منتخب: عید فطر 92
سخنرانی: عید فطر 92
... اصلاً اسم علی کارگشا است، خود علی، مثل خدا میماند. اسم علی کارگشاست که [داود] میگوید: علی، آهن به دستش نرم میشود، عیسی با همه حرفهایش میگوید: علی، مرده را زنده میکند. آن [آصف] میگوید: علی، تخت بلقیس را حاضر میکند. در تمام دنیا اسم علی کارگشا است؛ خاک به توی سر آنها کنند که دست از علی برداشتند و مشابه درست کردند. به تمام آیات قرآن، یکموقع میفهمید که میدانید نفهمترین مردم شماها هستید. چهکار داریم میکنیم؟ خود علی یکحرف دیگری است. خود علی را خدا میشناسد. مگر خدا این خلقت را که کرده نمیخواهد؟ پس الکی خلق کردهاست؟ تمام شماها را خلق کرده، بهشت به این جاودانی را خلق کرده، غلمان را برای شما گذاشته، حوریهها را برای شما گذاشته، تازه اینها که گذاشته برای شما گذاشتهاست، بهدینم، من نمیخواهم، بهایمانم، من نمیخواهم. این مال شماست. مال شماست که هنوز ویدئو و ماهواره میزنید. چه دارید میگوید؟ من یک عنایت زهرا را به فردوس و بهشت و غلمانش ندادم. گفتم: برو رد کارت. متقی؛ یعنی این. شما چه دارید میگویید؟
تو هنوز چشمت نگاه به بچه مردم میکند، دختر مردم میکند، خاک تو آن سرت بکنند. کجا احیاء رفتید؟ کجا قرآن سر گرفتید؟ با چهکسی هستی، کجا هستی، تو مستی. کجا هستی؟ تو مستی! مست؛ آناست که برای زهرایعزیز مشابه درست کند، برای آقا امیرالمؤمنین. مگر اهلتسنن درست نکردند.... آقا جان، شما حسابش را بکن، این پیامبر اکرم چقدر خوب است؟ خوبیاش را نمیتوان گفت؛ حبیب خداست، بنده خداست، خدا به او گفته: بلّغ! حالا یک غنیمتی است. به یکنفر خیلی اطمینان داشت، به او گفت قسمت کن. جبرئیل نازلشد گفت: ای محمد! چرا به او گفتی؟ آنها که به مردم داده، برو برگردان. حالیتان میشود؟ بهدینم! همین حرف را اگر حالیتان بشود، رستگار رستگار هستید. اینقدر باید در اختیار خدا باشد. ماکجا در اختیار خدا هستیم؟ بنده یعنی این.
... ماهرمضان رفت، چه حاجت برادر مؤمنی را برآوردید؟ به چهکسی افطاری دادید؟ چهکار کردید؟ قرآن؛ یعنی عمل بهقرآن، علی میگوید: «انا قرآنالناطق» من قرآنناطق هستم. آخرش هم یکحرف دیگری زدید. شما عین اهلتسنن هستید. هر طوری میخواهد بشود، میخواهید بیایید، میخواهید نیایید. ببین، الان به شما بشارت میدهم، آنها را میگوید اهلجهنم هستند، مرتد هستند، به تو هم میگوید: اگر یکی از شما با دین از دنیا رفتید، ملائکه تعجب میکند.
... پیغمبر میگوید: هر کسی در اینزمان دینش را حفظ کند، با من و در درجه من است. اینکه دارم به شما میگویم، امروز افشایش میکنم: اویس کنار رفت، برادر رسولالله شد، شما نمیتوانید کنار بروید. چرا کنار نمیروید؟ چرا دوباره باز میروی عبادت میکنی؟ مگر پیامبر نگفت: واجبات، ترک محرمات، انتظار الفرج، بهخیر و شر آنزمان شرکت نکن، برو کنار. تو کنار نمیروی. یا رفیقداری، نمیخواهم خیلی بیحیاگری کنم. تو کنار نمیروی. کنار؛ یعنی گناه نکن، کنار؛ یعنی ویدئو نزن، کنار؛ یعنی تلویزیون نداشتهباش، کنار؛ یعنی ویدئو نداشتهباش، کنار؛ یعنی دروغ نگو، کنار؛ یعنی چمشت را حفظکن، کنار؛ یعنی کنار بروید. کجا کنار میروید؟ حالا یک پسری گفته، حاجحسین گفته: برو کنار، پی کار نمیرود. اف بر تو. بفهم من چه میگویم؟ از عقاید بد مردم برو کنار. تو عقاید بد مردم را امضاء نکن.
... اصلاً عید یعنیچه؟ یعنی ما یکماه آزگار در نماز و روزه اطاعت خدا را کردیم، آیا عید تمام شد؟ اتفاقاً روایت داریم ماه رمضانیها را مذمت میکند. میگوید: همین یکماه خوب بودند، باقیاش دوباره میروند در همان کارهای زشتشان. عید؛ یعنی این. قربانت بروم، فدایتان بشوم، عزیز من، امروز عید است، باید زهرا به تو عیدی بدهد. امروز عید است، امامزمان به تو عیدی بدهد، امیرالمؤمنین به تو عیدی بدهد؛ یعنی بندگی تو را امضاء کند. آنوقت عید است. آنها یکزمانی میگفتند: عید ما روزی بود از پهلوی اسمی نباشد، گفتم: بگو عید ما روزی بود از مشرکین اسمی نباشد؛ یعنی زمان امامزمان.
... امروز روز عید است. قرارداد کنید که اینکارها را دیگر نکنید. با امامزمان شرط کنید، دل امامزمان را خوش کنید. بهدینم، امامزمان دارد «هل من ناصر» میگوید، خدا میداند «هل من ناصر» میگوید. این حضرتمعصومه دلش خوناست. میگوید: زیارت میکنند [قبر] ما را، اطاعت نمیکنند امر ما را. به تمام آیات قرآن، امامرضا گفت: ما را زیارت میکنند، به امر ما نیستند، کارشان است. تمام اینها رد است. حالا تو پا شو برو امامرضا. تو چهکسی را میخواهی؟ لا اله الا الله، نمیتوانم حرفم را بزنم.... کجا هستی؟ تو مستی. مست که حالیاش نیست. تو حالیات نیست که ویدئو میزنی و ماهواره میزنی و تلویزیون میزنی و این دستگاهها را میزنی، حالیات نیست. جان من، برو نصفشب با خدا و امامزمان عشقبازی کن. به تمام آیات قرآن، به امامزمان گفتم، گفت: خوشی تمام شد، گفتم: دو تا خوشی هست: یکی آدم خدمت امامزمانش باشد، یکی بیتوتهشب، برود با خدا حرف بزند. با خدا بیتوته کند. اویس همینجور بود. حالا میگوید: برادر من است!
جلسه ولایت، آدم ساخته میشود؛ اما بخواهی ساخته بشوی. تو اینجا میروی، آنجا میروی، همه جایی هستی. همه جایی نباش. برو عزیز من! یکجایی باش.
... جانم، زمان امامزمان هم همینجور میشود. روایت داریم دختری که وجیهترین آنزمان باشد، تشتطلا سرش باشد، مغرب برود، مشرق برود، هیچکس کارش ندارد؛ یعنی حالا هم هستند. آدمهایی که دنیا را نمیبینند، همانها هستند. ما دلمان میخواهد شما الان در اینزمان بد، زمان امامزمان پیشتان باشد. اگر مردم خوب باشند که دنیا که بد نمیشود، همین دنیا هست که امامزمان میآید اتصال به بهشت میشود. اتصال به خدا میشود، همین دنیاست. دنیا که عوض نمیشود، تو را عوض میکند.
.... عزیز من، بیا در دامان امامزمان. به تمام آیات قرآن، من یکدفعه، دو دفعه دیدم، فقط تنهاست. اینهمه عالم و اینهمه مجتهد و اینهمه اسلام، آخر یکی نباید با امامزمان باشد؟ چرا؟ توی اهلدنیا و شهوت و تجدد اینها هستید، جانم، بیا بیرون، شما در چاله افتادید، بیا از چاله بیرون. من امروز دارم چه میگویم؟ به تمام آیات قرآن، این حرفها هیچکجا نیست. انشاءالله، امیدوارم که شما قدری این حرفها را عمل کنید.
منبع: عید فطر 92
تاریخ درج: [ 1399/03/03 ]