منتخب: شبقدر: تفاوت بین نسخهها
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرت زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرت زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' | ||
− | + | ==گفتار متقی{{ارجاع|رمضان 76؛ شباحیاء و پاداش ولایت 76 (دقیقه 1 و 5) و [[هشدار 81]] (دقیقه 26)}}== | |
− | + | {{صوت منتخب|shabe-ghadr}} | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | }} | ||
بعضی از رفقای عزیز به بنده امر کردند که از برای شب احیا یک صحبتی بکنیم. البتّه آنها خودشان میدانند، حالا دلشان خواست که ما یک حرفی بزنیم. من اوّل منظورم این است که ما از خدا چه بخواهیم؟ مثل آن شخص نباشیم که چندین وقت به مسجد سهله یا مسجد جمکران رفت تا خدمت امام زمان {{عج}} برسد، یک وقت امام زمان {{عج}} را دید که به او گفت: پدرجان! اینجا آمدی که چه کار کنی؟ گفت: میخواهم امام زمان {{عج}} را ببینم، خیلی سال است که اینجا آمدم. گفت: حالا من امام زمانم، چه میخواهی؟ گفت: اگر تو امام زمانی، این بیل مرا پارو کن! این شخص رعیت بود، قدری که راه رفت، دید یک پارو همراهش است. مبادا ما مثل این شخص باشیم که شب قدر از ما بگذرد و خدمت امام زمان {{عج}} برسیم و خلاصه متوجّه مطلب نباشیم که از امام زمان {{عج}} چه بخواهیم؟ | بعضی از رفقای عزیز به بنده امر کردند که از برای شب احیا یک صحبتی بکنیم. البتّه آنها خودشان میدانند، حالا دلشان خواست که ما یک حرفی بزنیم. من اوّل منظورم این است که ما از خدا چه بخواهیم؟ مثل آن شخص نباشیم که چندین وقت به مسجد سهله یا مسجد جمکران رفت تا خدمت امام زمان {{عج}} برسد، یک وقت امام زمان {{عج}} را دید که به او گفت: پدرجان! اینجا آمدی که چه کار کنی؟ گفت: میخواهم امام زمان {{عج}} را ببینم، خیلی سال است که اینجا آمدم. گفت: حالا من امام زمانم، چه میخواهی؟ گفت: اگر تو امام زمانی، این بیل مرا پارو کن! این شخص رعیت بود، قدری که راه رفت، دید یک پارو همراهش است. مبادا ما مثل این شخص باشیم که شب قدر از ما بگذرد و خدمت امام زمان {{عج}} برسیم و خلاصه متوجّه مطلب نباشیم که از امام زمان {{عج}} چه بخواهیم؟ |
نسخهٔ ۲۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۷
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
بعضی از رفقای عزیز به بنده امر کردند که از برای شب احیا یک صحبتی بکنیم. البتّه آنها خودشان میدانند، حالا دلشان خواست که ما یک حرفی بزنیم. من اوّل منظورم این است که ما از خدا چه بخواهیم؟ مثل آن شخص نباشیم که چندین وقت به مسجد سهله یا مسجد جمکران رفت تا خدمت امام زمان (عجلاللهفرجه) برسد، یک وقت امام زمان (عجلاللهفرجه) را دید که به او گفت: پدرجان! اینجا آمدی که چه کار کنی؟ گفت: میخواهم امام زمان (عجلاللهفرجه) را ببینم، خیلی سال است که اینجا آمدم. گفت: حالا من امام زمانم، چه میخواهی؟ گفت: اگر تو امام زمانی، این بیل مرا پارو کن! این شخص رعیت بود، قدری که راه رفت، دید یک پارو همراهش است. مبادا ما مثل این شخص باشیم که شب قدر از ما بگذرد و خدمت امام زمان (عجلاللهفرجه) برسیم و خلاصه متوجّه مطلب نباشیم که از امام زمان (عجلاللهفرجه) چه بخواهیم؟
رفقای عزیز! خدای تبارک و تعالی روزی ما را معلومکرده، ما هر چه تلاش کنیم، آنچه باید به ما برسد، میرسد؛ این را باید یقین کنیم، این از روزیِ ما؛ اما باید تلاش کنیم که از خدا و امام زمانِ خود رزق طلب کنیم. اوّلی آن این است: من این را از خدا میخواهم که خدا مرا هدایت کند. دوم این است که ما حدّ به گردنمان است. تندی به کسی کردیم، یکی را ترساندهایم یا مثل معاذ در خانواده بداخلاقی کردیم، حقّ النّاس به گردنمان است؛ ما باید حدّمان را بخوریم. راست بگویید به خدا، همه چیزتان: منیّت، سواد، مهندسی، خیالات، حساسیّت، پول و مقام را کنار بگذارید! آنچه را که دارید، زمین بگذارید و با خدا حرف بزنید! بگویید: خدایا! نفهمیدم! بیامرزم! باید از شب قدر بهره ببریم! اگر عارمان میشود که به مردم بگوییم نفهمیدم! به خدا عارمان نشود؛ تا خدا دستمان را بگیرد.
خدایا! حدّهایی که به گردن ما هست، بردار!
خدایا! ما نمیدانیم چه کردیم؟! نمیدانیم به چه کسی ظلم کردیم؟! نمیدانیم مال چه کسی را خوردیم؟! خودت از سر ما بگذر!
بعد بیایم سراغ امام زمان (عجلاللهفرجه)، آقاجان! فدایت بشوم! خدا ما را هدایت کرد، حدّها را از گردن ما برداشت و ما را آمرزید؛ حالا تو ما را بپذیر! والله! تو را میپذیرد. تمام اینکه ما امام زمان (عجلاللهفرجه) را نمیبینیم؛ چون حدّ به گردنمان است. حالا از امام زمان (عجلاللهفرجه) چه بخواهیم؟
آقاجان! ما دلمان میخواهد که یاور شما باشیم! میخواهیم زیر پرچم شما باشیم! ما را نگهدار! مگر نیست که روز قیامت، تمام پرچمداران عالَم با پرچمش میآید، با قومش میآید. تمام اینها محزوناند؛ مگر کسیکه زیر پرچم دوازده امام، چهارده معصوم (علیهمالسلام) باشد. آقاجان! ما را نگهدار که زیر پرچم کس دیگر نرویم. والله! امام زمان (عجلاللهفرجه) شما را میپذیرد. شما خیال نکنید که امام حسین (علیهالسلام) «هل من ناصر» میگوید، بهدینم! امام زمان (عجلاللهفرجه) هم «هل من ناصر» میگوید؛ بهدینم! خدا هم «هل من ناصر» میگوید. چرا؟ خدا نمیخواهد ما را بسوزاند، امام زمان (عجلاللهفرجه) نمیخواهد ما را بسوزاند. بفهمید چه میخواهید؟
آقاجان! خواهش داریم از شما که دل ما را پاکسازی کن! بهغیر خدا و شما اهل بیت و دوستان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که دنبال اینها میآیند، اصلاً محبّتی در دل ما نباشد. [۲]
از خدا بخواهید که ولایت ما القائی باشد، ولایت ما نوشیدنی باشد.
خدایا! ما تا حالا بد کردیم! ما تا حالا نمیفهمیدیم!
آقاجان! امام زمان! ما را در خانه خودت قرار بده!
امامزمان! ما را ضبط کن! ما یتیمیم! دست ما را بگیر! ما صغیریم!
شبقدر بنشینید فکر کنید ببینید چه کسانی جهنّمی شدند؟ چهکسی اینها را جهنّمی کرد؟ خلق. [۳]
التماس کنیم به امام زمان (عجلاللهفرجه)، آقاجان! ما عاجزیم که خودمان را حفظ کنیم، همه میخواهند دین ما را ببرند، ما را در پناه خودت حفظکن!
حضرت فرمود: در آخرالزّمان مثل گوسفندی که از گیر گرگ فرار میکند، از آنها که میخواهند دینتان را ببرند، فرار کنید! [۴]