منتخب: زمین کربلا: تفاوت بین نسخهها
(تمیزکاری متن و اصلاح نیم فاصله) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{بسم الله}} | {{بسم الله}} | ||
− | '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و | + | '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته''' |
− | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است، | + | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است، حضرت زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' |
==گفتار متقی{{ارجاع|[[احترام و حرمت ولایت]] 76 (دقیقه 32) و [[شرط احسنالخالقین شدن؛ اطاعت ولایت و بیزاری از دنیا]] 73 (دقیقه 45) و [[عیدی ما ولایت]] 76 (دقیقه 10)}}== | ==گفتار متقی{{ارجاع|[[احترام و حرمت ولایت]] 76 (دقیقه 32) و [[شرط احسنالخالقین شدن؛ اطاعت ولایت و بیزاری از دنیا]] 73 (دقیقه 45) و [[عیدی ما ولایت]] 76 (دقیقه 10)}}== | ||
{{صوت منتخب|zamine-karbala}} | {{صوت منتخب|zamine-karbala}} | ||
− | خاک زمین کربلا از علیین است، علیین یعنی زمین بهشت، بهشت هم که از نور ولایت خلق | + | خاک زمین کربلا از علیین است، علیین یعنی زمین بهشت، بهشت هم که از نور ولایت خلق شده است. آقا امام حسین {{علیه}} در ظاهر در علیین قرار گرفت؛ خجالت میکشم که بگویم دفن شد. چونکه جبرئیل یک قطرهای از علیین را در کربلا آورد و آنجا ایمن شد. هنوز هم به ظاهر امام حسین {{علیه}} در آن سرزمین نیامده است، اگر شکار در آنجا میرفت، تیر به آن نمیخورد. شکارها برای اینکه محفوظ باشند به آنجا میرفتند و اگر به اصطلاح فضلهای میانداختند، مِشکات میشد. {{ارجاع|[[احترام و حرمت ولایت]] 76}} |
− | وقتی | + | وقتی امام حسین {{علیه}} به صحرایکربلا آمد، دوازده فرسخ زمین را خرید. به او گفتند: حسینجان! این زمین که قابل ندارد. فرمود: اینجا در معرض تاخت و تاز اسبها قرار میگیرد و به آن آسیب میرسد. سراغ صاحب زمین را گرفت تا اینکه آمد و از او خرید. ببین چطور امام حسین {{علیه}} دارد امر خدا را اطاعت میکند! ما هم باید امر امام زمان {{عج}} را اطاعت کنیم. {{ارجاع|[[شرط احسنالخالقین شدن؛ اطاعت ولایت و بیزاری از دنیا]] 73}} |
− | عقیدهام | + | عقیدهام این است که نه فقط قبر امام حسین {{علیه}} را، بلکه باید زمین کربلا را هم احترام کرد. تمام این زمین خون آقا امام حسین {{علیه}} و آقا ابوالفضل است. اینجا زینب {{علیها}} گریه میکند، به کربلا که رفتم، دیدم جوانی خاک این زمین را برمیداشت، گریه میکرد و میگفت زینب و سکینه {{علیهما}}پا روی این خاک گذاشتهاند؛ این جوان برانگیخته شده بود، ماوراء را میدید؛ اما مدینه اینطوری نیست؛ چون طناب گردن امیرالمؤمنین علی {{علیه}} انداختند، توهین به حضرت زهرا {{علیها}} کردند و جلسه بنیساعده درست کردند. من به مدینه که رفتم، اصلاً آنجا رُبس [ذوب] شده بودم، آنقدر عقده به من فشار آورده بود که نمیتوانستم گریه کنم؛ اما کربلا اینجوری نیست. اگر رفتید حواستان پیش محبوب باشد؛ وگرنه مغبون هستید [ضرر کردهاید]. |
− | روایت صحیح داریم: وقتیکه عالَم میخواهد | + | روایت صحیح داریم: وقتیکه عالَم میخواهد به هم بخورد، خدا به جبرئیل میگوید: یا جبرئیل! برو کربلا و قبر امام حسین {{علیه}} را بلند کن! آن علیین است، مبادا آن زمین به هم بخورد. جبرئیل آن زمین را کجا میبَرَد؟ در عرش. خدا حاج شیخ عباس تهرانی را رحمت کند! میگفت: آن زمین را بالا میبَرد، قدری آن را تکان میدهد، تمام مشرکین و منافقین به زمین میریزند، فقط آنهایی که {{متمایز|«هل مِن ناصر»}} امام حسین {{علیه}} را لبّیک گفتهاند و در آنجا خفتهاند، اینها را با خودش در عرش میبَرد؛ یعنی اصحاب امام حسین {{علیه}} که مطیع بودند و امام زمان دربارهشان فرمود: {{متمایز|«السّلام علیک یا مطیع لِله و لِرسوله، عبدالصّالح»}} پدر و مادرم به قربانتان! {{ارجاع|[[عیدی ما ولایت؛ اطاعة الله شدن]] 76}} |
{{یا علی}} | {{یا علی}} | ||
[[رده: منتخب 1401]] | [[رده: منتخب 1401]] |
نسخهٔ ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۹
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
خاک زمین کربلا از علیین است، علیین یعنی زمین بهشت، بهشت هم که از نور ولایت خلق شده است. آقا امام حسین (علیهالسلام) در ظاهر در علیین قرار گرفت؛ خجالت میکشم که بگویم دفن شد. چونکه جبرئیل یک قطرهای از علیین را در کربلا آورد و آنجا ایمن شد. هنوز هم به ظاهر امام حسین (علیهالسلام) در آن سرزمین نیامده است، اگر شکار در آنجا میرفت، تیر به آن نمیخورد. شکارها برای اینکه محفوظ باشند به آنجا میرفتند و اگر به اصطلاح فضلهای میانداختند، مِشکات میشد. [۲]
وقتی امام حسین (علیهالسلام) به صحرایکربلا آمد، دوازده فرسخ زمین را خرید. به او گفتند: حسینجان! این زمین که قابل ندارد. فرمود: اینجا در معرض تاخت و تاز اسبها قرار میگیرد و به آن آسیب میرسد. سراغ صاحب زمین را گرفت تا اینکه آمد و از او خرید. ببین چطور امام حسین (علیهالسلام) دارد امر خدا را اطاعت میکند! ما هم باید امر امام زمان (عجلاللهفرجه) را اطاعت کنیم. [۳]
عقیدهام این است که نه فقط قبر امام حسین (علیهالسلام) را، بلکه باید زمین کربلا را هم احترام کرد. تمام این زمین خون آقا امام حسین (علیهالسلام) و آقا ابوالفضل است. اینجا زینب (علیهاالسلام) گریه میکند، به کربلا که رفتم، دیدم جوانی خاک این زمین را برمیداشت، گریه میکرد و میگفت زینب و سکینه (علیهماالسلام)پا روی این خاک گذاشتهاند؛ این جوان برانگیخته شده بود، ماوراء را میدید؛ اما مدینه اینطوری نیست؛ چون طناب گردن امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) انداختند، توهین به حضرت زهرا (علیهاالسلام) کردند و جلسه بنیساعده درست کردند. من به مدینه که رفتم، اصلاً آنجا رُبس [ذوب] شده بودم، آنقدر عقده به من فشار آورده بود که نمیتوانستم گریه کنم؛ اما کربلا اینجوری نیست. اگر رفتید حواستان پیش محبوب باشد؛ وگرنه مغبون هستید [ضرر کردهاید].
روایت صحیح داریم: وقتیکه عالَم میخواهد به هم بخورد، خدا به جبرئیل میگوید: یا جبرئیل! برو کربلا و قبر امام حسین (علیهالسلام) را بلند کن! آن علیین است، مبادا آن زمین به هم بخورد. جبرئیل آن زمین را کجا میبَرَد؟ در عرش. خدا حاج شیخ عباس تهرانی را رحمت کند! میگفت: آن زمین را بالا میبَرد، قدری آن را تکان میدهد، تمام مشرکین و منافقین به زمین میریزند، فقط آنهایی که «هل مِن ناصر» امام حسین (علیهالسلام) را لبّیک گفتهاند و در آنجا خفتهاند، اینها را با خودش در عرش میبَرد؛ یعنی اصحاب امام حسین (علیهالسلام) که مطیع بودند و امام زمان دربارهشان فرمود: «السّلام علیک یا مطیع لِله و لِرسوله، عبدالصّالح» پدر و مادرم به قربانتان! [۴]
- ↑ احترام و حرمت ولایت 76 (دقیقه 32) و شرط احسنالخالقین شدن؛ اطاعت ولایت و بیزاری از دنیا 73 (دقیقه 45) و عیدی ما ولایت 76 (دقیقه 10)
- ↑ احترام و حرمت ولایت 76
- ↑ شرط احسنالخالقین شدن؛ اطاعت ولایت و بیزاری از دنیا 73
- ↑ عیدی ما ولایت؛ اطاعة الله شدن 76