روایت: برادران پیغمبر در آخرالزمان
حَدَّثَنَا اَلْعَبَّاسُ بْنُ مَعْرُوفٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِياَلْجَارُودِ عَنْ أَبِيبَصِيرٍ عَنْ أَبِيجَعْفَرٍ عَلَيْهِاَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَلله عَلَيْهِ وَ آلِهِ ذَاتَ يَوْمٍ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ: اَللَّهُمَّ لَقِّنِي إِخْوَانِي مَرَّتَيْنِ، فَقَالَ مَنْ حَوْلَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ: أَمَا نَحْنُ إِخْوَانُكَ يَا رَسُولَاَلله؟ فَقَالَ: لاَ، إِنَّكُمْ أَصْحَابِي، وَ إِخْوَانِي قَوْمٌ مِنْ آخِرِاَلزَّمَانِ آمَنُوا بِي وَ لَمْ يَرَوْنِي، لَقَدْ عَرَّفَنِيهِمُ اَللهَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلاَبِ آبَائِهِمْ وَ أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ، لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِيَّةً عَلَى دِينِهِ مِنْ خَرْطِ اَلْقَتَادِ فِي اَللَّيْلَةِ اَلظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ اَلْغَضَا، أُولَئِكَ مَصَابِيحُ اَلدُّجَى يُنْجِيهِمُ اَللهَ مِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ.
امام باقر علیهالسلام: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی که عدّهای از اصحابش نزد ایشان بودند، دوبار فرمود: خداوندا! برادران مرا به من بنما! پس کسانی از اصحاب که گرد آن حضرت بودند، گفتند: ای رسول خدا! آیا ما برادران شما نیستیم؟ فرمود: نه، شما اصحاب من هستید و برادران من قومی هستند در آخرالزمان، به من ایمان میآورند، در حالی که مرا ندیدهاند. خداوند آنها را با نامهایشان و نامهای پدرانشان به من شناسانده است، پیش از آنکه از پشتهای پدرانشان و رحمهای مادرانشان خارج شوند. باقی ماندن یکی از آنها بر دینش سختتر است از کندن پوست درخت پُر خار گَوَن در شب تاریک یا در دست گرفتن آتش درخت گز [که شعلهاش دیر خاموش میشود]. آنها چراغهای تاریکیها هستند، خداوند آنها را از هر فتنه تیره و تاری نجات میدهد.
بصائرالدرجات في فضائل آلمحمد علیهم السلام، ج۱، ص۸۴ و بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمةالأطهار علیهمالسلام، ج۵۲، ص۱۲۳