روایت: دوستان امیرالمؤمنین به هم وصلند و از ناراحتی هم ناراحت میشوند
الكليني، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی وَ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ جَمِیعاً عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاَللَّهِ عَلَیْهِاَلسَّلاَمُ یَقُولُ: اَلْمُؤْمِنُ أَخُو اَلْمُؤْمِنِ کَالْجَسَدِ اَلْوَاحِدِ، إِنِ اِشْتَکَی شَیْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فِی سَایِرِ جَسَدِهِ، وَ أَرْوَاحُهُمَا مِنْ رُوحٍ وَاحِدَهٍ، وَ إِنَّ رُوحَ اَلْمُؤْمِنِ لَأَشَدُّ اِتِّصَالاً بِرُوحِ اَللَّهِ مِنِ اِتِّصَالِ شُعَاعِ اَلشَّمْسِ بِهَا.
ابوبصیر گوید: شنیدم امام صادق علیهالسلام میفرمود: مؤمن برادر مؤمن است، مانند یک پیکر واحد که هرگاه عضوی از آن دردمند شود، درد آن را در سایر اعضاء پیکرش احساس میکند، و روحهای آنها از یک روح واحد است و همانا اتصال روح مؤمن به روح خدا شدیدتر از اتصال پرتو خورشید به خورشید است.
الكافي، ج۲، ص۱۶۶
فضالة بن أيّوب عن عمر بن أبان عن جابر الجعفيّ قال: تقبّضت بين يدي أبيجعفر عليهالسّلام، فقلت: جعلت فداك، ربّما حزنت من غير مصيبة تصيبني أو أمر ينزل بي حتّى يعرف ذلك أهلي في وجهي و صديقي. فقال: نعم يا جابر! إنّ اللّه عزّ و جلّ خلق المؤمنين من طينة الجنان و أجرى فيهم من ريح روحه، فلذلك المؤمن أخو المؤمن لأبيه و أمّه، فإذا أصاب روحاً من تلك الأرواح في بلد من البلدان حزن، حزنت هذه لأنّها منها.
جابر جعفى گفت: نزد امام باقر عليهالسّلام چهرهام گرفته شد و گفتم: فدايت شوم، چه بسا بدون رسيدن مصيبتى به من يا فرود آمدن بلايى بر من اندوهگين مىشوم تا اینكه اهل و دوستانم متوجه آن در چهرهام میشوند. حضرت فرمود: آرى اى جابر! خداوند عزّوجل مؤمنان را از طینت بهشت آفريد و از نسيمِ روحش در آنها جارى كرد، براى همين است كه مؤمن برادرِ پدر و مادرىِ مؤمن ديگر است. زمانی كه به روحى از آن روحها در شهرى از شهرها اندوهى برسد، روح ديگر هم اندوهگين مىشود؛ زيرا كه از اوست.
اصول کافی، ج۳، ص۳۷۰ و ۳۷۱