منتخب: امام زمان 2: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{بسم الله}} '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته''' ''...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
{{صوت منتخب|imam-zaman-2}} | {{صوت منتخب|imam-zaman-2}} | ||
− | رفقایعزیز! ما نمیتوانیم ائمهطاهرین {{علیهم}} را بشناسیم! توان نداریم، آنها غیرمحدودند، ما محدود هستیم؛ محدود توان ندارد آنها را بشناسد. حالا باید چه کار کنیم؟ باید عظماییت اینها را بفهمیم، از عظماییت پی | + | رفقایعزیز! ما نمیتوانیم ائمهطاهرین {{علیهم}} را بشناسیم! توان نداریم، آنها غیرمحدودند، ما محدود هستیم؛ محدود توان ندارد آنها را بشناسد. حالا باید چه کار کنیم؟ باید عظماییت اینها را بفهمیم، از عظماییت پی بهشناخت اینها میبریم. دلم میخواهد توجّه بفرمایید! اگر بگوییم آقا امامزمان {{عج}} یک خلقت است، ما نفهمیدیم! خلقت بهامر اوست، خلقت بهواسطه امامزمان {{عج}} سرِ پاست، خلقت باید امرش را اطاعت کند نه دنیا، دنیا که بهمنزله استخوانخوک در دهان سگخورهدار است، خدا میداند چقدر خدا چیز دارد! خلقت دارد! چقدر کُرات دارد! همه بهواسطه امامزمان {{عج}} است. اگر ذرّهای ایشان نباشد؛ یعنی چشمش خواب برود، تمام خلقت فروریزان میشود. آنموقعی که تمام زمین و آسمان فروریزان میشود، خدا امامش را در عرش میبرد، دیگر در این عالم نیست. وقتی امام در ظاهر در این عالم نیست، عالم فروریزان میشود. آیه {{آیه|إذا زُلزِلتِ الأرضُ زِلزالَها|سوره=99|آیه=1}} را بخوانید! میگوید چه میشود؟! خودش خودبهخود متلاشی میشود، تمام بهوجود امام باقی است. {{ارجاع|فرق امام با حجّتخدا 79}} |
− | اگر تو امامزمان {{عج}} را میبینی، باید عرش، بهشت و دوزخ، آسمان و زمین، کوهها و دریاها، درختها و اشیاء، ممکنات را ببینی، آنچه که در خلقت است را باید ببینی، تمام اینها که سرِ پاست به وجود | + | اگر تو امامزمان {{عج}} را میبینی، باید عرش، بهشت و دوزخ، آسمان و زمین، کوهها و دریاها، درختها و اشیاء، ممکنات را ببینی، آنچه که در خلقت است را باید ببینی، تمام اینها که سرِ پاست به وجود ولیّاللهالأعظم {{عج}} است، ایناست امامشناسی. اگر ما اینجوری باشیم، هر چه که میبینید شکر امامزمانتان را میکنید. خدایا! شکر که همچینکسی را از نور خودت خلق کردی، آوردی در این عالم که من گلابی میخورم، سیب میخورم، آسایش دارم، آنچه که آسایش دارم بهآسایش اوست. اوّل بشناس امامت را، آنچه که راحتی داری، آنچه که خوشی داری، آنچه که ابعاد داری بهوجود مبارک امامزمان {{عج}} است. اگر امامزمان {{عج}} را اینجوری بشناسی، تو بهغیر از شکرانه کار دیگر نداری. |
− | الآن | + | الآن یکدانه پرتقال میخوری، باید بگویی: خدایا! شکر، این میوه بهوجود امامزمان {{عج}} خلق شده، نمیخواهم یکییکی خدمتتان عرض کنم، الآن ماشینت را میروی سوارش میشوی، بهوجود مبارک امامزمان {{عج}} چرخش میگردد. از کجا میگردد؟! بهوجود امامزمان {{عج}} این بنزین از زیرِ زمین درآمده، نفت درآمده ، برق درآمده، بهوجود چه کسی درآمده؟! {{روایت|«وجوده بوجود»}} بهوجود امامزمان {{عج}} درآمده. امامزمان {{عج}} را اینجوری باید بشناسی. اگر صدقه هم دادی، باید بدانی برای یکچنین وجودی داری میدهی، باید بخواهی که این وجود باشد. این مثل آناست که زنبور عسل رفت آتش ابراهیم را خاموش کند. حالا هم وحی بهاو میرسد و هم در دهانش عسل ایجاد میکند. تو بهقدر یک زنبور عسل باید عنایت بهامامزمان {{عج}} داشتهباشی. مگر ممکن است که ما عنایت کامل داشتهباشیم؟! همینقدر هم داشتهباشی؛ آنوقت او تأییدت میکند، آرامت میکند، عزیز من! ذوق به تو میدهد، مِهر دنیا را از دلت بیرون میبرد، مِهر خودش را در دلت میاندازد، ضبطت میکند، دستت را میگیرد. عزیز من! بیایید بهقدر وسعمان امامشناسبشویم. {{ارجاع| مبنای اصولدین 80}} |
− | شما اشرفمخلوقات هستید! خودتان را بل هم أضلّ | + | شما اشرفمخلوقات هستید! خودتان را بل هم أضلّ میکنید؛ عزیز من! قربانت بروم، ما خودمان را بل هم أضلّ میکنیم! چرا سقوط میکنید؟! اگر شما قابل نبودید، خدا به شما اشرفمخلوقات نمیگفت. شما اشرفمخلوقات هستید؛ اما قابلیّتتان را از دست میدهید. چه کار کنیم که قابلیّتمان را از دست ندهیم؟ امشب و فرداشب متوسّل شوید به ولیّاللهالأعظم امامزمان {{عج}}. |
− | آقاجان! حدّها را بردار! | + | آقاجان! حدّها را از گردن ما بردار! |
آقاجان! دست ما را بگیر! | آقاجان! دست ما را بگیر! | ||
سطر ۲۵: | سطر ۲۵: | ||
آقاجان! ما جان داریم، جانمان هم فدای تو. | آقاجان! ما جان داریم، جانمان هم فدای تو. | ||
− | تمام هستیات را نابود کن! اگر هستی بیاعتبار داری، این هستیها که ما داریم، والله! اعتبار ندارد، جوانانی بودند که ادّعای قدرت میکردند، چه شدند؟! این قدرتها همهاش | + | تمام هستیات را نابود کن! اگر هستی بیاعتبار داری، این هستیها که ما داریم، والله! اعتبار ندارد، جوانانی بودند که ادّعای قدرت میکردند، چه شدند؟! این قدرتها همهاش موقّت است که بهما داده، قربانتان بروم، بیایید زانو بزنید در مقابل کسیکه قدرت عالَمین است؛ یعنی قدرتش قدرت ماوراست، قدرتش قدرت خداست. کیست؟! ولیّاللهالأعظم امامزمان {{عج}}. {{ارجاع|نور ولایت 77}} |
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | [[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] |
نسخهٔ ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۴
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
رفقایعزیز! ما نمیتوانیم ائمهطاهرین (علیهمالسلام) را بشناسیم! توان نداریم، آنها غیرمحدودند، ما محدود هستیم؛ محدود توان ندارد آنها را بشناسد. حالا باید چه کار کنیم؟ باید عظماییت اینها را بفهمیم، از عظماییت پی بهشناخت اینها میبریم. دلم میخواهد توجّه بفرمایید! اگر بگوییم آقا امامزمان (عجلاللهفرجه) یک خلقت است، ما نفهمیدیم! خلقت بهامر اوست، خلقت بهواسطه امامزمان (عجلاللهفرجه) سرِ پاست، خلقت باید امرش را اطاعت کند نه دنیا، دنیا که بهمنزله استخوانخوک در دهان سگخورهدار است، خدا میداند چقدر خدا چیز دارد! خلقت دارد! چقدر کُرات دارد! همه بهواسطه امامزمان (عجلاللهفرجه) است. اگر ذرّهای ایشان نباشد؛ یعنی چشمش خواب برود، تمام خلقت فروریزان میشود. آنموقعی که تمام زمین و آسمان فروریزان میشود، خدا امامش را در عرش میبرد، دیگر در این عالم نیست. وقتی امام در ظاهر در این عالم نیست، عالم فروریزان میشود. آیه «إذا زُلزِلتِ الأرضُ زِلزالَها»[۲] را بخوانید! میگوید چه میشود؟! خودش خودبهخود متلاشی میشود، تمام بهوجود امام باقی است. [۳]
اگر تو امامزمان (عجلاللهفرجه) را میبینی، باید عرش، بهشت و دوزخ، آسمان و زمین، کوهها و دریاها، درختها و اشیاء، ممکنات را ببینی، آنچه که در خلقت است را باید ببینی، تمام اینها که سرِ پاست به وجود ولیّاللهالأعظم (عجلاللهفرجه) است، ایناست امامشناسی. اگر ما اینجوری باشیم، هر چه که میبینید شکر امامزمانتان را میکنید. خدایا! شکر که همچینکسی را از نور خودت خلق کردی، آوردی در این عالم که من گلابی میخورم، سیب میخورم، آسایش دارم، آنچه که آسایش دارم بهآسایش اوست. اوّل بشناس امامت را، آنچه که راحتی داری، آنچه که خوشی داری، آنچه که ابعاد داری بهوجود مبارک امامزمان (عجلاللهفرجه) است. اگر امامزمان (عجلاللهفرجه) را اینجوری بشناسی، تو بهغیر از شکرانه کار دیگر نداری.
الآن یکدانه پرتقال میخوری، باید بگویی: خدایا! شکر، این میوه بهوجود امامزمان (عجلاللهفرجه) خلق شده، نمیخواهم یکییکی خدمتتان عرض کنم، الآن ماشینت را میروی سوارش میشوی، بهوجود مبارک امامزمان (عجلاللهفرجه) چرخش میگردد. از کجا میگردد؟! بهوجود امامزمان (عجلاللهفرجه) این بنزین از زیرِ زمین درآمده، نفت درآمده ، برق درآمده، بهوجود چه کسی درآمده؟! «وجوده بوجود» بهوجود امامزمان (عجلاللهفرجه) درآمده. امامزمان (عجلاللهفرجه) را اینجوری باید بشناسی. اگر صدقه هم دادی، باید بدانی برای یکچنین وجودی داری میدهی، باید بخواهی که این وجود باشد. این مثل آناست که زنبور عسل رفت آتش ابراهیم را خاموش کند. حالا هم وحی بهاو میرسد و هم در دهانش عسل ایجاد میکند. تو بهقدر یک زنبور عسل باید عنایت بهامامزمان (عجلاللهفرجه) داشتهباشی. مگر ممکن است که ما عنایت کامل داشتهباشیم؟! همینقدر هم داشتهباشی؛ آنوقت او تأییدت میکند، آرامت میکند، عزیز من! ذوق به تو میدهد، مِهر دنیا را از دلت بیرون میبرد، مِهر خودش را در دلت میاندازد، ضبطت میکند، دستت را میگیرد. عزیز من! بیایید بهقدر وسعمان امامشناسبشویم. [۴]
شما اشرفمخلوقات هستید! خودتان را بل هم أضلّ میکنید؛ عزیز من! قربانت بروم، ما خودمان را بل هم أضلّ میکنیم! چرا سقوط میکنید؟! اگر شما قابل نبودید، خدا به شما اشرفمخلوقات نمیگفت. شما اشرفمخلوقات هستید؛ اما قابلیّتتان را از دست میدهید. چه کار کنیم که قابلیّتمان را از دست ندهیم؟ امشب و فرداشب متوسّل شوید به ولیّاللهالأعظم امامزمان (عجلاللهفرجه).
آقاجان! حدّها را از گردن ما بردار!
آقاجان! دست ما را بگیر!
آقاجان! ما را در پناه خودت بیاور!
آقاجان! ما قدرت نداریم.
آقاجان! ما جان داریم، جانمان هم فدای تو.
تمام هستیات را نابود کن! اگر هستی بیاعتبار داری، این هستیها که ما داریم، والله! اعتبار ندارد، جوانانی بودند که ادّعای قدرت میکردند، چه شدند؟! این قدرتها همهاش موقّت است که بهما داده، قربانتان بروم، بیایید زانو بزنید در مقابل کسیکه قدرت عالَمین است؛ یعنی قدرتش قدرت ماوراست، قدرتش قدرت خداست. کیست؟! ولیّاللهالأعظم امامزمان (عجلاللهفرجه). [۵]