منتخب: اخلاق در خانواده 3: تفاوت بین نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{صوت منتخب' به '<section begin="گفتار متقی" />{{صوت منتخب') |
جز (جایگزینی متن - 'رده: منتخب 1402' به 'رده: منتخب') |
||
سطر ۲۲: | سطر ۲۲: | ||
{{یا علی}}<section end="گفتار متقی" /> | {{یا علی}}<section end="گفتار متقی" /> | ||
− | [[رده: منتخب | + | [[رده: منتخب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۵
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
خانمعزیز! اگر تو در خانهات فرمان خدا را بِبَری، حضرتمریم هستی و پسرت هم حضرتعیسی است؛ اما اگر با لهو و لعب باشی، پسرت منافق میشود و غیر امر کار میکند. عزیز من! اگر به امر حضرتزهرا (علیهاالسلام) باشی، به امر خدا باشی، به امر قرآن باشی، مریم هستی و بچّهات عیسی میشود. [۲] خدا خانهاش را اُمّالقری قرار دادهاست، از اینجا زمین به تمام عالم کشیدهشد؛ پس خانهات بیتالله است، خانمت مریم و پسرت عیسی است؛ چون آنها دارند فرمان خدا را میبرند، عدالت و ولایت را قبول دارند، بیعدالتی نمیکنند؛ البتّه آن خانمی که امر زهرایعزیز (علیهاالسلام) را اطاعت کند؛ نه خانمی که هر کجا دلش میخواهد برود. دل شیطان است، دارد امر شیطان را اطاعت میکند. آن خانمی که هر کجا میخواهد برود، فکر کند، اگر اینطور باشد، ولایتپرور و جهادگر است. [۳]
یک مردی بود، به مسافرت رفت، به خانمش گفت: خانم! بیرون نرو! گفت: چشم! چند وقت مسافرتش طول کشید، پدر این زن مریض شد، به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) پیغام داد که به عیادت پدرم بروم؟ فرمود: نه! پدرش مُرد. گفت: برای مراسم تدفین و تشییع و خَتمش بروم؟ فرمود: نه! وقتی شوهرش از مسافرت برگشت، به او گفت: پدرم از دنیا رفت و از خانه بیرون نرفتم. فوراً جبرئیل نازلشد: یا محمّد! پدر این زن اهلعذاب بود، این خانم هم گنهکار بود، هم گناهان خانم و هم گناهان پدر و مادرش را آمرزیدم؛ چونکه امر شوهرش را اطاعت کرد. [۴]
خانمعزیز! به تو گفته بیاجازه شوهرت از خانه بیرون بروی، تمام ملائکه به تو لعنت میکنند. لعنت ملائکه آسمان مستجاب است. مگر نیست که روزی حضرتزهرا (علیهاالسلام) کنار پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نشستهبود، کوری وارد شد، حضرتزهرا (علیهاالسلام) بلند شد و رفت. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: زهراجان! اینشخص کور است! حضرت فرمود: مگر خودت نگفتی زن یک بویی دارد که نامحرم آنرا استشمام میکند. خانمعزیز! دارد به تو میگوید، زهرا (علیهاالسلام) که بوی بهشت میدهد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) سینه زهرا (علیهاالسلام) را میبوسد و میگوید: هر وقت خواستم بوی بهشت را استشمام کنم، سینه زهرا (علیهاالسلام) را میبوسم؛ یعنی ولایت را میبوسد؛ آنوقت عمَر همین سینه را زد و خُرد کرد.
روزی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: چه عبادتی از برای زن، افضل عبادت است؟ حضرتامیر (علیهالسلام) خدمت حضرتزهرا (علیهاالسلام) آمد و با هم نجوا کردند. فرمود: به پدرم بگو اینکه نه نامحرمی او را ببیند و نه او نامحرمی را ببیند. این امر زهراست. روایت داریم پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) سهدفعه از جایش بلند شد و فرمود: زهرا! پدرت بهقربانت! زهرا! پدرت بهقربانت! زهرا! پدرت بهقربانت! یعنی یک خلقت بهقربانت! خانمها! مگر حضرتزهرا (علیهاالسلام) مادرتان نیست؟! چرا امرش را اطاعت نمیکنید؟! چرا امر مادرتان را اطاعت نمیکنید؟ آیا شما عاقوالدین نیستید؟! باید امرش را اطاعت کنید! ببینید به شما چه گفتهاست؟
خانمعزیز! به تو گفته رویت را بگیر! جوراب ضخیم بپوش! چادر سر کن! لای مردم نرو! باید امرش را اطاعت کنی. والله! بالله! اگر اطاعت نکنی، «إنّه لیس من أهلک»[۵] هستی، اهلزهرا (علیهاالسلام) نیستی. [۶] چرا دست از زهرا (علیهاالسلام) برداشتی و رفتی خودت را شبیه زنهای آمریکایی و انگلیسی میکنی؟! والله! با آنها محشور میشوی. بیا خودت را شبیه زهرا (علیهاالسلام) بکن! حالا من نمیگویم اینجوری چادر بگیری که زهرا (علیهاالسلام) سرش میکرده! اصلاً زهرایعزیز میخواست راه بشود [جایی برود]، نمیفهمیدند رویش کدام طرف است، چادرش مثل خیمه بود. من نمیگویم اینجوری چادر سر کن! لااقل رویت را بگیر! [۷] بیا محبّت زهرا (علیهاالسلام) داشتهباش! بیا پیرو زهرا باش و امرش را اطاعتکن! خدا لعنت کند آن کسیکه گفت رویتان را نگیرید! [۸]