منتخب: ابراهیم پسر پیامبر
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) پسری بهنام ابراهیم داشت، آقا امامحسین (علیهالسلام) روی یک زانویش و ابراهیم روی زانوی دیگرش بود. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) قدری کیف میکرد و لبخند میزد، دست روی سر آقا امامحسین (علیهالسلام) و ابراهیم میکشید. فوراً جبرئیل نازلشد و گفت: حق سلامت میرساند و میگوید: یا رسولالله! آیا کیف میکنی؟ یکی از اینها را باید قربانیِ یکیدیگر کنی! ببینید دنیا کیف ندارد، کیف برای بعد از دنیاست. من نمیگویم بچهتان، زنتان، دخترتان را نخواهید، دلم میخواهد شما در این حرف تفکر پیدا کنید! آنها را بخواهید؛ اما کیف حقیقی در آخرت است. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) حساب کرد که اگر امامحسین (علیهالسلام) را قربانیِ ابراهیم کنم، حضرتزهرا (علیهاالسلام) ناراحت میشود، امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، امامحسن (علیهالسلام) و حضرتزینب (علیهاالسلام) ناراحت میشوند، خودش هم ناراحت میشود، گفت: یا أخا جبرئیل! من ابراهیم را فدای حسین (علیهالسلام) میکنم، طولی نکشید که آقا ابراهیم از دنیا رفت. [۲] حالا که او را فدا کرده، فرمود که قبرش را محکم کن! بعد فرمود: خدا رحمت کند، کسیکه محکم کار کند. بعضی ایراد میکنند و میگویند چرا پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در فوت ابراهیم گریه کرد؟ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) گریهاش شکرانه بود؛ میگفت: خدایا! شکر، تا من رفتم یکذره کیف کنم، جلوی مرا گرفتی. خدایا! شکر که من ابراهیم را فدای حسین (علیهالسلام) کردم. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) گریه شوق میکرد نه برای ابراهیم؛ جان ابراهیم در دستش است؛ اینکه گریه ندارد.
به شما میگوید اگر مجلس ختمی رفتی، خودت را نشان صاحب عزا بده! چرا اینرا میگوید؟ میخواهد که غم و غصه از دلش بیرون برود؛ میگوید ریا کن! خودت را نشانش بده تا قدری قلبش تجلی پیدا کند؛ [باعث تسلّی خاطرش بشوی؛] نه اینکه قلبش را غمناک کنی. روایت داریم: وقتی عزیزی از دنیا میرود، مرد باشد یا زن، اگر برایش گریه کنید، آنجا [در عالم برزخ] سر به زیر است. خیلیها بعد از مرگشان به خواب نزدیکانش آمدهاند و گفتهاند که برای ما گریه نکنید؛ آنجا ما را ملامت میکنند. چرا ملامت میکنند؟ چون ملائکه دارند شما را میبینند، میگویند اینشخص از زندان به رضوان رفته، پیش امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و زهرایعزیز (علیهاالسلام) رفته، اینها دارند برای او گریه میکنند. گریه خیلی جاها منع شدهاست، فقط باید برای امامحسین (علیهالسلام) گریه کرد، ببین اینقدر این مطلب مهم است که وقتی آنشخص خدمت امامصادق (علیهالسلام) آمد و برای امام گریه کرد. فرمود: چرا گریه میکنی؟ گفت: برای شما؛ (آخر از زهری که منصور به امام دادهبود، فقط استخوان سر حضرت ماندهبود؛) امام فرمود: برای من گریه نکن! برای جدّم حسین (علیهالسلام) گریه کن! [۳]
- ↑ ناراحتی از حرف خلق 74 (دقیقه 8) و گریه 84 (دقیقه 24 و 15)
- ↑ ناراحتی از حرف خلق 74
- ↑ گریه 84