منتخب: مبنای ترک ترک شدن بدن امامحسین: تفاوت بین نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رده: منتخب 1402' به 'رده: منتخب') |
|||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{بسم الله}} | {{بسم الله}} | ||
− | '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و | + | '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته''' |
− | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. | + | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرت زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' |
==گفتار متقی{{ارجاع|[[حج ابراهیمی]] 78 (دقیقه 37) و [[ولایت، عمل صالح است]] 78 (دقیقه 14)}}== | ==گفتار متقی{{ارجاع|[[حج ابراهیمی]] 78 (دقیقه 37) و [[ولایت، عمل صالح است]] 78 (دقیقه 14)}}== | ||
+ | <section begin="گفتار متقی" /> | ||
{{صوت منتخب|tarak-tarak-shodan-badane-imam-hossein}} | {{صوت منتخب|tarak-tarak-shodan-badane-imam-hossein}} | ||
− | خدا | + | خدا حاج شیخ عباس را رحمت کند! گفت: بدن امام حسین {{علیه}} از تشنگی تَرَک تَرَک میشود. حالا این حرف هم یک مبنایی دارد، من آن را به شما میگویم. {{ارجاع|[[میلاد امامحسین 78؛ عظمت امامحسین؛ امر به معروف و نهی از منکر]]}} خدا گفت: حسینجان! آب در اختیارت است، مَلَک باد و مَلَک آب در اختیارت است، تمام کون و مکان در اختیارت است. همه اینها در امر توست. حسینجان! بالاتر، نَفَسهایی که اینها میکشند، در قبضه قدرت توست، اگر بخواهی نَفَس میکِشند، اگر بخواهی نمیکِشند؛ {{ارجاع|[[عصاره عاشورا]] 82 و [[مشهد 83؛ تمرین توحید]] 83}} پس عالم در اختیار امام حسین {{علیه}} است که ملائکه همه میآیند، ملک باد، ملک آب میآیند و میگویند: حسین! اجازه بده. {{ارجاع|مشهد 94}} تکرار میکنند، ممکن بود که امام حسین {{علیه}} به آنها امر کند و اجازه بدهد؛ اما توجّهش به امر است، اگر امام حسین {{علیه}} این کار را میکرد، خودش را نجات میداد، عالمی را نجات نمیداد، امام حسین {{علیه}} نیامده که خودش را نجات بدهد. {{ارجاع|[[مشهد 83؛ تمرین توحید]] 83}} |
− | + | شب عاشورا امام حسین {{علیه}} آب خورد، پشت خیمه چاهی زد، تمام اصحاب غسل کردند. عقیده ولایتی من این است که آن جگر امام حسین {{علیه}} است که تَرَک تَرَک میشود که چرا مردم دارند مرا میکُشند؟! چرا مردم بیدین شدند؟! چرا مردم اینجور شدند؟! چرا اینمردم امامشان را نمیشناسند که بهشت بروند؟! دارد {{متمایز|«هل مِن ناصر»}} میگوید. امام حسین {{علیه}} میداند که اینها همه اهل جهنّم شدند. چرا؟ اگر میخواهی متوجّه بشوی که همین است، هیچ کجا امام حسین {{علیه}} گریه نکرده، وقتی روز عاشورا به لشکر ابنزیاد گفت: برای چه مرا میکُشید؟ گفتند: {{متمایز|«بغضاً لِأبیک»}}؛ آنوقت امام حسین {{علیه}} بنا کرد به گریه کردن. امام حسین {{علیه}} دید همه اینها کافر شدند؛ پس اینکه من میگویم درستاست. | |
− | همینجور که | + | برادر عزیزم! ما هم باید اینجور بشویم! دلمان برای مردم بسوزد که چرا دارند اینجوری میشوند؟ بیتفاوتی این است؛ نه آن بیتفاوتی که ما فکر میکنیم. بیتفاوت نباش! شب بلند شو و به مردم دعا کن! اگر میتوانی، دست یک نفر را بگیر! |
+ | |||
+ | {{درباره متقی|همینجور که امام حسین {{علیه}} گفت جگرم میسوزد، والله، بالله، جگر من هم میسوزد، میبینم کجا دارید میروید؟! چه کار دارید میکنید؟! دیوانه نشدم که داد میزنم! میدانم دارید کجا میروید؟! آخِر کارتان به کجا میخورد. بیتفاوتی، بیتفاوتیِ ولایت است.}} {{ارجاع|[[حج ابراهیمی]] 78}} | ||
− | همه مقصد | + | همه مقصد امام حسین {{علیه}}، هدایت بشر است. وقتی یک نفر یک چیزی به تو میگوید، دیگر تا آخر عمر کینهاش را نداشته باش! عزیز من! اگر تو پیرو امام حسین {{علیه}} هستی، باید حسینیمَسلک شوی! خانمهای عزیز! به شما هم میگویم: باید صفات زهرا {{علیها}} را داشته باشید! آقایان! به شما هم میگویم: باید صفات حسین {{علیه}} را داشته باشید! همه لشکر ابنزیاد دست به شمشیر کردهاند و دارند به روی امام حسین {{علیه}} میزنند، تمام جوانانش را کشتهاند؛ حالا میگوید: {{متمایز|«هل مِن ناصر»}} یکی از شما بیاید اینطرف! تمام بدیهای اینها را نمیبیند. {{ارجاع|[[میلاد امامحسین 82]]}} |
− | + | امام حسین {{علیه}} پسرش را کشتند! برادرش را کشتند! اهل و عیالش را اسیر کردند! فرزندش را کشتند که شبیهترین به {{متمایز|«رسول الله علماً، منطقاً، خَلقاً و خُلقاً»}} است. ما نداریم که امام حسین {{علیه}} گریه کند. ای شیعه حسین! ای کسیکه مجلس میگیری! ببین من چه میگویم؟! حسین گریه نکرده است، حالا وقتی به اهل کوفه میگوید: برای چه مرا میکشید؟ میگویند: {{متمایز|«بُغضاً لِأبیک»}}؛ یعنی به خاطر بُغضی که با پدرت علی داریم، تو را میکشیم؛ حالا امام حسین {{علیه}} گریه میکند. اینقدر امام حسین {{علیه}} رئوف است! اینقدر مهربان است! حالا برای اینها که کافر شدند، دارد گریه میکند. علیاکبر {{علیه}} را فدای خدا کرده است، مگر نگفت دست از علی {{علیه}} بردارید! علی {{علیه}} دارد به سمت خدا میرود؟! | |
+ | |||
+ | امام حسین {{علیه}} بالای سر آقا علیاکبر یک صیحه زد، برای آنهایی که با کشتن آقا علیاکبر جهنّمی شدند گریه میکند، نه برای فرزندش. او را در راه خدا داده، اینکه گریه ندارد. امام حسین تا آخر {{متمایز|«هل من ناصر»}} میگفت. علیاکبر را کشتید؟ علیاصغر را کشتید؟ عباس و قاسم را کشتید؟ باشد، بیایید اینطرف، بیا! ولایت این است که از سر همه جرمها میگذرد. امام حسین {{علیه}} نگاه کرد، دید اینها چه کسی را کشتهاند؟ اینها بدبخت بودند. امام صادق {{علیه}} گریه میکند و میگوید که سه چارک جو گرفتند و جدّ مرا کشتند! پس امام برای جهنّمی شدن اینها گریه میکند. | ||
+ | |||
+ | ای شیعه! تو باید اینطوری باشی! اگر یکی با تو تُندی کرد، یک حرفی به تو زدند، باید دلت بسوزد؛ چونکه اینشخص توهین به ولایت کرده است، هیچکدام از عبادتهایش قبول نیست! اگر ما شیعه هستیم! اگر جزء اصحاب یمین هستیم! باید دلت برای او بسوزد، با او جدل نکنی! {{ارجاع|[[ولایت، عمل صالح است]] 78 و کتاب رجعت}} | ||
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | [[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | ||
− | + | <section end="گفتار متقی" /> | |
+ | ==ارجاعات== | ||
{{یا علی}} | {{یا علی}} | ||
− | [[رده: منتخب | + | [[رده: منتخب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۳
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
خدا حاج شیخ عباس را رحمت کند! گفت: بدن امام حسین (علیهالسلام) از تشنگی تَرَک تَرَک میشود. حالا این حرف هم یک مبنایی دارد، من آن را به شما میگویم. [۲] خدا گفت: حسینجان! آب در اختیارت است، مَلَک باد و مَلَک آب در اختیارت است، تمام کون و مکان در اختیارت است. همه اینها در امر توست. حسینجان! بالاتر، نَفَسهایی که اینها میکشند، در قبضه قدرت توست، اگر بخواهی نَفَس میکِشند، اگر بخواهی نمیکِشند؛ [۳] پس عالم در اختیار امام حسین (علیهالسلام) است که ملائکه همه میآیند، ملک باد، ملک آب میآیند و میگویند: حسین! اجازه بده. [۴] تکرار میکنند، ممکن بود که امام حسین (علیهالسلام) به آنها امر کند و اجازه بدهد؛ اما توجّهش به امر است، اگر امام حسین (علیهالسلام) این کار را میکرد، خودش را نجات میداد، عالمی را نجات نمیداد، امام حسین (علیهالسلام) نیامده که خودش را نجات بدهد. [۵]
شب عاشورا امام حسین (علیهالسلام) آب خورد، پشت خیمه چاهی زد، تمام اصحاب غسل کردند. عقیده ولایتی من این است که آن جگر امام حسین (علیهالسلام) است که تَرَک تَرَک میشود که چرا مردم دارند مرا میکُشند؟! چرا مردم بیدین شدند؟! چرا مردم اینجور شدند؟! چرا اینمردم امامشان را نمیشناسند که بهشت بروند؟! دارد «هل مِن ناصر» میگوید. امام حسین (علیهالسلام) میداند که اینها همه اهل جهنّم شدند. چرا؟ اگر میخواهی متوجّه بشوی که همین است، هیچ کجا امام حسین (علیهالسلام) گریه نکرده، وقتی روز عاشورا به لشکر ابنزیاد گفت: برای چه مرا میکُشید؟ گفتند: «بغضاً لِأبیک»؛ آنوقت امام حسین (علیهالسلام) بنا کرد به گریه کردن. امام حسین (علیهالسلام) دید همه اینها کافر شدند؛ پس اینکه من میگویم درستاست.
برادر عزیزم! ما هم باید اینجور بشویم! دلمان برای مردم بسوزد که چرا دارند اینجوری میشوند؟ بیتفاوتی این است؛ نه آن بیتفاوتی که ما فکر میکنیم. بیتفاوت نباش! شب بلند شو و به مردم دعا کن! اگر میتوانی، دست یک نفر را بگیر!
همینجور که امام حسین (علیهالسلام) گفت جگرم میسوزد، والله، بالله، جگر من هم میسوزد، میبینم کجا دارید میروید؟! چه کار دارید میکنید؟! دیوانه نشدم که داد میزنم! میدانم دارید کجا میروید؟! آخِر کارتان به کجا میخورد. بیتفاوتی، بیتفاوتیِ ولایت است. [۶]
همه مقصد امام حسین (علیهالسلام)، هدایت بشر است. وقتی یک نفر یک چیزی به تو میگوید، دیگر تا آخر عمر کینهاش را نداشته باش! عزیز من! اگر تو پیرو امام حسین (علیهالسلام) هستی، باید حسینیمَسلک شوی! خانمهای عزیز! به شما هم میگویم: باید صفات زهرا (علیهاالسلام) را داشته باشید! آقایان! به شما هم میگویم: باید صفات حسین (علیهالسلام) را داشته باشید! همه لشکر ابنزیاد دست به شمشیر کردهاند و دارند به روی امام حسین (علیهالسلام) میزنند، تمام جوانانش را کشتهاند؛ حالا میگوید: «هل مِن ناصر» یکی از شما بیاید اینطرف! تمام بدیهای اینها را نمیبیند. [۷]
امام حسین (علیهالسلام) پسرش را کشتند! برادرش را کشتند! اهل و عیالش را اسیر کردند! فرزندش را کشتند که شبیهترین به «رسول الله علماً، منطقاً، خَلقاً و خُلقاً» است. ما نداریم که امام حسین (علیهالسلام) گریه کند. ای شیعه حسین! ای کسیکه مجلس میگیری! ببین من چه میگویم؟! حسین گریه نکرده است، حالا وقتی به اهل کوفه میگوید: برای چه مرا میکشید؟ میگویند: «بُغضاً لِأبیک»؛ یعنی به خاطر بُغضی که با پدرت علی داریم، تو را میکشیم؛ حالا امام حسین (علیهالسلام) گریه میکند. اینقدر امام حسین (علیهالسلام) رئوف است! اینقدر مهربان است! حالا برای اینها که کافر شدند، دارد گریه میکند. علیاکبر (علیهالسلام) را فدای خدا کرده است، مگر نگفت دست از علی (علیهالسلام) بردارید! علی (علیهالسلام) دارد به سمت خدا میرود؟!
امام حسین (علیهالسلام) بالای سر آقا علیاکبر یک صیحه زد، برای آنهایی که با کشتن آقا علیاکبر جهنّمی شدند گریه میکند، نه برای فرزندش. او را در راه خدا داده، اینکه گریه ندارد. امام حسین تا آخر «هل من ناصر» میگفت. علیاکبر را کشتید؟ علیاصغر را کشتید؟ عباس و قاسم را کشتید؟ باشد، بیایید اینطرف، بیا! ولایت این است که از سر همه جرمها میگذرد. امام حسین (علیهالسلام) نگاه کرد، دید اینها چه کسی را کشتهاند؟ اینها بدبخت بودند. امام صادق (علیهالسلام) گریه میکند و میگوید که سه چارک جو گرفتند و جدّ مرا کشتند! پس امام برای جهنّمی شدن اینها گریه میکند.
ای شیعه! تو باید اینطوری باشی! اگر یکی با تو تُندی کرد، یک حرفی به تو زدند، باید دلت بسوزد؛ چونکه اینشخص توهین به ولایت کرده است، هیچکدام از عبادتهایش قبول نیست! اگر ما شیعه هستیم! اگر جزء اصحاب یمین هستیم! باید دلت برای او بسوزد، با او جدل نکنی! [۸]
ارجاعات
- ↑ حج ابراهیمی 78 (دقیقه 37) و ولایت، عمل صالح است 78 (دقیقه 14)
- ↑ میلاد امامحسین 78؛ عظمت امامحسین؛ امر به معروف و نهی از منکر
- ↑ عصاره عاشورا 82 و مشهد 83؛ تمرین توحید 83
- ↑ مشهد 94
- ↑ مشهد 83؛ تمرین توحید 83
- ↑ حج ابراهیمی 78
- ↑ میلاد امامحسین 82
- ↑ ولایت، عمل صالح است 78 و کتاب رجعت