سخنرانی جدید توجه و تذکر

روایت: حرام بودن شطرنج

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۷:۵۰ توسط Alavi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{قالب روایت| {{روایت|عَبْدُاَلْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ اَلنَّ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به:ناوبری، جستجو

عَبْدُاَلْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ اَلنَّيْسَابُورِي عن عَلِي بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ سَمِعْتُ اَلرِّضَا عَلَيْهِ‌اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: لَمَّا حُمِلَ رَأْسُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ‌اَلسَّلاَمُ إِلَى اَلشَّامِ أَمَرَ يَزِيدُ لَعَنَهُ اَلله فَوُضِعَ وَ نُصِبَ عَلَيْهِ مَائِدَةٌ، فَأَقْبَلَ هُوَ وَ أَصْحَابُهُ يَأْكُلُونَ وَ يَشْرَبُونَ اَلْفُقَّاعَ، فَلَمَّا فَرَغُوا أَمَرَ بِالرَّأْسِ فَوُضِعَ فِي طَسْتٍ تَحْتَ سَرِيرَةٍ وَ بُسِطَ عَلَيْهِ رُقْعَةُ اَلشِّطْرَنْجِ وَ جَلَسَ يَزِيدُ لَعَنَهُ اَلله يَلْعَبُ بِالشِّطْرَنْجِ وَ يَذْكُرُ اَلْحُسَيْنَ بْنَ عَلِي وَ أَبَاهُ وَ جَدَّهُ عَلَيْهِمُ‌اَلسَّلاَمُ وَ يَسْتَهْزِئُ بِذِكْرِهِمْ، فَمَتَى قَامَرَ صَاحِبَهُ تَنَاوَلَ اَلْفُقَّاعَ فَشَرِبَهُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ صَبَّ فَضْلَتَهُ عَلَى مَا يَلِي اَلطَّسْتَ مِنَ اَلْأَرْضِ، فَمَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا فَلْيَتَوَرَّعْ عَنْ شُرْبِ اَلْفُقَّاعِ وَ اَللَّعِبِ بِالشِّطْرَنْجِ وَ مَنْ نَظَرَ إِلَى اَلْفُقَّاعِ أَوْ إِلَى اَلشِّطْرَنْجِ فَلْيَذْكُرِ اَلْحُسَيْنَ عَلَيْهِ‌اَلسَّلاَمُ وَ لْيَلْعَنْ يَزِيدَ وَ آلَ‌زِيَادٍ، يَمْحُو اَللهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِكَ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ كَانَتْ بِعَدَدِ اَلنُّجُومِ.

فضل بن شاذان گفت: از امام رضا عليه‌السّلام شنيدم كه می‌فرمود: هنگامی که سر امام حسين عليه‌السّلام را به سوى شام بردند، يزيد لعنه اللّٰه فرمان داد و سر در محلّى نهاده شد و سفره‌اى بر آن گسترده شد، پس او و اصحابش آمدند و غذا می‌خوردند و آبجو می‌نوشیدند، پس هنگامی که فارغ شدند فرمان داد تا سر در طشتى زير یک تخت نهاده شد و روی آن صفحه شطرنجى گسترده شد، و يزيد لعنه اللّٰه نشست و شطرنج بازی می‌کرد و از حسين بن على و پدرش و جدّش عليهم‌السلام می‌گفت و گفتار آنها را استهزاء می‌کرد و هنگامی كه در قمار از رفیق خود می‌برد، آبجو را برمی‌داشت و سه بار می‌نوشيد، سپس باقى مانده آن را کنار طشت بر زمين می‌ريخت. پس هر كس از شيعيان ماست، می‌باید از نوشيدن آبجو و بازى با شطرنج خوددارى كند، و هر كس به آبجو يا به شطرنج بنگرد، می‌باید حسين عليه‌السّلام را به ياد آورد و يزيد و آل‌زياد را لعنت كند؛ با این کار خداوند عزّوجلّ‌ گناهان او را پاک می‌کند، اگر چه به شماره ستارگان باشد.

من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۴۱۹ و عيون أخبار الرضا عليه‌السلام، ج۲، ص۲۲ و جامع الأخبار، ج۱، ص۱۵۳ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمةالأطهار علیهم‌السلام، ج۴۵، ص۱۷۶

***

وَ سُئِلَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ‌اَلسَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللهِ عَزَّ وَ جَلَّ «فَاجْتَنِبُوا اَلرِّجْسَ مِنَ اَلْأَوْثٰانِ وَ اِجْتَنِبُوا قَوْلَ اَلزُّورِ»، قَالَ: اَلرِّجْسُ مِنَ اَلْأَوْثَانِ اَلشِّطْرَنْجُ وَ قَوْلُ اَلزُّورِ اَلْغِنَاءُ وَ اَلنَّرْدُ أَشَدُّ مِنَ اَلشِّطْرَنْجِ، فَأَمَّا اَلشِّطْرَنْجُ فَإِنَّ اِتِّخَاذَهَا كُفْرٌ وَ اَللَّعِبَ بِهَا شِرْكٌ وَ تَعْلِيمَهَا كَبِيرَةٌ مُوبِقَةٌ وَ اَلسَّلاَمَ عَلَى اَللاَّهِي بِهَا مَعْصِيَةٌ وَ مُقَلِّبَهَا كَمُقَلِّبِ لَحْمِ اَلْخِنْزِيرِ وَ اَلنَّاظِرَ إِلَيْهَا كَالنَّاظِرِ إِلَى فَرْجِ أُمِّهِ وَ اَللاَّعِبَ بِالنَّرْدِ قِمَاراً مَثَلُهُ مَثَلُ مَنْ يَأْكُلُ لَحْمَ اَلْخِنْزِيرِ وَ مَثَلَ اَلَّذِي يَلْعَبُ بِهَا مِنْ غَيْرِ قِمَارٍ مَثَلُ مَنْ يَضَعُ يَدَهُ فِي لَحْمِ اَلْخِنْزِيرِ أَوْ فِي دَمِهِ ...

از امام صادق عليه‌السّلام در مورد اين آيه پرسيدند «فَاجْتَنِبُوا اَلرِّجْسَ‌ مِنَ‌ اَلْأَوْثٰانِ‌ وَ اِجْتَنِبُوا قَوْلَ‌ اَلزُّورِ»: از پليدى بتها و از گفتار باطل اجتناب و دورى كنيد (سوره حجّ، آیه‌۳۰)، فرمود: "رجس من الاوثان" شطرنج است و "قول الزور" غناست و نرد بدتر از شطرنج است. امّا شطرنج، یاد گرفتن آن كفر است و بازى كردن با آن شرک است و آموزش دادن آن معصیتی بزرگ و هلاک‌كننده است و سلام كردن به بازی‌کننده با آن گناه است و پس و پیش کردن مهره‌های آن مانند زیر و رو کردن گوشت خوک است و نگاه‌کننده به آن مانند کسی است که به فرج مادرش نگاه کند، و كسى كه برای قمار نَرد بازى می‌كند مَثَلش مَثَل كسى است كه گوشت خوک بخورد و كسى كه برای غیر قمار نَرد بازى می‌كند، مَثَلش مانند كسى است كه دستش را در گوشت يا خون خوک قرار می‌دهد ...

من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۵۸

***

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاَلله عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ قَالَ: بَيْعُ اَلشِّطْرَنْجِ حَرَامٌ وَ أَكْلُ ثَمَنِهِ سُحْتٌ وَ اِتِّخَاذُهَا كُفْرٌ وَ اَللَّعِبُ بِهَا شِرْكٌ وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى اَللاَّهِي بِهَا مَعْصِيَةٌ وَ كَبِيرَةٌ مُوبِقَةٌ وَ اَلْخَائِضُ يَدَهُ فِيهَا كَالْخَائِضِ يَدَهُ فِي لَحْمِ اَلْخِنْزِيرِ وَ لاَ صَلاَةَ لَهُ حَتَّى يَغْسِلَ يَدَهُ كَمَا يَغْسِلُهَا مِنْ مَسِّ لَحْمِ اَلْخِنْزِيرِ وَ اَلنَّاظِرُ إِلَيْهَا كَالنَّاظِرِ فِي فَرْجِ أُمِّهِ وَ اَللاَّهِي بِهَا وَ اَلنَّاظِرُ إِلَيْهَا فِي حَالِ مَا يُلْهَى بِهَا وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى اَللاَّهِي بِهَا فِي حَالَتِهِ تِلْكَ فِي اَلْإِثْمِ سَوَاءٌ وَ مَنْ جَلَسَ عَلَى اَللَّعِبِ بِهَا فَقَدْ تَبَوَّأَ مَقْعَدَهُ مِنَ اَلنَّارِ وَ كَانَ عَيْشُهُ ذَلِكَ حَسْرَةً عَلَيْهِ فِي اَلْقِيَامَةِ وَ إِيَّاكَ وَ مُجَالَسَةَ اَللاَّهِي اَلْمَغْرُورِ بِلَعِبِهَا فَإِنَّهُ مِنَ اَلْمَجَالِسِ اَلَّتِي قَدْ بَاءَ أَهْلُهَا بِسَخَطٍ مِنَ اَللهِ يَتَوَقَّعُونَهُ كُلَّ سَاعَةٍ فَيَعُمُّكَ مَعَهُمْ.

ابابصیر از امام صادق علیه‌السلام: خرید و فروش شطرنج حرام است و خوردن پولش حرام است و یادگرفتن آن کفر است و بازی با آن شرک است و سلام کردن بر کسی که با آن بازی می‌کند معصیت و گناه بزرگ هلاک‌کننده است و کسی که دستش را در آن وارد کند مانند کسی است که دستش را در گوشت خوک فرو کرده و نمازی برای او نیست تا این‌که دستش را بشوید، همان‌گونه که دستش را پس از دست زدن به گوشت خوک می‌شوید و نگاه کننده به آن مانند کسی است که به فرج مادرش نگاه کند و بازی‌کننده با آن و نگاه‌کننده به آن در حالی که با آن بازی می‌شود و سلام کردن بر کسی که در حال بازی کردن با آن است، در گناه یکسانند. و هرکس بنشیند تا با آن بازی کند، پس قطعاً جای نشستنش را در آتش قرار داده و آن عیش او در قیامت برایش حسرت می‌شود و بپرهیز از هم‌نشینی با کسی که با آن بازی‌ می‌کند و فریب بازی با آن را خورده که همانا آن از مجالسی است که اهلش به سوی خشم خدا باز می‌گردند که هر لحظه انتظار آن بر ایشان می‌رود و تو را همراه آنان فرا می‌گیرد.

السرائر، ج۳، ص۵۷۷ و تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج۱۷، ص۳۲۳ و بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمةالأطهار علیهم‌السلام، ج۷۶، ص۲۳۴

[ فهرست آیات و روایات ]

صفحاتی که به این آیه/روایت ارجاع داده‌اند

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه