منتخب: یاد امامحسین: تفاوت بین نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رده: منتخب 1402' به 'رده: منتخب') |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{بسم الله}} | {{بسم الله}} | ||
− | '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و | + | '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته''' |
− | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است، | + | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است، حضرت زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' |
==گفتار متقی{{ارجاع|[[مشهد 90؛ عنایت امامرضا به زوار]] 90 (دقیقه 10) و [[خلق و امر]] 75 (دقیقه 37) و [[یاد]] 81 (دقیقه 4)}}== | ==گفتار متقی{{ارجاع|[[مشهد 90؛ عنایت امامرضا به زوار]] 90 (دقیقه 10) و [[خلق و امر]] 75 (دقیقه 37) و [[یاد]] 81 (دقیقه 4)}}== | ||
+ | <section begin="گفتار متقی" /> | ||
{{صوت منتخب|yade-imam-hossein}} | {{صوت منتخب|yade-imam-hossein}} | ||
− | + | رفقای عزیز! امام حسین {{علیه}} میفرماید: قبر من در دل دوستان من است؛ یعنی باید یاد امام حسین {{علیه}} باشیم. چه وقت یاد امام حسین {{علیه}} هستیم؟ وقتی امرش را اطاعت کنیم، امرش سخاوت است؛ یعنی همانطور که ائمه {{علیهم}} نمیخوردند و به مردم میدادند؛ شما هم بخورید و هم بخورانید. {{ارجاع|[[مشهد 90؛ عنایت امامرضا به زوار]] 90}} | |
− | کجا | + | کجا امام حسین {{علیه}} را فراموش میکنید؟ موقعیکه گناه کنید. {{ارجاع|[[اربعین 91]]}} وقتی قبر امام حسین {{علیه}} در دلتان باشد، خدا و ولایت در قلبتان باشد، آنجا [محلّ] نزول ملائکه است؛ نه نزول شیطان. حالا شما بخل، حسد، کینه و بدچشمی را در دلتان میبرید، چرا اینقدر به فکر دنیا هستید؟! قدری در این فکرها بیایید! والله، اگر قدری فکر کنیم، شرمنده میشویم که چه چیزهایی را بغل ولایت؛ یعنی بغل امام حسین {{علیه}} میگذاریم؟! {{ارجاع|[[خلق و امر]] 75}} شما همیشه باید غم امام حسین {{علیه}} را داشته باشید و در حضور باشید؛ نه در سقوط. کجا در حضورید؟ وقتی در حضور خلق نباشید. {{ارجاع|[[اربعین 89]]}} |
− | یاد خیلی | + | یاد خیلی مهمّ است. آقا موسی بن جعفر {{علیهما}} یک عمله داشت، در خانه امام کار میکرد؛ شب آنجا خوابید. قدری که از شب گذشت، دید موسی بن جعفر {{علیهما}} کناری رفت و تا صبح با خدا مناجات کرد و گریه کرد. مناجات امام یک خلقت است، خود امام یک خلقت است. حالا این عمله نزد موسی بن جعفر {{علیهما}} آمد و گفت: آقاجان! من هر وقت بلند شدم، دیدم شما با خدا مناجات میکنید و گریه میکنید، خیلی من هم دلم میخواست مناجات کنم؛ اما خسته بودم. رفقا! عملگی خیلی آدم را خسته میکند، خدا قسمتتان نکند! خدا شما را همیشه فرمانده قرار بدهد! بیایید فرمانده شوید! فرمان ببرید تا فرمانده شوید. |
− | امام | + | امام موسی بن جعفر {{علیهما}} به او گفت: تو ثوابی کردی که از عبادت من بالاتر است. گفت: آقا! من چه کردم؟ امام فرمود: بلند شدی آب خوردی و یاد لب تشنه جدّم، حسین {{علیه}} کردی و لعنت بر موکّلان آب فرات فرستادی. امام میخواهد اعلام کند که عبادت موجب محشوریّت با امام حسین {{علیه}} و اصحابش نمیشود، یاد موجب محشوریّت میشود. اینقدر این یاد مهمّ است که میگوید اگر برای امام حسین {{علیه}} گریهات نمیآید، تباکی کن! [یعنی خودت را به حال گریه بزن!] حالا میگوید اگر یاد امام حسین {{علیه}} باشی و یک لکّه اشک بریزی، اینقدر این اشک قیمت دارد که اگر آن را در جهنّم بریزند، جهنّم طوفان میشود؛ یعنی تعادل خودش را از دست میدهد؛ چونکه یاد آقا امام حسین {{علیه}} بودی. {{ارجاع|[[یاد]] 81}} |
− | من از زمانیکه یادم میآید یک دور تسبیح صلوات برای سلامتی | + | {{درباره متقی|من از زمانیکه یادم میآید یک دور تسبیح صلوات برای سلامتی امام زمان {{عج}} میفرستم، از زمانیکه یادم میآید؛ یعنی از بچّهگی هم یک دور تسبیح صلوات برای یاوران او میفرستم. هر روز خدا این کار را میکنم.، اگر کاری هم داشتم، وقتی مشتریها ردّ میشدند، این کار را میکردم.}} {{ارجاع|[[نیمه شعبان 81؛ احکام جشن و روضه؛ شرط یاوری امامزمان]] 81}} |
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | [[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | ||
{{یا علی}} | {{یا علی}} | ||
− | + | <section end="گفتار متقی" /> | |
− | [[رده: منتخب | + | ==ارجاعات== |
+ | [[رده: منتخب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۸
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
رفقای عزیز! امام حسین (علیهالسلام) میفرماید: قبر من در دل دوستان من است؛ یعنی باید یاد امام حسین (علیهالسلام) باشیم. چه وقت یاد امام حسین (علیهالسلام) هستیم؟ وقتی امرش را اطاعت کنیم، امرش سخاوت است؛ یعنی همانطور که ائمه (علیهمالسلام) نمیخوردند و به مردم میدادند؛ شما هم بخورید و هم بخورانید. [۲]
کجا امام حسین (علیهالسلام) را فراموش میکنید؟ موقعیکه گناه کنید. [۳] وقتی قبر امام حسین (علیهالسلام) در دلتان باشد، خدا و ولایت در قلبتان باشد، آنجا [محلّ] نزول ملائکه است؛ نه نزول شیطان. حالا شما بخل، حسد، کینه و بدچشمی را در دلتان میبرید، چرا اینقدر به فکر دنیا هستید؟! قدری در این فکرها بیایید! والله، اگر قدری فکر کنیم، شرمنده میشویم که چه چیزهایی را بغل ولایت؛ یعنی بغل امام حسین (علیهالسلام) میگذاریم؟! [۴] شما همیشه باید غم امام حسین (علیهالسلام) را داشته باشید و در حضور باشید؛ نه در سقوط. کجا در حضورید؟ وقتی در حضور خلق نباشید. [۵]
یاد خیلی مهمّ است. آقا موسی بن جعفر (علیهماالسلام) یک عمله داشت، در خانه امام کار میکرد؛ شب آنجا خوابید. قدری که از شب گذشت، دید موسی بن جعفر (علیهماالسلام) کناری رفت و تا صبح با خدا مناجات کرد و گریه کرد. مناجات امام یک خلقت است، خود امام یک خلقت است. حالا این عمله نزد موسی بن جعفر (علیهماالسلام) آمد و گفت: آقاجان! من هر وقت بلند شدم، دیدم شما با خدا مناجات میکنید و گریه میکنید، خیلی من هم دلم میخواست مناجات کنم؛ اما خسته بودم. رفقا! عملگی خیلی آدم را خسته میکند، خدا قسمتتان نکند! خدا شما را همیشه فرمانده قرار بدهد! بیایید فرمانده شوید! فرمان ببرید تا فرمانده شوید.
امام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) به او گفت: تو ثوابی کردی که از عبادت من بالاتر است. گفت: آقا! من چه کردم؟ امام فرمود: بلند شدی آب خوردی و یاد لب تشنه جدّم، حسین (علیهالسلام) کردی و لعنت بر موکّلان آب فرات فرستادی. امام میخواهد اعلام کند که عبادت موجب محشوریّت با امام حسین (علیهالسلام) و اصحابش نمیشود، یاد موجب محشوریّت میشود. اینقدر این یاد مهمّ است که میگوید اگر برای امام حسین (علیهالسلام) گریهات نمیآید، تباکی کن! [یعنی خودت را به حال گریه بزن!] حالا میگوید اگر یاد امام حسین (علیهالسلام) باشی و یک لکّه اشک بریزی، اینقدر این اشک قیمت دارد که اگر آن را در جهنّم بریزند، جهنّم طوفان میشود؛ یعنی تعادل خودش را از دست میدهد؛ چونکه یاد آقا امام حسین (علیهالسلام) بودی. [۶]
من از زمانیکه یادم میآید یک دور تسبیح صلوات برای سلامتی امام زمان (عجلاللهفرجه) میفرستم، از زمانیکه یادم میآید؛ یعنی از بچّهگی هم یک دور تسبیح صلوات برای یاوران او میفرستم. هر روز خدا این کار را میکنم.، اگر کاری هم داشتم، وقتی مشتریها ردّ میشدند، این کار را میکردم. [۷]