روایت: حلم امام صادق در برخورد با کنیزی که باعث مرگ فرزندش شد
كِتَابُ اَلرَّوْضَةِ: أَنَّهُ دَخَلَ سُفْيَانُ اَلثَّوْرِيُّ عَلَى اَلصَّادِقِ عَلَيْهِالسَّلاَمُ فَرَآهُ مُتَغَيِّرَ اَللَّوْنِ فَسَأَلَهُ عَنْ ذَلِكَ، فَقَالَ: كُنْتُ نَهَيْتُ أَنْ يَصْعَدُوا فَوْقَ اَلْبَيْتِ، فَدَخَلْتُ فَإِذَا جَارِيَةٌ مِنْ جَوَارِيَّ مِمَّنْ تُرَبِّي بَعْضَ وُلْدِي قَدْ صَعِدَتْ فِي سُلَّمٍ وَ اَلصَّبِيُّ مَعَهَا، فَلَمَّا بَصُرَتْ بِي اِرْتَعَدَتْ وَ تَحَيَّرَتْ وَ سَقَطَ اَلصَّبِيُّ إِلَى اَلْأَرْضِ فَمَاتَ، فَمَا تَغَيَّرَ لَوْنِي لِمَوْتِ اَلصَّبِيِّ وَ إِنَّمَا تَغَيَّرَ لَوْنِي لِمَا أَدْخَلْتُ عَلَيْهَا مِنَ اَلرُّعْبِ وَ كَانَ عَلَيْهِالسَّلاَمُ قَالَ لَهَا: أَنْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اَلله، لاَ بَأْسَ عَلَيْكِ مَرَّتَيْنِ.
سفیان ثوری بر امام صادق علیهالسلام وارد شد و رنگ مبارک حضرت را متغیر یافت، پس در این باره از ایشان پرسید. حضرت فرمود: من منع کرده بودم بر بام خانه بالا روند. داخل خانه شدم، ناگاه دیدم کنیزی از کنیزانی که برخی از پسرانم را غذا میدهد بر نردبانی بالا رفته و آن پسر همراهش است. هنگامی که مرا دید لرزید و سرگردان شد و طفل از دستش به زمین افتاد و مُرد. به درستی که تغییر رنگ چهره من برای مرگ طفل نیست و برای ترسی است که بر آن کنیز وارد ساختم. این در حالی است که آن حضرت دو مرتبه به کنیز فرموده بود: تو آزادی از برای خدا؛ بر تو باکی نیست.
المناقب، ج۴، ص۲۷۴ و العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، ج۱، ص۱۵۵ و بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمةالأطهار علیهمالسلام، ج۴۷، ص۲۴ و عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، ج۲۰، ص۱۳۴