منتخب: امامباقر 2: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۵: | سطر ۱۵: | ||
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | [[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | ||
==دیگر ببینید== | ==دیگر ببینید== | ||
− | [[منتخب: | + | [[منتخب: امامباقر 1|امام باقر 1]] |
[[منتخب: امام باقر 3|امام باقر 3]] | [[منتخب: امام باقر 3|امام باقر 3]] |
نسخهٔ ۱۳ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۵۳
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
عزیزان من! اگر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دنیا را تکذیب میکند، اهل دنیا را تکذیب میکند، نه دنیا را. حضرت چندین هزار نخلستان خرما داشته است، بروید بخوانید! آب از چاه میکشیده و به تمام آنها آب میداده است. اگر کار عیب دارد، چرا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اینجوری کار میکند؟! حضرت هر نخلستانی را میفروخت، پولش را به مسجد میآورد و به فقرا میداد. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کارکُنِ خداست، نه کارکُنِ دنیا! تو هم کارکُنِ خدا باش! امام باقر (علیهالسلام) دستش را روی شانه غلامش میگذاشت و زمین را میشکافت. آیا کار عیب دارد؟! نه! اهل دنیا شدن عیب دارد. آنها کار میکنند؛ اما دنیا را در دلشان نمیآورند. تو هم دنیا را در دلت نیاور! کار که تکذیب نشده است. باید کار کنی! قشنگ کار کنی. کار خیلی خوب چیزی است! پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هم کار میکرد. حالا یک نفر آمده امام باقر (علیهالسلام) را نصیحت میکند، به او گفت: اینجوری که عرق میریزی، اگر الآن جبرئیل قبض روحت کند، جواب خدا را چه میدهی؟ امام فرمود: در بهترین حالت هستم. گفت: چرا؟ گفت: دارم کار میکنم که دستم پیشِ مثل تو دراز نباشد؛ پس هم کار خوب است و هم دنیا. اگر دنیا بد بود که خدا آن را خلق نمیکرد؛ اما این دنیا آزمایشگاه است. توجّه فرمودید من چه میگویم؟! تو در آزمایشگاه آمدهای. در روایت میفرماید: اگر چشمت به نامحرم افتاد، به زمین یا آسمان نگاه کنی، ملائکه برایت طلب مغفرت میکنند. اگر صدقه بدهی، خدا از تمام بلاها تو را حفظ میکند. اگر دل کسی را خوش کنی، دوازده امام، چهارده معصوم (علیهمالسلام) را خوشحال میکنی. مگر خوشحالی دوازده امام، چهارده معصوم (علیهمالسلام) کم است؟! خدا تو را در این دنیا آورده که رشدت بدهد؛ اما میگوید دنیا را در دلت راه نده! اصلاً تمام کارهای ما در دنیاست، در دنیا ما به جایی میرسیم؛ اما خلق به جایی میرسد، نه دوازده امام، چهارده معصوم (علیهمالسلام). آنها خودشان حقیقت هستند، خودشان ولایت هستند؛ باید در دنیا باشیم و امر ائمه (علیهمالسلام) را اطاعت کنیم، تا با آنها سنخه شویم. در دنیا میتوانیم حاجت برادر مؤمن را برآورده کنیم. مگر هر کسی موفّق به رفع حاجت برادر مؤمن میشود؟ [۲]
عزیزان من! قربانتان بروم، صبح که از اینجا میروم نان بخرم، بعضی خانهها را میبینم که یک طارُمیهای خیلی بلند [حصار] دورشان کشیدند؛ بعضیهایشان را به برق اتّصال میکنند. من میایستم و یک قدری نگاه میکنم. آقاجان من! تو که دور خانهات طارُمی میکشی که دزد نیاید، آیا یک طارمی دور دلت کشیدی که شیطان در آن داخل نشود؟! قربانت بروم، فدایت بشوم، ماشینت را قفل کن! هم ببند و هم قفل کن! یک قفل قوی هم به آن بزن که دزد آنرا نزند، هوای خانهات را داشته باش! طارمی هم دور خانهات بکش! باید جلوی دزد را بگیری! باید خیلی مواظب باشی! اگر دزد بیاید، چرخ گوشتت را میبرد، جاروبرقیات را میبرد. حالا دزدها، اینطوری شدهاند، میآیند وسایل برقی را میبرند. تلویزیونت را که میبرد، خدا کند که آن را ببرد، إنشاءالله آن چیزهای دیگر را نبرد. باز تا بروی آن را بخری و بیاوری، هفت، هشت روزی میکشد، بالأخره در این هفت، هشت روز ساز نمیزنی. حالا اگر دزد فرصت هم بکند، یک قالیچهای، چیزی داشته باشی، زیر بغلش میگیرد و میرود؛ اما چیزی به تو برنمیگرداند. دلم میخواهد توجّه بفرمایید! این خیلی دقیق است! دلم میخواهد تفکّر داشته باشید، این دزد [اموال] وقتی آمد، فقط وسایلت را میبرد، چیزی به تو نمیدهد؛ اما عزیز من! آن دزدِ (عقیده و ایمان یعنی شیطان) به خدا گفته: به عزّت و جلالت قسم! تمام بنیآدم را گمراه میکنم، به غیر از صالحینشان را؛ یعنی آنهایی که به تو پناه ببرند. ما داریم چه میگوییم؟! کجای کار هستیم؟! این دزدی که برای شما معیّن شده، اسم اعظم بلد است! اگر دور خانه دلت طارمی بکشی، تا آسمان هم بکشی، داخل میآید. چرا فکر این دزد را نمیکنیم؟! چرا از این دزد خطرناک نمیترسیم؟! ما چه کار داریم میکنیم؟ آیا یک طارمی دور دلت کشیدی که این دزد نیاید ایمانت را ببرد، نیاید ولایتت را ببرد؟! چرا حواسمان جمع نیست؟! آیا این دزد خطرناک هست یا نه؟! چرا مواظب نیستیم؟! این دزدی که اسم اعظم دارد، ولایتت را میبرد و عمر و ابابکر و عثمان به تو میدهد! طلحه و زبیر به تو میدهد! خلق به تو میدهد! بیا دور دلت دیوار بکش! بیا دور دلت طارمی بکش! بترس از این دزد! مرتب در قرآنمجید راجع به این دزد میگوید که «عدوٌّ مُبین» است! چرا هوای این دزد خطرناک را نداریم؟!
حالا چه کار کنیم که این دزد نیاید؟ اگر میخواهید این دزد نیاید، باید پرچم سخاوت بزنید! از کجا میگویی پرچم سخاوت بزنیم؟ سخاوت چیزی است که جلوی این دزد را میگیرد. چرا؟ در روایت میگوید: یک حاجت برادر مؤمن را برآورده کنی، مطابق هفتاد حجّ و هفتاد عمره است. ببین، آقا امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، سالی دو مرتبه، مالش را تقسیم میکرد. آقا امام باقر (علیهالسلام)، دستش روی دوش غلامش بود، بیل میزد و به مردم میداد. آقا امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، تا چندین هزار نخلستان درست میکرد، میفروخت و به مردم میداد. زهرای عزیز (علیهاالسلام) سه چارک جو از شمعون یهودی قرض کرد، چادرش را امانت گذاشت، بعضی میگویند زِره امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را امانت گذاشت. حالا یتیم و مسکین و اسیر میآیند، به آنها میدهد. روایت داریم: شخص گنهکاری بود، وقتی او را در محشر آوردند، وضعش خیلی بد بود! امر شد که او را نگهدارید، خدا گفت: او را به یک بچّه یهودی بخشیدم! گفتند: خدایا! تمام نامه اعمال این شخص، ناجور و سیاه است! خدا گفت: یک زن یهودی، بچّهاش بغلش بود، این شخص از پشتِ سر یک سیب به آن بچّه داد، او را بخشیدم؛ این است سخاوت! آیا بچّه یهودی ارزش دارد؟! نه! خدا میخواهد تو «أرحمالرّاحمین» بشوی! خدا میخواهد مثل خودش بشوی! رحم داشته باشی! حالا اگر کسی ولایت در بدنش تسلّط نداشته باشد؛ یعنی به او القا نشود و حرف ولایت بزند، باقی میآورد. چرا باقی میآورد؟ ولایت باید در قلب ولایتگو القا شود. چرا القا شود؟ این آدمی که حرف ولایت میزند، باید از دنیا خالی شود، وقتی از دنیا خالی شد و آن طارمی که گفتم را دورِ دلش کشید؛ آنوقت دیگر شیطان به آن طارمی دخالت نمیکند و خدا آن را حفظ میکند. چرا خدا میگوید اگر بخواهی هدایت شوی، تو را هدایت میکنم؟ آن آدمی که میخواهد هدایت شود، باید تمام چیزهایش را کنار بگذارد، محبّت دنیا را کنار بگذارد تا به او القا شود. [۳]
دیگر ببینید
ارجاعات
- ↑ آفات ولایت 81 (دقیقه 38) و اصحابکهف و رقیم؛ دزدی بهنام شیطان 75 (دقیقه 30)
- ↑ آفات ولایت 81
- ↑ اصحابکهف و رقیم؛ دزدی بهنام شیطان 75