداست، ازدواج و عقد زهرایعزیز (علیهاالسلام) با خداست. خدا باید همسر زهرا (علیهاالسلام) را حواله دهد. فوراً جبرئیل نازلشد: یا محمّد! حق سلامت میرساند و میفرماید: ای رسول من! ازدواج زهرا (علیهاالسلام) با من است، صیغه عقدش را خودم میخوانم. من ستارهای از آسمان به زمین میفرستم، این ستاره داخلِ خانه هر کسی رفت، زهرا (علیهاالسلام) همسر اوست. مردم هم قانع شدند و خانههایشان را آبپاشی کردند، عطر و گلاب زدند و انفاق کردند، تمام مدینه منتظرند. خدا مَلَکی، که بهصورت ستاره زهره بود، را فرستاد. اینکه میگوید تو زهره فلک هستی، زیرِ خاک جای تو نیست؛ یعنی زهره سابقه دارد. حالا زهره در خانه علی (علیهالسلام) آمد، در خانه علی (علیهالسلام) چه آمد؟ نور تمام خلقت آمد. زهرا (علیهاالسلام) یعنی این! زهرا (علیهاالسلام) نور خداست. ستاره چیست؟! «نورٌ علی نور» میشود. نورٌ علی نورش چیست؟ علی (علیهالسلام) است، نور با نور اتصال شد! زهرا (علیهاالسلام) با علی (علیهالسلام) اتصال شدند.
یکدفعه مردم دیدند که ستارهای از آسمان نازلشد. ستاره مُدام روی مدینه میگردد. همینطور میگردد و میگردد تا تمام اهلمدینه آگاه باشند. میآید و در خانه علیبنابیطالب (علیهالسلام) میرود. برای هیچکس اینطوری نشده، فقط برای حضرتزهراست که همه مردم ببینند؛ یعنی خدا میگوید که من در کارهای زهرا (علیهاالسلام) دست دارم. از اینجا با حضرتزهرا (علیهاالسلام) دشمن شدند و خود را جهنمی کردند. اهلمدینه که یکچیز عُظمایی دیدهبودند، همه یکدفعه گفتند «اللهاکبر!» تمام مدینه شد «اللهاکبر!» از عظمت اینکاری که غیر منتظره بود. آنهایی که خیلی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را میخواستند، گفتند «الحمد لله»: خدا را شکر که ستاره، در خانه امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) رفت و ما به مقصدمان رسیدیم. سماواتیان [یعنی آسمانیها] گفتند «سبحانالله»: منزّه است خدا با اینکاری که کرد، همه مردم را راضی کرد، هیچکسی نمیتواند حرفی بزند. معنی تسبیحات حضرتزهرا (علیهاالسلام) ایناست. وقتی خدا خطبه را خواند، آب و نمک را مهریه زهرا (علیهاالسلام) قرار داد. حیات عالَم بهواسطه مَهرِ زهرا (علیهاالسلام) و نجات بشر بهواسطه مِهر اوست؛ یعنی کلّ بشر، یک بدهی به زهرایعزیز (علیهاالسلام) دارد؛ چون حیاتش بهواسطه آب است. اگر به حضرتزهرا (علیهاالسلام) «اُمّأبیها» میگوید؛ یعنی این. اگر آب نباشد، همه خلقت خشک میشود. آیا اینهمه رفتی غسل کردی، حواست پیش زهرا (علیهاالسلام) هم هست که این آب، مال حضرتزهراست؟! تا حالا کردید که یک دور تسبیح صلوات به روح حضرتزهرا (علیهاالسلام) بفرستید؟!
وقتی حضرتزهرا (علیهاالسلام) به خانه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میرفت، یک پیراهن نو و یک پیراهنکهنه داشت. سائلی آمد و گفت: ای دختر پیامبر! تو داری به خانه بخت میروی، من پیراهنم پارهپاره است و چیزی ندارم. زهرایعزیز (علیهاالسلام) دستور داد و گفت: دور مرا بگیرید! زنها چادرهایشان را دور حضرت گرفتند؛ حضرت پیراهنش را به سائل داد. حالا وقتی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به خانه حضرتزهرا (علیهاالسلام) آمد، فرمود: زهراجان! مگر نگفتم پیراهن نویت را برای پسر عمّم، علی بپوش، چرا نپوشیدی؟! حضرت فرمود: پدرجان! امرت را اطاعت کردم، امرِ تو، امر خداست، گفتی هر چیزی که خوب است را در راه خدا بِده، من هم آنرا به سائل دادم. وقتی حضرتزهرا (علیهاالسلام) به خانه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمد، حضرتعلی (علیهالسلام) دید زهرایعزیز (علیهاالسلام) دارد هایهای گریه میکند! فرمود: زهراجان! برای اینکه در خانه محقّر آمدهای، گریه میکنی؟! حضرت فرمود: نه علیجان! من الآن به اینجا آمدم، یاد قیامت افتادم که من هم زمانی به آنجا منتقل میشوم، در پیشگاه اقدس الهی چهکنم؟! چه بگویم؟! ببین خانم! شب عروسی بهفکر ساز و نواز نباش! مگر تو زهرایعزیز (علیهاالسلام) را فراموش کردهای؟! خودِ زهرا (علیهاالسلام) قیامت است، خودِ زهرا (علیهاالسلام) شفاعت است، صدها میلیاردها را باید شفاعت کند. حالا ببین زهرایعزیز (علیهاالسلام) چه میگوید؟! میفرماید: علیجان! ببخشید حالا شب عروسیام است، یاد قیامت افتادم و گریه کردم. وقتی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دست حضرتزهرا (علیهاالسلام) را در دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام) گذاشت، به او فرمود: زهراجان! از شوهرت چیزی نخواهی که فراهمکردنِ آن برایش امکان نداشتهباشد. عزیزان من! تمام عالَمِ امکان بهواسطه ولایت است، خلقت به امر زهرایعزیز (علیهاالسلام) است. خانمعزیز! این مطلب را برای تو گفته که از شوهرت چیزی نخواهی که فراهمکردنش برای او ممکن نیست.
خدایا! دخترهایی که اینها همسر میخواهند، خدایا! بهحق همسر امیرالمؤمنین، زهرایعزیز؛ بهحق همسر پیغمبر، حضرتخدیجه؛ خدایا! برای این جوانان، همسر خوب قسمت کن! برای این دخترها، همسر خوب قسمت کن! خدایا! اینها را از تو درخواست میکنم، اینها به حاجتشان برسند. خدایا! حاجت همهشان را برآورده کن! [۲]
- ↑ شرط احسنالخالقین شدن؛ اطاعت ولایت و بیزاری از دنیا 73 (دقیقه 17) و ولایت و تسبیحات حضرتزهرا 75 (دقیقه 20 و 21) و اشرفمخلوقات 75 (دقیقه 57) و فدایی ولایت 84 (دقیقه 57)
- ↑ کتاب جامع ولایت و کتاب حضرتزهرا و کتاب آخرالزمان و کتاب گنجینه و سخنرانی حضرتخدیجه 77 و ولایت و تسبیحات حضرتزهرا 75 و مشهد 91؛ حضرتزهرا؛ اعتقاد و احکام حج؛ دعا و شبقدر 82