منتخب: عرفه
السلام علیک یا أباعبدالله، السلام علیکم و رحمةالله و برکاته.
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است، حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید، بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی
رفقایعزیز! سهمطلب است که میخواهم به شما بگویم: یکی راجعبه عید است و دیگر اینکه عرفه و عرفات یعنیچه؟ بعضیها این دو را قاطی میکنند. خیال میکنند که اینها یکی است، نه! عرفات اسم آن سرزمین است. در روایت میگوید: کسیکه شبقدر آمرزیده نشده، به عرفات برود که جای مقدسی است؛ تا آمرزیدهشود.
ببین، امامعلیالنقی، امامهادی (علیهالسلام) مریض شده، یک حاجب میگیرد و به او میگوید: برو زیر قُبّه جدّم امامحسین (علیهالسلام) بهمن دعا کن! میگوید: یابن رسولالله! حجّتخدا شمایید! امام میگوید: چهکار کنم؟! جدّم گفته که آنجا برو! حالا آن حاجب رفت و دعا کرد و حضرت خوب شد.
رفقایعزیز! من همیشه میگویم در این حرفها تفکّر و اندیشه داشتهباشید. ببین امام است، تمام ممکنات به امرش است، اِشراف به کل خلقت دارد، به تعبیر عوامانه من، امام از کل خلقت بزرگتر است؛ چونکه خودِ خدا حدّ این خلقت را میداند که چقدر است؛ اما خدا و ولایت حدّ ندارد. مگر نیست که هر کسیکه میمیرد یا میخواهد بهدنیا بیاید، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بالای سرش میآید؟! پس امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) از خلقت بزرگتر است!
حالا ببین امام چه میگوید؟! میگوید برو زیر قُبّه امامحسین (علیهالسلام) بهمن دعا کن! امام دارد امر رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) را اطاعت میکند؛ دارد میگوید که من هم جدّم را اطاعت میکنم؛ چونکه جدّش گفته زیر قُبّه امامحسین (علیهالسلام) دعا مستجاب است. حالا در عرفات هم دعا مستجاب میشود؛ چونکه چندین هزار پیغمبر آنجا دفن شدهاند.
حالا عرفه یعنیچه؟ وقتی حاجی در خانهخدا مُحرم شد و لبّیک گفت، حجّ بهجا آورد، سعی صفا و مروه نمود، طواف و طوافنساء کرد، تمام این اعمال را انجام داد، حالا خدا به او میگوید: برو دو، سهروز در آن بیابان بمان تا حالی به حالی شوی. آنجا برو و «ربّ إرجعونی» بگو! حاجآقا! کجایی؟! آیا آنجا هم در خانهخدا میگویی که وقتی از مُحرمبودن فارغ شدم، بروم دو تا تلویزیون بخرم، یکی برای خودم و یکی هم برای دامادم؟!
آیا تو اینجا که آمدی، «ربّ إرجعونی» گفتی؟! آیا فهمیدی که در چه مقامی آمدهای؟! کجا آمدهای؟! بیخود نیست که حیوان هستی! آیینه امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) تو را حیوان میبیند. تو مقصدت هم حیوانی است. کجاییم ما؟! تو اینجا در عرفات آمدهای که مزد حَجَت را بگیری. عرفه یعنی این. یعنی ما تمام اینکارها را که انجام دادیم، حالا در عرفاتی که خدا گفته دعا مستجاب میشود، آمدهایم تا دعا کنیم که اگر خدا ما را شبقدر نیامرزیده، اینجا بیامرزد؛ پس عرفه همان قبولی اعمال است.
حالا از عرفات به سرزمین مِنا میروی و در آنجا گوسفند میکُشی و عید میگیری، برای چه عید میگیری؟! برای اینکه اعمالت قبول شدهاست. چرا آخر ماهرمضان عید فطر میگیریم؟! برای اینکه یکماه اطاعت خدا را کردیم. حالا مزد میخواهیم، پاداش میخواهیم، خدا میگوید: من میزبانت هستم و به تو پاداش میدهم؛ اما خدا میزبان کیست؟! میزبان ولایت است.
خواهش میکنم توجه بفرمایید! ببینید من چه میگویم؟ تو را به دینتان! مرا نبینید! حرف را ببینید! ما عید قربان و عید فطر را قبول داریم؛ اما عظمت این دو عید بهواسطه ولایت است. مگر میلیاردها عید نمیگیرند؟! چرا اهلآتش هستند؟! روح عید فطر و عید قربان، عید غدیر است! اگر غدیر را قبول نداشتهباشید، اعمالتان فایدهای ندارد، این دو عید هم باید به عید غدیر اتصال باشد، وگرنه عیدی نیست.
مگر قرآن نمیگوید اعمال از متقی قبول میشود؟! «إنّما یتقبّل الله من المتقین.» کجا اهلتسنّن متقی هستند؟! امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) میفرماید: «أنا امامالمتقین!» خدا هم میگوید: من میزبان روزهدار هستم و اجرش را میدهم. هیچ قدرتی بهغیر از خدا نمیتواند اجر ولایت را بدهد؛ پس قبولی هر چیزی بهواسطه ولایت است.
اگر امامحسین (علیهالسلام) دعای عرفه را در سرزمین عرفات میخوانَد، دارد با خانهخدا وداع میکند. کنار «جَبَلالرحمة» ایستاده و اشک میریزد. حضرتزینب (علیهاالسلام) و امّکلثوم هم اشک میریزند، اصحاب هم اشک میریزند. رفقا! این دعای عرفه را بخوانید و در آن خُرد شوید! امامحسین (علیهالسلام) دارد شکرانه حق را بهجا میآورد و میگوید: خدایا! من دارم رُو به امر تو میروم، رُو به کربلا میروم. جدّم گفته: حسین! برو به سمت عراق! «اُخرُج الی العراق!» خدایا، دارم امرت را اطاعت میکنم.
حالا حرفم ایناست که ای حاجیان! وقتی صاحبخانه از خانه بیرون آمد، چرا شما در خانه ماندید؟! به عقیده ولایتی من، آن خانه برای شما غصب بود! اگر تمام شما دنبال امامحسین (علیهالسلام) آمده بودید، یزید سگِ چهکسی بود که حسینِ ما را بکشد؟! عقیدهام ایناست: نه اینکه امامحسین (علیهالسلام) روز عاشورا غریب بوده، همینجا در مکّه هم غریب است؛ چونکه هیچکس دنبالش نیامد! همه دنبال عبادت رفتند! شما باید به مقصد خدا لبّیک بگویید. اگر آن حاجیان دنبال امامحسین (علیهالسلام) آمدهبودند که شریحقاضی حکم قتل امام را صادر نمیکرد. امامحسین (علیهالسلام) را تنها دید که این فتوا را داد.
رفقایعزیز! شما امروز باید مواظب ولایتتان باشید که خدشه به آن نخورد. امروز باید بگوییم خدایا! ما عهد و پیمان میکنیم که امرت را اطاعت کنیم. امامحسین (علیهالسلام) خودش امر است؛ اما دارد رُو به امر میرود. موقعیکه امامحسین (علیهالسلام) دعای عرفه را خواند و «هلمنناصر» گفت؛ حَجَر الأسود، منا، حِجر اسماعیل، کوهها، تمام مکّه و تمام انبیاء لبّیک گفتند. امامحسین (علیهالسلام) دلش میخواست تمام آن حاجیان هم لبّیک بگویند تا به ولایت اتصال باشند، نه به عبادت.
امام که احتیاج ندارد، اگر «هلمنناصر» میگوید، میخواهد شما را نجات بدهد. امام میخواهد شما را مثل خودش بکند؛ اما شما به امام میگویید بیا مثل ما بشو! این بدبختیِ ماست. الآن هم امامزمان (عجلاللهفرجه) دارد «هل من ناصر» میگوید؛ اما ما به گناه و معصیت، به چیزهایی که بههیچ دردی نمیخورد، پیچیده شدهایم. همه اینها را رها کنید و به امامزمان (عجلاللهفرجه) لبّیک بگویید! مثل امامحسین (علیهالسلام) که دعای عرفه را خواند و با خانهخدا وداع کرد، ما هم باید با گناه، معصیت و نافرمانی خدا و با این حرفهای موهوم وداع کنیم و رُو به امر خدا برویم. معنای دعای عرفه ایناست.
عرفه ایناست که باید در حق امامت عارف باشی. اگر عارف نباشی فقط دعا خواندهای. یکوقت میبینی دعای عرفه میخوانی؛ اما درباره امامحسین (علیهالسلام) عارف که نیستی، ظالم هم هستی! عارف به امامحسین (علیهالسلام) باید امرش را اطاعت کند. امر امامحسین (علیهالسلام) پدرش امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و مادرش زهرایعزیز (علیهاالسلام) است. امامحسین (علیهالسلام) علیاکبر و علیاصغرش را شهید کردند، قاسم، عون و جعفرش را شهید کردند، اما حرفی نزد. همهاش میگفت: «رضاً برضائک، تسلیماً بأمرک، یا معبود سماء» تمام توجّهش به خدا بود.
حالا شما دعای عرفه میخوانید و اینهمه زن و مرد قاطی میشوند! خدا میگوید جاییکه زن و مرد قاطی هستند، عذاب خدا نازل میشود. شما باید عرفه را با امر بگیرید، بروید یک گوشهای و یک دعایی بخوانید! نجوایی با خدا و ولایت کنید! پس عرفه باید در حق امامحسین (علیهالسلام) عارف باشید و امرش را اطاعت کنید! مگر حضرتمعصومه (علیهاالسلام) نمیگوید زیارت میکنند قبر ما را؛ اما اطاعت نمیکنند امر ما را. امامرضا (علیهالسلام) هم میفرماید: زیارت خواهرم معصومه (علیهاالسلام) مطابق زیارت من است؛ اما عارف باشی.
خدایا! امامحسین (علیهالسلام) رُو به امر تو رفت. ما هم جوری باشیم که امر را اطاعت کنیم. خدایا! جوری باشیم که امر امامزمانِ خود را اطاعت کنیم.
خدایا! این عرفه به ما معرفت بده! عرفه یعنی معرفت.
خدایا! ما دلمان را به عبادت خوش نکنیم! به ولایت خوش کنیم!
خدایا! ما را به خودمان واگذار نکن!
خدایا! دین و ولایت ما را حفظکن! امامزمان (عجلاللهفرجه) را از ما راضی و خشنود بگردان و تتمه عمر ما را در راه خودت قرار بده!
رفقا! امروز روز عرفه برکات خدا نازل میشود. بیایید به بچههای یتیم، به دوستان امیرالمؤمنین انفاقی بکنید تا امامحسین (علیهالسلام) شما را بپذیرد! [۱]
- ↑ برگرفته از سخنرانی شناخت عید 76 و نوار زیارت عرفه معرفت و شناخت ولایت است 78