روایت: گناه با ولایت آمرزیده میشود اما معصیت ولایی آمرزش ندارد
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِاَلْعَزِيزِ اَلْعَبْدِيِّ عَنْ عَبْدِاَللَّهِ بْنِ أَبِييَعْفُورٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِاَلسَّلاَمُ إِنِّي أُخَالِطُ اَلنَّاسَ فَيَكْثُرُ عَجَبِي مِنْ أَقْوَامٍ لاَ يَتَوَلَّوْنَكُمْ وَ يَتَوَلَّوْنَ فُلاَناً وَ فُلاَناً لَهُمْ أَمَانَةٌ وَ صِدْقٌ وَ وَفَاءٌ وَ أَقْوَامٌ يَتَوَلَّوْنَكُمْ لَيْسَ لَهُمْ تِلْكَ اَلْأَمَانَةُ وَ لاَ اَلْوَفَاءُ وَ اَلصِّدْقُ. قَالَ فَاسْتَوَى أَبُو عَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِاَلسَّلاَمُ جَالِساً فَأَقْبَلَ عَلَيَّ كَالْغَضْبَانِ ثُمَّ قَالَ: لاَ دِينَ لِمَنْ دَانَ اَللَّهَ بِوَلاَيَةِ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ لاَ عَتْبَ عَلَى مَنْ دَانَ بِوَلاَيَةِ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ. قُلْتُ: لاَ دِينَ لِأُولَئِكَ وَ لاَ عَتْبَ عَلَى هَؤُلاَءِ؟ قَالَ: نَعَمْ لاَ دِينَ لِأُولَئِكَ وَ لاَ عَتْبَ عَلَى هَؤُلاَءِ، ثُمَّ قَالَ: أَ لاَ تَسْمَعُ لِقَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «اَللّٰهُ وَلِيُّ اَلَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ اَلظُّلُمٰاتِ إِلَى اَلنُّورِ»؟ يَعْنِي مِنْ ظُلُمَاتِ اَلذُّنُوبِ إِلَى نُورِ اَلتَّوْبَةِ وَ اَلْمَغْفِرَةِ لِوَلاَيَتِهِمْ كُلَّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ وَ قَالَ: «وَ اَلَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيٰاؤُهُمُ اَلطّٰاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ اَلنُّورِ إِلَى اَلظُّلُمٰاتِ» إِنَّمَا عَنَى بِهَذَا أَنَّهُمْ كَانُوا عَلَى نُورِ اَلْإِسْلاَمِ فَلَمَّا أَنْ تَوَلَّوْا كُلَّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ خَرَجُوا بِوَلاَيَتِهِمْ إِيَّاهُ مِنْ نُورِ اَلْإِسْلاَمِ إِلَى ظُلُمَاتِ اَلْكُفْرِ فَأَوْجَبَ اَللَّهُ لَهُمُ اَلنَّارَ مَعَ اَلْكُفَّارِ فَ «أُولٰئِكَ أَصْحٰابُ اَلنّٰارِ هُمْ فِيهٰا خٰالِدُونَ».
عبداللّٰه بن أبىيعفور گويد: به امام صادق عليهالسّلام عرض كردم من با مردم معاشرت دارم، بسيار در شگفتم از گروههایى كه ولايت شما را ندارند و تولّى فلانى و فلانى را دارند، آنان داراى امانت و راستى و وفادارى هستند و گروههایى كه ولايت شما را دارند داراى آن امانت و وفادارى و راستى نيستند. گويد: ناگاه امام صادق عليهالسّلام راست نشست و همانند آدمى خشمگين رو به من كرده و گفت: كسى كه به امامى ستمكار كه از جانب خدا نيست اعتقاد داشته باشد اصلاً دين ندارد و بر كسى كه به ولايت امام عادلى منصوب از جانب خدا اعتقاد داشته باشد سرزنشى نيست. عرض كردم: آنان ديندار نيستند و سرزنشى هم بر اينان نيست؟ فرمود: آرى، آنان دين ندارند و بر اينان نيز سرزنشى نيست، سپس فرمود: آيا فرمايش خداى عزّ و جلّ را نشنيدهاى كه مىفرمايد:«اَللّٰهُ وَلِيُّ اَلَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ اَلظُّلُمٰاتِ إِلَى اَلنُّورِ»: «خداوند بر آنان كه ايمان آوردهاند ولايت دارد و آنان را از تاريكىها به سوى نور مىراند»؟ يعنى از تاريكیهاى گناهان به طرف نور توبه و آمرزش به خاطر برخوردارى از ولايت هر امام عادلى که از جانب خداست، سپس خداوند مىفرمايد: «و آنان كه كفر ورزيدند اولياءشان طاغوت است آنان را از نور به سوى تاريكیها مىرانند» معنی اين آيه اين است كه آنان در نور اسلام بودند ولى چون ولايت هر امام جائرى را كه از جانب خدا نبود پذيرفتند به خاطر پذیرفتن ولايت آنان از نور اسلام به ظلمات كفر درآمدند، پس خداوند براى آنان آتش را همراه با كفّار واجب فرمود و مىفرمايد: «آن گروه اهل آتشند و در آن جاودان خواهند بود».
الکافي ج ۱، ص ۳۷۵