منتخب: کتاب امامزمان با متقی منتشر شد: تفاوت بین نسخهها
جز (جایگزینی متن - ']]]' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - 'رده: منتخب 99' به 'رده: منتخب') |
||
سطر ۲۶: | سطر ۲۶: | ||
{{یا علی}} | {{یا علی}} | ||
− | [[رده: منتخب | + | [[رده: منتخب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۶
به لطف خداوند، کتاب امامزمان با متقی منتشر شد
... متقی فرمودند: این حرفها را کتاب کنید! کتاب یعنیچه؟ یعنی این حرفها به امر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و حضرتزهرا (علیهاالسلام) زده شدهاست. متقی بوده، این حرفها را بهوجود آوردهاست. قدر این کتاب را بدانید؛ آنوقت قدر خدا و پیامبر را فهمیدهاید. خوشا به حال آن کسانیکه این کتابها را بخوانند، قبول داشتهباشند و به آن عمل کنند، سخی هم باشند؛ آنوقت با ماوراء ارتباط دارند. وقتی این کتابها را خواندند، در کالبد بدنشان بهوجود میآید. رفقا! خیلی قدردانی کنید! آنوقت با ماوراء ارتباط دارید، نه با دنیا. کم آدم پیدا میشود که با ماوراء ارتباط داشتهباشد.
... خدا، دوازدهامام، چهاردهمعصوم (علیهمالسلام) میفرمایند: «پیش متقی بروید!» امامحسین (علیهالسلام) میفرماید: «متقی وکیل من است.» متقی هم میفرماید: «حاجابوالفضل وصی من است، سخاوتتان را به ایشان بدهید. من از هر سه فرزندم راضی هستم؛ اما الآن این حاجابوالفضل یک مدیریت بالخصوص به این مجلس دارد. اگر پولی به او بدهم که چیزی بخرد، هر چقدر زیاد بیاورد، بهمن برمیگرداند.»
... رفقایعزیز! اگر من از دنیا رفتم، مجلس ولایت را تا آخر برسانید. بعد از من لطمهای به شما میخورد، آنرا به خودتان وارد نکنید. الآن یکخُرده اینجا را رودربایستی میآیید، رودربایستی تمام میشود و خدا در کار میآید. اینجا را ترک نکنید؛ یعنی یقین کنید و آنرا مثل نماز حتی یکخُرده بالاتر بدانید. محکم و استوار باشید، نه اینکه جلسه را از بین ببرید. من ممکناست در ظاهر از بین شما بروم، اما در باطن هستم، خبر دارم و خبر بهمن میرسد.
... رفقایعزیز! امیدوارم اینجا را از دست ندهید. چطوری از دست نمیدهید؟ باید جایی نروید! شما ولایت را یقین نکردهاید که جاهایی میروید که امر ولایت نیست. جاهایی میروید که اسم امامحسین (علیهالسلام) هست، اما تأییدش نیست. اینجور جاها نرفتن، ولایتخواستن است. وقتی نروید، به امامحسین (علیهالسلام) اتصال هستید. امامحسین (علیهالسلام) هم به حرف یزید نرفت، عباس را داد، اکبر و اصغرش را داد، عون و جعفرش را داد، کشتهشد و به حرف یزید نرفت. نمیتوانم حرفم را بزنم! شما نمیخواهد کشته شوید، اما به حرف خلق نروید. حالا امامزمان (عجلاللهفرجه) میفرماید: «حسینجان! پدر و مادرم به قربان اصحاب باوفایت!»
... وقتی عمر لعنةاللهعلیه درِ خانه حضرتزهرا (علیهاالسلام) را آتش زد و گفت: بروید هیزم بیاورید! یکنفر نبود که از حضرتزهرا (علیهاالسلام) حمایت کند! عوض اینکه جلوی عمر را بگیرند، حرفش را شنیدند و رفتند هیزم آوردند! در تمام دنیا اگر متقی در ظاهر بود، جلوی عمر را میگرفت و کشته میشد؛ آنوقت مردم میگفتند یکنفر کشتهشد و جلوی عمر را گرفت؛ اما با اینهمه جمعیت یکنفر هم نبود!...
... دوستی بهنام حاجمظلوم داشتم، باغی داشت که تمام انارهایش را به مردم میداد، البته اشخاص را هم میشناخت. مریض شد، برایش متوسل شدم. وقتی به باغش رفتم، حاجمظلوم گفت: حاجحسین! یکنفر است که بعضی وقتها اینجا میآید، آنچه صفات خوب در عالم هست، به او جمع است. من میدانستم بهغیر از امامزمان (عجلاللهفرجه) کسی نیست که تمام صفات خوب را داشتهباشد. وقتی به آخر باغش رفتم، دیدم آقا آنجاست. تا بهمن رسید، سلام کرد و فرمود: حسین! گفتم: بله! فرمود: خوشی تمام شد. گفتم: آقا جان! فرمایش شما درستاست، جدّتان هم بالای سر آقا علیاکبر (علیهالسلام) همین را گفت، خوشی در عالم نیست؛ اما به نظر من دو خوشی هست: یکی بیتوتهشب، یکی هم دستم را بالا بردم و گفتم آدم خدمت امامزمانش باشد. آقا یک لبخند زد و مرا تأیید کرد، من هنوز عاشق دندانهای سفیدش هستم.
... متقی فرمود: به تمام آیات قرآن اگر از دنیا بروم، این حرفها دیگر گیرتان نمیآید. نمیخواهم ادعا کنم؛ ادعا نیست. خدا رحمت کند حاجشیخعباس تهرانی را از دنیا رفت، دیگر کسی جایش نیست! بروجردی از دنیا رفت، دیگر کسی جایش نیست! من هم بروم، دیگر کسی جایم نیست! میبینم باید قدردانی کنید!
... چرا کنار رفتن اینهمه مشکل است؟ چون منافع ظاهری ندارد. اگر لای مردم باشید، منافع چشمچرانی، منافع خوشی، منافع پولی و عشقی دارید؛ شما از اینها نمیتوانید بگذرید! پول نداشتن ننگ نیست، دنبال خلق رفتن ننگ است. کنار رفتن، عبادت و اطاعت است؛ کنار رفتن، علیدوستی و زهرادوستی است؛ کنار رفتن، دین و ولایتت محفوظ میماند. خود امامزمان (عجلاللهفرجه) هم کنار است. کنار باشید تا آینده ولایت باشید، آینده امر امامزمان (عجلاللهفرجه) باشید، نه آینده دنیا.
... وقتی امامزمان (عجلاللهفرجه) بهمن فرمود: حسین! دست از حاجشیخعباس تهرانی برندار! باز من کامل در اختیارش نبودم؛ چون آنموقعیکه حاجشیخعباس در روضهخوانیِ امامحسین (علیهالسلام) بهمن امر کرد و گفت: حسین! برو توی زنانه هم چای بِده! من حرفش را نشنیدم. ببین، حاجشیخعباس خلق است، خلق نمیتواند به متقی امر کند. فقط متقی است که خواست ائمه (علیهمالسلام) را میفهمد؛ پس جایی نروید! دنبال متقی بروید!
اصل و اساس جلسه رسیدگی به فقراست؛ شکر کنید در القای خدا قرار گرفتید! اصلِ کون و مکان اینجاست؛ اسم اعظم این جلسه است؛ قدرت خدا اینجاست؛ اینجا خانه آخرت است و بزرگترین گناه، بههم زدن جلسه است.
تاریخ درج: [ 1399/01/24 ]