منتخب: مبنای ترک ترک شدن بدن امامحسین
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
خدا حاجشیخعباس را رحمت کند! گفت: بدن امامحسین (علیهالسلام) از تشنگی تَرَکتَرَک میشود. حالا این حرف هم یک مبنایی دارد، من آنرا به شما میگویم. [۲] خدا گفت: حسینجان! آب در اختیارت است، مَلَک باد و مَلَک آب در اختیارت است، تمام کون و مکان در اختیارت است. همه اینها در امر توست. حسینجان! بالاتر، نَفَسهایی که اینها میکشند، در قبضه قدرت توست، اگر بخواهی نَفَس میکِشند، اگر بخواهی نمیکِشند؛ [۳] پس عالم در اختیار امامحسین (علیهالسلام) است که ملائکه همه میآیند، ملک باد، ملک آب میآیند و میگویند: حسین! اجازه بده. [۴] تکرار میکنند، ممکن بود که امامحسین (علیهالسلام) به آنها امر کند و اجازه بدهد؛ اما توجّهش به امر است، اگر امامحسین (علیهالسلام) اینکار را میکرد، خودش را نجات میداد، عالمی را نجات نمیداد، امامحسین (علیهالسلام) نیامده که خودش را نجات بدهد. [۵]
شبعاشورا امامحسین (علیهالسلام) آب خورد، پشتخیمه چاهی زد، تمام اصحاب غسل کردند. عقیده ولایتی من ایناست که آن جگر امامحسین (علیهالسلام) است که تَرَکتَرَک میشود که چرا مردم دارند مرا میکُشند؟! چرا مردم بیدین شدند؟! چرا مردم اینجور شدند؟! چرا اینمردم امامشان را نمیشناسند که بهشت بروند؟! دارد «هل مِن ناصر» میگوید. امامحسین (علیهالسلام) میداند که اینها همه اهلجهنّم شدند. چرا؟ اگر میخواهی متوجّه بشوی که همیناست، هیچکجا امامحسین (علیهالسلام) گریه نکرده، وقتی روز عاشورا به لشکر ابنزیاد گفت: برای چه مرا میکُشید؟ گفتند: «بغضاً لِأبیک»؛ آنوقت امامحسین (علیهالسلام) بنا کرد به گریهکردن. امامحسین (علیهالسلام) دید همه اینها کافر شدند؛ پس اینکه من میگویم درستاست. برادر عزیزم! ما هم باید اینجور بشویم! دلمان برای مردم بسوزد که چرا دارند اینجوری میشوند؟ بیتفاوتی ایناست، نه آن بیتفاوتی که ما فکر میکنیم. بیتفاوت نباش! شب بلند شو و به مردم دعا کن! اگر میتوانی، دست یکنفر را بگیر!
همینجور که امامحسین (علیهالسلام) گفت جگرم میسوزد، والله! بالله! جگر من هم میسوزد، میبینم کجا دارید میروید؟! چهکار دارید میکنید؟! دیوانه نشدم که داد میزنم! میدانم دارید کجا میروید؟! آخِر کارتان به کجا میخورد. بیتفاوتی، بیتفاوتیِ ولایت است. [۶]
همه مقصد امامحسین (علیهالسلام)، هدایت بشر است. وقتی یکنفر یکچیزی به تو میگوید، دیگر تا آخر عمر کینهاش را نداشتهباش! عزیز من! اگر تو پیرو امامحسین (علیهالسلام) هستی، باید حسینیمَسلک شوی! خانمهای عزیز! به شما هم میگویم: باید صفات زهرا (علیهاالسلام) را داشتهباشید! آقایان! به شما هم میگویم: باید صفات حسین (علیهالسلام) را داشتهباشید! همه لشکر ابنزیاد دست به شمشیر کردهاند و دارند به روی امامحسین (علیهالسلام) میزنند، تمام جوانانش را کشتهاند؛ حالا میگوید: «هل مِن ناصر» یکی از شما بیاید اینطرف! تمام بدیهای اینها را نمیبیند. [۷]
امامحسین (علیهالسلام) پسرش را کشتند! برادرش را کشتند! اهل و عیالش را اسیر کردند! فرزندش را کشتند که شبیهترین به «رسولالله علماً، منطقاً، خَلقاً و خُلقاً است. ما نداریم که امامحسین (علیهالسلام) بالای سر آقا علیاکبر (علیهالسلام) گریه کند. ای شیعه حسین! ای کسیکه مجلس میگیری! ببین من چه میگویم؟! حسین گریه نکردهاست، حالا وقتی به اهلکوفه میگوید: برای چه مرا میکشید؟ میگویند: «بُغضاً لِأبیک»؛ یعنی بهخاطر بُغضی که با پدرت علی داریم، تو را میکشیم؛ حالا امامحسین (علیهالسلام) گریه میکند. اینقدر امامحسین (علیهالسلام) رئوف است! اینقدر مهربان است! حالا برای اینها که کافر شدند، دارد گریه میکند. علیاکبر (علیهالسلام) را فدای خدا کردهاست، مگر نگفت دست از علی بردارید! علی دارد به سمت خدا میرود؟! آنها یکحرفی است، این یکحرف دیگر است. ای شیعه! تو باید اینطوری باشی! اگر یکی با تو تُندی کرد، یکحرفی به تو زدند، باید دلت بسوزد؛ چونکه اینشخص توهین به ولایت کردهاست، هیچکدام از عبادتهایش قبول نیست! اگر ما شیعه هستیم! اگر جزء اصحابیمین هستیم! باید دلت برای او بسوزد، با او جدل نکنی! [۸]
- ↑ حج ابراهیمی 78 (دقیقه 37) و ولایت، عمل صالح است 78 (دقیقه 14)
- ↑ میلاد امامحسین 78؛ عظمت امامحسین؛ امر به معروف و نهی از منکر
- ↑ عصاره عاشورا 82 و مشهد 83؛ تمرین توحید 83
- ↑ مشهد 94
- ↑ مشهد 83؛ تمرین توحید 83
- ↑ حج ابراهیمی 78
- ↑ میلاد امامحسین 82
- ↑ ولایت، عمل صالح است 78