منتخب: مجلس امام حسین 5
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
امام صادق (علیهالسلام) دو مرتبه غبطه میخورد: یک غبطه برای ظهور میخورد، میگوید: اگر من باشم، یمانی بیاید و حسنی بیاید، جانم را برای وجود امام زمان (عجلاللهفرجه) حفظ میکنم؛ اما یک وقت هم غبطه میخورد، میگوید: من خودم را حفظ میکنم؛ تا یک مجلسی باشد که حرف ما اهلبیت در آن زده شود، در آن مجلس حضور پیدا کنم. شما الآن به من میگویید که خب، امام که «وجه الله» است، «وجه الله» یک چیزی است، حضور امام حرف دیگری است. «وجه الله» در همه اینها نظر دارد؛ اما هیکل و حضور امام یک حرف دیگری است. میگوید کاش من در آن مجلس حضور پیدا میکردم.
چرا میگوید ملائکهها برای حضور در مجلس ولایت گریه میکنند؟ الآن ملائکهها والله، بالله، تالله دارند برای این مجلس گریه میکنند؛ چونکه تمام شما مؤمناید، تمام شما متدیّن هستید، تمام شما ولایت دارید، تمام شما اهلبیت در قلبتان است. ملائکه به کجا نزول کنند؟! در باغها بروند؟! در پارکها بروند؟! در مجلسهایی که زن و مرد قاطی است، بروند؟! کجا برود که بیامری نباشد؟! ملائکه نزول در امر میکند. والله، الآن اینجا من قسم میخورم، ملائکهها حضور پیدا میکنند. در مجلس واقعی امام حسین (علیهالسلام) میآیند؛ آخر ملائکه باید با امر باشند، ملائکه بیاجازه نمیتوانند جایی بروند؛ آنوقت الآن آنها اینجا میآیند، اجازه گرفتند.
وقتی میآیند، میبینند مجلس طی شده؛ حالا که مجلس تمام شده؛ پر و بال خودشان را به دیوارها میمالند؛ آنوقت میروند آنجا؛ میگویند: ماییم که در مجلس حسین (علیهالسلام) رفتیم. آنجا که حرف حسین (علیهالسلام) باشد، آنجا که حرف مادرش زهرا (علیهاالسلام) باشد؛ نه مجلس دیگر. آنها مجلس نیست، مجلس آنجایی است که اینها همه جمع شدند، حضور به هم رساندند. چرا میگوید «قلبُ المؤمن عرشُ الرّحمن»؟ آنها حضور دارند و در مجلس امام حسین (علیهالسلام) هم حضور دارند. عزیزان من! توجّه کنید! از خودتان قدردانی کنید! [۲]
منصور دوانیقی یک روزی را عید گرفت، خلاصه گفت: هدایا بیاورید! اصلاً امر کرد به تمام وزیر و وزراء و آنها که بودند، هر کسی خب یک هدایایی آورد، یک چیز مهمّی آورد. مثلاً مثل اینجا که نشسته بود، آنجا اتاقی تشکیل داد، هدایا را آنجا ریختند. حالا میخواست گویا به امام صادق (علیهالسلام) فخر بفروشد؛ یعنی بگوید من سخی هستم. گفت: یابن عمّ! اینها همه مال تو! گفت: مال من است؟ گفت: آره! این مال من نیست که بگویی از این گرفته، از آن گرفته. هدایا درست است، خودتان هم گفتید هدایا درست است. هدایا آوردهاند، مال تو.
یک نفر آمد، نگفت شعر خواند، یک مرثیه خواند. آخر مرثیه با شعر دو تاست. مرثیه؛ یعنی یک مصیبت از امام حسین (علیهالسلام) خواند. حضرت گفت: منصور! همه مال من است؟ همه را به او داد. تازه عذرخواهی هم از او کرد؛ یعنی یک مرثیه امام حسین (علیهالسلام) این همه ارزش دارد. آقاجان من! رفقای من! چرا مرثیه خلق را میخوانید؟ والله، در مقابل زهرا (علیهاالسلام) خجلزده میشوید! چرا مرثیه حسین (علیهالسلام) نمیخوانید؟! [۳]
خدا حاج شیخ عباس را رحمت کند! میگفت: مادرم در روضهها کفشها را جفت میکرد. وقتی مُرد، گفتم: مادر! آنجا چه کارهای؟! گفت: کفشدار حضرت زهرا (علیهاالسلام) هستم. حضرت زهرا (علیهاالسلام) به من گفت: کفشهای دوستان مرا که برای حسینم گریه میکردند، جفت کردی، بیا اینجا کفشدار من باش! [۴]
ما یک روایت صحیح داریم، عجیب است. خدا یک ماری را به نام مار غاشیه در جهنّم خلق کرده است. رزق آن مار، کسانی هستند که در مسجد حرف میزنند. تمام آنها را میبلعد. آن مار از آتش است. چه خبر است؟ [۵] آقای منبری! اینها چیست که میگویید؟! تو جایت توی دهان مار غاشیه است! تویی روضه خوان امام حسین (علیهالسلام)؟ اینها چیست که روی منبر میگویی؟ خانم عزیز! به تو هم میگویم: تو در مجلس میروی، چندتا غیبت میکنی؟! «الغیبةُ أشَدُّ مِنَ الزِّنا.» چندتا زنا پایت نوشتند؟! این چه مجلس حسینی است؟!
مجلس حسین (علیهالسلام) باید کلام قرآن تویش تولید بشود، کلام امام تویش تولید بشود، کلام خدا تویش تولید بشود؛ این مجلس است؛ آنوقت این مجلس، اگر اینجوری شد، ملائکههای آسمان افتخار میکنند، از خدا اجازه میگیرند؛ ما که نبودیم صحرای کربلا، ما که نبودیم امام حسین (علیهالسلام) را یاری کنیم، میخواهیم توی مجلسش برویم. گرد دیوار مجلس امام حسین (علیهالسلام) توحید است.
به دینم قسم، من حقیقت میگویم، این آقای موحّدی گفت: من خواب دیدم، از این اتاق شما نور، اینجور اینجوری نور توی همه قم پخش میشد. من به او گفتم این حرف را بزند؟! مجلس امام حسین (علیهالسلام) توی این خلقت نورفشانی میکند. حالا می آیند پرهایشان را میمالند به مجلس امام حسین (علیهالسلام)، ما هستیم که در مجلس امام حسین (علیهالسلام) رفتیم. [۶]