منتخب: ماهرمضان 8: تفاوت بین نسخهها
جز (جایگزینی متن - '. txt' به '.txt') |
|||
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرتزهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرتزهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' | ||
− | + | ==گفتار متقی{{ارجاع|[[ولایت قدر است]] 82 (دقیقه 10) و [[قوملوط و حرامزادگی]] 76 (دقیقه 32)}}== | |
− | + | {{صوت منتخب|mahe-ramazan-8}} | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | }} | ||
این ماهمبارک رمضان اینقدر خوب است، اینکه در قرآن در سوره قدر میفرماید: «تنزّل الملائکة و الرّوح» ملائکه تنزّل میکند، خدمت روح میآید، روح امامزمان {{عج}} است، اینکه میگوید مَطلع الفجر؛ یعنی صبح صادق؛ یعنی خوبی. حالا با همه این حرفها چطور میشود که در این ماهمبارک، امیرالمؤمنین {{علیه}} ضربت میخورد؟ این شبقدر که میگوید ثواب هزار ماه دارد، ایننیست که دعای جوشنکبیر بخوانی، دعای ابوحمزه بخوانی؛ من نمیگویم نخوان! ببین باید توجه به کجا داشتهباشی؟ ابوحمزه خودش گیر است. حالا خدمت حضرتسجاد {{علیه}} آمده و میگوید: یابنرسولالله! شما میگویید تمام انبیاء که ترکاولی کردند، دیر زیر بار ولایت رفتند؛ یعنی دیر زیر بار علی {{علیه}} رفتند؟ حضرت گفت: ابوحمزه! بلند شو! از جا بلند شد. روایت داریم: امامسجاد {{علیه}} کفشهایش را برداشت و با هم لب دریا آمدند. امامسجاد {{علیه}} حوت را صدا زد. آن ماهی که یونس در دلش بود، حوت بود؛ به او گفت: قضایا را به ابوحمزه بگو! گفت: ابوحمزه! بدان: وقتیکه ولایت از جانب خدا ابلاغ شد، یونس گفت: چیزی که من ندیدم، چطور بیایم و آنرا قبول کنم؟ فوری از طرف خدای تبارک و تعالی بهمن امر شد که او را ببلع! {{توضیح|این روایت را مرحوم جزایری نقل میکند. تمام علماء جزایری بزرگ را قبول دارند، ایشان از زبان امام چهارم، حضرتسجاد {{علیه}} نقل میکند.}} بعد حوت گفت که ابوحمزه! تا یونس این جمله را گفت، بهمن امر شد که او را ببلع؛ اما هضمش نکن! من او را در دریاها گرداندم، چنان تاریکی دل من ایشان را به فشار آورد که داد میکشید. حالا امیرالمؤمنین {{علیه}} به او یاد داد که بگوید: «یا لا إله إلّا أنت سبحانک، إنّی کنت من الظّالمین»؛ آنوقت نجات پیدا کرد. اگر یونس این ذکر را نمیگفت، تا قیامت او را در دریاها میگرداندم؛ پس تمام بشر کُمیتش در ولایت لنگ است. {{ارجاع|[[ولایت؛ حقیقت توحید]] 73 و [[ولایت قدر است]] 82}} | این ماهمبارک رمضان اینقدر خوب است، اینکه در قرآن در سوره قدر میفرماید: «تنزّل الملائکة و الرّوح» ملائکه تنزّل میکند، خدمت روح میآید، روح امامزمان {{عج}} است، اینکه میگوید مَطلع الفجر؛ یعنی صبح صادق؛ یعنی خوبی. حالا با همه این حرفها چطور میشود که در این ماهمبارک، امیرالمؤمنین {{علیه}} ضربت میخورد؟ این شبقدر که میگوید ثواب هزار ماه دارد، ایننیست که دعای جوشنکبیر بخوانی، دعای ابوحمزه بخوانی؛ من نمیگویم نخوان! ببین باید توجه به کجا داشتهباشی؟ ابوحمزه خودش گیر است. حالا خدمت حضرتسجاد {{علیه}} آمده و میگوید: یابنرسولالله! شما میگویید تمام انبیاء که ترکاولی کردند، دیر زیر بار ولایت رفتند؛ یعنی دیر زیر بار علی {{علیه}} رفتند؟ حضرت گفت: ابوحمزه! بلند شو! از جا بلند شد. روایت داریم: امامسجاد {{علیه}} کفشهایش را برداشت و با هم لب دریا آمدند. امامسجاد {{علیه}} حوت را صدا زد. آن ماهی که یونس در دلش بود، حوت بود؛ به او گفت: قضایا را به ابوحمزه بگو! گفت: ابوحمزه! بدان: وقتیکه ولایت از جانب خدا ابلاغ شد، یونس گفت: چیزی که من ندیدم، چطور بیایم و آنرا قبول کنم؟ فوری از طرف خدای تبارک و تعالی بهمن امر شد که او را ببلع! {{توضیح|این روایت را مرحوم جزایری نقل میکند. تمام علماء جزایری بزرگ را قبول دارند، ایشان از زبان امام چهارم، حضرتسجاد {{علیه}} نقل میکند.}} بعد حوت گفت که ابوحمزه! تا یونس این جمله را گفت، بهمن امر شد که او را ببلع؛ اما هضمش نکن! من او را در دریاها گرداندم، چنان تاریکی دل من ایشان را به فشار آورد که داد میکشید. حالا امیرالمؤمنین {{علیه}} به او یاد داد که بگوید: «یا لا إله إلّا أنت سبحانک، إنّی کنت من الظّالمین»؛ آنوقت نجات پیدا کرد. اگر یونس این ذکر را نمیگفت، تا قیامت او را در دریاها میگرداندم؛ پس تمام بشر کُمیتش در ولایت لنگ است. {{ارجاع|[[ولایت؛ حقیقت توحید]] 73 و [[ولایت قدر است]] 82}} |
نسخهٔ ۲۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۰
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
این ماهمبارک رمضان اینقدر خوب است، اینکه در قرآن در سوره قدر میفرماید: «تنزّل الملائکة و الرّوح» ملائکه تنزّل میکند، خدمت روح میآید، روح امامزمان (عجلاللهفرجه) است، اینکه میگوید مَطلع الفجر؛ یعنی صبح صادق؛ یعنی خوبی. حالا با همه این حرفها چطور میشود که در این ماهمبارک، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) ضربت میخورد؟ این شبقدر که میگوید ثواب هزار ماه دارد، ایننیست که دعای جوشنکبیر بخوانی، دعای ابوحمزه بخوانی؛ من نمیگویم نخوان! ببین باید توجه به کجا داشتهباشی؟ ابوحمزه خودش گیر است. حالا خدمت حضرتسجاد (علیهالسلام) آمده و میگوید: یابنرسولالله! شما میگویید تمام انبیاء که ترکاولی کردند، دیر زیر بار ولایت رفتند؛ یعنی دیر زیر بار علی (علیهالسلام) رفتند؟ حضرت گفت: ابوحمزه! بلند شو! از جا بلند شد. روایت داریم: امامسجاد (علیهالسلام) کفشهایش را برداشت و با هم لب دریا آمدند. امامسجاد (علیهالسلام) حوت را صدا زد. آن ماهی که یونس در دلش بود، حوت بود؛ به او گفت: قضایا را به ابوحمزه بگو! گفت: ابوحمزه! بدان: وقتیکه ولایت از جانب خدا ابلاغ شد، یونس گفت: چیزی که من ندیدم، چطور بیایم و آنرا قبول کنم؟ فوری از طرف خدای تبارک و تعالی بهمن امر شد که او را ببلع! (این روایت را مرحوم جزایری نقل میکند. تمام علماء جزایری بزرگ را قبول دارند، ایشان از زبان امام چهارم، حضرتسجاد (علیهالسلام) نقل میکند.) بعد حوت گفت که ابوحمزه! تا یونس این جمله را گفت، بهمن امر شد که او را ببلع؛ اما هضمش نکن! من او را در دریاها گرداندم، چنان تاریکی دل من ایشان را به فشار آورد که داد میکشید. حالا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به او یاد داد که بگوید: «یا لا إله إلّا أنت سبحانک، إنّی کنت من الظّالمین»؛ آنوقت نجات پیدا کرد. اگر یونس این ذکر را نمیگفت، تا قیامت او را در دریاها میگرداندم؛ پس تمام بشر کُمیتش در ولایت لنگ است. [۲]
رفقایعزیز! ما باید امر را اطاعت کنیم، چرا اهلبیت سهروز، سهروز غذایشان را نمیخوردند و به یتیم و مسکین و اسیر میدادند؟ چرا اینکار را میکردند؟ دارند یاد ما میدهند، خودشان میفرمایند: شما مثل ما نمیشوید؛ اما بهفکر رفع حاجت مؤمن باشید، هم بخورید و بخورانید. الآن نزدیک شبقدر است، اینکه میگوید: شبقدر، ثواب هزار ماه دارد. آخر، ثواب هزار ماه را به چهکسی میدهد؟ خدا میگوید: اعمالت را اینجا بیاور تا من به تو ثواب هزار ماه را بدهم؛ تو چهکار کردی؟ آیا برنجی به مردم دادی؟! آیا پولی به مردم دادی؟ تو اصلاً چه اعمالی انجام دادی که ثواب هزار ماه را به تو بدهد؟! این ثواب هزار ماه که مال همهکس نیست، خدای تبارک و تعالی میگوید: من میزبان هستم، میزبان چهکسی است؟ همینطور میفرماید: من اجر روزهدار را میدهم. ببین، من دارم به تو چه میگویم؟ وقتیکه تو مُحرِم باشی؛ یعنی خدا را اطاعت کردهباشی، امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) را اطاعت کردهباشی، امر خدا را اطاعت کردهباشی؛ آنوقت خدا میگوید: من میزبان تو هستم و این ثواب را به تو میدهم.
- ↑ ولایت قدر است 82 (دقیقه 10) و قوملوط و حرامزادگی 76 (دقیقه 32)
- ↑ ولایت؛ حقیقت توحید 73 و ولایت قدر است 82