نتایج جستجو
از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
صفحهٔ «روضه خداحافظی حضرتزینب با آقا ابوالفضل» را در این ویکی بسازید! همچنین نتایج جستجوی یافتشده را ببینید.
- و به او تصرف کرد. به حضرتزینب (علیهاالسلام) خرجی راه داد؛ دید زینب سالار لشکر است؛ باید او را قوی کند. زینب قوی شد. «ولیّاللهالأعظم» شد؛ یعنی آنچه را ولیّ خدا (علیهالسلام) میداند، حضرتزینب (علیهاالسلام) هم میداند. حضرتزینب (علیهاالسلام) چشمهایش۲۸۴ کیلوبایت (۲۹٬۲۲۹ واژه) - ۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۰
- را دیده؟ تو آقا! کجا عمل امّداوود بهجا میآوری؟ بیا عمل خدا را بهجا بیاور! بیا عمل پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) را بهجا بیاور! میگوید: اگر حاضر بشوی نگاه به زنت بکند، دیوث هستی. تو کجا میروی؟ بیا با فکر باش! با چه گفتم [باید] باشی؟ با عصاره، بَهبَه۵۲ کیلوبایت (۵٬۲۱۶ واژه) - ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۴
- تا اسب آب خورد. با اسب چهکار دارند میکنند؟ اسب آب خورد، آنجا نخلستان بود. یک ظالمی پشت درخت قایم شدهبود، با شمشیر زد، دست آقا ابوالفضل را قطع کرد. آقا ابوالفضل دستش را برداشت. با دست دارد صحبت میکند. خدا فلسفی را رحمت کند. این روضه را آقای فلسفی خواند۱۷ کیلوبایت (۱٬۶۹۸ واژه) - ۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۳
- اینها را در زحمت میاندازم. آدم آنجا باید یاد آقا ابوالفضل (علیهالسلام) بیفتد، دستان آقا ابوالفضل (علیهالسلام) جدا شده، تیر به چشمش خورده، عمود [به سرش] خورده. آقا علیاکبر (علیهالسلام) چهجور شده! زینب (علیهاالسلام) اسیر است، سکینه اسیر است. باید توی۴۳ کیلوبایت (۳٬۹۰۴ واژه) - ۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۷