منتخب: ظاهر شدن امامحسین در دنیا 2: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{بسم الله}} '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته''' '''...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرتزهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرتزهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' | ||
+ | ==گفتار متقی{{ارجاع|اذنالله و ایرادینبودن شیعه (دقیقه ۳۹ و ۴۳) و اصحابکهف و رقیم (دقیقه ۱۱)}}== | ||
+ | {{صوت منتخب|zahershoadn-imam-hossein-2}} | ||
فردا تولّد آقا امام حسین {{علیه}} است، چند کلام راجع به امام حسین {{علیه}} بگوییم: اگر میگوید آقا امامحسین (علیهالسلام) سفینهنجات است، از اوّل سفینه بودهاست . مگر این آدم نیست که ترکاولی کرد، بعد از چهلسال که گریه کرد، حالا به او اشاره میشود: یا آدم! به آسمان نگاه کن! مرا به اینها قسم بده! نورهایی میبیند، یک نورهای ریز ریز هم میبیند. پرسید: خدا! اینها چه کسانی هستند؟ گفت: اینها دوازدهامام، چهاردهمعصوم {{علیهم}} هستند. این نورهای کوچک چیست؟ اینها شیعههای اینها هستند. {{توضیح|همینطور که اینجا وصل به ائمه {{علیهم}} هستیم، آنجا هم وصل هستیم.}} آدم پرسید: این کیست؟ به زبان عبری گفت: این محمّد {{صلی}} است، علی {{علیه}} و فاطمه {{علیها}}، حسن {{علیه}} و حسین {{علیه}}. گفت: خدایا! به حقّ محمّد، خدایا! به حقّ علی، خدایا! به حقّ فاطمه، خدایا! به حقّ حسن، تا گفت به حقّ حسین! گفت: خدایا! دلم شکست. خدا گفت: یا آدم! این حسین {{علیه}} است که در صحرایکربلا او را میکشند. خدا حاجشیخعباس را رحمت کند! گفت: چنان تشنگی به او اثر میکند که بدنش تَرَک، تَرَک میشود. گفت: خدایا! مرا به حسین {{علیه}} ببخش! خدا او را بخشید و ترکاولایش قبول شد. ترکاولای پدر بهواسطه پسرش قبول شد. کجاییم ما؟! آدم در ظاهر خلاف کردهاست، باید بهتوسط بچّهاش آمرزیدهشود. کجاییم ما؟ {{ارجاع|اذنالله و ایرادینبودن شیعه 75}} | فردا تولّد آقا امام حسین {{علیه}} است، چند کلام راجع به امام حسین {{علیه}} بگوییم: اگر میگوید آقا امامحسین (علیهالسلام) سفینهنجات است، از اوّل سفینه بودهاست . مگر این آدم نیست که ترکاولی کرد، بعد از چهلسال که گریه کرد، حالا به او اشاره میشود: یا آدم! به آسمان نگاه کن! مرا به اینها قسم بده! نورهایی میبیند، یک نورهای ریز ریز هم میبیند. پرسید: خدا! اینها چه کسانی هستند؟ گفت: اینها دوازدهامام، چهاردهمعصوم {{علیهم}} هستند. این نورهای کوچک چیست؟ اینها شیعههای اینها هستند. {{توضیح|همینطور که اینجا وصل به ائمه {{علیهم}} هستیم، آنجا هم وصل هستیم.}} آدم پرسید: این کیست؟ به زبان عبری گفت: این محمّد {{صلی}} است، علی {{علیه}} و فاطمه {{علیها}}، حسن {{علیه}} و حسین {{علیه}}. گفت: خدایا! به حقّ محمّد، خدایا! به حقّ علی، خدایا! به حقّ فاطمه، خدایا! به حقّ حسن، تا گفت به حقّ حسین! گفت: خدایا! دلم شکست. خدا گفت: یا آدم! این حسین {{علیه}} است که در صحرایکربلا او را میکشند. خدا حاجشیخعباس را رحمت کند! گفت: چنان تشنگی به او اثر میکند که بدنش تَرَک، تَرَک میشود. گفت: خدایا! مرا به حسین {{علیه}} ببخش! خدا او را بخشید و ترکاولایش قبول شد. ترکاولای پدر بهواسطه پسرش قبول شد. کجاییم ما؟! آدم در ظاهر خلاف کردهاست، باید بهتوسط بچّهاش آمرزیدهشود. کجاییم ما؟ {{ارجاع|اذنالله و ایرادینبودن شیعه 75}} |
نسخهٔ ۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۴
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
فردا تولّد آقا امام حسین (علیهالسلام) است، چند کلام راجع به امام حسین (علیهالسلام) بگوییم: اگر میگوید آقا امامحسین (علیهالسلام) سفینهنجات است، از اوّل سفینه بودهاست . مگر این آدم نیست که ترکاولی کرد، بعد از چهلسال که گریه کرد، حالا به او اشاره میشود: یا آدم! به آسمان نگاه کن! مرا به اینها قسم بده! نورهایی میبیند، یک نورهای ریز ریز هم میبیند. پرسید: خدا! اینها چه کسانی هستند؟ گفت: اینها دوازدهامام، چهاردهمعصوم (علیهمالسلام) هستند. این نورهای کوچک چیست؟ اینها شیعههای اینها هستند. (همینطور که اینجا وصل به ائمه (علیهمالسلام) هستیم، آنجا هم وصل هستیم.) آدم پرسید: این کیست؟ به زبان عبری گفت: این محمّد (صلیاللهعلیهوآله) است، علی (علیهالسلام) و فاطمه (علیهاالسلام)، حسن (علیهالسلام) و حسین (علیهالسلام). گفت: خدایا! به حقّ محمّد، خدایا! به حقّ علی، خدایا! به حقّ فاطمه، خدایا! به حقّ حسن، تا گفت به حقّ حسین! گفت: خدایا! دلم شکست. خدا گفت: یا آدم! این حسین (علیهالسلام) است که در صحرایکربلا او را میکشند. خدا حاجشیخعباس را رحمت کند! گفت: چنان تشنگی به او اثر میکند که بدنش تَرَک، تَرَک میشود. گفت: خدایا! مرا به حسین (علیهالسلام) ببخش! خدا او را بخشید و ترکاولایش قبول شد. ترکاولای پدر بهواسطه پسرش قبول شد. کجاییم ما؟! آدم در ظاهر خلاف کردهاست، باید بهتوسط بچّهاش آمرزیدهشود. کجاییم ما؟ [۲]
تا آخر هم که امام حسین (علیهالسلام) در دنیا در ظاهر اجزای بدنش بود، نصیحت میکرد، امر به معروف میکرد، مگر سرش نیست که میگوید: «أم حَسِبت أنّ أصحابالکهف و الرّقیم کانوا من آیاتنا عجباً»[۳] در زیارت عاشورا میفرماید: شما از برای امر به معروف و نهی از منکر کشتهشدید. امام که مُرده و زنده ندارد، سرِ آقا امام حسین (علیهالسلام) دارد امر به معروف و نهی از منکر میکند؛ مسطوره [الگو] به شما نشان میدهد. آقایمهندس! تو یک کاشی یا یک خاک برمیداری، مسطوره میبری، میگویی این چقدر طلا دارد، چقدر نقره دارد، چقدر سرب دارد، چقدر خاک دارد. امام حسین (علیهالسلام) دارد مسطوره به تو نشان میدهد، تا طلا را پیدا کنی. میگوید: اگر حکومتی بود که ظالم بود، خواست دینت را ببرد، در برو! فرار کن! خدا حفظت میکند، روزیات را هم میدهد.
یک حیوان بهنام سگ، دنبال اینها را گرفت، آن جنبهمغناطیسی هفت یا هشتنفر به این سگ که دنبالشان دارد میآید، اتّصال شده، این سگ شد انسان! امام حسین (علیهالسلام) دارد میگوید: بیا دنبال آدم خوب را بگیر و برو! دیگر از سگ بدتر است؟ من، والله! بهقرآن! خجالت میکشم بگویم از سگ بدتر است. به روح همه انبیاء! میخواهم جای این سگ باشم که اتّصال به ولایت باشم. حالا امام حسین (علیهالسلام) میگوید: اگر این مردم دنبال من آمدهبودند، دنبال آدم خوب آمدهبودند، رستگار شدهبودند. والله! دارد امر به معروف میکند، امام حسین (علیهالسلام)، حالا هم ناراحت است، دارد به تو میگوید: آقاجان! تا قیامقیامت اینطوری باشید! دنبال آدم بد نروید! اگر دیدید یکی میخواهد دینتان را ببرد، دینتان را بردارید و بروید! اینقدر با رفیقهای مُدل قدم نزنید!
پس اگر امام حسین (علیهالسلام) میگوید: «أم حسبت أنّ اصحابالکهف و الرّقیم کانوا من آیاتنا عجباً»[۳]، عجیب ایناست که اینها در بیابان آمدند و دینشان را حفظ کردند؛ امر ولایت را اطاعت کردند. حالا آیه قرآن هم برای اینها نازل میشود. برای ما چهچیزی نازل شدهاست؟ ساز تلویزیون و ساز ویدیو! اینهم برای من نازل شدهاست، بفرما! تو حقّت ایناست، آنهم حقّش آناست. اینرا برای من نازل کرده، آنرا هم برای آنها نازل کرده، چرا؟ ما امر را اطاعت نمیکنیم. [۴]
اگر سر امام حسین (علیهالسلام) امر به معروف میکند، یک شیعه هم باید همینجور باشد. با بچّههایت دورهم بنشینید! با هم حرف بزنید! من یک نوار دارم که راجعبه منیّت صحبت کردهام. «من» ات را کنار بگذار! چطور میشود وقتی داخل خانه میشوی، یک سلام به زنت بکنی؟! آیا ولایتت میرود؟! دینت میرود؟! چهچیزی از تو میرود؟! فقط تکبّرت میرود. خب، یکدفعه یک سلام به زنت بکن! این بندهخدا میخواهد کار کند، تو هم بلند شو! کار کن! با هم صفا کنید! وفا داشتهباشید! [۵]
پس امام حسین (علیهالسلام) سفینه نجات است، حالا نگویید که مگر بقیه ائمه (علیهمالسلام) سفینه نیستند.؟ ببینید اینها یک کارهایی میشود که عظماییتشان فاش میشود. خدای تبارک و تعالی از آن علمی که دارد، از آن کَرَمی که دارد، از آن بینهایتی که دارد، اینرا افشایش میکند. نگویید اینها با هم فرق دارند، نه! اینها تمامشان از نور خدا هستند. چرا؟ وقتیکه امیرالمؤمنین علی «علیهالسلام» کُره را برمیگرداند، میگوید عُظمی؛ یعنی یککار عظماییت کرد. جوادالائمه (علیهالسلام) عُظمی است، سیهزار حدیث را جواب داد؛ از ماوراء خبر داد. خدا عظماییت اینها را فاش میکند. پیشامدهایی که برای اینها میشود؛ آنوقت خدای تبارک و تعالی عظماییت اینها را فاش میکند. [۶]