روایت: توصیه امام رضا به امام جواد برای رفتن از باب الکبیر
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى جَمِيعاً عَنِ اِبْنِ أَبِينَصْرٍ قَالَ: قَرَأْتُ فِي كِتَابِ أَبِياَلْحَسَنِ اَلرِّضَا إِلَى أَبِيجَعْفَرٍ عَلَيْهِمالسَّلاَمُ: يَا أَبَاجَعْفَرٍ! بَلَغَنِي أَنَّ اَلْمَوَالِيَ إِذَا رَكِبْتَ أَخْرَجُوكَ مِنَ اَلْبَابِ اَلصَّغِيرِ، فَإِنَّمَا ذَلِكَ مِنْ بُخْلٍ مِنْهُمْ لِئَلاَّ يَنَالَ مِنْكَ أَحَدٌ خَيْراً وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّي عَلَيْكَ لاَ يَكُنْ مَدْخَلُكَ وَ مَخْرَجُكَ إِلاَّ مِنَ اَلْبَابِ اَلْكَبِيرِ، فَإِذَا رَكِبْتَ فَلْيَكُنْ مَعَكَ ذَهَبٌ وَ فِضَّةٌ، ثُمَّ لاَ يَسْأَلُكَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلاَّ أَعْطَيْتَهُ، وَ مَنْ سَأَلَكَ مِنْ عُمُومَتِكَ أَنْ تَبَرَّهُ فَلاَ تُعْطِهِ أَقَلَّ مِنْ خَمْسِينَ دِينَاراً وَ اَلْكَثِيرُ إِلَيْكَ، وَ مَنْ سَأَلَكَ مِنْ عَمَّاتِكَ فَلاَ تُعْطِهَا أَقَلَّ مِنْ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِينَ دِينَاراً وَ اَلْكَثِيرُ إِلَيْكَ، إِنِّي إِنَّمَا أُرِيدُ بِذَلِكَ أَنْ يَرْفَعَكَ اَللَّهُ، فَأَنْفِقْ وَ لاَ تَخْشَ مِنْ ذِي اَلْعَرْشِ إِقْتَاراً.
ابونصر گويد: در نامه امام رضا عليهالسّلام به امام جواد عليهالسّلام خواندم كه حضرت نوشته بود: اى ابوجعفر! به من رسيده كه چون سوار مرکب مىشوى غلامان تو را از باب الصغیر بيرون مىبرند، همانا این از بخل آنهاست كه خیری از تو به احدی نرسد. از تو مىخواهم به حقى كه نسبت به تو دارم كه ورود و خروجت جز از باب الکبیر نباشد. چون سوار مركب شدى طلا و نقره همراهت باشد كه احدی از تو چيزى درخواست نکند مگر اینکه به او عطا نمايى و هرکس از عموهايت چيزى از تو خواست که به او احسان کنی، كمتر از پنجاه دينار به او عطا نکن و خواستی بيشتر بدهی با توست و هر كه از عمّههايت از تو درخواست کرد، كمتر از بيست و پنج دينار به او عطا نکن و خواستی بيشتر بدهی با توست. همانا من مىخواهم با اين کار، خدا تو را رفعت دهد. پس انفاق كن و از صاحب عرش نترس كه تو را تنگدست نمايد. عيون أخبار الرضا عليهالسلام، ج۲، ص۸
تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج۹، ص۴۶۳ و الکافی، ج۴، ص۴۳