منتخب: حضرت رقیه 2: تفاوت بین نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رده: منتخب 1402' به 'رده: منتخب') |
|||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۸: | سطر ۸: | ||
{{صوت منتخب|hazrate-roghyyeh-2}} | {{صوت منتخب|hazrate-roghyyeh-2}} | ||
− | خدا لعنت کند کسیکه میگوید رقیّه {{علیها}} دختر امام حسین {{علیه}} نیست. حضرت رقیّه {{علیها}} اینقدر پدر، پدر کرد تا جان داد. این فرزند امام حسین {{علیه}} نیست؟ تُف بر تو! جگر مرا آتش میزنید! اگر تمام دنیا را به من بدهند میسوزم؛ این آتش شعلهور هست تا امام زمان {{عج}} بیاید. {{ارجاع|افشای احکام}} | + | خدا لعنت کند کسیکه میگوید رقیّه {{علیها}} دختر امام حسین {{علیه}} نیست. حضرت رقیّه {{علیها}} اینقدر پدر، پدر کرد تا جان داد. این فرزند امام حسین {{علیه}} نیست؟ تُف بر تو! {{درباره متقی|جگر مرا آتش میزنید! اگر تمام دنیا را به من بدهند میسوزم؛ این آتش شعلهور هست تا امام زمان {{عج}} بیاید.}} {{ارجاع|افشای احکام}} |
ما یک وعّاظ داریم تشخّصی است، یک وعّاظ داریم تجدّدی است. آن وعّاظ تشخّصی میگوید {{متمایز|قال الصّادق و قال الباقر}}، تشخّصی آن عالِمی است که هیچ کم و زیاد حرف نمیزند؛ اما واعظ تجدّدی میگوید: رقیّه {{علیها}} دختر امام حسین {{علیه}} نیست! پس دختر امام حسین {{علیه}} کیست؟ تجدّدی! آخر تو به این کارها چه کار داری؟ تو تشخّصی نیستی، اصلاً ای واعظ! به دینم، اهلبیت در قلب تو نفوذ نکرده است. کجایی؟! عزیز من! فکری به حال خودت بکن! این دختر امام حسین {{علیه}} نیست که در خرابه میگفت بابا! چه کسی رگهای بدنت را جدا کرد؟! چه کسی مرا به این یتیمی دچار کرد؟! | ما یک وعّاظ داریم تشخّصی است، یک وعّاظ داریم تجدّدی است. آن وعّاظ تشخّصی میگوید {{متمایز|قال الصّادق و قال الباقر}}، تشخّصی آن عالِمی است که هیچ کم و زیاد حرف نمیزند؛ اما واعظ تجدّدی میگوید: رقیّه {{علیها}} دختر امام حسین {{علیه}} نیست! پس دختر امام حسین {{علیه}} کیست؟ تجدّدی! آخر تو به این کارها چه کار داری؟ تو تشخّصی نیستی، اصلاً ای واعظ! به دینم، اهلبیت در قلب تو نفوذ نکرده است. کجایی؟! عزیز من! فکری به حال خودت بکن! این دختر امام حسین {{علیه}} نیست که در خرابه میگفت بابا! چه کسی رگهای بدنت را جدا کرد؟! چه کسی مرا به این یتیمی دچار کرد؟! | ||
سطر ۲۶: | سطر ۲۶: | ||
عزیزان من! فدایتان بشوم! قربانتان بروم! این قلدریها تمام میشود. شما حسابش را بکن! یک دختر، حضرت رقیّه {{علیها}} در صورتیکه به قول بعضیها صغیر بوده، قبرش در شام است و یک دنیایی را تکان داده است، یزید کجاست؟! قلدرها کجا هستند؟! من تقاضایم این است: طرفدار قلدر نباشید! هر کاری که بیاجازه ولایت است، هر کاری که به امر ولایت نیست، هر کسی آن کار را کرد، قلدری است؛ هر کسی کرد، قلدری است، باید با اجازه ولایت باشد. چرا؟ این نیروی تو باید امر ولایت را اطاعت کند، جان تو باید امر ولایت را اطاعت کند، تو چیزی نداری؛ اگر امر را اطاعت نکنی، قلدر هستی! {{ارجاع|شب اربعین 80}} | عزیزان من! فدایتان بشوم! قربانتان بروم! این قلدریها تمام میشود. شما حسابش را بکن! یک دختر، حضرت رقیّه {{علیها}} در صورتیکه به قول بعضیها صغیر بوده، قبرش در شام است و یک دنیایی را تکان داده است، یزید کجاست؟! قلدرها کجا هستند؟! من تقاضایم این است: طرفدار قلدر نباشید! هر کاری که بیاجازه ولایت است، هر کاری که به امر ولایت نیست، هر کسی آن کار را کرد، قلدری است؛ هر کسی کرد، قلدری است، باید با اجازه ولایت باشد. چرا؟ این نیروی تو باید امر ولایت را اطاعت کند، جان تو باید امر ولایت را اطاعت کند، تو چیزی نداری؛ اگر امر را اطاعت نکنی، قلدر هستی! {{ارجاع|شب اربعین 80}} | ||
− | اگر شما یک سرمایه ولایت از حضرت زینب {{علیها}} گرفتی، یا از حضرت رقیّه {{علیها}} گرفتی، یک عمر در این دنیا و آن دنیا سرمایه به هم زدی. بیایید سرمایه به هم بزنیم! دنیا همهاش گندیده است. من برای شما مثال زدم. یک ران گوشت بگیر! چند وقت گوشهای بگذار! ببین بویش همهجا را برمیدارد یا نه؟ دنیا یعنی این؛ اما من میگویم محبّت شما باید پیش حضرت زینب و رقیه {{علیهما}} باشد، از آن قطع نشود، اتّصال به ولایت باشد. حرف من | + | اگر شما یک سرمایه ولایت از حضرت زینب {{علیها}} گرفتی، یا از حضرت رقیّه {{علیها}} گرفتی، یک عمر در این دنیا و آن دنیا سرمایه به هم زدی. بیایید سرمایه به هم بزنیم! دنیا همهاش گندیده است. من برای شما مثال زدم. یک ران گوشت بگیر! چند وقت گوشهای بگذار! ببین بویش همهجا را برمیدارد یا نه؟ دنیا یعنی این؛ اما من میگویم محبّت شما باید پیش حضرت زینب و رقیه {{علیهما}} باشد، از آن قطع نشود، اتّصال به ولایت باشد. حرف من این است. {{ارجاع|درباره حضرت زینب (پیرامون حضرت زینب) 75}} |
خدایا! به حق رقیّه عزیز، تو را قسم میدهم، خدایا! زندانیهای بیگناه ما را نجاتشان بده! | خدایا! به حق رقیّه عزیز، تو را قسم میدهم، خدایا! زندانیهای بیگناه ما را نجاتشان بده! | ||
سطر ۴۲: | سطر ۴۲: | ||
==ارجاعات== | ==ارجاعات== | ||
− | [[رده: منتخب | + | [[رده: منتخب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۳
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
خدا لعنت کند کسیکه میگوید رقیّه (علیهاالسلام) دختر امام حسین (علیهالسلام) نیست. حضرت رقیّه (علیهاالسلام) اینقدر پدر، پدر کرد تا جان داد. این فرزند امام حسین (علیهالسلام) نیست؟ تُف بر تو! جگر مرا آتش میزنید! اگر تمام دنیا را به من بدهند میسوزم؛ این آتش شعلهور هست تا امام زمان (عجلاللهفرجه) بیاید. [۲]
ما یک وعّاظ داریم تشخّصی است، یک وعّاظ داریم تجدّدی است. آن وعّاظ تشخّصی میگوید قال الصّادق و قال الباقر، تشخّصی آن عالِمی است که هیچ کم و زیاد حرف نمیزند؛ اما واعظ تجدّدی میگوید: رقیّه (علیهاالسلام) دختر امام حسین (علیهالسلام) نیست! پس دختر امام حسین (علیهالسلام) کیست؟ تجدّدی! آخر تو به این کارها چه کار داری؟ تو تشخّصی نیستی، اصلاً ای واعظ! به دینم، اهلبیت در قلب تو نفوذ نکرده است. کجایی؟! عزیز من! فکری به حال خودت بکن! این دختر امام حسین (علیهالسلام) نیست که در خرابه میگفت بابا! چه کسی رگهای بدنت را جدا کرد؟! چه کسی مرا به این یتیمی دچار کرد؟!
آخر، به تو چه ربطی دارد که دختر امام حسین (علیهالسلام) هست یا نیست؟! تو مثلاً چه کارهای؟ آقای واعظ! تو به غیر از منکر شدن کار دیگری از دستت بر نمیآید. تو فقط میتوانی منکر بشوی؛ نه گریه برای حضرت رقیّه (علیهاالسلام) بکنی و نه برای یتیمیاش گریه کنی. هیچ گریهای که نمیکنی، میگویی اصلاً دختر امام حسین (علیهالسلام) نبوده است! مردم بیچاره هم دنبال تو را گرفتند. تو بیچاره هستی و آنها از تو بیچارهتر که تو را میخواهند.
عزیزان من! فکر کنید کجا میروید؟ برو کنار! جانم! این دنیا همهاش از همین حرفهاست. منکر، خیلی هست؛ ولی مخلص نیست. بیشتر مردم منکرند، میخواهند خوش باشند؛ اما به تمام آیات قرآن و به خود امام زمان که به قدر تمام خلقت است، گفت: مردم اهل دنیا شدند، به دنیا نمیرسند. حسین! مردم مسموم شدند. مسموم است؛ یعنی دائم میسوزد. چرا؟ علی (علیهالسلام) ندارد، حسین (علیهالسلام) ندارد، امام زمان (عجلاللهفرجه) ندارد، تجدّد دارد! این آدم تجدّدی است. [۳]
حالا اگر میخواهیم ببینیم چقدر خدا به فکر آینده ولایت است، وقتی آنجا امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) میآیند، زمین را کنار میزنند، میبینند نوشته: این قبری است که نوح پیامبر آن را از برای وصیّ پیامبر آخرالزّمان ساخته است. خدا حامی ولایت است. رفقای عزیز! بیایید کاری بکنید که خدا به فکرتان باشد. مگر آن سردابهای که در کربلاست، اصلاً کسی جرأت نمیکرد بیاید شهدای کربلا را خاک کند؟! چه کسی سردابه را ساخت که تمام شهدا در آن سردابهاند؟ این خاک کربلا از علیین است، علیین دارد میسازد.
مگر نگفتم که اینها همهاش عبرت است که بدانید خدا چه کسانی را میخواهد؟ مگر این رقیّه عزیز (علیهاالسلام) نیست که وقتی اهلبیت در آن خرابه بودند و زینب (علیهالسلام) میخواهد رقیّه (علیهاالسلام) را در ظاهر دفن کند، میبیند چه سردابهای است؟ چه کسی آن سردابه را ساخته؟ پیش پیش همینجور که خدا رزق ما را معلوم کرده، احترام آنها را هم معلوم کرده، مبادا به آنها بیاحترامی بشود. [۴]
خاک کوچکتر از آن است که به جسم شیعه واقعی جسارت کند و او را جزء خودش بکند؛ او خاک را جزء خودش میکند. ما هنوز به شناخت شیعه واقعی نرسیدیم! خاک به شیعه واقعی جسارت نمیکند. [۵] یک چیزهایی است که در دنیا میشود. مگر خدا بلد نیست که قبر رقیّه را خشک کند؟! حالا یک نفر خواب رقیّه (علیهاالسلام) را میبیند که میگوید قبر من را آب گرفته است. آمدند در سرداب را باز کردند. دیدند آب گرفته است.
یک نفر بود، به مدّت یک شبانهروز، عزیز امام حسین (علیهالسلام) را روی دستش گرفت؛ تا آبها را خشک کردند. قسم میخورد، میگفت: رقیّه (علیهاالسلام)، کفن نداشت. آن عبایش کفن بود. عبا به دور خودش بود، عبا هیچ آسیب ندیده بود. انگار این بیبی، زیر این عبا تازه تازه است. چرا؟ او به خاک افضل است. آن خاک به امرش است؛ نه اینکه خاک او را نابود کند. خاک کسانی را نابود میکند که خیلی ولایتشان کامل نیست. اینها را خدا همچین کرده که ما یک مقدار اینها را بهتر بشناسیم. [۶]
عزیزان من! فدایتان بشوم! قربانتان بروم! این قلدریها تمام میشود. شما حسابش را بکن! یک دختر، حضرت رقیّه (علیهاالسلام) در صورتیکه به قول بعضیها صغیر بوده، قبرش در شام است و یک دنیایی را تکان داده است، یزید کجاست؟! قلدرها کجا هستند؟! من تقاضایم این است: طرفدار قلدر نباشید! هر کاری که بیاجازه ولایت است، هر کاری که به امر ولایت نیست، هر کسی آن کار را کرد، قلدری است؛ هر کسی کرد، قلدری است، باید با اجازه ولایت باشد. چرا؟ این نیروی تو باید امر ولایت را اطاعت کند، جان تو باید امر ولایت را اطاعت کند، تو چیزی نداری؛ اگر امر را اطاعت نکنی، قلدر هستی! [۷]
اگر شما یک سرمایه ولایت از حضرت زینب (علیهاالسلام) گرفتی، یا از حضرت رقیّه (علیهاالسلام) گرفتی، یک عمر در این دنیا و آن دنیا سرمایه به هم زدی. بیایید سرمایه به هم بزنیم! دنیا همهاش گندیده است. من برای شما مثال زدم. یک ران گوشت بگیر! چند وقت گوشهای بگذار! ببین بویش همهجا را برمیدارد یا نه؟ دنیا یعنی این؛ اما من میگویم محبّت شما باید پیش حضرت زینب و رقیه (علیهماالسلام) باشد، از آن قطع نشود، اتّصال به ولایت باشد. حرف من این است. [۸]
خدایا! به حق رقیّه عزیز، تو را قسم میدهم، خدایا! زندانیهای بیگناه ما را نجاتشان بده!
خدایا! زنان حضّار این مجلس را عضو رقیّه (علیهاالسلام) قرار بده!
خدایا! به حق این طفل عزیز، تو را قسم میدهم، بچّههای حضّار این مجلس را به آنها ببخش! کسالت دارند رفعش بشود. [۹]