نتایج جستجو

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
  • اربعین 85؛ کنار رفتن (رده روضه زدن حضرت‌زینب، سرش را به محمل)
    بکُشند، سرش را به نی بزنند؟! خدا حاج‌شیخ‌عباس را رحمت کند! دید الآن سکته می‌کند، سرش را به مَحمل زد. می‌گویند: دیدیم خون تازه‌ای از زیر مَحمل جاری شد؛ چون‌که زینب (علیهاالسلام) باید شام برود، مبادا سکته کند؛ نه [این‌که] از روی ناراحتی [زد]. این‌که زینب (علیهاالسلام)
    ۴۳ کیلوبایت (۴٬۱۸۹ واژه) - ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۷
  • تکذیب اهل‌تسنن (رده روضه زدن حضرت‌زینب سرش را به محمل)
    داری می‌گویی؟ زمین به امر علی (علیه‌السلام) است. زمین به امر علی (علیه‌السلام) است، آسمان به امر علی (علیه‌السلام) است، عرش به امر علی (علیه‌السلام) است، جهنّم به امر علی (علیه‌السلام) است، فردوس به امر علی (علیه‌السلام) است، جنّات به حرف علی (علیه‌السلام)
    ۶۷ کیلوبایت (۶٬۶۱۲ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۹
  • اربعین 90؛ عبادتهای خیالی (رده روضه حضرت‌زینب و زدن سرش به محمل)
    [این‌کار را کردند]! جگرم خون‌است! کاش در دنیا نیامده‌بودم. «أم حَسِبتَ أنّ أصحاب‌الکهف و الرّقیم کانوا من آیاتنا عجبا». این‌که می‌گویند زینب (علیهاالسلام) به ناراحتی [سرش را به مَحمل زد] نه، [این‌طور نیست]. یک‌وقت دید دارد سکته می‌کند، سر را به محمل زد، [تا]
    ۴۸ کیلوبایت (۴٬۵۷۵ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۴
  • عصاره زیارت (رده روضه نجوای حضرت‌زینب با امام‌حسین و زدن سرش به محمل)
    می‌گوید: پایت را روی سر من بگذار تا امامم من را قبول کند! نمی‌گذارد. قسمش می‌دهد؛ پا روی سرش می‌گذارد و حضرت قبولش می‌کند. تو چند نفر را ناراحت کردی [و به] مشهد می‌روی؟! چند نفر را ناراحت کردی [و به] مکّه می‌روی؟! چند نفر را ناراحت کردی [و به] کربلا می‌روی؟
    ۵۷ کیلوبایت (۵٬۰۳۲ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۸
  • عصاره عاشورا (رده روضه رسیدن حضرت‌زینب به کربلا و نجوا با امام‌حسین)
    کارهایش به ضررش طی می‌شود. [حالا گفته این حسین] کافر است، (دلم می‌خواهد توجّه کنید! تو را به امام‌زمان! توجّه کنید! حواله‌تان به حضرت‌عباس (علیه‌السلام)، به پدر حضرت‌عباس (علیه‌السلام) [و] به مادر حضرت‌عباس (علیه‌السلام) [کردم که] وقتی این نوار را گوش می‌دهی،
    ۷۲ کیلوبایت (۶٬۵۱۳ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۹
  • اربعین 79؛ فرق امام با حجت‌خدا (رده روضه حضرت‌زینب و زدنِ سرش به چوبه محمل)
    چه‌قدر رئوف است! به آن راهی که حاج‌شیخ‌عباس تهرانی رفته! شوخی می‌کرد [و] می‌گفت: قاشق [و] چنگالش [را] هم به تو می‌دهد. چرا می‌روی رفیق غیر خدا می‌گیری؟! آیا خدا را قبول داری؟! من نمی‌خواهم بگویم، به وجدانم قسم! به دینم قسم! آن قصر را به من داده؛ چرا می‌گوییم
    ۶۰ کیلوبایت (۶٬۰۱۸ واژه) - ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۰۸
  • اربعین 83 (رده روضه به غارت‌رفتن لباس‌هایی که حضرت‌زهرا آن‌ها را با دستان مبارکش بافته‌بود)
    زنجیر را که دیدید که چه‌جوری است که؟! این [حرف] آخر چه‌چیزی است [که] تو به مردم می‌گویی؟! این روایت را روی آن بگذار! آقا! مگر تو باید یک‌روایت بند تُنبانی [یعنی بی‌خودی را] بگویی؟! مثل این‌است که به یک منبری گفت: روضه جوادالائمه (علیه‌السلام) [را بخوان]
    ۷۵ کیلوبایت (۶٬۴۹۱ واژه) - ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۵۲
  • عاشورای 87 (رده روضه حضرت‌زینب)
    رفتند [دین‌شان را حفظ کنند]، چه‌کسی می‌خواهد پسر پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را بکشد، سرش را به نی بزنند [و] شهر به شهر ببرند؟! چه کسانی؟! مسلمان‌ها، نمازخوان‌ها، اصحاب‌پیغمبر، [اصحاب] جدّم، این‌کار را بکنند! حالا حرکت کردند. [این‌ها را] حرکت داد، گفت:
    ۵۶ کیلوبایت (۵٬۱۵۸ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۷
  • اربعین 91 (رده روضه رسیدن اهل‌بیت با بشیر به مدینه و عبدالله و دنبال حضرت‌زینب گشتن)
    20 این‌ها توجّه به یک‌جای دیگر می‌کنند. یک‌وقت دید امام‌حسین (علیه‌السلام) را سرش [را] به نی زدند. [حضرت‌زینب (علیهاالسلام)] گفت: آخر وقتی‌که شمر، سرِ امام‌حسین (علیه‌السلام) را جدا کرد، به خولی داد، گفت: [تو] پیش یزید برو! هر چیزی جایزه گرفتی، [با هم]
    ۶۵ کیلوبایت (۵٬۴۶۰ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۴
  • شب‌اربعین 81 (رده روضه حضرت‌زینب و آتش‌زدن خیمه‌ها)
    حرف را] باطلش می‌کند، آن‌جا که وقتی‌که خیمه‌ها را آتش می‌زنند، خدمت امام می‌آید، (حالا من مختصرش را می‌گویم، می‌خواهم این [حرف] را ردّ کنم که ردّ هست!) [حضرت‌زینب (علیهاالسلام)] می‌گوید که خیمه‌ها را آتش زدند، اُمّ‌السلمه همه چیزها را [به حضرت‌زینب (علیهاالسلام)]
    ۷۰ کیلوبایت (۶٬۱۷۶ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۰
  • اربعین 86؛ تذکر درباره زیارت (رده روضه خداحافظی حضرت‌زینب با حضرت‌رقیّه)
    می‌خواستند اُسرا را سوار کنند، این‌ها نمی‌دیدند این‌ها را، آخر آمدند پیش حضرت‌سجّاد، [گفتند:] آقاجان! شما این‌ها را [سوار کن]! خلاصه ابن‌زیاد و یزید گفته ما این‌ها را به اسیری ببریم، غیر ممکن‌است نبریم، ما این‌ها را نمی‌بینیم. حضرت فرمود: بروید کنار! به عمّه‌ام
    ۵۶ کیلوبایت (۴٬۹۷۲ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۴
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه