فهرست روایات

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۰۷ توسط Alavi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{متن روایت|آخرالزمان شر الازمنه}} {{متن روایت|أشهد أنّ علیّاً ولیّ‌الله در ا...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به:ناوبری، جستجو

محتویات

آخرالزمان شر الازمنه

عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ ...فِی آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ...
آخرالزمان و نزدیک به قیامت، بدترین زمانهاست... (وسائل الشیعه، جلد 20، ص 35 و من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 390 ) [ فهرست روایات ]

أشهد أنّ علیّاً ولیّ‌الله در اذان سلمان و اباذر

شخصی به نزد رسول خدا آمده و گفت: ای رسول خدا، چیزی را شنیدم که تاکنون نشنیده بودم، رسول خدا فرمودند: آن چه چیزی است؟ پاسخ داد: سلمان در اذان خویش بعد از شهادت به رسالت، شهادت به ولایت علی (علیه‌السلام) می‌دهد؛ پس حضرت فرمودند: چیز نیکویی را شنیده‌ای!

شخصی به نزد رسول خدا آمده و گفت: ای رسول خدا! اباذر در اذان بعد از شهادت به رسالت شهادت به ولایت علی می‌دهد. رسول خدا فرمودند: همین است. آیا کلام من را در روز غدیر خم فراموش کردید که «هرکس که من مولای اویم پس علی مولای اوست؟» (السلافة فی امر الخلافة، صفحه 32)

ارتداد مردم به‌خاطر عدم پذیرش امیرالمؤمنین

ارتد الناس بعد النبی الا ثلاثة نفر، المقداد، ابوذر و سلمان... (اختصاص، ص 6 و بحار، ج 34، ص273) [ فهرست روایات ]

اقوامی که اهل نماز و روزه هستند؛ ولی به‌خاطر میل به‌دنیا جهنمی می‌شوند

وَ عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: لَيَجِيئَنَّ أَقْوَامٌ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ لَهُمْ مِنَ اَلْحَسَنَاتِ كَجِبَالِ تِهَامَةَ، فَيُؤْمَرُ بِهِمْ إِلَى اَلنَّارِ. فَقِيلَ يَا نَبِيَّ اَللَّهِ أَ مُصَلُّونَ؟ قَالَ كَانُوا يُصَلُّونَ وَ يَصُومُونَ وَ يَأْخُذُونَ وَهْناً مِنَ اَللَّيْلِ، لَكِنَّهُمْ إِذَا كَانُوا إِذَا لاَحَ لَهُمْ شَيْءٌ مِنَ اَلدُّنْيَا وَثَبُوا عَلَيْهِ.
رسول خدا فرمودند: اقوامى روز قيامت خواهند آمد كه به اندازه كوه‌های تهامه حسنه دارند؛ اما فرمان مى‌رسد كه آنان را به جهنم ببرند. پرسيدند: اى پيامبر خدا! آيا اينان اهل نمازند؟ فرمود: نماز مى‌خواندند، روزه مى‌گرفتند و نيمى از شب را به عبادت مشغول بودند، ولى اگر چيزى از دنيا بر ايشان عرضه مى‌شد، بدان خيز مى‌گرفتند. (عدة الداعى و نجاح الساعى، ج 1، صفحه ۳۱۴)

امام‌حسین؛ هر وقت به آیات نگاه کردم از تو دور شدم

امام‌حسین: سرگرم شدن به نشانه‌ها موجب دوری از تو می‌شود. پس تمام قوای من را متوجه خدمتی کن که مرا به تو برساند. (بحار الانوار، جلد 95، صفحه 216)

امیرالمؤمنین با تمام انبیاء در خفا و با پیامبر آخرالزمان آشکارا آمده‌است

بعث علىّ مع كلّ نبىّ سرّا، و معى جهرا (جامع الاسرار، ص 382 و المراقبات، ص 259)

امیرالمؤمنین، امر خدا

انا امر الحی الذی لایموت، انا امرالله و الروح، کما قال سبحانه یسالونک عن الروح قل الروح من امر ربی (بحار، ج 39، ص 347 و مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين عليه السلام‏، ص 268) [ فهرست روایات ]

انا قرآن‌الناطق

عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ: هَذَا کِتَابُ اللَّهِ الصَّامِتُ وَ أَنَا کِتَابُ اللَّهِ النَّاطِقُ. (وسائل الشیعه، ج 27، ص 34) [ فهرست روایات ]

اگر زهرا نبود، شما را خلق نمی‌کردم

جابر بن عبدالله انصاری عن رسول‌الله، قال الله تبارک و تعالی: یا احمد، لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما (جنة العاصمه، ص 284 به نقل از کشف اللالی، ملتقی البحرین، ص 104 و مستدرک سفینة البحار و بحار، ج 54، ص 199) [ فهرست روایات ]

اگر نور ابوطالب تجلی کند، تمام مردم رُبس می‌شوند

امام‌حسین از پدر خود امیرالمؤمنین نقل نموده که آن حضرت روزی در رحبه کوفه نشسته بود و مردم اطراف او را گرفته بودند و شخصی برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین خداوند شما را در جایگاه و منزلتی قرار داده ولکن پدر شما در آتش معذّب می‌باشد. و امیرالمؤمنین به او فرمود: ساکت شو، خدا دهانت را خرد کند. سوگند به خدایی که حضرت محمّد را به حق به پیامبری مبعوث نمود، اگر پدر من در قیامت از همه مردم روی زمین شفاعت کند، خداوند شفاعت او را می‌پذیرد. سپس فرمود: آیا پدر من در آتش معذّب می‌باشد و فرزند او «قسیم الجنّة و النار» است؟! تا این که فرمود: سوگند به خدایی که حضرت محمّد را به حق مبعوث نمود، نور ابوطالب در قیامت انوار همه خلایق را خاموش می‌کند، جز انوار محمّد و علیّ و فاطمه و حسن و حسین و فرزندان حسین را، همانا نور او از نور ما می‌باشد، و خداوند دو هزار سال قبل از خلقت آدم نور او را آفریده است. (امالی طوسی ص۳۰۵، الغدیر ج۷ص۳۸۷)

[ فهرست روایات ]

اگر همه عالم به یک‌طرف رفتند، تو برو طرف علی

يَا عَمَّارُ إِذَا رَأَيْتَ عَلِيّاً سَلَكَ وَادِياً وَ سَلَكَ اَلنَّاسُ وَادِياً غَيْرَهُ فَاسْلُكْ مَعَ عَلِيٍّ وَ دَعِ اَلنَّاسَ إِنَّهُ لَنْ يُدْلِيَكَ فِي رَدًى وَ لَنْ يُخْرِجَكَ مِنَ اَلْهُدَى
ای عمار، هر گاه تو بینی که علی به یک وادی می‌رود و همه مردم به وادی غیر او می‌روند، تو به وادی علی سلوک کن و وادی مردم را بگذار که او [امیرالمؤمنین] تو را به هلاکت نزدیک نمی‌گرداند و از هدایت بیرون نمی‌برد. (کشف الغمة، ج 1، ص 143) [ فهرست روایات ]

ایراد امام زمان به مهزیار

...فَقَالَ لِي: يَا أَبَا اَلْحَسَنِ ، قَدْ كُنَّا نَتَوَقَّعُكَ لَيْلاً وَ نَهَاراً، فَمَا اَلَّذِي أَبْطَأَ بِكَ عَلَيْنَا؟ قُلْتُ: يَا سَيِّدِي، لَمْ أَجِدْ مَنْ يَدُلُّنِي إِلَى اَلْآنَ. قَالَ لِي: لَمْ تَجِدْ أَحَداً يَدْلُّكَ؟ ثُمَّ نَكَثَ بِإِصْبَعِهِ فِي اَلْأَرْضِ، ثُمَّ قَالَ: لاَ وَ لَكِنَّكُمْ كَثَّرْتُمُ اَلْأَمْوَالَ، وَ تَجَبَّرْتُمْ عَلَى ضُعَفَاءِ اَلْمُؤْمِنِينَ، وَ قَطَعْتُمُ اَلرَّحِمَ اَلَّذِي بَيْنَكُمْ، فَأَيُّ عُذْرٍ لَكُمْ اَلْآنَ؟ فَقُلْتُ: اَلتَّوْبَةَ اَلتَّوْبَةَ، اَلْإِقَالَةَ اَلْإِقَالَةَ. ثُمَّ قَالَ: يَا اِبْنَ اَلْمَهْزِيَارِ ، لَوْ لاَ اِسْتِغْفَارُ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ لَهَلَكَ مَنْ عَلَيْهَا إِلاَّ خَوَاصَّ اَلشِّيعَةِ اَلَّذِينَ تُشْبِهُ أَقْوَالُهُمْ أَفْعَالَهُمْ...
امام زمان به ابن مهزیار فرمودند: ای ابالحسن، ما شب و روز منتظرت بودیم، پس چه چیزی تو را در رسیدن به ما به تأخیر انداخت؟ گفتم: آقای من، تا الان کسی را نیافتم که دلیل و راهنمای من باشد. فرمودند: آیا یک نفر را نیافتی که تو را دلالت کند؟! بعد انگشت مبارک را روی زمین کشیده، سپس فرمودند: نه، لیکن شما اموالتان را زیاد کردید و بر مؤمنان ضعیف تکبر و بزرگی نمودید و قطع رحمی که بین شما بود کردید، پس الان چه عذری دارید؟ گفتم: توبه، توبه، ببخشید، ببخشید. سپس فرمودند: ای پسر مهزیار، اگر استغفار بعضی از شما برای بعضی دیگر نبود، تمام کسانی که بر روی زمین هستند نابود می‌شدند بجز خواص شیعه، همان‌هایی که گفتارشان با کارهایشان یکی است. دلائل الإمامة ج ۱، ص ۵۳۹ [ فهرست روایات ]

ایمان ابوطالب، بالاتر از همه خلقت

امام باقر علیه السلام فرمود:
إنّ ایمان ابی‌طالب لو وضع فی کفّة المیزان و ایمان هذا الخلق فی کفّة میزان لرجح ایمان أبی‌طالب علی ایمانهم.
اگر ایمان ابوطالب را در کفّه میزانی قرار بدهند، و ایمان این خلق را در کفّه دیگر آن قرار بدهند، ایمان ابوطالب بر ایمان آنان رجحان خواهد داشت. (الغدیر ج۷ ص۳۹۰-۳۸۹) [ فهرست روایات ]

برخورد زنها با مردها در بازار

از حضرت صادق (علیه‌السلام) روایت شده: که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به اهل عراق فرمود: يا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ يُوَافِينَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَمَا تَسْتَحْيُونَ و قال لَعَنَ اللَّهُ مَنْ لا يَغَارُ.
ای اهل عراق، به من خبر رسیده که زنان شما در کوچه و بازار، به نامحرمان برمی‌خورند، آیا حیا نمی‌کنید؟ سپس فرمود: خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد. (بحار، ج 76، ص 115)

[ فهرست روایات ]

به‌رو در جهنم افتادن به‌خاطر عدم پذیرش امیرالمؤمنین

رُوِيَ عَنِ اَلصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ قَالَ: مَرَّ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي مَسْجِدِ اَلْكُوفَةِ وَ قَنْبَرُ مَعَهُ فَرَأَى رَجُلاً قَائِماً يُصَلِّي فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ مَا رَأَيْتُ رَجُلاً أَحْسَنَ صَلاَةً مِنْ هَذَا فَقَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ يَا قَنْبَرُ فَوَ اَللَّهِ لَرَجُلٌ عَلَى يَقِينٍ مِنْ وَلاَيَتِنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ خَيْرٌ مِمَّنْ لَهُ عِبَادَةُ أَلْفِ سَنَةٍ وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اَللَّهَ أَلْفَ سَنَةٍ لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ مِنْهُ حَتَّى يَعْرِفَ وَلاَيَتَنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اَللَّهَ أَلْفَ سَنَةٍ وَ جَاءَ بِعَمَلِ اِثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ نَبِيّاً مَا يَقْبَلُ اَللَّهُ مِنْهُ حَتَّى يَعْرِفَ وَلاَيَتَنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ وَ إِلاَّ أَكَبَّهُ اَللَّهُ عَلَى مَنْخِرَيْهِ فِي نَارِ جَهَنَّم
جامع الاخبار: از حضرت صادق عليه السّلام از پدر بزرگوارش از جد عزيزش نقل كرد كه امير المؤمنين عليه السّلام با قنبر در مسجد كوفه بمردى برخوردند كه ايستاده و نماز ميخواند قنبر گفت يا امير المؤمنين شخصى را نديده‌ام كه بهتر از اين مرد نماز بخواند امير المؤمنين عليه السّلام فرمود اى قنبر كسى كه يقين بولايت ما اهل- بيت داشته باشد بهتر است از كسى كه هزار سال عبادت كند اگر شخصى هزار سال خدا را عبادت كند و عمل هفتاد و دو پيامبر را انجام دهد خداوند از او نمى‌پذيرد مگر اينكه عارف بولايت ما باشد و گر نه او را بسر در آتش جهنم مى‌افكند. (بحار الانوار، ج 27، ص 196) [ فهرست روایات ]

تعجب ملائکه آسمان

اذا صعدت روح المؤمن الی السماء تعجبت الملائکه و قالت: عجبا لکیف نجی من دار فسد فیها خیارنا
وقتی روح مؤمن به آسمان صعود می‌کند ملائکه تعجب می‌کنند و می‌گویند: عجبا! چگونه نجات پیدا کرد از دنیایی که بهترین‌های ما در آن فاسد شدند. (غررالحکم: ج 3، ص 145 در باب احوالات آخرالزمان و عیون الحکم و المواعظ، ص 1) [ فهرست روایات ]

تف به‌صورت هم انداختن در آخرالزمان

قسم به آنكه جان من به دست اوست آنچه را دوست مى‌داريد نخواهيد ديد تا اينكه پاره‌اى از شما در روى ديگرى آب دهان اندازد و تا جايى كه بعضى از شما عدّه ديگر را دروغ‌گويان بنامد و تا آن‌جا كه از شما، يا شايد فرموده باشد از شيعه من، باقى نماند مگر (عدّه‌اى ناچيز) همچون بى‌مقدارى سرمه در چشم و نمك در غذا. (غیبة نعمانی، جلد 1، صفحه 209)

تمام انبیاء باید فرمان مصحف را می‌بردند

ما تكاملت النبوّة لنبيّ، حتّى أقرّ بفضلها و محبّتها
امام‌صادق فرمود: هیچ پیامبری به رسالت مبعوث نشد مگر این‌که به فضیلت و محبت حضرت زهرا (علیهاالسلام) اقرار کرد. (مدینة المعاجز، بحرانی، )

[ فهرست روایات ]

تمام خلقت در ید قدرت علی است

أنا حجّة اللّه على خلقه من أهل سماواته و أرضه، و ما في السماء من ملك يخطو قدماٌ عن قدم إلّا بإذني
امیرالمومنین فرمود: من حجت خدا بر مخلوقات او، اعم از اهل آسمانها و زمین هستم و در آسمانها هیچ فرشته‌ای قدم از قدم برنمی‌دارد؛ مگر با اجازه من (مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين، ج1، ص 345) [ فهرست روایات ]

حضرت‌زهرا بوده‌است

امام‌صادق فرمود: «و هی الصدیقه الکبری و علی معرفتها دارت القرون الاولی» و او صدیقه کبری است و قرون نخستین حول معرفت او گذشته است. (بحار، ج 43، ص 105) [ فهرست روایات ]

حضرت‌زهرا سوار بر الاغ برای یاری امیرالمؤمنین

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَنَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ حَمَلَ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهَا عَلَى حِمَارٍ وَ سَارَ بِهَا لَيْلاً إِلَى بُيُوتِ اَلْأَنْصَارِ يَسْأَلُهُمُ اَلنُّصْرَةَ وَ تَسْأَلُهُمْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ اَلاِنْتِصَارَ لَهُ فَكَانُوا يَقُولُونَ يَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ قَدْ مَضَتْ بَيْعَتُنَا لِهَذَا اَلرَّجُلِ لَوْ كَانَ اِبْنُ عَمِّكِ سَبَقَ إِلَيْنَا أَبَا بَكْرٍ مَا عَدَلْنَاهُ بِهِ ... (بحار، ج 28، ص 351) [ فهرست روایات ]

حضرت‌زهرا، حجت بر ائمه اطهار

امام‌حسن عسکری فرمود: نحن حجج الله علی خلقه و جدتنا فاطمة حجة الله علینا (تفسیر اطیب البیان، ج 13، ص 226) [ فهرست روایات ]

در آخرالزمان قبله مردها زنانشان هستند

رُوِيَ عَنْ أُمِّ هَانِئٍ بِنْتِ أَبِي طَالِبٍ عَلَیهِ السَّلام عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ: يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ إِذَا سَمِعْتَ بِاسْمِ رَجُلٍ خَيْرٌ مِنْ أَنْ تَلْقَاهُ، فَإِذَا رَأَیتَه لَقِيتَهُ خَيْرٌ مِنْ أَنْ تُجَرِّبَهُ وَ لَوْ جَرَّبْتَهُ أَظْهَرَ لَكَ أَحْوَالاً، دِينُهُمْ دَرَاهِمُهُمْ وَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ وَ قِبْلَتُهُمْ نِسَاؤُهُمْ، يَرْكَعُونَ لِلرَّغِيفِ وَ يَسْجُدُونَ لِلدِّرْهَمِ، حَيَارَى سُكَارَى، لاَ مُسْلِمِينَ وَ لاَ نَصَارَى.
ام‌هانى دختر ابى‌طالب علیه‌السلام از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله روايت كرده كه فرمود: بر مردم زمانى می‌آيد كه اگر اسم كسى را بشنوى بهتر از آن است كه خودش را ملاقات کنی و اگر او را دیدی ملاقات (گذرا) کنی بهتر از اين است كه او را بيازمائى و اگر او را بيازمائى احوالی (ناپسند) را بر تو ظاهر می‌کند. دينشان درهم‌هایشان (پولهایشان) است و همّ و غمشان شكمشان است و قبله‌شان زنهایشان هستند. براى نان رکوع كنند و براى درهم (پول) سجده نمايند. سرگردان و مست هستند، نه مسلمانند و نه نصارا. (أعلام الدین في صفات المؤمنین ج ۱، ص ۲۹۱)

دلیل شهادت امام‌حسین؛ بغضاً لابیک

... ثم توجه [الحسین علیه‌السلام] نحو القوم، وقال: يا ويلكم! علی ما تقاتلوني، على حق تركته، أم على سنة غيرتها، أم على شريعة بدلتها؟! فقالوا: بل نقاتلك بغضا منا لأبيك! وما فعل بأشياخنا يوم بدر وحنين! ... (مقتل ابومخنف، ص 132) [ فهرست روایات ]

زنان در آخرالزمان کاشفات عاریات

عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ كَاشِفَاتٌ عَادِیَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ الدِّینِ خَارِجَاتٌ فِی الْفِتَنِ دَاخِلَاتٌ مَائِلَاتٌ إِلَى الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلَّاتُ الْمُحَرَّمَاتِ فِی جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ
اصبغ بن نباته گوید: از امیر مؤمنان علیه السّلام شنیدم كه می‌فرمود: در آخر الزّمان نزدیك به قیامت زنانى ظاهر شوند: بی‌حجابان برهنگان، خودآراستگان‏ براى غیر شوهران، رها كردگان آئین، داخل‌‏شدگان در آشوبها، قائلان به شهوات، شتاب‌‏كنندگان به‌سوى لذّات و خوشگذرانی‌‏ها، حلال شمارندگان محرّمات الهى، و واردشوندگان در دوزخ. (وسائل الشیعه، جلد 20، ص 35 و من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 390 )

[ فهرست روایات ]

زنگ در بهشت، یا علی

عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: إِنَّ حَلْقَةَ بَابِ الْجَنَّةِ مِنْ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَى صَفَائِحِ الذَّهَبِ فَإِذَا دُقَّتِ‏ الْحَلْقَةُ عَلَى الصَّفْحَةِ طَنَّتْ وَ قَالَتْ يَا عَلِيُّ.
نبىّ‌ اكرم صلّى اللّٰه عليه و آله فرمودند:حلقه در بهشت از ياقوت سرخ بوده كه روى صفحه طلايى درب نصب گرديده و وقتى حلقه روى درب كوبيده مى‌شود صداى يا على بلند مى‌شود.(امالی شیخ صدوق، ص 589) [ فهرست روایات ]

زهرا یعنی نورفشان

قال رسول‌الله: سمیت الزهرا لان نورها زهرت به السماوات به آن جهت حضرت را زهرا (علیهاالسلام) نامیدند که آسمان‌ها به نور او روشن شد. (بحار الانوار، جلد 40، صفحه 44) و (بحار الانوار، جلد 43، صفحه 11)

[ فهرست روایات ]

عذرخواهی خداوند از فقرا در روز قیامت

امام‌صادق (علیه‌السلام) فرمود: به راستى خدا عز و جل روز قيامت به فقرا و مسلمانان توجّه نمايد به مانند يك عذرخواه و مى‌فرمايد: به عزّت و جلالم سوگند، من براى خوار داشتن شما در دنيا ندارتان نكردم و هر آينه امروز خواهيد ديد كه با شما چه مى‌كنم، هر كه در دار دنيا احسانى به شما كرده است، دست او را بگيريد و او را به بهشت بريد. (کافی، جلد 2، صفحه 261)

قرآن را از علی بپرسید

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ هُوَ أَفْضَلُ لَكُمْ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ لِأَنَّهُ يُتَرْجِمُ لَكُمْ كِتَابَ اللَّه‏
از زيد بن ثابت روايت است كه پيامبر فرمود: من دو چيز گرانبها را در ميان شما می‌‏گذارم: كتاب خدا و على بن ابى طالب و او برايتان از كتاب برتر است، چرا كه او كتاب را براى شما، تفسير می‌‏كند. (ارشاد القلوب، ج 2، ص 378) [ فهرست روایات ]

قطار شتر از فضائل امیرالمؤمنین

وفي خبر طويل قال رسول‌الله لما أسري بي الى السماء رأيت تحت العرش فضاء وسعيا مملوءا من نياق الجنة لا يرى أولها ولا آخرها وعليها أحمال وعلى كل ناقة جارية وزمام كل ناقة بيد غلام من غلمان الجنة وسئلت عن جبرئيل عن هذه النوق وأحمالها قال هذه جهاز أبنتك فاطمة الى دار علي وقلت له ما هذه الأحمال فقال لا أدري فقلت له أنخ واحدة منها وفعل و رأيت حملها مملوءا من الكتب كل حمل مشتمل على ألف كتاب وكل كتاب فيه ألف فضيلة من فضايل أمير المؤمنين وقرأت فضيلة من فضائله وإذا كتب فيها أن الله عز وجل خلق سبعين ألف عالم وفي كل عالم سبعين ألف بلد وفي كل بلد سبعين ألف مسجد وفي كل مسجد سبعين ألف محراب وفي كل محراب يصلي أمير المؤمنين عليه السلام (مجمع النورین و الملتقی البحرین، ص 45) [ فهرست روایات ]

قول عمر، این مرد هذیان می‌گوید

... يَا طَلْحَةُ أَ لَسْتَ قَدْ شَهِدْتَ رَسُولَ اللَّهِ ص حِينَ دَعَا بِالْكَتِفِ لِيَكْتُبَ فِيهَا مَا لَا تَضِلُّ الْأُمَّةُ وَ لَا تَخْتَلِفُ فَقَالَ صَاحِبُكَ مَا قَالَ إِنَّ نَبِيَّ اللَّهِ يَهْجُرُ فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثُمَّ تَرَكَهَا قَالَ بَلَى قَدْ شَهِدْتُ ذَاك.‏.. (کتاب سلیم بن قیس، ج 2، الحديث الحادي عشر، ص 658) [ فهرست روایات ]

قول عمر، حسبنا کتاب‌الله

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ لَمَّا حَضَرَتِ النَّبِيَّ ص الْوَفَاةُ وَ فِي الْبَيْتِ رِجَالٌ فِيهِمْ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَلُمُّوا أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً فَقَالَ عُمَرُ لَا تَأْتُوهُ بِشَيْ‏ءٍ فَإِنَّهُ قَدْ غَلَبَهُ الْوَجَعُ وَ عِنْدَكُمُ الْقُرْآنُ حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّه...‏ (امالی مفید، ص 36)
عبد اللَّه بن عبّاس گويد: چون زمان رحلت رسول خدا (ص) فرا رسيد گروهى كه عمر بن خطّاب نيز در ميان آنان بود در خانه حضور داشتند، رسول خدا (ص) فرمود: بيایيد نامه‏‌اى براى شما بنويسم تا هرگز پس از آن گمراه نشويد. عمر گفت: چيزى نياوريد كه درد بر او غلبه كرده، و قرآن نزد شما هست، و كتاب خدا ما را كافى است... [ فهرست روایات ]

مثل زنبور عسل باشید

امير مؤمنان عليه السّلام به پيروان خود فرمود:«در ميان مردم همچون زنبور عسل در بين پرندگان باشيد،هيچ پرنده‌اى نيست مگر اينكه زنبور عسل را ناتوان و بى‌مقدار مى‌شمرد،در صورتى كه اگر بدانند در اندرون او چه نهفته است هرگز با او چنين رفتارى نخواهند كرد. با مردم به ظاهر خود آميزش و نشست و برخاست داشته باشيد،و از حيث انديشه و عمل خويش از آنان دورى كنيد. (غیبة نعمانی، جلد 1، صفحه 25)

مسلمان شدن یهودیان به نور چادر زهرا

أَنَّ عَلِيّاً اسْتَقْرَضَ مِنْ يَهُودِيٍّ شَعِيراً فَاسْتَرْهَنَهُ شَيْئاً فَدَفَعَ إِلَيْهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ رَهْناً وَ كَانَتْ مِنَ الصُّوفِ فَأَدْخَلَهَا الْيَهُودِيُّ إِلَى دَارٍ وَ وَضَعَهَا فِي بَيْتٍ فَلَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ دَخَلَتْ زَوْجَتُهُ الْبَيْتَ الَّذِي فِيهِ الْمُلَاءَةُ بِشُغُلٍ فَرَأَتْ نُوراً سَاطِعاً فِي الْبَيْتِ أَضَاءَ بِهِ كُلُّهُ فَانْصَرَفَتْ إِلَى زَوْجِهَا فَأَخْبَرَتْهُ بِأَنَّهَا رَأَتْ فِي ذَلِكَ الْبَيْتِ ضَوْءاً عَظِيماً فَتَعَجَّبَ الْيَهُودِيُّ زَوْجُهَا وَ قَدْ نَسِيَ أَنَّ فِي بَيْتِهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ فَنَهَضَ مُسْرِعاً وَ دَخَلَ الْبَيْتَ فَإِذَا ضِيَاءُ الْمُلَاءَةِ يَنْشُرُ شُعَاعُهَا كَأَنَّهُ يَشْتَعِلُ مِنْ بَدْرٍ مُنِيرٍ يَلْمَعُ مِنْ قَرِيبٍ فَتَعَجَّبَ مِنْ ذَلِكَ فَأَنْعَمَ النَّظَرَ فِي مَوْضِعِ الْمُلَاءَةِ فَعَلِمَ أَنَّ ذَلِكَ النُّورَ مِنْ مُلَاءَةِ فَاطِمَةَ فَخَرَجَ الْيَهُودِيُّ يَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهِ وَ زَوْجَتُهُ تَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهَا فَاجْتَمَعَ ثَمَانُونَ مِنَ الْيَهُودِ فَرَأَوْا ذَلِكَ فَأَسْلَمُوا كُلُّهُمْ.
ابن شهر آشوب و قطب الدين راوندى گويند: روايت شده كه على عليه السّلام مقدارى جو از يك يهودى قرض كرد، يهودى مزبور گفت: بايد در ازاى آن چيزى را به عنوان رهن در نزد من بگذارى. و على عليه السّلام چادر حضرت فاطمه عليها السّلام را كه پشم بود به او داد. آن شخص چادر را گرفته و به خانه برده، در اطاقى گذاشت. به هنگام شب زن آن شخص براى انجام كارى داخل اطاق مذكور گرديد و نورى را ديد كه اطاق را روشن كرده، فورا از اطاق خارج شد و آنچه را ديده بود به شوهرش اطلاع داد، مرد يهودى كه فراموش كرده بود چادر فاطمه عليها السّلام در آن اطاق است تعجّب نمود و به سرعت برخاسته داخل آن اطاق گرديد و بلافاصله دريافت كه آن نور از چادرى ساطع مى‏شود كه على عليه السّلام آن را گرو گذاشته است. پس آن مرد يهودى و همسرش از خانه خارج شده و هر يك به سوى اقوام خويش شتافته و آن‌ها را از معجزه‏اى كه ديده بودند آگاه نمودند، و در اثر اين واقعه هشتاد نفر از آن‌ها به اسلام متمايل گرديده و ايمان آوردند. (بحار، ج 43، ص 30) [ فهرست روایات ]

مهرزننده مؤمن و منافق، امیرالمؤمنین است

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَا قَسِيمُ اللَّهِ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَنَا الْفَارُوقُ الْأَكْبَرُ وَ أَنَا صَاحِبُ الْعَصَا وَ الْمِيسَم‏ (کافی ج 1، ص 198)
اميرالمؤمنين فرموده: من از طرف خدا بهشت و دوزخ را تقسيم كنم، من فاروق اكبرم، من صاحب عصا و ميسم هستم.
فِي جَوَامِعِ اَلْجَامِعِ وَ رُوِيَ: فَتَضْرِبُ اَلْمُؤْمِنَ فِيمَا بَيْنَ عَيْنَيْهِ بِعَصَا مُوسَى، فَتَنْكُتُ نُكْتَةً بَيْضَاءَ فَتَفْشُو تِلْكَ اَلنُّكْتَةُ فِي وَجْهِهِ حَتَّى يُضِيءَ لَهَا وَجْهُهُ، وَ تَكْتُبُ بَيْنَ أَيْدِيهِ: مُؤْمِنٌ، وَ تَنْكُتُ اَلْكَافِرَ بِالْخَاتَمِ فَتَفْشُو تِلْكَ اَلنُّكْتَةُ حَتَّى يَسْوَدَّ لَهَا وَجْهُهُ وَ تَكْتُبُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ كَافِرٌ (تفسير نور الثقلين، جلد۴، صفحه۹۹) [ فهرست روایات ]

موجودات و اشیاء به اسم امیرالمؤمنین موجود شدند

ما رواه عمّار عن أمير المؤمنين عليه السّلام في كتاب الواحدة، أنه قال: يا عمّار باسمي تكوّنت الكائنات و الأشياء، و باسمي دعا سائر الأنبياء ...
امیرالمومنین فرمود: موجودات و اشیا با اسم من موجود شدند و تمام پیامبران به اسم من دعا کردند. (مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين عليه السلام‏، ص 253) [ فهرست روایات ]

نصب آنتن در آخرالزمان بر بالای بام خانه‌ها

از امیرمؤمنان علیه‌السلام روایت شده است: أنّه یمشی فی خارج الکوفة معه کمیل بن زیاد حتّی وصل الی موضع فوقف فیه و قال: یاکمیل بن زیاد هاهنا موضع قبرک ثمّ أشار بیده المبارکة یمیناً وشمالًا و قال ستبنی من هاهنا و هاهنا دور و قصور ما من بیت فی ذلک الزّمان الّا و فیه شیطاناً أریل

همانا آن حضرت در خارج کوفه راه می‌رفت و کمیل ابن زیاد نخعی همراه او بود تا به محلی رسیدند: حضرت در آن ایستاد و فرمود: ای کمیل بن زیاد! این‌جا محل قبر توست. سپس با دست مبارکش به راست و چپ اشاره نمود و فرمود: به زودی از این‌جا تا این‌جا خانه‌ها و قصرهائی ساخته می‌شود که «خانه‌ای نیست در آن زمان مگر این که در آن شیطان أریل خواهد بود. (اصل کلمه أریل، کلمه انگلیسی است و به معنای گیرنده هوایی و آنتن می‌باشد: aerial. در محاورات عامه عربی هم به آنتن رادیو می‌گویند: «أریل المذیاع»)

منبع: کتاب بیان الأئمّة: جلد 1، صفحه 205 از مجموعه خطی شیخ محمدعلی قاضی

وقتی آدم در گلش بود من نبی بودم

كُنْتُ نَبِيّاً وَ آدَمُ بَيْنَ اَلْمَاءِ وَ اَلطِّينِ.
[پیامبر فرمودند:] من نبی بودم هنگامی که آدم در گلش بود. (مناقب، ج1،‌ ص 214) [ فهرست روایات ]

پیامبر، هر وقت مشتاق بهشت می‌شوم، سینه زهرا را می‌بوسم

كان رسول‌الله ص يكثر تقبيل فاطمة عليها و على أبيها و بعلها و أولادها ألف ألف التحية و السلام فأنكرت ذلك عائشة فقال رسول‌الله ص يا عائشة إني لما أسري بي إلى السماء دخلت الجنة فأدناني جبرئيل من شجرة طوبى و ناولني من ثمارها فأكلته فحول الله ذلك ماء في ظهري فلما هبطت إلى الأرض واقعت خديجة فحملت بفاطمة فما قبلتها قط إلا وجدت رائحة شجرة طوبى منها.
على بن ابراهيم قمى در تفسيرش از امام‌صادق عليه السلام روايت كرده: پيامبر دخترش فاطمه را خيلى دوست داشت و هر وقت او را می‌‏دید می‌‏بوسید، عایشه از اين موضوع اظهار ناراحتى می‌‏كرد، پس رسول خدا فرمود: اى عایشه! در آن شبى كه مرا به آسمان بردند، داخل بهشت، جبرئيل دست مرا گرفته نزدیک درخت طوبى برد و مقدارى از ميوه آن را به من داد، پس از خوردن آن ميوه، نطفه‌‏اى در پشت من به هم رسيد، هنگامى كه به زمين بازگشتم با خديجه همبستر شدم و او به فاطمه حامله شد، پس هيچ گاه فاطمه را نبوسيده‌‏ام مگر اينكه بوى درخت طوبى را از او استشمام كرده‌‏ام. (بحار الانوار، ج 8، ص 120) [ فهرست روایات ]

کندی حضرت یونس در قبولی ولایت امیرالمؤمنین

المناقب، عن أبي حمزة الثمالي، أنّه قال: دخل عبد اللّه بن عمر على عليّ بن الحسين زين العابدين، قال له: يا بن الحسين أنت الّذي تقول إنّ يونس بن متّى لقي في الحوت ما لقي لأنّه عرضوا عليه ولاية جدي فتوقّف عنها؟ قال: بلى ثكلتك امّك، قال عبد اللّه بن عمر فأرني برهان ذلك إن كنت من الصادقين. قال عبد اللّه بن عمر: فأمر عليّ بن الحسين بشد عينه بعصابة و عيني بعصابة، ثمّ أمر بعد ساعة بفتح أعيننا، فإذا نحن على شاطئ بحر يضرب بأمواجه. فقال ابن عمر: يا سيّدي! دمي في رقبتك اللّه اللّه في نفسي. فقال (عليّ بن الحسين): هيه و أريه إن كنت من الصادقين. ثمّ قال (عليّ بن الحسين): يا أيّها الحوت فأطلع الحوت رأسه من البحر، مثل الجبل العظيم، و هو يقول: لبّيك لبّيك يا وليّ اللّه. فقال علي بن الحسين: من أنت؟ قال: أنا حوت يونس يا سيّدي! قال (عليّ بن الحسين): حدّثني بخبر يونس. قال: [يا سيّدي‌] إنّ اللّه تعالى لم يبعث نبيّا من (لدن) آدم إلى أن صار جدّك محمد- (صلى اللّه عليه و آله)- إلّا و قد عرض عليه ولايتكم أهل البيت، فمن قبلها من الأنبياء سلم و تخلّص، و من توقّف عنها و تتعتع‌ في حملها لقي ما لقي آدم- (عليه السلام)- من المعصية، و (لقي) ما لقي نوح- (عليه السلام)- من الغرق، و ما لقي إبراهيم- (عليه السلام)- من النار، و ما لقي يوسف- (عليه السلام)- من الجبّ، و ما لقي أيّوب- (عليه السلام)- من البلاء، و ما لقي داود - (عليه السلام)- من الخطيئة، إلى أن بعث اللّه يونس- (عليه السلام)-.فأوحى اللّه [إليه‌] أن يا يونس تولّ أمير المؤمنين عليّا و الأئمّة الراشدين من صلبه- في كلام له- قال (يونس): كيف أتولّى من لم أره و لم أعرفه، و ذهب مغاضبا. فأوحى اللّه تعالى إليّ أن التقمي يونس و لا توهني له عظاما، فمكث في بطني أربعين صباحا يطوف معي البحار في ظلمات ثلاث‌ ينادي [أنّه‌] لا إله إلّا أنت سبحانك إنّي كنت من الظالمين، قد قبلت ولاية عليّ بن أبي طالب و الأئمّة الراشدين من ولده، فلمّا (أن) آمن بولايتكم أمرني ربّي فقذفته على ساحل البحر. [فقال زين العابدين- (عليه السلام)-: ارجع أيّها الحوت إلى وكرك! و استوى الماء] (مدينة معاجز ، ج 2، صص 29-30)


[ فهرست روایات ]
صفحاتی که به این روایت ارجاع داده‌اند

گفتار عایشه، ما در شب به نور زهرا سوزن نخ می‌کردیم

قالت عائشة: کنا نخیط ونغزل وننظم الابرة باللیل فی ضوء وجه فاطمة
عایشه می‌گوید: ما در شعاع نور صورت فاطمه، در شب تاریک خیاطی، پشم‌ریسی و سوزن نخ می‌کردیم. (الاخبار الدول وآثار الاول فی التاریخ، ج۱، ص۲۵۶)


[ فهرست روایات ]
صفحاتی که به این روایت ارجاع داده‌اند

گفتار پیامبر، ای علی اگر چهل‌نفر تو را یاری کردند، حقت را بگیر

أَقْبَلَ [رسول‌الله] عَلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَقَالَ: يَا أَخِي، إِنَّ قُرَيْشاً سَتَظَاهَرُ عَلَيْكُمْ وَ تَجْتَمِعُ كَلِمَتُهُمْ عَلَى ظُلْمِكَ وَ قَهْرِكَ. فَإِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَجَاهِدْهُمْ وَ إِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَكُفَّ يَدَكَ وَ احْقُنْ دَمَكَ.
پيامبر رو به امير المؤمنين كرد و فرمود: برادرم، به زودى قريش بر عليه تو متّحد می‌‏شوند و بر سر ظلم و مغلوب كردن تو سخنشان يكى می‌شود. اگر يارانى يافتى با آنان جهاد كن و اگر يارانى نيافتى دست نگهدار و خون خود را حفظ كن‏. (کتاب سلیم بن قیس، ج 2، ص 907)
و هنگامی که می‌خواستند از امیرالمؤمنین برای ابوبکر بیعت بگیرند، امام فرمود:
أَمَا وَ اللَّهِ مَا أَلُومُ نَفْسِي فِي جِهَادِكُمْ وَ لَوْ كُنْتُ اسْتَمْكَنْتُ مِنَ الْأَرْبَعِينَ رَجُلًا لَفَرَّقْتُ جَمَاعَتَكُمْ وَ لَكِنْ لَعَنَ اللَّهُ أَقْوَاماً بَايَعُونِي ثُمَّ خَذَلُونِي‏
به خدا قسم خود را در جهاد با شما سرزنش نمی‌‏كنم، و اگر چهل نفر برايم ممكن می‌‏شد جمعيت شما را متفرّق می‌‏ساختم، ولى خدا لعنت كند اقوامى را كه با من بيعت كردند و سپس مرا خوار نمودند. (کتاب سلیم بن قیس، ج 2، ص 588)


[ فهرست روایات ]
صفحاتی که به این روایت ارجاع داده‌اند

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه