منتخب: زمین کربلا: تفاوت بین نسخه‌ها
جز (جایگزینی متن - 'رده: منتخب 1401' به 'رده: منتخب') |
|||
| (۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
| سطر ۱۴: | سطر ۱۴: | ||
عقیده‌ام این است که نه فقط قبر امام حسین {{علیه}} را، بلکه باید زمین کربلا را هم احترام کرد. تمام این زمین خون آقا امام حسین {{علیه}} و آقا ابوالفضل است. این‌جا زینب {{علیها}} گریه می‌کند، به کربلا که رفتم، دیدم جوانی خاک این زمین را برمی‌داشت، گریه می‌کرد و می‌گفت زینب و سکینه {{علیهما}}پا روی این خاک گذاشته‌اند؛ این جوان برانگیخته شده بود، ماوراء را می‌دید؛ اما مدینه این‌طوری نیست؛ چون طناب گردن امیرالمؤمنین علی {{علیه}} انداختند، توهین به حضرت زهرا {{علیها}} کردند و جلسه بنی‌ساعده درست کردند. من به مدینه که رفتم، اصلاً آن‌جا رُبس [ذوب] شده بودم، آن‌قدر عقده به من فشار آورده بود که نمی‌توانستم گریه کنم؛ اما کربلا این‌جوری نیست. اگر رفتید حواس‌تان پیش محبوب باشد؛ وگرنه مغبون هستید [ضرر کرده‌اید]. | عقیده‌ام این است که نه فقط قبر امام حسین {{علیه}} را، بلکه باید زمین کربلا را هم احترام کرد. تمام این زمین خون آقا امام حسین {{علیه}} و آقا ابوالفضل است. این‌جا زینب {{علیها}} گریه می‌کند، به کربلا که رفتم، دیدم جوانی خاک این زمین را برمی‌داشت، گریه می‌کرد و می‌گفت زینب و سکینه {{علیهما}}پا روی این خاک گذاشته‌اند؛ این جوان برانگیخته شده بود، ماوراء را می‌دید؛ اما مدینه این‌طوری نیست؛ چون طناب گردن امیرالمؤمنین علی {{علیه}} انداختند، توهین به حضرت زهرا {{علیها}} کردند و جلسه بنی‌ساعده درست کردند. من به مدینه که رفتم، اصلاً آن‌جا رُبس [ذوب] شده بودم، آن‌قدر عقده به من فشار آورده بود که نمی‌توانستم گریه کنم؛ اما کربلا این‌جوری نیست. اگر رفتید حواس‌تان پیش محبوب باشد؛ وگرنه مغبون هستید [ضرر کرده‌اید]. | ||
| − | {{درباره متقی|خدا می‌داند من رفتم آن‌جا کربلا، اگر بدانی چه حالی داشتم؟ یک بخور و نمیر با خودم می‌بردم، این زمین را می‌دیدم، می‌گفتم زینب {{علیها}} این‌جا بوده، اصغر {{علیه}} این‌جا بوده، اکبر {{علیه}} این‌جا بوده. فقط جان ندادم من در کربلا؛}} اما این آقا می‌رفت پای ویدیو. زیارت می‌کرد، می‌رفت پای ویدیو، اصلاً تویش نیست. حالا می‌گوید اگر با دین از دنیا رفتی، ملائکه تعجّب می‌کنند. حسین {{علیه}} توی بغل می‌گیرد تو را، کجاییم؟ او می‌خواهد تو را بغل بگیرد، می‌روی زیارت، یک ماهواره، یک ویدیو هم توی جیبت است، کجا تو را بغل می‌گیرد؟ | + | {{درباره متقی|خدا می‌داند من رفتم آن‌جا کربلا، اگر بدانی چه حالی داشتم؟ یک بخور و نمیر با خودم می‌بردم، این زمین را می‌دیدم، می‌گفتم زینب {{علیها}} این‌جا بوده، اصغر {{علیه}} این‌جا بوده، اکبر {{علیه}} این‌جا بوده. فقط جان ندادم من در کربلا؛}} اما این آقا می‌رفت پای ویدیو. زیارت می‌کرد، می‌رفت پای ویدیو، اصلاً تویش نیست. حالا می‌گوید اگر با دین از دنیا رفتی، ملائکه تعجّب می‌کنند. حسین {{علیه}} توی بغل می‌گیرد تو را، کجاییم؟ او می‌خواهد تو را بغل بگیرد، می‌روی زیارت، یک ماهواره، یک ویدیو هم توی جیبت است، کجا تو را بغل می‌گیرد؟!{{ارجاع|اربعین ۸۹}} |
| − | {{ارجاع|اربعین ۸۹}} | + | |
روایت صحیح داریم: وقتی‌که عالَم می‌خواهد به هم بخورد، خدا به جبرئیل می‌گوید: یا جبرئیل! برو کربلا و قبر امام حسین {{علیه}} را بلند کن! آن علیین است، مبادا آن زمین به هم بخورد. جبرئیل آن زمین را کجا می‌بَرَد؟ در عرش. خدا حاج شیخ عباس تهرانی را رحمت کند! می‌گفت: آن زمین را بالا می‌بَرد، قدری آن را تکان می‌دهد، تمام مشرکین و منافقین به زمین می‌ریزند، فقط آن‌هایی که {{متمایز|«هل مِن ناصر»}} امام حسین {{علیه}} را لبّیک گفته‌اند و در آن‌جا خفته‌اند، این‌ها را با خودش در عرش می‌بَرد؛ یعنی اصحاب امام حسین {{علیه}} که مطیع بودند و امام زمان درباره‌شان فرمود: {{متمایز|«السّلام علیک یا مطیع لِله و لِرسوله، عبدالصّالح»}} پدر و مادرم به قربان‌تان! {{ارجاع|[[عیدی ما ولایت؛ اطاعة الله شدن]] 76}} | روایت صحیح داریم: وقتی‌که عالَم می‌خواهد به هم بخورد، خدا به جبرئیل می‌گوید: یا جبرئیل! برو کربلا و قبر امام حسین {{علیه}} را بلند کن! آن علیین است، مبادا آن زمین به هم بخورد. جبرئیل آن زمین را کجا می‌بَرَد؟ در عرش. خدا حاج شیخ عباس تهرانی را رحمت کند! می‌گفت: آن زمین را بالا می‌بَرد، قدری آن را تکان می‌دهد، تمام مشرکین و منافقین به زمین می‌ریزند، فقط آن‌هایی که {{متمایز|«هل مِن ناصر»}} امام حسین {{علیه}} را لبّیک گفته‌اند و در آن‌جا خفته‌اند، این‌ها را با خودش در عرش می‌بَرد؛ یعنی اصحاب امام حسین {{علیه}} که مطیع بودند و امام زمان درباره‌شان فرمود: {{متمایز|«السّلام علیک یا مطیع لِله و لِرسوله، عبدالصّالح»}} پدر و مادرم به قربان‌تان! {{ارجاع|[[عیدی ما ولایت؛ اطاعة الله شدن]] 76}} | ||
{{یا علی}} | {{یا علی}} | ||
<section end="گفتار متقی" /> | <section end="گفتار متقی" /> | ||
| − | [[رده: منتخب | + | [[رده: منتخب]] |
==ارجاعات== | ==ارجاعات== | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۲
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
خاک زمین کربلا از علیین است، علیین یعنی زمین بهشت، بهشت هم که از نور ولایت خلق شده است. آقا امام حسین (علیه‌السلام) در ظاهر در علیین قرار گرفت؛ خجالت می‌کشم که بگویم دفن شد. چون‌که جبرئیل یک قطره‌ای از علیین را در کربلا آورد و آن‌جا ایمن شد. هنوز هم به ظاهر امام حسین (علیه‌السلام) در آن سرزمین نیامده است، اگر شکار در آن‌جا می‌رفت، تیر به آن نمی‌خورد. شکارها برای این‌که محفوظ باشند به آن‌جا می‌رفتند و اگر به اصطلاح فضله‌ای می‌انداختند، مِشکات می‌شد. [۲]
وقتی امام حسین (علیه‌السلام) به صحرای‌کربلا آمد، دوازده فرسخ زمین را خرید. به او گفتند: حسین‌جان! این زمین که قابل ندارد. فرمود: این‌جا در معرض تاخت و تاز اسب‌ها قرار می‌گیرد و به آن آسیب می‌رسد. سراغ صاحب زمین را گرفت تا این‌که آمد و از او خرید. ببین چطور امام حسین (علیه‌السلام) دارد امر خدا را اطاعت می‌کند! ما هم باید امر امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) را اطاعت کنیم. [۳]
عقیده‌ام این است که نه فقط قبر امام حسین (علیه‌السلام) را، بلکه باید زمین کربلا را هم احترام کرد. تمام این زمین خون آقا امام حسین (علیه‌السلام) و آقا ابوالفضل است. این‌جا زینب (علیهاالسلام) گریه می‌کند، به کربلا که رفتم، دیدم جوانی خاک این زمین را برمی‌داشت، گریه می‌کرد و می‌گفت زینب و سکینه (علیهماالسلام)پا روی این خاک گذاشته‌اند؛ این جوان برانگیخته شده بود، ماوراء را می‌دید؛ اما مدینه این‌طوری نیست؛ چون طناب گردن امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) انداختند، توهین به حضرت زهرا (علیهاالسلام) کردند و جلسه بنی‌ساعده درست کردند. من به مدینه که رفتم، اصلاً آن‌جا رُبس [ذوب] شده بودم، آن‌قدر عقده به من فشار آورده بود که نمی‌توانستم گریه کنم؛ اما کربلا این‌جوری نیست. اگر رفتید حواس‌تان پیش محبوب باشد؛ وگرنه مغبون هستید [ضرر کرده‌اید].
خدا می‌داند من رفتم آن‌جا کربلا، اگر بدانی چه حالی داشتم؟ یک بخور و نمیر با خودم می‌بردم، این زمین را می‌دیدم، می‌گفتم زینب (علیهاالسلام) این‌جا بوده، اصغر (علیه‌السلام) این‌جا بوده، اکبر (علیه‌السلام) این‌جا بوده. فقط جان ندادم من در کربلا؛ اما این آقا می‌رفت پای ویدیو. زیارت می‌کرد، می‌رفت پای ویدیو، اصلاً تویش نیست. حالا می‌گوید اگر با دین از دنیا رفتی، ملائکه تعجّب می‌کنند. حسین (علیه‌السلام) توی بغل می‌گیرد تو را، کجاییم؟ او می‌خواهد تو را بغل بگیرد، می‌روی زیارت، یک ماهواره، یک ویدیو هم توی جیبت است، کجا تو را بغل می‌گیرد؟![۴]
روایت صحیح داریم: وقتی‌که عالَم می‌خواهد به هم بخورد، خدا به جبرئیل می‌گوید: یا جبرئیل! برو کربلا و قبر امام حسین (علیه‌السلام) را بلند کن! آن علیین است، مبادا آن زمین به هم بخورد. جبرئیل آن زمین را کجا می‌بَرَد؟ در عرش. خدا حاج شیخ عباس تهرانی را رحمت کند! می‌گفت: آن زمین را بالا می‌بَرد، قدری آن را تکان می‌دهد، تمام مشرکین و منافقین به زمین می‌ریزند، فقط آن‌هایی که «هل مِن ناصر» امام حسین (علیه‌السلام) را لبّیک گفته‌اند و در آن‌جا خفته‌اند، این‌ها را با خودش در عرش می‌بَرد؛ یعنی اصحاب امام حسین (علیه‌السلام) که مطیع بودند و امام زمان درباره‌شان فرمود: «السّلام علیک یا مطیع لِله و لِرسوله، عبدالصّالح» پدر و مادرم به قربان‌تان! [۵]
ارجاعات
- ↑ احترام و حرمت ولایت 76 (دقیقه 32) و شرط احسن‌الخالقین شدن؛ اطاعت ولایت و بیزاری از دنیا 73 (دقیقه 45) و عیدی ما ولایت 76 (دقیقه 10)
- ↑ احترام و حرمت ولایت 76
- ↑ شرط احسن‌الخالقین شدن؛ اطاعت ولایت و بیزاری از دنیا 73
- ↑ اربعین ۸۹
- ↑ عیدی ما ولایت؛ اطاعة الله شدن 76
