منتخب: نگاه 5
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی
هیچکاری لغو نیست؛ یعنی خدا در عالم کار لغو نمیکند. این کسیکه این کامپیوتر را در مغزش ایجاد کرده، خداست. این ایجاد مغز خلق، اشتباه نیست. توجه بفرمایید [که] من چه میگویم! اما [حالا] این [کامپیوتر را که] ایجاد کرد، خدا یکمجوّز روی آن میزند؛ شما باید آن مجوّز را مراعات کنید. اگر شما مجوّز را اطاعت کردید، تولیدت صحیح است. یککارگاهی که مجوّز ندارد، تزلزل دارد، بازخواست دارد. اگر کار ما مجوّز نداشتهباشد، بازخواست دارد. این کامپیوتر جهانی چیست؟ گفتم، اما این کامپیوتر خدا که قرآن است، این [قرآن] مجوّز قرار میدهد، باید با مجوّز کار کنی. کار کن! خیلی هم قشنگ کار کن [تا] پیش بروی. بابا! [شما پیش] نرفتید؛ [برای این] که اینها یکعدهای بودند، عقبافتاده بودند، جازن شدهبودند، شما را هم عقب انداختند. [۱]
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: من دو چیز بزرگ برای شما میگذارم: یکی قرآن است و دیگری عترت. وقتی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میگوید این دو چیز بزرگ است؛ یعنی تمام خلقت در مقابل آن کوچک است. قدری با تفکر این حرفها را گوش دهید! اگر با تفکر گوش ندهید، یکچیزی شنیدید. اگر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) اینرا میگوید؛ یعنی هیچچیزی را بزرگ نمیداند مگر قرآن و عترت را. بهدینم! بهایمانم! من هم همینطور هستم. شما هم باید همینطور باشید؛ یعنی هر چیزی که میآید، این خارجیها بهوجود میآورند، شما باید حسابش را بکنی، طوری حسابش را بکنی که بگویی: این در مقابل کامپیوتر خدا کوچک است. در مقابل کامپیوتر خلقت کوچک است. ببین، آنرا تأیید کرده برو [دنبالش]. ما نمیگوییم نرو. اصلاً چیزی بد نیست، تو آنرا بد میکنی. الآن همین کامپیوتر جهانی عبرتانگیز است. ما وقتی اینجا آمدیم، عبرت میگیریم؛ ببین چه کوههایی هست! باز میگوییم: خدایا! این [کوهها] را برای چه خلق کردی؟ میگوییم: خدا بیخود که خلق نکردهاست. توجه فرمودید؟!
پس عزیز من! قربانت بروم، ببین هم اینکه [خارجی اینرا] به ضد دین درستکرده [و هم میخواهد ولایت ما را بگیرد]. آیا میدانید [که] چرا میخواهند ولایت را از ما بگیرند؟ چرا میخواهند علی (علیهالسلام) را از ما بگیرند؟ چرا میخواهند این قرآنناطق را از ما بگیرند؟ روی اصلِ اینکه مطیع میخواهند. به حضرتعباس! در تمام گلبولهای خون من دارد موج میزند، اینها مطیع میخواهند. میبینند این حاجآقا تا این [ولایت] را دارد، نمیآید تسلیمش بشود. این [ولایت] را میخواهد از تو بگیرد. با تمام نقشهها میخواهد از تو بگیرد. مطیع میخواهد، خارجی مطیع میخواهد. آنکسی هم که پیرو خارجی است، هر مقامی میخواهد باشد، آنهم مطیع میخواهد، من را که نمیخواهد؛ میخواهد مطیعش باشی. [۲]
به تمام آیات قرآن! وقتی در سردابه آقا امامزمان (عجلاللهفرجه) رفتم، ثانیهای آنجا نایستادم، فوراً بیرون آمدم؛ دیدم زن و مرد قاطی هستند. چرا؟ مؤمن واقعی، امر دنبالش است، بیامر نمیتواند کار کند. همیشه اجازه از امر میگیرد [که] آیا نگاه کنم؟ نه! اینجا را نگاه نکن، برو! اینکار را بکنم؟ نه! تو در اختیار امر هستی، نه امر در اختیار تو. [۳]. [باید] بدانیم [که] امامزمان (عجلاللهفرجه) دارد ما را میبیند. [۴] با تفکر و اندیشه یکنگاه به آن [کار] بکنید و ببینید [که] ثمره این [کار] چیست؟ این [کار] را شیطان یا امامزمان (عجلاللهفرجه) یا امر برانگیختهاست؟ ببین امر رویش هست یا نه؟ اگر نیست، آنرا دور بینداز. [۵] باید همیشه در مقابل خدا و ولایت سر به زیر باشی؛ آنوقت توی امر هستی و بیامری نمیکنی. [۶]