منتخب: نگاه 12: تفاوت بین نسخهها
(تمیزکاری متن و اصلاح نیم فاصله) |
جز (جایگزینی متن - '{{یا علی}}' به '{{یا علی}}<section end="گفتار متقی" />') |
||
سطر ۱۸: | سطر ۱۸: | ||
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | [[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | ||
− | {{یا علی}} | + | {{یا علی}}<section end="گفتار متقی" /> |
[[رده: منتخب 1402]] | [[رده: منتخب 1402]] |
نسخهٔ ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۱
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
امر لهو و لعب چیست؟ لهو و لعب نباید تو را تغییر دهد. تو بلبل باغ ملکوتی نه از عالم خاک، خدا تو را برای جای دیگر خلق کردهاست. عزیز من! تو را چهار روزی آورده اینجا [در دنیا] که امتحان بدهی. یک لهو و لعب تغییرت ندهد. یک رفیقی که یک سِمَت آشغالی دارد، تغییرت ندهد. مگر ولایت باید تغییر کند؟! چرا ما توجه نداریم؟! امر بساطهای لهو و لعب چیست؟ این بساطها را در خانههایتان نیاورید. درستاست که با مشکل روبرو میشوید، درستاست که اذیّت دارد، اما قربانت بروم، وقت بگذار و با این آقازادهها حرف بزن [و به آنها بگو:] عزیز من! [این تلویزیون] اینجور هست. قربانت بروم! شأن ما اینجوری است. حساب کن [که] آیا امامحسین (علیهالسلام) اینکار را کرده؟! آیا امامحسن (علیهالسلام) [اینکار را] کرده؟ آیا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اینکار را کرده؟ اینکار را ابولهب کرده، ابوجهل کرده. آخر، تولّایی هست [و] تبرّایی هست. اگر تو اینکار را بکنی، از آنها تبرّی نداری؛ یعنی این جوان را بساز! [۲]
امر تلویزیون و ویدیو چیست؟ در خرید ویدیو [و تلویزیون] نباید امر زنتان را به امر خدا ترجیح دهید؛ با او صحبت کنید و او را عقدهای نکنید! بگویید: خانم! این مطابق شأن ما نیست، درست نیست؛ اما یکطوری با او رفتار کنید که عقدهای نشود. تا میتوانید سعی کنید [که] زنتان را قانع کنید که نخرد. اگر شما بخری تا زمانیکه او گناه میکند، گردن شماست؛ اما اگر او بخرد، گردن شما نیست. شخصی نزد من آمد. گفت: زنم میگوید [که] تلویزیون بخر! چهکار کنم؟ گفتم به او بگو [که] بد است، گفت: قانع نمیشود. گفتم: دویستهزار تومان به او بده [و به او] بگو: میخواهی طلا بخر، [یا] میخواهی تلویزیون بگیر! او هم رفت [و] طلا خرید؛ چونکه اگر شما بخری، تا زمانیکه او گناه میکند، گردن شماست؛ اما اگر او بخرد، گردن شما نیست؛ پس تا میتوانید نگذارید عقده تولید بشود. رفع عقده کنید تا زندگیتان شیرین شود. اگر تلویزیون داشتید، بچّههایتان پُررُو میشوند. این بچّهها که پُررُو شدند؛ یکی برای تلویزیون [و] یکی هم بهخاطر مالحرام است. بچّه تا یکقدری که بزرگ نشدهاست، نباید سر به سرش بگذارید! بچّه را نباید عقدهای کنید؛ اما اگر تلویزیون دارید به گونهای رفتار کنید که یعنی من متنفّرم؛ یعنی بچّه بفهمد که پدرش خوشش نمیآید. اینطوری یواشیواش به بچّه هشدار دادهمیشود. [۳] امراض آن [یعنی تلویزیون] را به آنها حالی کن! حالا من نمیگویم برو با زن و بچّهات دعوا کن! یواشیواش اینها را حالیشان کن! [بگو:] باباجان! این امراض را دارد، اینطوری است. [۴] این تلویزیون بیچارهکنِ من و بچّهام است، کمکم آنرا [از خانهات] بیرون کن! باباجان! نمیگویم که شما منزوی شوید. علاقه، حرف دیگری است. ماشین باید داشتهباشید، خانمهایتان را تفریح ببرید، لباس خوب برایشان بخرید؛ اما کمکم به او بگو: خانمعزیز! این تلویزیون، بیچارهکنِ من و بچّهام است. کمکم آنرا بیرون کن تا اشراف بههم بزنی. [۵]
گفتم که یکنفر در یکخانه نو رفت و خیلی دارایی بههم زد، گفتم: [آیا] اینکار را کردی [کمک به بیچارهای کردی]؟ یا به آن گفتی یکتلویزیون رنگی بخر؟ [۶] هیچکسی هیچکاری نمیتواند بکند، بهدست خودت میشود. این تلویزیونی که الآن هست، اگر خریدی، من گفتم [که] چه چیزش حرام است؟ آهنش حرام است؟! فلزش حرام است؟! سیمش حرام است؟! یکوقت میبینی یکچیزی از آن صادر میشود، صادرات این [تلویزیون] حرام است. تو صادرات اینرا قبول نکن! [۷] [صادرات و] تولید بد [یعنی] اینکه مطابق قرآن، مطابق حدیث، مطابق قول خدا و پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) نیست، ما تولید اینرا بد میگوییم. چه حقّی داری [که] میگویی تلویزیون حرام است؟ پس چرا تو خودت خریدی؟ چقدر گفتید [که] رادیو حرام است، پس چرا خودتان خریدید؟ شما که همه را منع میکردید، چرا [خودتان] خریدید؟! [۸]
روی جهاز دخترت نگذار، چقدر حواست پیش این بچّههای شَرور است! مرتب وزر و وبال میکنید [و] به اینها میدهید؟ آخر، چرا تو میروی روی جهاز دخترت تلویزیون میگذاری؟ او برود کیف کند، تو فردا، پسفردا، لگد به گور بزنی! بزن تا جانت بالا بیاید! [۹] شما باید پسرت را مؤثر ندانی، دامادت را مؤثر ندانی. چرا تلویزیون را [روی] جهازش میدهی؟ او میرود عشقش را میکند و تو باید فردایقیامت جوابش را بدهی. چرا؟ به آن اتّصال هستی. چرا اینکار را میکنی؟ [۱۰] [آن] آقا، روی جهاز دخترش تلویزیون میگذارد! ای احمق! این ساز میزند، تا قیامت تو گیر هستی. [میگوید] داماد هم بدش میآید [اگر تلویزیون روی جهاز نگذارم]، به دَرَک که بدش بیاید! زنم چطوری است، به دَرَک که بدش آمد! امر را اطاعتکن؛ [بگو:] من نمیخرم. مرد آناست که در مقابل ولایت شجاع باشد؛ [تو مرد] نیستی، سُست هستی. مرد آناست که در مقابل امر خدا شجاع باشد. آنمرد است، [اما] ما نر هستیم. [۱۱]
- ↑ قلبالمؤمن عرشالرحمن 80 (دقیقه 53 و 40) و أین الرّجبیون 76 (دقیقه 60)
- ↑ قلبالمؤمن عرشالرحمن 80
- ↑ ازدواج
- ↑ صبر و شکر 75
- ↑ اشراف و اذان 76
- ↑ کامپیوتر جهانی 80، جلسه دوم، اشیاء خلقت
- ↑ کامپیوتر جهانی 80، جلسه سوم
- ↑ کامپیوتر الهی و کامپیوتر جهانی 80
- ↑ شناخت ولایت؛ این الرجبیون 76
- ↑ ارتباط 87
- ↑ معرفت امام؛ اصحابالیمین 78