منتخب: اخلاق در خانواده 4: تفاوت بین نسخهها
(تمیزکاری متن و اصلاح نیم فاصله) |
جز (جایگزینی متن - '{{صوت منتخب' به '<section begin="گفتار متقی" />{{صوت منتخب') |
||
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرتزهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرتزهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' | ||
==گفتار متقی{{ارجاع|تفکر 76 (دقیقه 37) و نیمهشعبان 75 (دقیقه 15 و 17)}}== | ==گفتار متقی{{ارجاع|تفکر 76 (دقیقه 37) و نیمهشعبان 75 (دقیقه 15 و 17)}}== | ||
− | {{صوت منتخب|khanevadeh-4}} | + | <section begin="گفتار متقی" />{{صوت منتخب|khanevadeh-4}} |
چند نفر درِ خانه آقای حجّت آمدهبودند و با خانمش کار داشتند. وقتی خانم دمِ در آمد، گفتند که ما با خانم کار داریم. فردا هم دوباره آمدند و همین را گفتند، تا دو سهروز تکرار شد. آخرش به او گفتند: ما با خانم حجّت کار داریم، چرا تو میآیی؟! {{توضیح|بابا! این خانم یک لباس مثل لباس کلفتها پوشیدهبود.}} بعد خانم حجّت آمدهبود و به مرحوم حجّت گفتهبود: آقا! آخر یک چادری برایم بخر! یک پیراهنی برایم بخر! همینطور میآیند و میگویند خانم! کجاست؟! مرحوم حجّت در جواب گفتهبود: او درست گفته! تو که خانم نیستی! اگر خانم بودی، چادرت چند تا پینه داشت! اگر خانم بودی، کفشت مثل حضرتزهرا {{علیها}} پینه داشت! {{توضیح|این لباسها چیست که برای خانمهایتان میخرید؟! بدانید گول خوردید! بدانید گولتان زدند! فردایقیامت زن حجّت را میآورند، مرحوم حجّت را میآورند، باید در مقابل امامصادق {{علیه}} جواب بدهید! چه جوابش را میدهید؟!}} {{ارجاع|تفکّر 76}} | چند نفر درِ خانه آقای حجّت آمدهبودند و با خانمش کار داشتند. وقتی خانم دمِ در آمد، گفتند که ما با خانم کار داریم. فردا هم دوباره آمدند و همین را گفتند، تا دو سهروز تکرار شد. آخرش به او گفتند: ما با خانم حجّت کار داریم، چرا تو میآیی؟! {{توضیح|بابا! این خانم یک لباس مثل لباس کلفتها پوشیدهبود.}} بعد خانم حجّت آمدهبود و به مرحوم حجّت گفتهبود: آقا! آخر یک چادری برایم بخر! یک پیراهنی برایم بخر! همینطور میآیند و میگویند خانم! کجاست؟! مرحوم حجّت در جواب گفتهبود: او درست گفته! تو که خانم نیستی! اگر خانم بودی، چادرت چند تا پینه داشت! اگر خانم بودی، کفشت مثل حضرتزهرا {{علیها}} پینه داشت! {{توضیح|این لباسها چیست که برای خانمهایتان میخرید؟! بدانید گول خوردید! بدانید گولتان زدند! فردایقیامت زن حجّت را میآورند، مرحوم حجّت را میآورند، باید در مقابل امامصادق {{علیه}} جواب بدهید! چه جوابش را میدهید؟!}} {{ارجاع|تفکّر 76}} |
نسخهٔ ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۲
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
چند نفر درِ خانه آقای حجّت آمدهبودند و با خانمش کار داشتند. وقتی خانم دمِ در آمد، گفتند که ما با خانم کار داریم. فردا هم دوباره آمدند و همین را گفتند، تا دو سهروز تکرار شد. آخرش به او گفتند: ما با خانم حجّت کار داریم، چرا تو میآیی؟! (بابا! این خانم یک لباس مثل لباس کلفتها پوشیدهبود.) بعد خانم حجّت آمدهبود و به مرحوم حجّت گفتهبود: آقا! آخر یک چادری برایم بخر! یک پیراهنی برایم بخر! همینطور میآیند و میگویند خانم! کجاست؟! مرحوم حجّت در جواب گفتهبود: او درست گفته! تو که خانم نیستی! اگر خانم بودی، چادرت چند تا پینه داشت! اگر خانم بودی، کفشت مثل حضرتزهرا (علیهاالسلام) پینه داشت! (این لباسها چیست که برای خانمهایتان میخرید؟! بدانید گول خوردید! بدانید گولتان زدند! فردایقیامت زن حجّت را میآورند، مرحوم حجّت را میآورند، باید در مقابل امامصادق (علیهالسلام) جواب بدهید! چه جوابش را میدهید؟!) [۲]
ای خانمعزیز! اگر به طلا و لباسهایت مینازی، همیشه دلت پُر از غصّه است. چرا دنبال مُد رفتی و وِزر و وَبال کردی؟! چرا شوهر بیچارهات را در شکنجه قرار دادی؟! حالا یک لباس برایت گرفته، میروی در مجلسی و میبینی که یکیدیگر مدلش را دارد؛ آنوقت میسوزی! بیا امر زهرا (علیهاالسلام) را اطاعتکن تا همیشه دلت نورانی باشد. [۳] خانمعزیز! کجا بلند میشوی و میروی خودت را نشان صد تا، دویست تا، پانصد تا، هزار تا نامحرم میدهی؟! پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: هر کجا زن و مرد قاطی هستند، عذاب خدا دارد میریزد. [۴]
من یک عمری حسین! حسین! میکردم، به یکجوری به کربلا رفتم؛ اغلب شما که مرا میشناسید، خود آقا درست کرد و رفتم. حالا همه جانم فدای امامزمان! یک عمری امامزمان! امامزمان! میکردم، وقتی توی زیرزمین (سردابه امامزمان در سامرا) رفتم، دیدم زن و مرد قاطی هستند. اصلاً به دیوارهای سرداب امامزمان (عجلاللهفرجه) نگاه نکردم و از پلّهها بالا آمدم؛ اینرا میگویند اطاعت. مگر امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) نیست؟! داد میکشد و میگوید: یا رجال! شنیدم آنجا (در بازار کوفه) خلاصه زنها با مردها بههم برمیخورید! ای بیغیرتها! علی (علیهالسلام) میگوید؛ میفرماید: لعنت خدا و رسول (صلیاللهعلیهوآله) بر شما! [۵]