روایت: خدایی که نبینم را نمیپرستم
اَلْإِمَامُ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِالسلام: جَاءَ حِبْرٌ إِلَی أَمِیرِاَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ فَقَالَ: یَا أَمِیرَاَلْمُؤْمِنِینَ! هَلْ رَأَیْتَ رَبَّکَ حِینَ عَبَدْتَهُ؟ فَقَالَ: وَیْلَکَ! مَا کُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ. قَالَ: وَ کَیْفَ رَأَیْتَهُ؟ قَالَ: وَیْلَکَ! لاَ تُدْرِکُهُ اَلْعُیُونُ فِی مُشَاهَدَةِ اَلْأَبْصَارِ وَلَکِنْ رَأَتْهُ اَلْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ اَلْإِیمَانِ.
امام صادق علیهالسلام: عالمی خدمت امیرالمؤمنین علیه السّلام رسید و گفت: ای امیرالمؤمنین! آیا پروردگارت را هنگامی که او را عبادت میکنی دیدهای؟ فرمود: وای بر تو! پروردگاری را که نبینم عبادت نمیکنم. گفت: چگونه او را دیدهای؟ فرمود: وای بر تو! چشمها با مشاهده او را درک نکنند، ولی قلبها با حقایق ایمان او را میبینند.
الکافی، جلد ۱، صفحه ۹۷