منتخب: عرفه

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله، السلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته.

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است، حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌ باشید، بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی

رفقای‌ عزیز! سه‌ مطلب است که می‌خواهم به شما بگویم: یکی راجع‌ به عید است و دیگر این‌که عرفه و عرفات یعنی‌‌چه؟ بعضی‌ها این دو را قاطی می‌کنند. خیال می‌کنند که این‌ها یکی است، نه! عرفات اسم آن سرزمین است. در روایت می‌گوید: کسی‌که شب‌قدر آمرزیده نشده، به عرفات برود که جای مقدّسی است؛ تا آمرزیده‌ شود.

ببین، امام‌ علی‌ النقی، امام‌ هادی (علیه‌السلام) مریض شده، یک حاجب می‌گیرد و به او می‌گوید: برو زیر قُبّه جدّم امام‌ حسین (علیه‌السلام) به‌من دعا کن! می‌گوید: یابن رسول‌ الله! حجّت‌ خدا شمایید! امام می‌گوید: چه‌ کار کنم؟! جدّم گفته که آن‌جا برو! حالا آن حاجب رفت و دعا کرد و حضرت خوب شد.

رفقای‌ عزیز! من همیشه می‌گویم در این حرف‌ها تفکّر و اندیشه داشته‌ باشید. ببین امام است، تمام ممکنات به امرش است، اِشراف به کلّ خلقت دارد، به تعبیر عوامانه من، امام از کلّ خلقت بزرگ‌تر است؛ چون‌که خودِ خدا حدّ این خلقت را می‌داند که چقدر است؛ اما خدا و ولایت حدّ ندارد. مگر نیست که هر کسی‌که می‌میرد یا می‌خواهد به‌ دنیا بیاید، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بالای سرش می‌آید؟! پس امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) از خلقت بزرگ‌تر است!

حالا ببین امام چه می‌گوید؟! می‌گوید: برو زیر قُبّه امام‌ حسین (علیه‌السلام) به‌ من دعا کن! امام دارد امر رسول‌ الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را اطاعت می‌کند؛ دارد می‌گوید که من هم جدّم را اطاعت می‌کنم؛ چون‌که جدّش گفته زیر قُبّه امام‌ حسین (علیه‌السلام) دعا مستجاب است. حالا در عرفات هم دعا مستجاب می‌شود؛ چون‌که چندین هزار پیغمبر آن‌جا دفن شده‌اند.

حالا عرفه یعنی‌ چه؟ وقتی حاجی در خانه‌ خدا مُحرم شد و لبّیک گفت، حجّ به‌ جا آورد، سعی صفا و مروه نمود، طواف و طواف‌ نساء کرد، تمام این اعمال را انجام داد، حالا خدا به او می‌گوید: برو دو، سه‌ روز در آن بیابان بمان تا حالی به حالی شوی. آن‌جا برو و «ربّ إرجعونی»[۱] بگو! حاج‌ آقا! کجایی؟! آیا آن‌جا هم در خانه‌ خدا می‌گویی که وقتی از مُحرم‌ بودن فارغ شدم، بروم دو تا تلویزیون بخرم، یکی برای خودم و یکی هم برای دامادم؟!

آیا تو این‌جا که آمدی، «ربّ إرجعونی»[۱] گفتی؟! آیا فهمیدی که در چه مقامی آمده‌ای؟! کجا آمده‌ای؟! بی‌خود نیست که حیوان هستی! آیینه امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) تو را حیوان می‌بیند. تو مقصدت هم حیوانی است. کجاییم ما؟! تو این‌جا در عرفات آمده‌ای که مزد حَجّ‌ات را بگیری. عرفه یعنی این. یعنی ما تمام این‌کارها را که انجام دادیم، حالا در عرفاتی که خدا گفته دعا مستجاب می‌شود، آمده‌ایم تا دعا کنیم که اگر خدا ما را شب‌ قدر نیامرزیده، این‌جا بیامرزد؛ پس عرفه همان قبولی اعمال است.

حالا از عرفات به سرزمین مِنا می‌روی و در آن‌جا گوسفند می‌کُشی و عید می‌گیری، برای چه عید می‌گیری؟! برای این‌که اعمالت قبول شده‌ است. چرا آخر ماه‌ رمضان عید فطر می‌گیریم؟! برای این‌که یک‌ ماه اطاعت خدا را کردیم. حالا مزد می‌خواهیم، پاداش می‌خواهیم، خدا می‌گوید: من میزبانت هستم و به تو پاداش می‌دهم؛ اما خدا میزبان کیست؟! میزبان ولایت است.

خواهش می‌کنم توجّه بفرمایید! ببینید من چه می‌گویم؟ تو را به دین‌تان، مرا نبینید! حرف را ببینید! ما عید قربان و عید فطر را قبول داریم؛ اما عظمت این دو عید به‌ واسطه ولایت است. مگر میلیاردها عید نمی‌گیرند؟! چرا اهل‌ آتش هستند؟! روح عید فطر و عید قربان، عید غدیر است! اگر غدیر را قبول نداشته‌ باشید، اعمال‌تان فایده‌ای ندارد، این دو عید هم باید به عید غدیر اتّصال باشد، وگرنه عیدی نیست.

مگر قرآن نمی‌گوید اعمال از متقی قبول می‌شود؟! «إنّما یتقبّل الله من المتقین»[۲] کجا اهل‌ تسنّن متقی هستند؟! امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «أنا امام‌ المتقین!» خدا هم می‌گوید: من میزبان روزه‌دار هستم و اجرش را می‌دهم. هیچ قدرتی به‌ غیر از خدا نمی‌تواند اجر ولایت را بدهد؛ پس قبولی هر چیزی به‌ واسطه ولایت است.

اگر امام‌ حسین (علیه‌السلام) دعای عرفه را در سرزمین عرفات می‌خوانَد، دارد با خانه‌ خدا وداع می‌کند. کنار «جَبَل‌ الرّحمة» ایستاده و اشک می‌ریزد. حضرت‌ زینب (علیهاالسلام) و امّ‌کلثوم هم اشک می‌ریزند، اصحاب هم اشک می‌ریزند. رفقا! این دعای عرفه را بخوانید و در آن خُرد شوید! امام‌ حسین (علیه‌السلام) دارد شکرانه حق را به‌ جا می‌آورد و می‌گوید: خدایا! من دارم رُو به امر تو می‌روم، رُو به کربلا می‌روم. جدّم گفته: حسین! برو به سمت عراق! «اُخرُج الی العراق!» خدایا! دارم امرت را اطاعت می‌کنم.

حالا حرفم این‌ است که ای حاجیان! وقتی صاحب‌ خانه از خانه بیرون آمد، چرا شما در خانه ماندید؟! به عقیده ولایتی من، آن خانه برای شما غصب بود! اگر تمام شما دنبال امام‌ حسین (علیه‌السلام) آمده بودید، یزید سگِ چه‌ کسی بود که حسینِ ما را بکشد؟! عقیده‌ام این‌ است: نه این‌که امام‌ حسین (علیه‌السلام) روز عاشورا غریب بوده، همین‌جا در مکّه هم غریب است؛ چون‌که هیچ‌کس دنبالش نیامد! همه دنبال عبادت رفتند! شما باید به مقصد خدا لبّیک بگویید. اگر آن حاجیان دنبال امام‌ حسین (علیه‌السلام) آمده‌ بودند که شریح‌ قاضی حکم قتل امام را صادر نمی‌کرد. امام‌ حسین (علیه‌السلام) را تنها دید که این فتوا را داد.

رفقای‌ عزیز! شما امروز باید مواظب ولایت‌تان باشید که خدشه به آن نخورد. امروز باید بگوییم خدایا! ما عهد و پیمان می‌کنیم که امرت را اطاعت کنیم. امام‌ حسین (علیه‌السلام) خودش امر است؛ اما دارد رُو به امر می‌رود. موقعی‌که امام‌ حسین (علیه‌السلام) دعای عرفه را خواند و «هل‌ من‌ ناصر» گفت؛ حَجَر الأسود، منا، حِجر اسماعیل، کوه‌ها، تمام مکّه و تمام انبیاء لبّیک گفتند. امام‌ حسین (علیه‌السلام) دلش می‌خواست تمام آن حاجیان هم لبّیک بگویند تا به ولایت اتّصال باشند، نه به عبادت.

امام که احتیاج ندارد، اگر «هل‌ من‌ ناصر» می‌گوید، می‌خواهد شما را نجات بدهد. امام می‌خواهد شما را مثل خودش بکند؛ اما شما به امام می‌گویید بیا مثل ما بشو! این بدبختیِ ماست. الآن هم امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) دارد «هل من ناصر» می‌گوید؛ اما ما به گناه و معصیت، به چیزهایی که به‌ هیچ دردی نمی‌خورد، پیچیده شده‌ایم. همه این‌ها را رها کنید و به امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) لبّیک بگویید! مثل امام‌ حسین (علیه‌السلام) که دعای عرفه را خواند و با خانه‌ خدا وداع کرد، ما هم باید با گناه، معصیت و نافرمانی خدا و با این حرف‌های موهوم وداع کنیم و رُو به امر خدا برویم. معنای دعای عرفه این‌ است.

عرفه این‌ است که باید در حقّ امامت عارف باشی. اگر عارف نباشی، فقط دعا خوانده‌ای. یک‌ وقت می‌بینی دعای عرفه می‌خوانی؛ اما درباره امام‌ حسین (علیه‌السلام) عارف که نیستی، ظالم هم هستی! عارف به امام‌ حسین (علیه‌السلام) باید امرش را اطاعت کند. امر امام‌ حسین (علیه‌السلام) پدرش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و مادرش زهرای‌ عزیز (علیهاالسلام) است. امام‌ حسین (علیه‌السلام) علی‌اکبر و علی‌اصغرش را شهید کردند، قاسم، عون و جعفرش را شهید کردند، اما حرفی نزد. همه‌اش می‌گفت: «رضاً برضائک، تسلیماً بأمرک، یا معبود سماء» تمام توجّهش به خدا بود.

حالا شما دعای عرفه می‌خوانید و این‌ همه زن و مرد قاطی می‌شوند! خدا می‌گوید جایی‌که زن و مرد قاطی هستند، عذاب خدا نازل می‌شود. شما باید عرفه را با امر بگیرید، بروید یک گوشه‌ای و یک دعایی بخوانید! نجوایی با خدا و ولایت کنید! پس عرفه باید در حقّ امام‌ حسین (علیه‌السلام) عارف باشید و امرش را اطاعت کنید! مگر حضرت‌ معصومه (علیهاالسلام) نمی‌گوید زیارت می‌کنند قبر ما را؛ اما اطاعت نمی‌کنند امر ما را. امام‌ رضا (علیه‌السلام) هم می‌فرماید: زیارت خواهرم معصومه (علیهاالسلام) مطابق زیارت من است؛ اما عارف باشی.

خدایا! امام‌ حسین (علیه‌السلام) رُو به امر تو رفت. ما هم جوری باشیم که امر را اطاعت کنیم. خدایا! جوری باشیم که امر امام‌زمانِ خود را اطاعت کنیم.

خدایا! این عرفه به ما معرفت بده! عرفه یعنی معرفت.

خدایا! ما دل‌مان را به عبادت خوش نکنیم! به ولایت خوش کنیم!

خدایا! ما را به خودمان واگذار نکن!

خدایا! دین و ولایت ما را حفظ‌ کن! امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) را از ما راضی و خشنود بگردان و تتمه عمر ما را در راه خودت قرار بده!

رفقا! امروز روز عرفه برکات خدا نازل می‌شود. بیایید به بچّه‌های یتیم، به دوستان امیرالمؤمنین انفاقی بکنید تا امام‌ حسین (علیه‌السلام) شما را بپذیرد! [۳]

یا علی

ارجاعات

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ (سوره المؤمنون، آیه ۹۹)
  2. (سوره المائدة، آیه ۲۷)
  3. برگرفته از سخنرانی شناخت عید 76 و نوار زیارت عرفه معرفت و شناخت ولایت است 78
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه